ازرسومات زیبا و فرح بخش مردم آذربایجان شرقی است
نامگذاری چهارشنبه های اسفند ، از دیگر رسوم جالب تبریزی هاست بود که قدیمی ها انجام می دادند به طوریکه به اولین چهارشنبه اسفند ، اول چهارشنبه ،به دومی ، کوله چهارشنبه،و به سومی ،چیله گودی چهارشنبه و به چهارمی، آخیر چهارشنبه می گفتند و هر چهارشنبه در پشت بام خانه ها آتش روشن می کردند.
کد خبر: ۸۹۹۹۵۴۴
|
۲۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۳

به گزارش سرویس جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، در تبریز صبح روز قبل از چهارشنبه سوری، جوانان پیش از طلوع آفتاب به کوچه ویا اگرچشمه ای درنزدیکی محل زنگی شان بود می رفتند و هفت بار از روی جوی آب یا چشمه آب می پریدند و در همان حال می خواندند: آتیل ماتیل چهارشنبه آینا تکین بختیم آچیل چهارشنبه .

از دیگر رسم های این دیار این بود که مردم همراه اعضای خانواده روز سه شنبه و به خصوص عصر روز سه شنبه برای خرید به چهارشنبه بازار می رفتند و خوردنی هایی همچون آجیل و شیرینی تهیه می کردند و به آن آجیل ، چهارشنبه یمیشی که ترکیب آن عبارت بود از مغز گردو ، بادام ، فندق ، کشمش ، نخود و ...می گفتند.

خرید لباس تازه برای بچه ها یکی دیگر از مراسم ها بود و به آن بچه ها (چهارشنبه بالالاری ) می گفتند در واقع چهارشنبه سوری جشن کودکان بود به طوری که مردم به طنز و ظرافت می گفتند چهارشنبه اوشاغی بشی بیر شاهی.

ارسال چهارشنبه لیق از دیگر مراسم این روز بود که به خانه عروسی که تازه به خانه بخت رفته از طرف پدر و مادرش انجام می گرفت.

خوانچه تحفه ای است سنتی كه به رسم عیدی توسط خانواده عروس همه ساله و بدون انقطاع تدارك دیده شده و در روز چهارشنبه سوری به خانواده داماد ارسال می‌شود در برخی از نقاط آذربایجان كه به سنت‌های دیرین ارزش بیشتری قائل هستند، این تحفه‌ها بر روی سینی های بزرگ قرار داده شده و بر روی آنها تورهای رنگی می‌كشند،ذهنیتی كه از شنیدن نام«خوانچه» در اذهان مردم ترسیم می شود مصداق همین سینی های بزرگی است كه آن ها را بیشتر «مجمعی» می‌گویند.

محتوای این تحفه‌ها نیز بسیار جالب است، از تخم‌مرغ‌های رنگی گرفته تا شاخه‌های گل، كله قند،نبات، البسه، آینه آجیل و شیرینی همه وهمه از ملزومات این تحفه‌هاست.

هر چند این تحفه‌ها و «مجمعی‌ها» چندان گرانبها نیست، امّا شور و حال ناشی از تحفه‌ بردن‌های سنتی آن هم به این شكل دستمایه شادی‌ها و سرور خالصانه مردم است.

به ویژه آن كه كودكان و نوجوانان با شعرها و سرودهای خویش، اجاق این آئین ها را داغ نگه می دارند.

چهارشنبه لیق بیشتر شامل پارچه برای لباس ، پیراهن برای داماد ، آجیل چهارشنبه سوری بود.

همچنین ارسال چهارشنبه لیق از طرف داماد به عروس که هنوز به خانه بخت نرفته و در خانه پدری زندگی می کرد رایج بود.

از رسوم قدیمی دیگر می توان به آتش روشن کردن در پشت بام خانه ها اشاره کرد و بچه ها هنگام پریدن از آتش می خواندند آتیل ماتیل چهارشنبه بختیم آچیل چهارشنبه که معادل فارسی آن زردی من از تو سرخی تو از من است.

نامگذاری چهارشنبه های اسفند، از دیگر رسوم جالب بود که قدیمی ها انجام می دادند به طوریکه به اولین چهارشنبه اسفند ، اول چهارشنبه ،به دومی ، کوله چهارشنبه ،و به سومی ،چیله گودی چهارشنبه و به چهارمی، آخیر چهارشنبه می گفتند و هر چهارشنبه در پشت بام خانه ها آتش روشن می کردند.

بعضی از این مراسم ها ،همچنان هم در بین مردم آذرباجان شرقی وتبریز اکنون انجام می گیرد و مردم تبریز به رسم قدیم و به یاد آن روزها ،هنوز هم بعضی از آن مراسم ها را حفظ کرده واجرا می کنند.

یكی از مهم‌ترین آئین‌هایی كه از گذشته‌های نه چندان دور در آذربایجان مرسوم بوده «پریدن از روی آتش» می‌باشد.

هر چند این رسم را بعضی خرافات قلمداد كرده‌اند اما این تفکر هرگز از جذابیت و «شاد‌آفرینی» آن چیزی كم نمی‌كند این رسم كه از اعتقادات مردم قدیم ایران باستان برجای مانده نه تنها در میان مردم آذربایجان بلكه در همه جای ایران مرسوم است اما ادبیات حاكم بر این رسم در دیار آذربایجان، از لطافت و حلاوت ویژه ای برخوردار است

تا آنجا كه پریدن دختران دم بخت از روی آتش، مظهر «بخت‌گشایی» آنها فرض شده است: استاد سید محمد حسین شهریار شاعر معاصر ایران و آذربایجان در این زمینه چنین سروده است: قیزلار دییر: آتیل ماتیل چرشنبه آینه تكین بختیم آچیل چرشنبه همچنان كه نمی توان به احترام رسوم تاریخی، «تحفه» خانواده تازه داماد به تازه عروس را در «شب یلدا» فراموش كرد، به همان صورت نیز نمی توان عیدی خانواده عروس به خانواده دامادشان را كه از آن به عنوان «خوانچه» یاد می شود به دست فراموشی سپرد.

*استاد محمد حسین شهریارونوروزوچهرشنبه سوری

خالق منظومه «حیدربابایه سلام» استاد محمد حسین شهریار نیز به زیبایی هرچه تمام‌ترآئین‌های عید نوروز ،چهارشنبه سوری و مراسم این ایام را چنین به نظم كشیده است: بایرامیدی،گئجه گوشی اوخوردی آداخلی قیز، بیگ جرابین توخوردی هركس شالین بیر باجادان سوخوردی آی نه گوزل قایدادی شال ساللاماق بیگ شالینا بایرامیلیغین باغلاماق! شال ایستدیم منده ائوده آغلادیم بیر شال آلیب تئز شالیمی باغلادیم غلام گیله قاشدیم شالی سالادیم فاطمه خالامنه جوراب باغلادی خان ننه‌می، یادا سالیب آغلادی.

ترجمه:

عيد بود و نواي مرغ شب بود

دختر نامزد بتاب و تب بود

مراسم شال و چه خوش ادب بود

رسم قشنگي است كه گشته بنياد

بستن عيديانه به شال داماد.

ارسال نظرات