خبرهای داغ:
مقاله؛

دراویش؛ توطئه ای به نام علاقه به دین برای انحراف مردم

مدتی است گروهی موسوم به دراویش در شهر های مختلف به فعالیت زیر زمینی با جذب و برگزاری مراسم و مناسک خودفعالیت دارند با توجه به رصد فعالیت های آن ها و مشکلاتی که دراویش در قم، شهر کوار و … ایجاد کرده بودند بنده را بر آن داشت تا این مقاله را نوشته و هشداری در باره شکل گیری یک جریان خزنده فرهنگی، اجتماعی با ابعاد سیاسی و امنیتی را که به معیارها و ارکان اعتقادی مردم حمله کرده و آن ها را زیر سوال می برد را تبیین کنم.
کد خبر: ۸۹۹۱۴۸۸
|
۰۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۵

به گزارش خبرگزاری بسیج از آذبایجان شرقی، پیامبر بزرگوار اسلام از پدید آمدن این گروه خبر داده و فرموده اند: «لاتقوم الساعه علی امتی حتی یقوم قوم من امتی اسمهم الصوفیه لیسوا منی و انهم یحلقون للذکر و یرفعون أصواتهم یظنون انهم علی طریقتی بل هم اضل من الکفار و هم اهل النار لهم شهیق الحمار [روز قیامت بر امتم نمی آید تا آنکه قومی از امّت من به نام (صوفیه) برخیزند. آن ها از من نیستند و بهره ای از دین ندارند و آن ها برای ذکر دور هم حلقه می زنند و صداهای خود را بلند می کنند به گمان اینکه بر طریقت و راه من هستند؛ در حالی که آنان از کافران نیز گمراه تر و اهل آتش اند و صدایی دارند مانند عرعر الاغ!

   این روایت با اینکه هنوز در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله تصوف و صوفی گری شکل نگرفته بوده است، حضرت از تشکیل فرقه ایشان خبر داده و به عنوان هشدار به مسلمانان از راه و روش و مسلک ایشان انتقاد می کنند و ایشان را دایره اسلام خارج و از کفار هم بدتر می شمارند.

   غالب سلسله سندها و اجازه نامه های به باطل، به وجود نازنین امام رضا علیه السلام نسبت داده شده و وصل می شود، در حالی که در یکی از همین اخبار ذم تصوف، حضرت با صراحت و قاطعیت می فرمایند: من ذُکر عنده الصوفیه و لم ینکرهم بلسانه و قلبه فلیس منّا و من أنکرهم فکأنّما جاهد الکفار بین یدی رسول الله صلی الله علیه وآله! هر کس نزد او از صوفیه سخن به میان آید و به زبان و دل انکار ایشان نکند، از ما نیست و هر کس صوفیه را انکار کند گویا این که در راه خدا در حضور رسول خدا (ص) با کفار جهاد کرده است.

  وظیفه دینی هر شیعه ای است که مردم را نسبت به این توطئه که اغلب قشر مذهبی به علت عشق و علاقه به دین در این ورطه به انحراف کشیده می شوند اطلاع رسانی کرده و نیات پلید این فرقه شفاف سازی کرد.

   با مطالعه تاریخی این موضوع در می یابیم که ظهور این فرقه در قرن دوم توسط ابو هاشم کوفی انجام گرفت که برای اولین بار خانقاه را برای گروهی از زهّاد و عبّاد ساخت و بنای زهد و تارکی دنیا را بنا نهاد که امام صادق(ع) در مورد ایشان می فرمایند «انه فاسد العقیده جداً و هو الذی ابتدع مذهباً یقال له التصوف و جعله مفراً لعقیدته الخبیثه.» « ابو هاشم کوفی جداً فاسد العقیده است او همان کسی است که از روی بدعت مذهبی اختراع کرد که به آن تصوف گفته می شود و آن را قرارگاه عقیده ی خبیث خود ساخت.»

   دراویش در حقیقت مخلوطی از تفکرات و مناسک ادیانی مختلفی اعم از بودایی، میترایی، زرتشتی، مانوی، تائو، مسیحی، برهمایی ، یهودی و اسلام است با توجه به اینکه استدلال بسیار ضعیفی در پشت افکارشان دارند و می خواهند این فرقه را بسط و گسترش دهند بنابراین در طول سالیان گذشته از اغلب ادیان و فرقه های دیگر مناسکی را انتخاب کرده و به مناسک خود افزوده اند تا تقریب لازم برای جذب معتقدین سایر ادیان و فرقه های دیگر را داشته باشند به طور مثال:
مسایلی همچون: فقر، خرقه پوشی و ریاضت های طولانی، از آداب هندوهاست تشرف را از آیین میترا گرفتند. (آیین میترا همان مهرپرستی ایران باستان است. میترا، یعنی خورشید.)

   غسل اسلام گنابادی ها، از غسل تعمید مسیحی ها اخذ شده است. پرسه و گدایی صوفی مبتدی، از آیین برهمایی گرفته شده است. عین قول و عقیده صوفی ها در مورد ذکر، در آیین زردشت آمده که باید پیکر پیر را بدل گیرند و چنان داند که حاضر و ناظر است و از فکر پیر غایب نگردد.

   چنانکه ملا علی گنابادی، فرزند ملا سلطان مشهور به نور علی شاه ثانی میگوید: مقلد ناچار است که در وقت عبادت مرشد را در نظر آورد

   صاحب استوارنامه می گوید: صحت اعمال و عبادات و معارف موقوف است به اجازه قطب، والا باطل است و قبول خدا نیست، هر چند با خلوص نیت باشد؛ زیرا معنای خالص بودن نیت خلوص للقطب است و کسی راهی به خلوص لله ندارد، مگر از راه قطب. ولایت، یعنی بیعت با ولیّ امر که به واسطه آن، صورت قطب وارد قلب میشود.

