خبرگزاری بسیج قزوین: وقتي رييس مي خواهد دستور ساخت يك بيمارستان را صادر كند ابتدا مراسم كلنگ زني را به جا آورده و با يك كلنگ دم بخت وارد ماجرا مي شود، كلنگ را بزك كرده و روبان قرمز يا بنفش، نارنجي آراسته تا بتوانند مردم را از فيوضات اين كلنگ نورسته بهره مند كنند وقتي به ميان مشاوران املاك مي روي براي اينكه تو سرخانه فروشنده بزنند مي گويند خانه ات كلنگي شده بايد تخريب و نوسازي شود.
چه داستاني داريم ما انسانها كه براي خودمان طناب دار بافتيم، در مسيري عبور مي كردم كه يك روستايي سوار بر چهارپا در حال مجادله با فرزندش بود كه صدا زد پسر! آدم بي خير به تو ميگن! مثل كلنگ مي موني بدرد نخور! چند روز ديگر را بايد صبر كني تا جواب بگيريم.
پدرعروس را ديدم كه سگرمه هايش تو هم فرو رفته و با ناراحتي از بدرفتاري دامادش مي گويد، كه دختر نازنيش را اذيت مي كند، داستان جدي شد كه خدايا اين داماد كلنگي ازكجا نصيب من شد! فقط به درد گوركني مي خورد. براي كندن قبر هم كلنگ در ابتداي ماجرا قرار دارد و در انتها هم جلوي دست و پاي ملت روي زمين مي ماند و مردم بيل را بر زمين مي كوبند و تمام تقصير را گردن بيل زبان بسته مي اندازند.
براي كندن ريشه و نهال درختان هم كلنگ تمام كارها را مي كند،اما كلنگ يك بارعروسي مي كند آن هم زمانيكه براي آقا مدير بزك مي شود تا در سورو سات عمراني بدمند. در اين دنياي وانفسا با خندان بودن روزگار مي گذرد اما كلنگ كه وسط مي آيد نان و نام انسان دچار بحران و ترديد مي شود كه نكند تخريب با كلنگ در نظر گرفته شود.
تخريب كلنگي يعني آمد نيوز،يعني بي بي سي، يعني كسانيكه همه را نابودشده مي خواهند تا كلنگ بزك كرده را بر قلب ملت فرود آورند. تخريب كلنگي يعني اشغال كشورها براي دمكراسي و كلنگ زني آرمانها و انديشه هاي يك ملت كه هزاران سال برايش جان فشاني كردند.
1002/ت30/ب
