جناب رئیس جمهور، انتقاد از امام زمان و معصومین پیش کش، از خبرنگاران شهرستانی در برابر مدیران جزءتان دفاع کنید.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود
مقاله وارد از یکی از خبرنگاران شاهرودی است که عیناً آورده میشود، قضاوت با شما مخاطب عزیز
جناب رئیس جمهور
انتقاد از امام زمان و معصومین پیش کش؛ از خبرنگاران شهرستانی در برابر مدیران جزء تان دفاع کنید
چندی پیش مقالهای نوشتم در باب مدلِ توسعهِ مرکز محوری که قریب صد سال است برنامه ریزیهای دولتها بر اساس آن انجام میشود. مدلی که واضحترین خروجی آن خالی شدن روستاها و شهرهای کوچک از مردمان و ازدحام ربع جمعیت ایران در شهر تهران است. در واقع گویا بر خلاف شعار "ایران فقط تهران نیست" در عمل "ایران تنها تهران است" صحیحتر مینماید.
تفصیل مقاله فوق در این مجال نمیگنجد. اما گویا در باب نقد و حیطه مبارزه با فساد نیز همه امکانات تنها برای تهران است. سیستم اداری شهرستانها به صورت جزایری خود مختار و نا کار آمد درآمده اند که گروههای هم ولایتی... که در راس اداراتش قرار گرفته اند، با تمام قوا آنچنان حمایتی از هم میکنند که هیچ خبرنگار و منتقد اجتماعی نتواند نقدی حتی در حد قلقلک از مدیریت آنها داشته باشد.
این رویه و شکایات متعدد ادارات در شهرستانها از خبرنگاران باعث شده؛ هیچ عقل سلیمی بنا را بر نقد سیستم بروکراتیک و سرشار از زمینههای رانت و فساد نگذارد. فی الواقع خبرنگاران شهرستانی مجبور شده اند به جای چشم بیدار مردم؛ تبدیل به بلندگوهایی شوند تا در قبال دریافت چندر غاز حق چاپ "ریپرتاژآگهی" دولتی امرار معاش نمایند. اگر در این وانفسا چند نفر خبرنگار و یا منتقد ناپرهیزی نمایند و نقدی بر سیستم و یا مدیری بنویسند آن چنان مورد هجمه دستگاه عریض و طویل حقوقی ادارات شما قرار میگیرند که برای همیشه عطای نقد را به لقایش خواهند بخشید.
به عنوان مصداق؛ اداره جهاد کشاورزی شاهرود یک دهه است که تحت مدیریت یک شخصی واحد قرار دارد. صرف نظر از چرایی این شیوه گماشتن مدیران موارد بسیاری از تخلفات از سوی کشاورزان و مرتبطینش به روزنامه نگاران منعکس میگردد. مواردی که بهتر بود مراجع قانونی نظیر دادستانی به عنوان مدعی العموم! به آن وارد شوند نه من روزنامه نگار که ابزار قانونی اثبات آنها را در اختیار ندارم.
مواردی که اثبات هرکدام از آنها وظیفه نهادهای قضایی و اطلاعاتی است. اما وظیفه من روزنامه نگار چیست؟
در مورد این اداره خاص من به عنوان یک فعال رسانهای و سردبیر یکی از نشریات محلی با همکاری مدیر یکی از سمنهای فعال در زمینه آب و کشاورزی پس از تحقیقاتی به این نتیجه رسیدیم که موارد آشکاری از تخلف و "شائبه ایجاد رانت" برای پرسنل این اداره در واگذاری پروژهها صحت داشته است و با شناخت از فضای بسته نقد و نقادی در شهرستان ها؛ در قالبی طنز و اشارهای مبهم به یکی از این موارد؛ با نام بردن از رئیس اداره مذکور از او خواستیم بر اساس حدیث نبوی "حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا"
خودش به این موضوعات رسیدگی نماید و آن را در کانال تلگرامی خود قرار دادیم.