   عُشرِیِّه نیز که در فرقه نعمت اللهی گنابادی جریان دارد و جانشین خمس وزکات است، از آیین مسیح و یهود اخذ شده است.
بطوری که مستر همفر، جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی، در خاطرات خود برنامه دولت انگلستان را در مورد اسلام این گونه بیان می کند:

   گسترش همه جانبه خانقاه های دراویش، تکثیر و انتشار رساله ها و کتاب هایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها وگوشه گیری سوق می-دهد، مانند مثنوی مولوی و احیاء العلوم غزالی.

   امام صادق(علیه‏ السلام) درباره تمایل امّت به فرقه صوفیه با قاطعیت فرمودند: «صوفیان و افرادی که به آنها متمایل هستند، دشمنان ما اهل‏ بیت ع محسوب می‏ شوند» و امام رضا (علیه‏ السلام) با تیزبینی در همین باب فرمودند: «کسی به تصوّف قائل نمی‏ شود مگر از روی مکر و خدعه، ضلالت و گمراهی و یا جهل و حماقت». ولی حاکمانی نظیر معاویه و مأمون عباسی به تقویّت این تفکّر انحرافی پرداختند.

   صوفیان برای تفرقه در اجتماعات مسلمین و کاهش نقش مسجد، نماز جمعه و جماعات، عبادتگاه‏ های فردی و خانقاه‏ ها را رونق بخشیدند. چون به همان میزانی که مساجد حرکت‏ ساز و سازنده بودند، خانقاه‏ ها نقش تخریبی و تخدیری داشتند. دشمن می‏ دید مساجد محل برگزاری نماز جمعه و جماعت، سازماندهی مجاهدین، طرح مباحث علمی و عقلی و ترویج فرهنگ کار و تلاش است، از این رو با احداث خانقاه در مقابل مساجد به ترویج تفرقه، تنبلی و تن‏پروری، تکدّی، نفی عقل، علم و مقابله با شریعت متعالی اسلام پرداختند.

   امام خمینی(ره) در کتاب «چهل حدیث» در خصوص علم ستیزی دراویش می‏ نویسد: «چون دست دراویش از علوم تهی است، علم را خار طریق و اهل علم را شیطان راه سالک می‏ شمارند. این افراد فهمیده یا نفهمیده پاره‏ای از اصطلاحات جاذب را به‏ خورد عوام بیچاره داده و گمان کرده‏ اند به لفظ مجذوب علی شاه یا محبوب علی شاه حال جذبه و حب دست می‏ دهد و گاه وقاحت را از حد گذرانده و خود را دارای مقام ولایت کلّیه دانسته‏ اند که منشأ آن تکبّر، جهل و بی‏ استعدادی آنان است.»

   اگر از لحظه دمیده شدن ایات کریمه سوره علق (اقرا بسم ربک الذی خلق) فرشته وحی بر جان و روح مبارک پیامبراعظم (ص) مسجد پایگاه رسمی اسلام بوده در مقابل، خانقاه همیشه پایگاه مخالفان اسلام و کانون توطئه علیه اسلام بوده ، هست و خواهد بود این پایگاه کفر مروج موارد و مسایل بسیار زیادی است که از نمونه های آن می توان موارد زیر را شمرد.

۱-نسبت دادن سخنان بسیار سخیف و ناروا به امام علی (ع) و حسنین (ع): به‌تازگی نورعلی تابنده که در حال حاضر عنوان قطب دراویش گنابادی را با خود یدک می‌کشد در سخنانی سخیف و موهن مطالب ناروایی را به امام علی(ع) و حسنین(ع) نسبت داد.

   قطب دراویش گنابادی در نشست با تعدادی از بانوان درویش مسلک در حسینیه (خانقاه) امیرسلیمانی تهران ضمن زیر سئوال بردن عصمت ائمه‌(ع) و با اشاره به داستانی غیر مستند درباره امام علی(ع) و حسنین(ع) اظهار داشت: «در داستان‌ها مشهور است که یک وقتی حضرت علی (ع) دو تا فرزندان خود یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فراخواندند و به‌صورت جداگانه اول به امام حسین(ع) گفتند، شنیدم با برادرت قهری! من از پیغمبر شنیدم که فرمود هرگاه دو مومن با هم عناد پیدا کرده‌باشند، صلح و آشتی بین این ها ۱۰۰ جزء ثواب دارد که ۹۰ جزء آن برای کسی است که اول رفته و آشتی کرده است و ۱۰ جزء هم برای کسی است که در خانه نشسته تا او بیاید و آشتی کند.بنابراین برو پیش برادرت و با او آشتی کن.»

۲- نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی نیز همانند علی اصغر غروی، مقاله نویس روزنامه بهار دارای سابقه عضویت و همکاری با نهضت آزادی و جبهه مرتد ملی می‌باشد.

۳- خواجه بابا گراشی یکی از شیوخ گنابادی است که با وجود کهولت سن در اقدامی غیراخلاقی چندی پیش به برخی از دختران جوان فرقه تعرض کرد و بعد از این رسوایی اخلاقی به صورت غیر قانونی از مرزهای جنوبی کشور خارج و به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس گریخت.

