به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین،خادمان شهدا هر یک به عملی زوار را مورد استقبال قرار میداد یکی با برداشتن ساک و رساندن آن تا دم خوابگاه، یکی با دادن شیرینی و چای، یکی با دود کردن اسپند و آن دیگری بابیان «خوشآمدید زوار کربلای ایران»، گویی همه دستبهدست هم دادهاند تا نشانمان دهند این سفر را باید با نگاهی ورای نگاه ظاهر به تماشا نشست.
کاروان با نوای «کربلا کربلا ما داریم میآییم» به راه میافتد و اتوبوسها یکی پس از دیگری با امنیت و آرامش روی آسفالت جادهها میتازند؛ جادههایی که سه دهه پیش دشمن با تمام یال و کوپال خود، با تیر و تانک و خمپاره قصد عبور از آن را برای فتح سهروزه تهران داشت! اما غیرت علوی و همت فاطمی سدی به بلندای تاریخ بر سر راه آنها و تمامی کجاندیشان عالم زد.
کلنا فداک یا زینب
مهمان ویژه اتوبوس مسافران کوی دلدادگان را شگفتزده کرد؛ مهمانی از سرزمینی که این روزها مدافعان حرم برای حفظ حریم زینبی در تلاشاند و هرروز گوشهای از این ایثار و ازخودگذشتگی را به نمایش میگذاردند.
پرچم متبرک به آستان حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) از کیلومترها آنسوتر آمده بود برای رساندن یک پیام «کجایند یاران حسینی و زینبی؟!» و در این سرزمین ندای لبیکهای «کلنا فداک یا زینب» تا هفتآسمان بالا میرود و این چه مبارک سفری شد...
شهدا در مناطق مختلف عملیاتی دوران 8 سال دفاع مقدس راوی پردههایی از شکوه و عظمت آن دوران برای زوار میشوند و واژه واژه این رسم زیبای از خود گذشتن برای به خدا رسیدن را برایمان هجی میکنند.
پرده اول: طلائیه عجب طلاییه!
و چه شروع زیبایی که سفری که با طلائیه آغاز شود، سرزمینی که با رمز یا ابوالفضل قرین است و شهدایش عباسوار بر تارک دشمنان تاختند تا نشان دهند فرزندان روح خدا همیشه مدافعان حریم ولایت و کشور و انقلاب هستند و بودند و خواهند بود.
طلائیه یادآور حماسههای مردان مرد است که زمانی بهعنوان یکی از محورهای مهم عملیاتی کلید حفظ مناطق دیگری از کشورمان شد و امروز ذرهذره خاکش برایمان از آن رشادتها حکایت میکند.
پرده دوم: هویزه استقامت گاه عشق
قصه عشق هویزه را باید از شنیهای تانکها پرسید؛ هویزه بهراستی تکرار کربلاست چراکه سند آن بدنهایی است که زیر تانکها ارباً اربا شد.
مزار مردان مردی چون سید محمدحسین علم الهدی، سید محمدعلی حکیم، شهید پروانه و 67 شهید گلگونکفن که اکثر آنها دانشجو و فارغالتحصیل دانشگاه بودند در یادمان هویزه منتظرند تا ببیند بعد از شهدا ما چه کردیم؟!
پرده سوم: پاسگاه زید با بیشترین تعداد شهید در یادمان
50 روز بعد از آزادی خرمشهر عملیات رمضان انجام شد که یکی از مقرهای مهم آن پاسگاه زید بود.
در این عملیات تعداد بالایی شهید از سپاه پاسداران و ارتش جانبرکف تقدیم انقلاب اسلامی شد که اینک هرکدام آنها حجتی برای یکایک ما به شمار میروند.
امروز یادمانی در این منطقه ساختهشده که میزبان 12 شهید گمنام است و میتوان آن را بزرگترین یادمان با تعداد شهدای گمنام برشمرد.
این 12 شهید گمنام با توسل به حضرت علیاصغر(ع) کوچکترین شهید دشت کربلا تفحص و پیکر مطهرشان کشف و در همین منطقه نیز به خاک سپرده شدند.
پرده چهارم: نمایش ستارههای آسمانی اوج پردهخوانی شهدا در روز دوم
پرده آخر شهدا در روز دوم سفر بهیادماندنی شد؛ نمایشی که در آن پرده به پرده راوی دوران دفاع مقدس شد و در قالب تصویر و صدا بیانگر گوشهای ازآنچه گذشت بر مشتاقان شنیدن شد.
شاید بتوان نمایش ستارههای آسمانی که در اردوگاه شهید باکری به اجرا درآمد را یکی از زیباترین روایتها دانست که صحنه به صحنه برای مخاطب خود از آغاز دفاع مقدس تاکنون را روایت کرد.
لطفاً فخلع نعلیک!
امروز خون هزاران جوان غیرتمند کشورمان در مناطق مختلف عملیاتی جنوب بر زمین ریخته است پس فخلع نعلیک که اینجا سرزمین و وادی مقدس طوی است.
جنگآورانی که با دستخالی به نبرد با دشمنان شتافتند، اگر خوب گوش بسپاری بیشک آنها در آسمان مشهورتر از زمین هستند.
شهدا راهنمای امروز مسیر انقلاب اسلامی هستند برای همه قافله جاماندگان پس باید چشمدل باز کرد و نفس را زیر پا گذاشت تا رسید به آنچه شهدا به آن دست یافتند.
4001/ت30/ب107