اما جواب او چه بود؟! شکایتی عریض و طویل به دادستانی شاهرود. قصد ورود به موضوع صلاحیت مرجع رسیدگی و یا روابط خاصی که در شهرستانها وجود دارد را ندارم. دادستانی شاهرود هم در یک اقدام جهادی در زمانی بسیار کوتاه قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر نموده و تقاضای مجازات فرمود: ه اند. خوشبختانه امروزدر نیمه بهمن ماه در میانه جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی مدال افتخار ایستادن در دادگاه به سینه اینجانب نصب گردید. فارغ از رایی که صادر خواهد شد؛ من وظیفه خود را تمام شده میپندارم. بنا بر وظیفه اجتماعی ام به عنوان یک مسلمان و شغلی ام به عنوان یک روزنامه نگار در پیشگاه وجدان خویش روسفید هستم. به عنوان جوانی از نسل انقلاب، از این که جدیت مسئولین در اجرای فرمان مقام معظم رهبری در ابلاغ دستور آتش به اختیاری و ایجاد شفافیت و عدالت محوری را سنجیدم؛ حس انجام وظیفه دارم.
شما چطور جناب رئیس جمهور؟ شما از سویی به کسانی که تاب انتقادات را ندارند گله میفرمایید و حتی معصوم را هم در جایگاهی قرار میدهید که قابل نقد است، ولی از طرف دیگر در زیر مجموعههای تان با روزنامه نگاران این گونه برخورد میکنند. یکی از دوستان مشفق و دلسوز که از قضا کارمند همین اداره است میگوید "همه جا همین طور است. گر حکم کنند که مست گیرند در شهر هر آن که هست گیرند؛ چرا برای خودتان دردسر درست میکنید و دشمن تراشی میکنید؟ "
چرا مردم به زیستن در فضایی این چنین عادت کرده اند و حساسیت هایشان را از دست داده اند؟ جناب رئیس جمهورآیا جواب این سوال را میدانید؟
جناب آقای حسن روحانی در دو راهی باور کردن دم خروس و قسم حضرت عباستان مانده ایم. اگر واقعا عزمی جدی برای مبارزه با رانت و فساد دارید از سر انگشتان و سرشاخهها آغاز نمایید. از سرایت بیشتر این عفونت و خوره به شاخههای اصلی و بقیه بدن جلوگیری کنید و موجبات رضایت مردم را فراهم آورید. همین مدیران فردا در سمتهای بالاتر جایگزین شماها خواهند شد و آن روز است که باید فاتحه دولت را خواند. به داد مردم شهرستانها برسید وصدای اعتراض آنها را بشنوید.
نویسنده: علیرضا اسلامی_کانال فرهنگی اجتماعی خورشید
مقاله وارد از یکی از خبرنگاران شاهرودی است که عیناً آورده میشود، قضاوت با شما مخاطب عزیز
جناب رئیس جمهور
انتقاد از امام زمان و معصومین پیش کش؛ از خبرنگاران شهرستانی در برابر مدیران جزء تان دفاع کنید
چندی پیش مقالهای نوشتم در باب مدلِ توسعهِ مرکز محوری که قریب صد سال است برنامه ریزیهای دولتها بر اساس آن انجام میشود. مدلی که واضحترین خروجی آن خالی شدن روستاها و شهرهای کوچک از مردمان و ازدحام ربع جمعیت ایران در شهر تهران است. در واقع گویا بر خلاف شعار "ایران فقط تهران نیست" در عمل "ایران تنها تهران است" صحیحتر مینماید.
تفصیل مقاله فوق در این مجال نمیگنجد. اما گویا در باب نقد و حیطه مبارزه با فساد نیز همه امکانات تنها برای تهران است. سیستم اداری شهرستانها به صورت جزایری خود مختار و نا کار آمد درآمده اند که گروههای هم ولایتی... که در راس اداراتش قرار گرفته اند، با تمام قوا آنچنان حمایتی از هم میکنند که هیچ خبرنگار و منتقد اجتماعی نتواند نقدی حتی در حد قلقلک از مدیریت آنها داشته باشد.
این رویه و شکایات متعدد ادارات در شهرستانها از خبرنگاران باعث شده؛ هیچ عقل سلیمی بنا را بر نقد سیستم بروکراتیک و سرشار از زمینههای رانت و فساد نگذارد. فی الواقع خبرنگاران شهرستانی مجبور شده اند به جای چشم بیدار مردم؛ تبدیل به بلندگوهایی شوند تا در قبال دریافت چندر غاز حق چاپ "ریپرتاژآگهی" دولتی امرار معاش نمایند. اگر در این وانفسا چند نفر خبرنگار و یا منتقد ناپرهیزی نمایند و نقدی بر سیستم و یا مدیری بنویسند آن چنان مورد هجمه دستگاه عریض و طویل حقوقی ادارات شما قرار میگیرند که برای همیشه عطای نقد را به لقایش خواهند بخشید.