۴-اقای تابنده با توجه به اینکه تشکیلات خود را بدور از سیاست و سیاسی کاری معرفی می نماید ولی فعالیتها پنهانی و ارتباط با معاندین خارج نشین نظام (شیرین عبادی و …) در جهت ایجاد رفتار های ضد حکومتی و آنارشیسمی خود و ایجاد غائله هایی مانند قم و کوار و … اقدام می نماید و با استفاده از موضوعاتی مانند نقش حقوق بشر، زندانیان سیاسی، اعتراضات و تظاهرات، جنبش‌های قومی، جنبش دانشجویی، تمامیت‌خواهی، بی‌کفایتی مسئولان، محدود ساختن مطبوعات، نا‌امنی اجتماعی، نارضایتی عمومی، نارسایی قانون اساسی، مدیریت غیر علمی، حزب‌الله، بسیج و بسیجیان، مداحان، اپوزیسیون، سرکوب اهل هنر، حجم زندانیان، آپاراتاید جنسیت، آپاراتاید قومی، آپاراتاید مذهبی، اقتصاد ورشکسته، عدم آزادی بیان، روشن‌فکر‌ستیزی، جنگ قدرت بین مسئولان، رویگردانی مردم ازانقلاب، نقض حقوق اقلیت‌ها، حقوق دانشجویان، حقوق زنان، حقوق کودکان، کارگران و اقشارآسیب‌پذیر، صدرو احکام قضایی، بی‌سواد خواندن روحانیت، توهین به فقها و مراجع تقلید، رفراندوم، سرکوب آزادی‌خواهان، فیلترینگ و محدودیت‌های اینترنت، انتخابات غیر دموکراتیک، خشونت‌طلبی و دعوت به تظاهرات، تحریف مبانی اسلامی و دینی، خانقاه های خود را محلی برای نظام ستیزی و فعالیتهای سیاسی مخرب بر پا می کنند.

۵-اقدام به تهمت درویشی زنی به بزرگان دین همچون حضرت علامه طباطبایی ، حضرت ایت الله سید علی اقا قاضی ، حضرت حسن زاده املی ، شهید اول ؛ شهید ثانی و حتی امام خمینی (ره)بطوری که با استفاده از کلمات گزینشی شده بیانات و تکه های کتاب ایشان ،بطوری که انها تبلیغ می کنند که مریدان خود کتاب مصباح الهدایه حضرت امام خمینی (ره) را بخوانند اما برای فهم مطالب این کتاب درابتدا باید حداقل کتاب اسفار ملاصدرا را مطالعه کرده و فهمیده باشند و در باب عرفان نظری در پیش استاد مطوئنی شاگردی کرده و بعد از اشنایی کامل با ادبیات عرفانی حضرت امام اشنایی کامل داشته باشند بعد اقدام به تبلیغ برای مطالعه کتاب مصباح الهدایه توسط مریدان خود نمایند ضمناَ سوالی که در این مورد جا دارد پرسیده شود اینست چرا بزرگان این فرقه مطالعه کتاب مصباح الهدایه را ترویج می کنند اما مطالعه کتاب ولایت فقیه حضرت امام را نهی می کنند؟

۶-این فرقه با انجام اعمال و رفتار محیر العقول که با انجام ریاضت و مکاشفات شیطانی به آن می رسند در ذهن و فکر مریدان خود نفوذ کرده تا جایی که مریدان موقع اقامه نماز باید صورت قطب خود را در نظر آورده و به سمت ایشان نماز بخوانند یا اینکه به اقطاب خود سجده نمایند.

۷-زیر سوال بردن جهاد و تقابل با ظالم :انها می گویند با گفتن جهاد اکبر بهتر است ارزش جهاد اصغر و جنگیدن درمیدان جنگ را زیر سؤال برد و اجر مجاهد در این راه(جهاد اصغر) را زائل نمود حال شایسته است به نورعلی تابنده بگوییم، شما در مقام عمل امتحان خود را پس داده ونه به جهاد اکبر پرداخته اید و نه به جهاد اصغر، و این انجام ندادن عملی از سوی اینان را می توان در قضیه هشت سال دفاع مقدس و حتی قبل تر از آن در زمان مبارزه با حکومت ظالمانه پهلوی مشاهده نمود که چگونه در مقابل حکومت ظالمانه پهلوی سکوت کردند آن هم به بهانه جهاد اکبر(جهاد با نفس) و همینطور در قضیه دفاع مقدس، که به دلیل ترس در جبهه های نبرد حق علیه باطل شرکت ننموده و گفتند ما به جهاد اکبر می پردازیم که مهمتر است، و برای جهاد اصغر وقت بسیار است لذا هیچ فردی از دراویش در جنگ شرکت ننمودند.

۸- توهین به حضرت فاطمه الزهرا (س) با ترویج اینکه که ایشان شهید نشده ولی حوادث تاریخی دال برکذب بودن این مدعاست و حرف نور علی اینست که انتساب شهادت به حضرت فاطمه الزهرا در دانه آفرینش قدر ، منزلت و شان شهید و شهادت زیر سوال می برد.

