رستم قنبرلو استاد دانشگاههای استان قزوین، در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری بسیج در قزوین، پیرامون اهمیت تحقق عدالت اجتماعی در جامعه اظهار کرد: برقراری عدالت اجتماعی یکی از لازمههای جامعه اسلامی است.
وی با اشاره به برخی از نمادها و مشخصههای عدالت اجتماعی در جامعه تصریح کرد: برقراری قسط، رسیدن هرکس به حق خود، نبود شکاف طبقاتی و همچنین نبود فقیر و بیکار در جامعه از اصلیترین شاخصههای تحقق عدالت اجتماعی در جامعه است.
این استاد دانشگاه با اشاره به آیات الهی تشریح کرد: در درجه اول برقراری عدالت به عهده خود مسئولین و دولتمردان است همانطور که در قرآن نیز هدف اصلی از ارسال رسل این بوده که در میان مردم به قسط قیام کنند و زمینه را برای برقراری عدالت فراهم کنند.
این کارشناس در خصوص معنای برقراری عدالت در جامعه ابراز داشت: وقتی ما از عدالت صحبت میکنیم هرگز منظورمان تقسیم امکانات بهصورت مساوی در بین همه افراد نبوده و این تعبیر از عدالت تنها دربرگیرنده معنای کمونیستی آن بوده و هرگز مورد تایید جامعه اسلامی نیست.
قنبرلو ادامه داد: برقراری عدالت اجتماعی در جامعه به معنای تقسیم عادلانه منابع و امکانات به گونهای است که به دور از مشکلاتی چون راندخواری و جناحی عملکردن همه افراد فرصت شکوفایی استعدادهایشان را در زمینههای مختلف داشته باشند و بتوانند به حد ظرفیتشان از استعدادهایشان بهره ببرند.
وی در خصوص آسیبهای عدالت کمونیستی در جامعه مطرح کرد: برقراری عدالت کمونیستی و تخصیص مساوی منابع به همه افراد جامعه نه تنها سبب برقراری عدالت در جامعه نمیشود بلکه گداپروری و تنپروری را نیز در جامعه پرورش میدهد.
این استاد دانشگاه تشریح کرد: عدالت اجتماعی از ابعاد فرهنگی و معنوی نیز برخوردار بوده و این که خود مسئولین و حکومتداران تا زمانی که در جامعه مشکلاتی چون فقر و بیکاری وجود دارد، نهایت سادهزیستی را داشته باشند نمونهای از عمل به بعد فرهنگی و معنوی تحقق عدالت در جامعه است.
قنبرلو با اشاره به اهمیت سادهزیستی مسئولین در جامعه اضافه کرد: افراد جامعه تا زمانی میتوانند با مشکلاتی چون فقر و بیکاری دست به گریبان بوده و آن را تحمل کنند که مسئولین سادهزیستی را پیشه خود قرار دهند و مانع بروز فاصله طبقاتی بسیار در جامعه شوند.
این کارشناس خاطرنشان کرد: در جامعه امروز نسبت به دوران رژیم پهلوی هرچند عدالت اجتماعی بیشتر شده ولی احساس رفاه در میان افراد وجود ندارد که میتوان زندگی اشرافی برخی از مسئولین و افراد جامعه را علت اصلی این عدم احساس رفاه عنوان کرد چرا که اختلاف طبقاتی بالا در جامعه فشار مشکلات را برای قشر متوسط و ضعیف جامعه دوچندان میکند.
وی در خاتمه تبیین کرد: در زمان شاه احساس رفاه چندان معنایی نداشت چرا که مردم خود را از حکومت نمیدانستند و زندگی اشرافی شاه و درباریانش برای آنها اهمیتی نداشت ولی در جامعه امروز که مردم خود از حکومت بوده و وسایل ارتباطی و اطلاعرسانی بسیار مجهزی در کشور وجود دارد باید توجه داشت و آگاه بود که وجود اختلاف طبقاتی و اشرافیگری میتواند ضربهای مهلک به حساب آید.
1005/ت30/ب