به مناسبت روز پرستار؛

ناگفته های پرستار رزمنده هرمزگانی در دوران دفاع مقدس

پرستاران همچون اقشار مختلف مردم در جبهه نقش موثری در پیروزی رزمندگان داشتند و با توجه به توانمندی خود از رزمندگان مجروح مراقبت می کردند.
کد خبر: ۸۹۷۹۰۵۵
|
۰۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۵
 

به گزارش به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج هرمزگان به نقل از شبکه اطلاع رسانی هرمز؛ حضرت زینب (س)  الگوی صبر، ایثار و مقاومت  در همه دوران زندگی خویش بودند الگویی که در سرزمین کربلا بیش از همه دوران ها جلوه کرد؛ الگویی علمی، اخلاقی، تربیتی، معنوی و معرفتی که نتایج آن در شخصیت این بزرگوار نمایان است.

زینب در لغت به معنای درخت خوش  بوی نیکو منظره ای است که از بوی خوشش افراد شاد می شوند و در زبان عرب نیز به معنای  زینت پدر می باشد.

سطح معرفتی و عبادی این بانو به حدی بود که برادر بزرگوارشان امام حسین (ع) همواره از ایشان می خواستند بسیار برایشان دعا کنند. حضرت زینب(س) در حادثه عاشورا یار و یاور سیدالشهدا بودند و در آن مبارزه تاریخی با توجه به تمامی مصیبت های عظیم دشت کربلا ایشان مقاوم ایستاد و صبورانه و دلسوزانه نقش پرستار را ایفا کردند. به همین دلیل روز ولادت ایشان در تقویم جمهوری اسلامی ایران، به عنوان روز پرستار ثبت شد.

زنان نیز با الگو قرار دادن این بانوی بزرگوار در هشت سال دفاع مقدس همگام با همسر و فرزندان خود به یاری انقلاب و اسلام شتافتند.

پرستاران فرشته های سفید پوشی که در همه حال به مدد بیماران می شتابند در هشت سال دفاع مقدس با امداد گری و مداوی مجروحین به کمک رزمندگان اسلام آمدند و با مداوای به موقع باعث شدند هزینه هایی که برای دولت ممکن بود بعد ها سنگین تر شود جلوگیری کردند.

در واقع می توان گفت الگوی این پرستاران بانوی بزرگی است که با وجود اسارت به یاری دردمندان و مجروحان می شتافت.

رقیه امانی، پرستار مناطق عملیاتی ایلام در دفاع مقدس

۳۱ شهریور ۵۹ همزمان با شروع جنگ تحمیلی، یک گروه ۲۲ نفره از بندرعباس با آمبولانس و تجهیزات بیمارستانی عازم  مرز ایلام شدیم و در پایگاه سپاه کرمانشاه اسکان پیدا کردیم قرار بود ما به مناطق مهران، دهلران، گیلان غرب، صالح آباد و قصر شیرین فرستاده شویم به محض رسیدن، خبر رسید قصر شیرین در حال سقوط و خانم ها به دلیل اضطراب ناشی از سقوط شهر دچار زایمان های زود رس و سقط جنین شدند و نیاز به پزشک و ماما دارند به همین دلیل دکتر صادقی و ناهید خانم ماما به قصر شیرین اعزام شدند و ما به مدت دو روز در همان مقر منتظر بازگشت آنان بودیم بعد از دو روز قصرشیرین سقوط کرد و اعلام شد که خرمشهر نیز در حال سقوط است دوباره دکتر صادقی و ناهید خانم ماما به خرمشهر اعزام شدند ما پرستاران درخواست پزشک از اصفهان کردیم؛ آن زمان بیمارستانی در آن منطقه نبود و هیچ ستادی برای کمک به مردم به وجود نیامده بود؛ مردم سردرگم و هراسان بودند ما درآنجا خانه فرهنگ را به تبدیل به بیمارستان کردیم و در ایلام مشغول به پرستاری از مجروحانی اعزام شده در جبهه ها شدیم.

یکی از روز هایی که در بیمارستان مشغول کار بودیم و از مجروحین پرستاری می کردیم  یک افسر مجروح  آوردند که به بیماری تیفوس مبتلا شده بود و برای ما تعریف کرد؛ بنی صدر به ما مهمات نمی داد و دستور داده  بود که سنگر ها را خالی کنیم  تا شهر به دست عراقی ها بیفتد آنگاه شهر را بمباران خواهیم کرد در واقع بنی صدر با نظریه اشتباه و منافقانه، دادن زمین و گرفتن زمان قصد کمک به عراق در گرفتن خاک ایران را داشت.

 

یک خاطره از لحظات ایثار گرانه پرستاران رزمنده

یک شب زمانی که در حال استراحت بودیم صدای همهمه زیاد در فضای حیاط بیمارستان ما را به آنجا کشاند و یک  گروه  ۷۰ نفری از زن، کودک و سالخورده  به آنجا پناه آوردند و برای ما تعریف کردند که عراق آنان را به اسارت گرفته است و چند روز بدون آب و غذا و پوشاک گرم در مکانی نگه داشته و چون از پس نیازهای ما برنمی آمدند ما را بین توپ خانه ایران و عراق رها کردند و ما برای حفظ جان خود به کوه ها زدیم و در این مسیر کسانی جا ماندند و ما با هر سختی خودمان را به آنجا رساندیم؛ آن شب ما از این افراد نگهداری کرده و برایشان آب و غذا فراهم کردیم و با کمک مالی پرستاران برایشان لباس گرم تهیه کردیم و آنان را به استانداری معرفی کردیم تا برای آنان محل اسکانی فراهم کنند.

از این گروه ۲۲ نفره ۲ نفر مجروح شدند و دکتر صادقی به مقام شهادت نائل آمد و ناهید خانم ماما اعزام شده هم مدتی در اسارت عراقی ها بود و بعد از چند سال به وطن بازگشت .

ارسال نظرات
آخرین اخبار