۹-حماقت اقطاب و فقرای این فرقه تا جایی پیش می رود که می گویند اقطاب چون خود را شناخته اند دیگر نیازی به نماز ندارند و این فقرا (مریدان ) هستند که به نماز نیالز دارند و نیز اینکه به مرزحله ای از گمراهی رسیده اند که خود را در مقام الوهیت دیده و فریب خوردگان خود را به امربه سجده به خود کرده و خود را خدا می خوانند در ابتدا خود را عبدالله خوانده بعد از اینکه خود را خدای خواندند به مریدان می گویند تا انان را بپرستند و خدمت به اقطاب را خدمت به الله دانسته و در مقابل قطب خود سجده کرده و موقع نماز خواندن رو به قطب نماز بخوانند این انحراف تا جایی پیش می رود که حتی برخی از مشایخ اقرار می کنند که ما مسلمان نیستیم و اسلام برای مردمان معمولی است (برگرفته از منصف المحقق طهرانی)

۱۰-ترویج تئوری جدایی دین از سیاست که باید گفت اگر قرار بر این مدعا بود پیامبر برای چه حکومت اسلامی را تشکیل داد و دلیل خانه نشینی ۲۵ ساله حضرت امام علی (ع) و بعد قبول حاکمیت چه بود یا برای چه امام حسین (ع) قیام کرد خود ، خاندان و اصحابش را در راه اسلام شهید دید و …

۱۱-تحریف دین :اینها بر این دیدگاه هستند که اسلام به دو فسمت شریعت و طریقت تقسیم شده که شریعت پوسته دین بوده و اصل و اساس دین طریقت است انها اسلام شناس واقعی را خود معرفی کرده و ما بقی را جاهل می پندارند انها خود را متصوفه عالم و مابقی را متشرعه جاهل می پندارند.

۱۲-حمایت از ربع پهلوی ودیدگاه سلطنت طلبی دارند بطوری که قطب این فرقه روابط تنگاتنگی با دربازر رژیم مخلوع پهلوی داشته و قبل از انقلاب بارها به دیدار محمد رضا رفته و در مقابل او تعظیم و دست بوسی کرده همان قطبی که ادعای خداییی و الوهیت داشت.

۱۳- از مهمترین ترویجات انها تفسیر به رای قران می باشد نور علی تابنده ای که نمی تواند قران را بطور صحیح رو خوانی نمایند چگونه می تواند قران را تفسیر نماید؟

۱۴ نسبت دادن واژه شهید به اقطاب در گذشته خود : چگونه امکان دارد شهادت حضرت فاطمه الزهرا را نقض کرد و فوت مشتاق علیشاه و سلطان علیشاه را شهادت دانست.

۱۵-سنگ اساس اعتقاد انها بر تناسخ یعنی حلول روح از قالبی به قالب دیگر است بطوری که اگر ذره ای از ذرات الهی در تن کسی باشد روح او در صورت جسمانی برگزیدگان همیشه در گردش خواهد بود و ان گردش را مظهر به مظهر می نامند.

۱۶- انها معتقد به تجسیم هستند و می گویند خداوند در ازل درون دری می زیسته سپس برای نخستین با تجسیم شد بصورت شخصی به نام خاوندگار یا کردگار و با دوم به صورت حضرت علی (ع) ظاهر گشته است مولای متقیان حضرت علی (ع) چه زیبا فرموده اند«هلک فی رجلان: محب غال و مبغض قال؛ دو کس در رابطه با من هلاک می شوند: کسی که از فرط محبت درباره ام غلوّ کند و کسی که از فرط بغض و کینه در حق من سخن بگوید و مرا نادیده بگیرد». بدیهی است که یکی از مصادیق این حدیث نورانی و راهگشا، کسانی هستند که «علی اللهی» اند و علی (ع) را مرتبه ای فوق بشری و بلکه در جایگاه خدا می نشانند.

۱۷- اعتقاد به مهدویت نوعیه در تقابل با مهدویت شخصیه امام زمان (عج): در تاریخ انان کم نیستند کسانی که ادعای مهدویت داشته و با توهم امام زمان بودن خروج کرده اند مانند درویش محمد نوربخش در قرن هشتم و…

۱۸-ابراز شطح یا همان کلمات متناقضی که گاه به کفر گویی یا خلاف منطق شریعت و عقل کشانده می شود.

۱۹ – نزدیکی به حکومتهای استکباری و همپیالگی با قدرتهای استعماری و تحت الحمایه بودن اقطاب از جانب دولتهای انگلیس و امریکابطوری که در فضای بین المللی با نسخه پیچی این حکومتهای استعماری با اقدامات زیر سعی در انزوای سیاسی ایران و مخالفت و عداوت با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارند .

گزارش عملکرد سران فرقه در متن ذیر به نقل از سایت‌های وابسته به فرقه دراویش گنابادی به سرکردگی «نور‌علی تابنده» و سخنگوی فرقه، «مصطفی آزمایش» آورده شده است:

  1. اعلام فراخوان‌های داخلی و خارجی:

فراخوان تجمع اعتراضی در شهر مالمو سوئد

فراخوان الله اکبر برای شنبه ساعت ۱۰ شب

فراخوان تجمع اعتراضی در شهر کپنهاگ دانمارک

جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ پیرامون رفراندوم

فراخوان تجمع به مناسبت سالروز تولد عماد‌الدین باقی

تجمع اعتراضی دراویش گنابادی مقابل درب اصلی زندان اوین

فراخوان انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران بمناسبت ۲۲ خرداد

فراخوان «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» بمناسبت ۱۸ تیر

فراخوان «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» بمناسبت روز کارگر

همراه با دانشجویان و فرهیختگان پرچم آزادی را در خیابان‌های ایران به اهتزاز در آوریم

فراخوان «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» برای گرامی‌داشت شهدای عاشورای خونین

فراخوان انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران؛ سه‌شنبه ۱۰ اسفند؛ همگام با مردم بپا‌خاسته ایران

  1. تظاهرات:

تظاهرات همبستگی با درویشان گنابادی کوار در گفتگو با رادیو فردا‌؛ کپنهاگ

تظاهرات همبستگی با دراویش کوار و بازداشت‌شدگان در سوئد

تظاهرات مقابل سفارت ایران در لندن در اعتراض به سرکوب درویشان گنابادی ساکن شهرستان کوار

سه‌شنبه ۲۴ اسفند مراسم چهارشنبه سوری و تظاهرات مقابل سفارت ایران در شهر کپنهاگ
تجمع دراویش گنابادی در گفتگوی تلفنی صدای آمریکا با دکتر آزمایش

تظاهرات در مقابل سفارت ایران در کپنهاگ

تظاهرات علیه اعدام زندانیان امنیتی و اعدام «زهرا بهرامی»(جاسوس کانادا) در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران درکپنهاک

تظاهرات «کمیته بین‌المللی حمایت از حقوق درویشان در ایران» با «عفو بین الملل» در کشورهای مختلف دنیا
اعلام تجمع همگانی در مقابل مجلس شواری اسلامی

  1. اعتراضات:

تظاهرات اعتراضی مقابل سفارت ایران در لندن به مناسبت بزرگداشت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام

تظاهرات همبستگی با دراویش گنابادی در مقابل سفارت ایران در استکهلم سوئد

تظاهرات همبستگی با درویشان گنابادی کوار در مقابل سفارت ایران در لندن

گردهم‌آیی اعتراضی مقابل سفارت ایران در لندن به بهانه دومین سالگرد اتهام تقلب در انتخابات

تجمع دراویش گنابادی در مزار سلطانی بیدخت گناباد

تحصن و اعتصاب غذا در کپنهاگ در اعتراض به سرکوب دراویش نعمت‌اللهی گنابادی در پولادشهر اصفهان

تظاهرات بزرگ اعتراضی موسوم به آزادی‌خواهان در شهر بروکسل

فراخوان آکسیون هواداران و حامیان انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران؛ استراسبورگ

گرامی‌داشت سالروز تولد زندانیان سیاسی ـ عقیدتی در برابر کنسول‌گری جمهوری اسلامی در کپنهاگ

مصاحبه رادیو فردا با سخنگوی انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر به بهانه دومین سالگرد اتهام تقلب در انتخابات

  1. گردهم‌آیی:

تجمع خانواده زندانیان محکوم به اعدام در مقابل بیت مقام معظم رهبری

آکسیون همبستگی با دراویش گنابادی شهرستان کوار در هامبورگ

آکسیون انجمن پاسداشت حقوق بشر در ایران در حمایت از زندانیان سیاسی در شهر پاریس

چهره‌ای برای حقوق بشر و آزادی در ایران؛ هامبورگ ۳۰ خرداد

تجمع اعتراضی دراویش گنابادی در بیدخت در شمال شرقی ایران

تجمع اعتراض‌آمیز به مناسبت روز درویش در اصفهان

بزرگداشت روز درویش(۳ اسفند) در استکهلم سوئد

   گردهم‌آیی در کپنهاگ در واکنش به بازسازی و احداث مسجد امام علی(ع) وابسته به جمهوری اسلامی

بزرگداشت روز زن در لندن همراه با اجرای نمایش خیابانی «زنان در ولایت اهریمن‌پرستان»

مراسم ۱۳ بدر ایرانیان در شهر لندن در کنار درخت «ندا» به عنوان سمبل مقاومت ایران
تظاهرات در مقابل سفارت ایران در کپنهاگ

  1. تنویر افکار عمومی:

آکسیون «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر» در کپنهاگ به مناسبت ۱۶ آذر
مصاحبه رادیو کوچه با سخنگوی کمیته بین‌المللی حمایت از حقوق دانشجویان و درویشان از شهر کپنهاگ
آکسیون اعتراضی «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» بمناسبت دومین سالگرد انتخابات در شهر پاریس
گفتگوی تلفنی رادیو فردا با سخنگوی «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» در شهر کپنهاگ
گزارش ویدیویی از اکسیون «چهره‌ای برای حقوق بشر و آزادی در ایران» در شهر کپنهاگ
«چهره‌ای برای حقوق بشر و آزادی در ایران» در شهر کپنهاگ به حمایت از مردم ایران برخاست
آکسیون «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» در برابر پارلمان اروپا بمناسبت روز جهانی زن

  1. جمع‌آوری امضا:

کمپین اعتراضی به زندانی شدن فعالان حقوق بشر، دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور
تنویر افکار عمومی در گردهم‌آیی هواداران «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران»؛ کپنهاگ
چهره‌ای برای حقوق بشر و آزادی در ایران؛ هامبورگ

  1. نمایش خیابانی و نمایشگاه:

برپایی گالری عکس در شهر مالمو به بهانه دومین سالگرد اتهام تقلب در انتخابات ۲۲ خرداد
نمایش خیابانی «دانشجویان در نبرد با ضحاک» بمناسبت روز دانشجو ؛ ۱۶ آذر

   با این همه موارد اعتراضات بدون خشونت و موارد خشونت امیز در قم و کوار و… که از طرف دراویش انجام یافته و با عنایت به آیات شریفه قران کریم ، احادیث ، روایات و دلایل عقلی و تجربی جا دارد چند سوال که همیشه دراویش از جوابدهی به انها عاجز مانده اند پرسیده شود و کافی است دلداگان و مشتاقان این فرقه برای جواب دهی به این سولات تفکری نمایند تا جوابی را پیدا کنند که این جواب راه گشایی انها از ترکستان است از دوزخ است !

۱- آیامی دانید دراویش و خانقاه در زمان رسول خدا(ص)در زمان پیامبر (ص) وجود نداشته است؟

۲- آیامی دانیدابوهاشم کوفی لامذهب ملحد اول صوفی است که خانقاه ساخته است و خانقاه در تقابل با مسجد سنگر اسلام بنا نهاده شده است و آیا می دانید از نظر آنان فضیلت مسجد از خانقاه کمتر است ؟

۳- آیامی دانید بدون هیچ دلیلی قرآنی عشر یه (خمس و زکات) می گیرند در حالی که عشریه در یهود ومسیحیت و حکومت های ظالم رواج داشته است و عشریه در تعطیلات و خوشگذرانی ها استفاده می شود و حال اینکه خمس در راه دین و فقرا مصرف می شود؟؟

۴- چراباید احترام قطب از امام زمان(ع) بیشتر باشد و چرادرمقابل قطب باید سجده کرد
۵- چراقطب از مردم کناره گیری می کند و حال اینکه پیامبر(ص) اینگونه نبودند؟

۶- هدف انها از مرید ، مرید پروی ، مرشد و مرشد سازی چیست چرا مرید باید دوازده سال خادم مجانی قطب در کارهای دنیوی باشد ؟

۷- چرا اقطاب نماز نمی خوانند و حال اینکه پیامبر بزرگوار اسلام ،امیرمومنان علی (ع) و ائمه معصومین و تمام مومنان تا آخر عمرشان نماز می خواندند؟

۸- چرا اقطاب وقتی برای مسئله ای دلیل وجودندارند می گویند جزء (اسرار مگو)است و چرا زن نامحرم با قطب باید دست بدهد؟

۹- چرا دراویش به نهج البلاغه امیر المومنین (ع) اعتنایی نمی کنند؟

۱۰- چرا هر حرفی را که قطب می زند بدون دلیل می پذیرند و چرا بایددر عبادات مثل نماز صورت قطب را پیش ذهن مجسم کرد؟

۱۱- چرا کسی که می خواهد با قطب نجوا کند باید صدقه بدهد؟

۱۲- چرا اقطاب ادعای نیابت از امام زمان (ع)می کنند و حال اینکه امام زمان(ع) آنها را نایب قرار نداده است؟

۱۳- آیا کتاب های سعدی ، حافظ ، و مولوی از قرآن پر ارزش تر است که انها نسبت به مطالعه و حفظ این کتب سفارش می نمایند در حالی که قرائت قران در بین این فرقه مهجور مانده است ؟

۱۴- آیا می دانید تمام عبادات و معاملات مرید باید با اجازه قطب باشد و چرا اقطاب عنوان شاه را پسوند القاب خود قرار می دهند ؟

۱۵- آیا می دانید مرید باید در مقابل مرشد مانند مرده ای در مقابل غسال (مرده شو) باشد و از خود هیچ اراده ای نداشته باشد؟

۱۶- آیا انتخاب قطب به دست قطب قبلی است یا بدست خداوند متعال؟

۱۷- آیا می دانید مسجد ضرار که برای تفرقه ی بین مسلمین ساخته شد بدست پیامبر اسلام(ص) تخریب شده و نیز چرا اسم خانقاه را جدیدا عوض کرده اند و نام حسینیه را روی ان قرار داده اند ؟

۱۸- چرا در بین صفوف مسلمانان تفرقه ایجاد می کنید؟ (اعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرّقوا)

۱۹- و چرا…؟

کافیست بدانیم

۱- امام صادق (علیه السلام) در مورد او (ابو هاشم کوفی)بنیان گذار فرقه فرمودند:

« إنّه کان فاسد العقیده جدا و هو الّذی ابتدع مذهبا یقال له التصوّف و جعله مفرّا لعقیدته الخبیثه »

۲- مستر همفر، جاسوس انگلیس در کشور های اسلامی، در خاطرات خود برنامه دولت انگلستان را در مورد اسلام اینگونه بیان می کند: گسترش همه جانبه خانقاه های دراویش ، تکثیر و انتشار رساله ها و کتاب هایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها و گوشه گیری سوق می دهد، مانند « مثنوی مولوی » و « احیاء العلوم غزالی» و کتابهای ابن عربی و نگهداشتن مسلمین در جهل و بی خبری و جلوگیری از تاسیس و گشایش مراکز آموزشی و تربیتی از هر قبیل. ایجاد مانع در راه چاپ و انتشار و در صورت لزوم آتش زدن کتابخانه های عمومی و برحذر داشتن مردم از فرستادن کودکانشان به مدارس دینی با وارد ساختن اتهاماتی علیه مراجع و علمای بزرگ.

۳- علاّمه بحرالعلوم نیز فرموده اند :

« پس هر که را بینی که دعوای سلوک کند و ملازمت تقوا ، ورع و متابعت جمیع احکام ایمان در او نباشد و به قدر سر مویی از صراط مستقیم شریعت حقّه انحراف نماید، او را منافق می دان،مگر آنچه به عذر یا خطاء و نسیان از او سر زند. همچنان که جهاد دوم ، جهاد اکبر است، نسبت به جهاد اوّل ( اشاره به توضیح خاص ایشان است درباره حدیث مشهور رسول اکرم(ص) در باب جهاد اکبر و اصغر) … . همچنین منافق این صنف منافق اکبرند و آنچه از برای منافقین در صحیفه الهیه وارد شده ، حقیقت آن برای ایشان به وجد اشد ثابت است.

۴- حضرت امام خمینی (ره) د راین باره می فرمایند

« و بالجمله ، کشفی اتمّ از کشف نبی ختمی (ص) و سلوکی اصحّ و اصوب از آن نخواهد بود . پس تر کیبات بی حاصل دیگر را که از مغزهای بی خرد مدعیان ارشاد و عرفان است، باید رها کرد … پس، از بیانات سابقه معلوم شد که آنچه پیش اهل تصوف معروف است که نمار وسیله معراج سلوک و سالک است و پس از وصول، سالک مستغنی و از رسوم گردد ، امر باطلو بی اصل و خیال خام بی مغزی است که با مسلک اهل الله و اصحاب قلوب مخالف است و از جهل به مقامات اهل معرفت و کمالات اولیا صادر شده است، نعوذ بالله منه.

۵- حکیم عارف، میرزا مهدی الهی قمشه ای پس از وصف حال عارفان راستین و شمارش مصادیق زیادی از آنان، نوشته است :

« اگر معنای صوفی و تصوف عبارت از ادّعای دروغ مقام ولایت است و نیابت خاصه به هوای نفس ، حبّ ریاست ،خرقه بازی ، سالوسی ،ریا ، دکان داری ،فریب دادن مردم ساده لوح ،تشکیلات و امور موضوعه موهوم ، القاء اوهام و تخیّلات بر مردم زودباور به داعی کرامات دروغ ،که عارف به راستی گوید :

صوفی نهاد دام و سر حقّه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقّه باز کرد

۶- برای اثبات چنین ادعایی سخنان علماء و بزرگانی را که در رد یا مذمت صوفیه سخن گفته اند را نقل می کنیم.

الف: میرزای قمی:

« آنچه معاین(دیده می شود) است از مشایخی که در عصر ما مرشد بوده اند مثل مشتاق علی و مقصود علی و نور علی و امثال آنها – که مریدان ایشان در شان ایشان غلو داشته اند و مریدان ایشان آنان را به صفات خاصه الهیه خطاب می کردند و تالی تلو عبادت با آنها به سر می بردند – محقق شد که متصف به همه ناخوشی ها بوده اند و احوال همگی به فضیحت و رسوایی رسیده و معلوم شد که به غیر عوام فریبی و دنیا پرستی و ریاست عوام کالانعام و بی مبالاتی در دین و بی خبری از احکام شرع مبین از برای ایشان نبوده»

ب: علامه حلی:

« برخی از صوفیان را در کربلا دیدم که نماز نمی خواندند و می گفتند: اینان واصل شده اند، در حالی که اینان جاهل ترین جاهلان می باشند و عقایدشان شبیه اعتقادات کفار است.»

ج:آیت الله نجفی مرعشی:

« به نظر من بزرگترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد و ارکان دین را متزلزل ساخت، مصیبت صوفیان بوده است و تاثیر مسیحیت درباره پیدایش تصوف و ضرر آنان را بر مسلمانان مورد بحث قرار داده است.»

د: میرزا خلیل قزوینی:

در پاسخ به سوالی راجع به صوفیه فرموده است که:« وی نه به طور مطلق آنان را تایید می کند، و نه به طور مطلق رد می کند. بلکه بین آنان شیعیانی که مقید به شرع هستند وجود دارد که باید بین آنان و دیگران تفاوت قائل شد.»

ه: شیخ صدوق:

و شیخ مفید – رضوان الله علیهما – هر دو درباره صوفیه گفته اند: فرقه حلولیه و حلاجیه، باطل بلکه کافر بوده و اعتقادات آنان شبیه به عقاید مجوس و زرتشتیان است.

 و: فیض کاشانی:

   پس از نقل یک آیه شریفه قرآن فرموده است« … این آیه دلالت بر کراهت و ناپسندی عمل صوفیه دارد، که آنان صدای خود را به توحید بالا برده و از حدی که شرع معین فرموده است تجاوز می کنند. اما غنای به اشعار و اذکار و وجد و سماع صوفیه و شیهه زدن و کف زدن آنان و افتادن بر زمین، بدون شک بدعت در دین و بلکه تمسخر و استهزاء به دین می باشد.»
حضرت آیت الله شعرانی در حاشیه خود فرموده است:« گرچه صوفیه اشتباه کردند که ذکر خدا را با بدعت آمیخته نمودند، ولی ما نیز در ترک ذکر به طور کلی مقصریم و باید مجلس ذکر خالی از بدعت های صوفیه داشته باشیم
از کلمات فوق این استفاده می شود که صوفیه از خلاء حلقه های ذکر عارفانه و درست و به دور از انحراف، سوء استفاده کرده و چیزی از جنس عرفان ساختگی و آمیخته با بدعت را به خورد عوام الناس داده و آنرا کالای ناب معرفی کرده، غافل از آنکه عرفانی که از سوی ایشان معرفی می شود ناقص؛ بلکه آمیخته با خرافاتی است که گاهی طالب راه حق را به جایی می کشاند که نماز را ترک می کند.