به عنوان مصداق؛ اداره جهاد کشاورزی شاهرود یک دهه است که تحت مدیریت یک شخصی واحد قرار دارد. صرف نظر از چرایی این شیوه گماشتن مدیران موارد بسیاری از تخلفات از سوی کشاورزان و مرتبطینش به روزنامه نگاران منعکس میگردد. مواردی که بهتر بود مراجع قانونی نظیر دادستانی به عنوان مدعی العموم! به آن وارد شوند نه من روزنامه نگار که ابزار قانونی اثبات آنها را در اختیار ندارم.
مواردی که اثبات هرکدام از آنها وظیفه نهادهای قضایی و اطلاعاتی است. اما وظیفه من روزنامه نگار چیست؟
در مورد این اداره خاص من به عنوان یک فعال رسانهای و سردبیر یکی از نشریات محلی با همکاری مدیر یکی از سمنهای فعال در زمینه آب و کشاورزی پس از تحقیقاتی به این نتیجه رسیدیم که موارد آشکاری از تخلف و "شائبه ایجاد رانت" برای پرسنل این اداره در واگذاری پروژهها صحت داشته است و با شناخت از فضای بسته نقد و نقادی در شهرستان ها؛ در قالبی طنز و اشارهای مبهم به یکی از این موارد؛ با نام بردن از رئیس اداره مذکور از او خواستیم بر اساس حدیث نبوی "حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا"
خودش به این موضوعات رسیدگی نماید و آن را در کانال تلگرامی خود قرار دادیم.
اما جواب او چه بود؟! شکایتی عریض و طویل به دادستانی شاهرود. قصد ورود به موضوع صلاحیت مرجع رسیدگی و یا روابط خاصی که در شهرستانها وجود دارد را ندارم. دادستانی شاهرود هم در یک اقدام جهادی در زمانی بسیار کوتاه قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر نموده و تقاضای مجازات فرمود: ه اند. خوشبختانه امروزدر نیمه بهمن ماه در میانه جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی مدال افتخار ایستادن در دادگاه به سینه اینجانب نصب گردید. فارغ از رایی که صادر خواهد شد؛ من وظیفه خود را تمام شده میپندارم. بنا بر وظیفه اجتماعی ام به عنوان یک مسلمان و شغلی ام به عنوان یک روزنامه نگار در پیشگاه وجدان خویش روسفید هستم. به عنوان جوانی از نسل انقلاب، از این که جدیت مسئولین در اجرای فرمان مقام معظم رهبری در ابلاغ دستور آتش به اختیاری و ایجاد شفافیت و عدالت محوری را سنجیدم؛ حس انجام وظیفه دارم.
شما چطور جناب رئیس جمهور؟ شما از سویی به کسانی که تاب انتقادات را ندارند گله میفرمایید و حتی معصوم را هم در جایگاهی قرار میدهید که قابل نقد است، ولی از طرف دیگر در زیر مجموعههای تان با روزنامه نگاران این گونه برخورد میکنند. یکی از دوستان مشفق و دلسوز که از قضا کارمند همین اداره است میگوید "همه جا همین طور است. گر حکم کنند که مست گیرند در شهر هر آن که هست گیرند؛ چرا برای خودتان دردسر درست میکنید و دشمن تراشی میکنید؟ "
چرا مردم به زیستن در فضایی این چنین عادت کرده اند و حساسیت هایشان را از دست داده اند؟ جناب رئیس جمهورآیا جواب این سوال را میدانید؟
جناب آقای حسن روحانی در دو راهی باور کردن دم خروس و قسم حضرت عباستان مانده ایم. اگر واقعا عزمی جدی برای مبارزه با رانت و فساد دارید از سر انگشتان و سرشاخهها آغاز نمایید. از سرایت بیشتر این عفونت و خوره به شاخههای اصلی و بقیه بدن جلوگیری کنید و موجبات رضایت مردم را فراهم آورید. همین مدیران فردا در سمتهای بالاتر جایگزین شماها خواهند شد و آن روز است که باید فاتحه دولت را خواند. به داد مردم شهرستانها برسید وصدای اعتراض آنها را بشنوید.
نویسنده: علیرضا اسلامی_کانال فرهنگی اجتماعی خورشید
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار