خبرهای داغ:
دکتر ایرج مزارعی کارشناس روابط بین الملل و غرب آسیا:
کد خبر: ۸۹۸۲۸۳۶
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۵

بعد از فروپاشی نظام دوقطبی در روابط بین الملل ، آمریکا مبدع نظم نوین جدیدی در جهان شد که بر اساس آن آمریکا باید قدرت فائقه و هژمون جهان قلمداد شود ، زیرا که تنها نهاد سیاسی حاکم در جهان گفتمان لیبرالیسم است ، و تنها نهاد اقتصادی حاکم نیز گفتمان سرمایه داری میباشد که بر اساس این رویکرد به جهت اینکه امریکا مبدع و مبتکر این دو گفتمان است جهان نیز باید تحت سیطره آمریکا باشد . در همین راستا آمریکا طرح تجزیه خاورمیانه و ایجاد نظم نوین جهانی را با هدف ورود و نفوذ به این منطقه در دستور کار خود قرار داد .
دقیقا بعد از شکل گیری نظم نوین جهانی خاورمیانه بعنوان مهترین اولویت اساسی آمریکا در عرصه بین الملل قرار گرفت . (منطقه خاورمیانه حدود ۷۰ درصد انرژی جهان را دارد )
البته امریکا برای تحقق این گفتمان خود در خاورمیانه با چالشهای متعددی بویژه پدیده ای بنام کشور ایران مواجه است . لذا از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ، دشمنی با ایران را بعنوان یک امر اجتناب ناپذیر در سیاست خارجی خود قلمداد میکند . فلذا امریکا با تحریک عراق و حمله به ایران و بعد از ان تحریم سیاسی و تحریم اقتصادی همیشه در تلاش بوده که نظام ج ا ا را با چالشهای متعددی مواجه نماید که البته در سالهای اخیر و این روزها مدل مبارزه را عوض کرده است و جنگهای نیابتی را بعنوان بهترین رویکرد خود در قبال با ایران معرفی کرده است . در همین راستا ابتدا سوریه و بعد از ان عراق را بعنوان محور جنگ با ایران انتخاب کرد که در هر دو جنگ با شکست فاحشی مواجهه شده است .
در این روزها باز شاهد نمایش و معرفی صحنه جدیدی از نبرد و جنگ نیابتی این کشور با ایران میباشیم ، و بعبارتی آمریکا بدنبال این است که حوزه امنیتی خود را مجددا به مرزهای جمهوری اسلامی ایران برساند و از این طریق بار دیگر امنیت ملی و منافع ملی ایران را به خطر اندازد . بله کشور افغانستان به جهت هم مرز بودن و داشتن استعدادهایی چون فعالیت گروهای وهابی و گروهای اسلامی افراط گرا مکانی شده که آمریکا با گسیل نیروهای تروریستی و سرریز گروهای افراطی سوریه و عراق و گسیل آنها به افغانستان در حال مقدمات جنگهای نوین جدید نیابتی با ایران و گسترش حوزه امنیتی خود در این منطقه در راستی ضربه زدن به کشورمان میباشد ‌‌.
بر اساس این مدل ، افغانستان همسایه شرقی ایران را به محل پرورش و آمادگی فکری و فیزیکی داعش تبدیل کرده است ، داعشی که در افغانستان حضور دارد ولی خبری و صدایی از ان شنیده نمی شود و هم اکنون بشدت نیز در حال عضو گیری است . کشور عربستان نیز با سرمایه گذاری متنوع و متکثر خود و تزریق دلارهای نفتی در این کشور در حال تدارک صحنه ای دیگر از درگیری با ایران هستند که به عنوان مثال در حالی که افسران افغانستانی ماهانه حقوق ۴۰۰ دلار می گیرند همین نیروها با عضویت در گروه تروریستی داعش ماهانه حداقل ۲۰۰۰ دلار دریافت می کنند که این خود زمینه جذب زیادی از جوانان افغانستان در گروهای سازمان یافته داعش را فراهم کرده است و اتفاقا به پشتوانه همین نیروها نیز توانستند بخش هایی از استان ننگرهار و مناطقی در حومه کابل را به تصرف خود در آورند .
البته باید به این نکته هم اشاره نماییم که هر چند بین داعش و طالبان برای حاکمیت و تمامیت خواهی اختلاف نظر و دیدگاه وجود دارد ، که این موضوع هم بستگی به سیاست های عربستان و آمریکا در منطقه دارد و هرگاه بخواهند می توانند طالبان و داعش را متحد یا متخاصم با هم تبدیل نمایند .
بدون شک باید گفت که افغانستان یکی از مناطق تنش زا و پر چالش فردای منطقه خاورمیانه است . هر چند افغانستان به جهت لجستیک و نظامی هیچ گونه توانایی جهت مقابله با ایران ندارد اما به جهت مدل جنگهای چریکی و حرکتهای تروریستی و تربیت نیروی فکری وابسته به وهابیت در این کشور توان ضربه زدن در بعضی از استانهای کشور چون سیستان و بلوچستان را میتواند داشته باشد که ضرورت دارد نهادهای امنیتی با حساسیت دوچندان و گسیل عناصر تروریستی از سوریه و عراق و کل جهان به کشور افغانستان را مورد کنکاش و رصد خود قرار داده و تمام توطئه های دشمنان به رهبری آمریکای جنایتکار را خنثی نمایند .

دکتر ایرج مزارعی
کارشناس روابط بین الملل و غرب آسیا

ارسال نظرات
پر بیننده ها