تهمت درویش (صوفی) بودن به بزرگان

تهمت دروغین صوفی و درویش بودن به بزرگان از فقهاء و علما جهان تشیع مانند حضرت امام خمینی (ره) ، حضرت علامه طباطبائی (ره) ، حضرت آیت الله سید علی آقا قاضی (ره) ، حتی تهمت بسیار آشکار به حضرت علامه حسن زاده آملی (مد ظله العالی) و دیگر بزرگان جهان تشیع مانند شهید اول و شهید ثانی که عقاید ،مرام و مشی سلوکی این عزیزان زمین تا آسمان با این فرقه تفاوت دارد خود دلیل بر این مدعی است که بعضی سخنان این بزرگان ، برای افرادی که در باب عرفان و فلسفه اسلامی اطلاعی ندارد ، ممکن است دو پهلو باشد قرار می دهند. که نتوانند منظور آن بزرگان را به صورت صحیح متوجه شوند تا اینکه شیادان و صیادان این فرقه مرام باطل خود را منظور آن بزرگان جلوه دهند و شیوه سلوکی آن بزرگان را مطابق و پیرو شیوه سلوکی باطل خود جلوه دهند. البته بسیاری از ادعاهای دراویش فقط صرف ادعا می باشد و هیچگاه دلیل صحیحی علمی برای مدعای خود بیان نکرده اند انها با استفاده گزینشی از سخنان علماء اقدام به شبهه افکنی در ذهن افراد ، استفاده گزینشی از کلام دو پهلو و یا چند جانبه علماء و بزرگان تشیع ، در اثبات دعاوی خویش است. مانند استفاده از کلمه صوفی ، که در کلام و کتب برخی از بزرگان آمده است . بر هیچ فرد آگاهی پوشیده نیست که کلمه صوفی یک مشترک لفظی است که در ادبیات عرفانی معانی متفاوتی دارد. یا مانند کلمه مولی که در ادبیات تشیع یک مشترک لفظی است که دارای معانی و مصادیق متفاوت است مانند ( خداوند ، حضرت علی (ع) ، فردی که عبدی (غلامی) را مالک است ، استاد و … ) حال ما بگوئیم هر کجا که لفظ مولی آمد بگوئیم فقط خداست در این صورت وقتی ما می گویم مولی امیرالمومنین ، یعنی امیرالمومنین خدای ماست یا اینکه بگوئیم هر جا لفظ مولی آمد بگوئیم خدا نیست بلکه منظور حضرت علی (ع) است که باز هم ، با تعبیرات غلط مواجه می شویم بلکه باید مشترک لفظی را نسبت مقتضای حال متکلم و مقتضای حال مخاطبش و مفهوم کلی کلام متوجه شد. حال افرادی که اهل فن و تحقیق نباشند به راحتی فریب خواهند خورد ، زیرا هر کجا که لفظ صوفی ببیند گمان می کند که منظور همین دراویش هستند. از این نوع کلمات و جملات چند جانبه در سخن بزرگان بسیار است . و این خود یک حربه و وسیله فریب افراد به سوی درویشی می شود که موارد زیر از بیشمار تهمتهای این فرقه می باشد.

۱-از اولین فعالیت های که بر روی افراد تازه وارد به درویشی انجام می دهند، این است که به آنها می گویند که کتاب شریف مصباح الهدایه حضرت امام خمینی (ره) را مطالعه کنند. این کار را نیز از باب استفاده از کلمات چند جانبه بزرگان، برای اثبات مدعای خویش انجام می دهند. حال کسی می تواند کتاب مصباح الهدایه امام را متوجه شود که حداقل اسفار ملاصدرا را مطالعه کرده باشند و آن را فهمیده باشند و نیز چند سالی در باب عرفان نظری در پیش استاد مطمئنی شاگردی کرده باشد و بعد از آن هم باید به سبک ادبیات عرفانی امام خمینی (ره) آشنا باشد. و همین مطالعه کتاب مصباح الهدایه تحت نظر استاد باشد که هر جا از کتاب را که متوجه نشد یا به غلط برداشت کرد راهنمایی داشته باشد. باز هم تاکید می کنیم که فردی که می خواهد کتاب امام را متوجه شود باید تماما بر حکمت و عرفان نظری تشیع مسلط باشد تا اندکی از دریای معارف امام خمینی (ره) بفهمد این فرقه (سلسله گنابادی) نیز مانند غالب دیگر فرقه های دراویش خود را در ظاهر ملتزم به ولایت فقیه می دانند و در خانقاه امیر سلیمانی ها عکس حضرت امام خمینی (ره) و امام خامنه ای را نصب نموده اند. ولی در عمل هیچگونه التزامی به اصل ولایت فقیه ندارند . به فقرا خود میگویند که کتاب مصباح الهدایه را بخوان ولی نمی گویند کتاب ولایت فقیه امام خمینی را مطالعه کنید زیرا هرجا که به نفع خود باشد را گرفته (استفاده گزینشی) و مابقی که عقاید باطل آنها را تحت شعاع قرار می دهد ، رها می کنند.

۲-در کتاب «خورشید تابنده» در شرح حال حاج حسین تابنده “رضا علیشاه” آمده است: « هنگامی که حضرت آیت الله آقا سید شهاب الدین مرعشی ورود حضرت والد را شنیدند، با ملاطفت کامل به ملاقات ایشان آمده و اظهار محبت کردند.»

   چگونه ممکن است آیت الله نجفی مرعشی – رضوان الله علیه – با قلم مبارک خود مخالف صوفیه بنویسند، آنگاه خود به ملاقات قطب صوفیه رفته و به او اظهار محبت نمایدکه البته فقرا و مشایخ غالبا بر این امور مطلع نیستند و هرگونه برداشت خود و القاء نادرست مشایخ را نظر آن بزرگان می پندارند . مانند این که آیه قرآن را که خداوند می فرماید : ( نزدیک نماز نشوید ) را برداشت کنند ولی ادامه آیه که می گوید : ( در حالی که مست هستید ) را رها کنند. پشتیوانه فقهی و شرعی و مَشی سلوکی این بزرگان را رها کرده و به برداشت غلط خود از کتب ایشان بسنده کنند.

   در نهایت امام علی(ع)می فرمایند:«هلک فی رجلان: محب غال و مبغض قال؛ دو کس در رابطه با من هلاک می شوند: کسی که از فرط محبت درباره ام غلوّ کند و کسی که از فرط بغض و کینه در حق من سخن بگوید و مرا نادیده بگیرد». بدیهی است که یکی از مصادیق این حدیث نورانی و راهگشا، کسانی هست که حضرت علی (ع) را مرتبه ای فوق بشری و بلکه در جایگاه خدا یی می نشانند و حتی پا را فراتر گذاشته و خود ادعای الوهیت نموده و مرییدان خود را به سجده در مقابل خود می خوانند.

جعفر غیابی

ارسال نظرات
پر بیننده ها