نقش آفرینی کلیدی این تحلیل‌گر جوان در جریان مذاکرات، دسترسی او به تیم‌های مذاکره کننده، ارتباط تنگاتنگ او با دولت‌های غربی همه حیرت‌انگیز است و حکایت از آن دارد که واعظ یک مهره عادی نبود.
کد خبر: ۸۹۷۹۹۵۱
|
۰۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۵
 

 

 

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از مشرق نیوز،

اخیرا جنجال بزرگی بر سر انتقادات مطرح شده در یک مناظره تلویزیونی در برنامه «ثریا» (۲۷ دی ماه ۹۶) بین مهدی رحمانیان(مدیر مسوول روزنامه شرق) به عنوان موافق برجام، و سید یاسر جبرائیلی(کارشناس اقتصاد سیاسی) و از منتقدان برجام، نسبت به توافق هسته ای ایران با ۱+۵ و ضعف‌های تیم مذاکره‌کننده، به راه افتاد.

طبق مصاحبه مدیر روابط عمومی صدا و سیما، محمدحسین رنجبران، با خبرگزاری فارس، صدا و سیما تاکنون بیش از ۲۵۰۰ ساعت برنامه به صورت یکطرفه به مسوولان دولتی و موافقان برجام اختصاص داده است که می توانستند بدون چالش به دفاع از برجام بپردازند، لیکن انتقادات مطرح شده در صرفا یک برنامه تلویزیونی، کار را به صدور بیانیه از طرف وزارت خارجه کشاند که در ان با الفاظ شدید و غلیظ بر منتقد حاضر در برنامه تاخت و طبق شنیده‌ها فشار سنگینی از جانب دولت بر رسانه ملی وارد شده که جلوی پخش این گونه برنامه‌ها گرفته شود.

آن چه که ظاهرا به شدت بر مسوولان دستگاه دیپلماسی گران آمده، بحث دیکته شدن مفاد برجام از سوی طرف‌های غربی و امضای متن برجام بدون اصطلاحا چکش کاری و پالایش چندانی از جانب تیم هسته‌ای بوده است. مشرق در گزارشی به گوشه کوچکی از مستندات مطرح شده از سوی خود غربی‌ها در این مورد پرداخت.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

آیا آمریکا متن برجام را به ایران دیکته کرد؟

در مناظره برنامه ثریا، از طرف یاسر جبرائیلی، سندی از طرف «گروه بین‌المللی بحران» با عنوان «ایران و ۱+۵: حلّ مکعب روبیک هسته‌ای»(۹ می ۲۰۱۴) ارایه گردید که به ادعای او تقریبا عین همان پیشنهادات به صورت متن توافق هسته‌ای از جانب تیم هسته‌ای ما پذیرفته شد.

اما نقش «گروه بین المللی بحران» در روند مذاکرات هسته‌ای و توافق حاصل شده، به واقع چه بوده است؟

گروه بین‌المللی بحران(International Crisis Group)، یک سازمان ظاهرا غیردولتی و غیرانتفاعی است که در سال ۱۹۹۵ با هدف فعالیت در زمینه مطالعه مناقشات خشونت‌بار و تدوین راه حل برای آن‌ها تشکیل شد. با این حال، افراد حاضر در هیات امناء این سازمان که همه از سیاستمداران و سرمایه‌داران و چهره‌های آکادمیک متنفذ هستند، نفوذ بسیار عمیق و محکم آن در ساختار حکومتی ایالات متحده و سایر کشورهای غربی، دسترسی‌های گسترده آن به حلقه‌های تاثیرگذار سیاست و اقتصاد و منابع مالی تامین کننده فعالیت آن، نشان می دهد که این سازمان که مقر اصلی آن در بروکسل بلژیک است، در همکاری تنگاتنگ با دولت ایالات متحده و متحدان غربی آن کار می کند.

چهره اصلی و تامین‌کننده مالی اصلی این سازمان هم کسی نیست جز کسی که نام او با فتنه ۸۸ برای ایرانی‌ها هم به نامی آشنا تبدیل شد: جرج سوروس

جورج سوروس پدر انقلاب های رنگی

جرج سوروس، سرمایه‌دار یهودی صهیونیست، با اصالت مجارستانی، در دنیا به «پدر انقلاب‌های رنگی» معروف است، چرا که وقتی اولین بار در ۲۰۰۴ در اوکراین ماجرای «انقلاب نارنجی» پیش آمد و ویکتور یوشچنکو، مهره طرفدار آمریکا به واسطه آن اعتراضات خیابانی روی کار آمد، معلوم شد که پول و فرماندهی این سرمایه‌دار صهیونیست، از طریق بنیاد زیر نظر او «بنیاد جامعه باز» هدایت‌کننده ماجرا بوده، و او همین روند را در سایر انقلاب‌های رنگی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی ادامه داد.

جورج سوروس، ناتو و ماشین انقلاب رنگی آمریکا پشت ناآرامی‌ها در مقدونیه
«بنیاد جامعه باز» جورج سوروس و نقش آن در انقلاب‌های رنگی
جوروج سوروس؛ دست پشت پرده انقلاب های رنگی

نام سوروس در فتنه سال ۸۸ هم به میان آمد و بسیاری از تحلیل‌گران داخلی و تحلیل‌گران رسانه‌های آلترناتیو غربی درباره حضور سوروس به عنوان یکی از نقش‌آفرینان آن غائله قلم زدند.

حتی رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) مورخ ۲۰ اردیبهشت ۹۶، بدون نام بردن از سوروس، نقش او را در فتنه ۸۸ متذکر شدند:

"اگر کسی علیه امنیّت این کشور بخواهد قیام بکند، قطعاً با عکس‌العمل و واکنش سخت مواجه خواهد شد؛ این را بدانند. آن صهیونیستِ پول‌دارِ آمریکاییِ خبیث که گفت من گرجستان را با ده میلیون دلار توانستم زیرورو کنم، در سال ۸۸ به فکر افتاد که جمهوری اسلامی را هم این‌جوری [کند]. ببینید این خطای در تطبیق و این حماقت در شناخت به کجا میرسد که جمهوری اسلامیِ با این عظمت را، ملّت ایرانِ با این عظمت را مقایسه کنند با کشورهای دستِ چندم دنیا و بخواهند اثر بگذارند و کار بکنند."

هم اکنون هم در فهرست «هیات امنای» گروه بین المللی بحران، هم نام جرج سوروس و هم نام پسر او الکساندر، دیده می شود:

به عنوان نمونه، در ژانویه ۲۰۱۷، الکساندر سوروس نیم میلیون دلار برای ایجاد دوره «اقتصاد مناقشه» به گروه بین المللی بحران کمک کرد:

اما همان طور که سید یاسر جبرائیلی در برنامه ثریا اشاره کرد، در تاریخ ۹ می ۲۰۱۴(۱۹ اردیبهشت ۹۴) وبسایت گروه بحران متن «حلّ مکعب روبیک هسته ای» را منتشر کرد که شباهت اساسی به چیزی داشت که به عنوان توافق نهایی هسته ای در ۲۳ تیر۹۴ به امضای ایران و ۶ قدرت جهانی رسید.

جالب این که در ۱۷ خرداد سال جاری، سایت شبکه العالم یادداشتی را از حمید بعیدی نژاد عضو تیم مذاکره کننده(سفیر فعلی ایران در لندن) منتشر کرد که در آن چنین می خوانیم:

" با حصول تفاهم ژنو و آغاز مذاکرات هسته ای برجام، بسیاری از موسسات تخصصی بین المللی که پیرامون مسائل هسته ای و یا حوزه های امنیت بین المللی و سیاست بین الملل کار می کنند، کار بر روی ارائه پیشنهاداتی برای پیشبرد توافق هسته ای میان ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک را آغاز کردند.

از جمله این موسسات «گروه بین المللی بحران» بود که با تمرکز جدی بر روی مباحث هسته ای ایران و ایجاد زیرگروه های تخصصی تلاش داشت پیشنهاداتِ به زعم خود سازنده و مبتکرانه ای برای حل و فصل مباحث مورد اختلاف میان ایران و دیگر اعضا ارائه نماید. این گروه نتیجه ی بررسی های خود را در ۹ ماه مه ۲۰۱۴ یعنی چند ماه پس از آغاز مذاکرات هسته ای وین منتشر نمود.

این مجموعه حاوی سه صفحه و نیم پیشنهادهای مشخصی از سوی گروه بود و دیگر قسمت های گزارش به توضیح همین توصیه ها می پرداخت. توصیه های گروه بین المللی بحران برگرفته از مذاکرات و نگرش های اظهار شده در طول مذاکرات از سوی ایران و طرف های دیگر مذاکره کننده بود که در مواضع علنی آنها وجود داشت یا در مباحث انجام شده در اندیشکده های مطالعاتی بیان شده بود.

مطالعه ی این مجموعه پیشنهادات از نظر تاریخ زنده ی مذاکرات برجام حائز اهمیت میباشد و می تواند ارزش های برخی از محورهای مهم توافق شده در برجام را روشن نماید."

اما وبسایت ICG، در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۵، حدود دو ماه بعد از امضای توافق هسته‌ای، در گزارشی تفصیلی از نقش این گروه، و نقش دست کم دو تن از اعضای ارشد آن در روندهای منتهی به امضای توافق نهایی در روزهای پایانی پرده برمی‌داشت. این دو تن عبارت بودند از: رابرت مالی(Robert malley)، رییس گروه بین‌المللی بحران و «علی واعظ»، تحلیل‌گر ارشد این گروه.

در این میان نقش «علی واعظ»، طبق این گزارش، بسیار پررنگ بود، و او کسی بود که در هفته‌های منتهی به روز امضای توافق، به مشاور ارشد تیم‌های مذاکره کننده به ویژه تیم ایرانی، تبدیل شده بود.

«علی واعظ»، یک تحلیل‌گر جوان ایرانی-آمریکایی است که با وجود سن نسبتا کم، خیلی زود رشد کرد و به طور مشخص از حمایت عمیق و جدی محافل سیاسی و اطلاعاتی آمریکایی برخوردار است. او که مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه «جانز هاپکینز» امریکا و دکترای خود را از دانشگاه ژنو سوییس گرفته، و پیش از ملحق شدن به گروه بین‌المللی بحران، عضو «فدراسیون دانشمندان آمریکایی» در واشینگتن دی سی بود، از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ دوره پست دکتری خود را در مدرسه علوم سیاسی کندی در دانشگاه هاروارد گذرانده است. اهل فن می دانند که دانشگاه هاروارد و به ویژه مدرسه کندی آن، از دهه‌ها قبل، مهم‌ترین منبع جذب نیروی نخبه دانشگاهی برای سازمان اطلاعات مرکزی امریکا(سیا) بوده است و تقریبا بخش عمده دانشجویان با اصالت آسیایی که پای به این دوره می گذارند، در تور استخدام سیا قرار می گیرند(البته قطعا این به این معنی نیست که همه‌ی آن ها که با پیشنهاد همکاری سیا مواجه می شوند، آن را می پذیرند یا لاجرم به عامل اطلاعاتی این کشور تبدیل می شوند).

اما آن چه که احتمال وابستگی واعظ به سیا را بالا می برد، جدای از تحصیل او در دوره پست دکتری دانشگاه  هاروارد، سابقه همکاری او با سیا در سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ است. او در این بازه زمانی، خبرنگار «رادیو آزاد اروپا/رادیو آزادی» در سوییس بود. رادیو آزاد اروپا در زمان جنگ سرد آمریکا با شوروی توسط سیا راه‌اندازی شد و بودجه آن تا سال ۱۹۷۲ اختصاصا و البته مخفیانه توسط سیا تامین می شد. در آن سال، با انتشار گزارش‌هایی درباره وابستگی این رادیو به سیا، سیا ظاهرا بودجه مستقیم این رادیو را قطع کرد، و بودجه آن زیر نظر کنگره امریکا قرار گرفت، ولی تقریبا همه کارشناسان سیاسی و امنیتی می دانند که این رادیو هم اکنون هم توسط سیا هدایت و تامین مالی می شود. گفتنی است که شبکه رادیویی ضدانقلاب «رادیو فردا»، شاخه فارسی زبان رادیو آزاد اروپاست.

از طرف دیگر، آن طور که در متن ترجمه گزارش ICG خواهید خواند، نقش آفرینی کلیدی این تحلیل‌گر جوان در جریان مذاکرات، دسترسی او به تیم‌های مذاکره کننده، ارتباط تنگاتنگ او با دولت‌های غربی همه حیرت‌انگیز است و حکایت از آن دارد که واعظ یک مهره عادی نبود.

نکته قابل تامل دیگر این که، این مهره مشکوک به همراه عضو دیگر ICG به ایران هم سفر کرد و در ۲۷ اسفند سال ۹۲، به دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم رفت.

حال توجه شما را به متن تلخیص شده گزارش گروه بین المللی بحران جلب می کنیم:

مذاکرات هسته ای ایران/کمک به مذاکرات هسته ای ایران تا آخر خط

گروه بین المللی بحران

۱۷ سپتامبر ۲۰۱۵

علاوه بر مذاکره‌کننده‌کنندگان بسیار پیگیر، بسیاری افراد دیگر هم کمک کردند تا توافقی میان تهران و باقی دنیا بر سر برنامه هسته‌ای ایران منعقد شود. ولی وقتی پای ارزش‌یابی تلاش‌های صورت‌گرفته در این مرحله‌ی حیاتی در پیشگیری از مناقشه در میان باشد، کم تر کسی می تواند به پای (تلاش‌های) گروه بین‌المللی بحران برسد.

پیش از آغاز آخرین و موفق‌ترین سری از مذاکرات در ۲۰۱۲، گروه بحران ۵ گزارش درباره این موضوع نوشته بود که زیر نظر «گرت اِوانز»(Gareth Evans)، رییس وقت گروه و کارشناس ارشد عدم اشاعه، تهیه و توسط «رابرت مالی»، مدیر وقت برنامه خاورمیانه گروه بحران، هدایت شد. در ان گزارش های اولیه، زمانی که مذاکرات هسته‌ای بین تهران و جامعه بین‌الملل در بن‌بست بود، گروه بحران تنها صدایی بود که مبنایی تحلیلی برای مصالحه‌ی محوریِ نهایی ارایه داد: پذیرش غنی‌سازی محدود برای ایران، در بستر یک برنامه شفاف تحت کنترل سفت و سخت.

در ۲۰۱۲، «علی واعظ» به رابرت مالی ملحق شد، یک جوان ایرانی با دکترا در زمینه علوم هسته‌ای و بیوشیمی، که مطالب زیادی درباره مذاکرات نوشته بود. او تبدیل به تحلیل‌گر ارشد امور ایران در گروه شد. واعظ با تسلط بر فارسی، انگلیسی و فرانسوی خیلی زود وارد تعامل با مذاکره‌کنندگان ایران و ۱+۵ شد. در ۲۰۱۳ او به محل مذاکرات در آلماتی قزاقستان سفر کرد که در آن زمان تنها تحلیل‌گر مستقل؟! دنبال‌کننده مذاکرات در محل بود. در دوسال بعد از آن، او در مجموع ۳۰۰.۰۰۰ مایل هوایی سفر کرد و ۲۲ دور مذاکرات را در سطوح کارشناسان، مدیران سیاسی، وزیران خارجه و سازمان ملل تحت نظر گرفت و به نحو فزاینده‌ای در آن دخیل شد.

خیلی زود، مذاکره‌کننده‌ها کارشناسان عدم اشاعه و مقامات رده بالا از ایران، آمریکا، روسیه، چین، آلمان، بریتانیا و فرانسه شروع به دعوت از واعظ برای تبادل نظرات با تلفن، ایمیل و در محل مذاکرات کردند. او که به واسطه اعتماد یافتن تیم‌های مذاکره‌کننده به او به خاطر بی طرفی؟!، بینش بالا و دسترسی‌ای که به همه طرف‌ها برای خود ایجاد کرده بود، جایگاهی تقویت شده پیدا کرده بود، به یک منبع ایده برای غلبه بر گیر و گرفت‌های ایجاد شده در مذاکرات تبدیل شد.

