به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل، مراسم استقبال از نوروز در هشجین از یک ماه مانده به لحظه تحویل سال با شور و حال وصف ناپذیری که کودکان و نوجوانان با انجام بازیهای بومی و مرسوم، مانند» تخم مرغ بازی (یومورتا اویناماخ)، گردو بازی (موللادّی)، آشیق، انزلی، قَییش ویردی و … برپا میکردند، آغاز میشد و تا هنگامی که نخستین جوانههای (نوروز گلی) و (قارچیچگی) از زیر خاک سر بر نیاورده تا حلول جشن دگرگونی طبیعت را نوید دهد، این بازی و شور و هیجان ادامه داشت.
آئینها وسنتهای قدیمی هرسرزمین ودیاری یادگاریهایی گرانسنگ از گذشتههای دور مردم آن سرزمین هستند سنتها و رسمهایی که سینه به سینه از دوردستهای تاریخ به امروز رسیده اند نوروز ونوروزنامه خوانی یکی از ماندگارترین این سنتها است که مانند هزاران سال پیش همچنان در زندگی ایرانیان بخصوص مردم آذربایجان متبلور است مردم روستاهای شهر هشجین بویژه روستای نمهیل نیز به رسم سنتی دیرینه همه ساله با فرارسیدن اول اسفند ماه مراسم سنتی نوروز نامه خوانی را درکوچههای این روستا اجرا میکنند در این مراسم بچهها روستا در شبهای اول ماه نوروز به درب منازل رفته وباخواندن نوورز نامه خوانی وشادباش فرارسیدن ماه نوروز از صاحب خانه هدیه میگیرند.
بهار آمد، بهار آمد خوش آمد
علی با ذوالقارآمد خوش آمد
سیزون بو تازه بایراموز مبارک
گونور، هفتوز، آیوز، ایلوز مبارک
وئرون مژده یئتیشدی عید سلطان
گوزَلّشدی تماماً باغ و بستان
بهارون مژده سین وئردی اوشاقلار
آخوب سو چشمه لردن ایشدی باغلار
یاشیلّاشدی چمن، گولَّشدی داغلار
وئرون مژده یئتیشدی عید سلطان
در دومین چهارشنبه اسفند که (کول چرنشبه) نامیده میشود، کدبانوی خانه وسایل و لوازم منزل از جمله فرش و گلیم و لباسها و ظروف و… را شسته و حیاط و کوچه و گذر هارا آب و جارو میکرد و دیوار اتاقها و ایوانها نیز غبار روبی میشد. مردان نیز پشم و دم گوسفندان را قیچی میکردند و پسران دم بخت به سلمانیها مراجعه کرده و سر و صورت خود را اصلاح میکردند.
سومین چهارشنبه اسفند ماه (گول چرشنبه) نام داشت و چند روز مانده به آغاز آن، مردان و زنان سوار بر چهارپایان خود و برای تهیه خاک سفید که در اصطلاح به آن (آلاوا) گفته میشد، به محلهایی که به (آلاواچاریخ) معروف بود رهسپار میشدند و خاک سرخها هم از نزدیکی محل سکونت خود تهیه میکردند.
باشروع شدن روز (گول چرشنبه) زنها و دخترها دیوارهای بیرونی خانه را به وسیله گلی که از خاک سرخ و کاه درست میشد و در اصطلاح (قیریل پالچیخ) نام داشت گل کاری میکردند و همچنین با خاک سفید دیوارهای داخلی منزل را رنگ کاری میکردند که به این کار (سووآماق) گفته میشود. شور و غوغای خاصی همراه با شادمانی و نشاط در بین مردم ایجاد میشد که بی صبرانه تماشای جلوه کهن و باستانی نوروز را انتظار میکشیدند. چند روز مانده به آغاز آخرین چهارشنبه سل موقع آماده کردن سبزه برای سفرههای هفت سین و همچنین مردها و حتی کودکان از صبح تا غروب به صحرا میرفتند و برای تدارک آتش چهارشنه سوری علفهای خشک (چیرتیخ، کولَش، گَوَن، بیان و …) را جمع آوری میکردند.
آیین نوروز نامه خوانی که به زبان محلی ترکی از حنجره سالخوردگان به گوش میرسد با این مضمون است: «شکرای خدا گئچدی زمستان، گلدی موسم باغ گلستان» «چمنلر اولدی سبز گلستان» «ای خانه صاحب از در کلان، اوشاقلار سوزه گوندری سلام» «دئیون بایراما چوخ وئرون زینت، رهبر ایران اولسون سلامات» «سوزون بایراموز اولسون مبارک، به حق طه یاسین تبارک» و ابیاتی که پشت سر هم در کوچهها تکرار و ادامه مییابد.
به حق یاعلی آقای قنبر
وصّی مصطفی، شیر و غضنفر
کمگ اولسون سوزه ساقی کوثر
بهار آمد، بهار آمد خوش آمد
سوزون بو تازه بایراموز مبارک
ایوز گونوز، گونوز هفتوز مبارک
این رسم دیرینه یک نیم روز در روستای نمهیل برگزار و اهالی به دنبال نوروزخوانان پش سر هم در کوچهها حرکت و عطر و بوی نوای نوروزی همه جا را فرا مییرد.
در خصوص این رسم قدیمی در این فصل میتوان از سوز و سرما همه جا را فرا گرفته است گفت و این نوع آیینهای سنتی علاوه بر دلگرمی و امیدبخشی به مردم به آمدن بهار موجبات خوشحالی اهالی را در آستانه نوروز فراهم میکند.
از خصوصیات خوب این رسوم را انتقال سینه به سینه این آیین در شهرستان خلخال عنوان کرد و گفت: در سایر روستاهای شهرستان خلخال نیز این رسوم از ۱۰ روز مانده به عید نوروز آغاز و در هر روستایی با رسم و رسومات خاصی برگزار میشود.
بعد از این مراسم خانوادهها در روستاها خانههای خود را برای استقبال از مهمانان نوروزی آماده کرده و مقدمات نوروز را فراهم میکنند.
از مهمترین عامل برگزاری نوروزنامه خوانی در روستاهای خورش رستم را گرمسیر بودن این منطقه نسبت به سایر مناطق شهرستان خلخال میتوان نامید.
گزارش از: سید ساجد یعقوبی