در هفته آخر که منجر به توافق نهایی در جولای ۲۰۱۵ در وین شد، واعظ عملا ۲۴ ساعته حاضر و آماده بود. مذاکره‌کنندگان مختلف او را برای صبحانه در ساعت۶ صبح، یا برای گپ و گفت در ساعت ۲ بعد از نیمه شب در راه رفتن به رختخواب دعوت می کردند. یا وزیر خارجه یکی از کشورهای اصلی مذاکره‌کننده ۲ ساعت را به پالایش ایده‌ها با او اختصاص می داد؛ در موقعیتی دیگر، یک تیم کامل مذاکره‌کننده از کشوری دیگر او را به ناهار دعوت می کردند تا درباره راه‌های پیش رو بحث کنند.

تفسیرهای رسانه‌ای به قلم واعظ، در بین مذاکره‌کنندگان دست به دست می شد، چرا که او دنبال ایجاد حمایت از قرارداد در افکار عمومی بود، به ویژه در ایالات متحده. در اوج مذاکرات او تا ۱۰ مصاحبه خبری در روز انجام می داد و حضوری چشمگیر به گروه بین المللی بحران در سطح تحلیلی در مذاکرات بخشیده بود. البته بیشترین اثر بر مذاکرات، حاصل ۶ گزارش مکتوب دیگر تهیه شده توسط گروه بود که نویسنده اصلی همه آن‌ها واعظ بود.

گزارش اول در سال ۲۰۱۲، صرفا تبعات به نتیجه نرسیدن مذاکرات را بیان می کرد. دومی، شبکه درهم تنیده تحریم‌ها را تشریح می کرد که هم ایرانی‌ها و هم آمریکایی‌ها را که این تحریم‌ها را وضع کرده بودند، گیج می کرد. سومی در ۲۰۱۳، فرصت پیشرفت واقعی در مذاکرات را که حاصل روی کارآمدن رییس جمهور جدید در ایران بود، نشان می داد.

در می ۲۰۱۴، گروه بحران «چگونه مکعب روبیک هسته‌ای حل می شود؟» را منتشر کرد که ایده‌های ارایه شده در آن به سرعت وارد مذاکرات رسمی روی میز مذاکره شد........

در کل این مجموعه گزارش‌ها، مثال‌های کلاسیکی از این مساله شدند که چگونه گزارش‌های گروه بحران چه در زمینه پژوهش‌های اولیه روی یک موضوع و چه استفاده از آن به عنوان برنامه‌ای برای حل موضوع عمل می کنند.

......طرح ۴۰ ماده‌ای برای حصول به توافق هسته‌ای که از طرف گروه بحران ارایه شد، بسیاری از بخش‌های کلیدی «چارچوب توافق» در لوزان و توافق هسته‌ای نهایی در وین در ۱۴ جولای ۲۰۱۵ را در خود داشت.

درست پیش از این توافقات نهایی، گروه بین‌المللی بحران تمرکز خود را بر مرحله بعد قرار داد: قانع کردن مجلس ایران و کنگره آمریکا به این که این یک توافق خوب است. در آوریل ۲۰۱۵، ما نکات جامع مذاکراتی را برای مذاکره‌کنندگان آمریکایی و ایرانی منتشر کردیم تا به کشورهایشان ببرند و جداول همه‌پسند و خلاقانه اینفوگرافی را برای نشان دادن امتیازات توافق برای همه(در برابر تبعات عدم توافق) به نمایندگان پارلمانی کشورهایشان ارایه دهند....

.....در ۲۰۱۵، رابرت مالی(Robert Malley)، مدیر گروه بین‌المللی بحران، به عنوان دستیار ویژه رییس جمهور و هماهنگ‌کننده کاخ سفید در امور خاورمیانه، شمال آفریقا و منطقه خلیج(فارس) انتخاب شد. پیش تر در ۲۰۱۴، وقتی که به تیم مذاکره‌کننده امریکا اضافه شد، بهترین استفاده را از تجربه‌ طولانی خود در ICG در موضوع هسته‌ای برد."

ارسال نظرات