خبرهای داغ:
پدرم در سه ماهگی من به شهادت رسید و از کودکی رویش را ندیدم، حس دلتنگی به بابای شهیدم، تاثیر بسیاری در سرودن اشعارم داشت.
کد خبر: ۹۰۰۴۷۲۲
|
۱۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۲

به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، آسيه بختياري، فرزند مستعلي بختياري، سال 64 به دنیا آمد، خودش می‌گوید در 3 ماهگی پدرش شهید شده و هیچ وقت روی او را ندیده است.
وی همیشه دلتنگ پدر بوده تا اینکه شعر، مونس و همدم تنهایی‌هایش شد. در اين گفتگو که همزمان با هفته هنر اسلامی گرامیداشت یاد و خاطره‌ی شهید سید مرتضی آوینی انجام شده با ما همراه باشيد.
شما؟
آسیه بختیاری، متولد 64، لیسانس حقوق، متاهل و یک دختر دارم.
در چه رشته هنری فعالیت می‌کنید؟
شعر.
از چه سالی، شعر گفتن را شروع کردید؟
سال 78.
تاکنون چه تعداد شعر سروده‌اید؟
بیش از 150 اثر، شعر سروده‌ام.
رتبه برتر هم در مسابقات داشتید؟
بله. سال 80، رتبه دوم مسابقات استانی و رتبه نخست مسابقات شهرستان تاکستان و سال 93 رتبه سوم در هشتمین جشنواره ادبی شاهد و ایثارگر با ارسال 3 اثر از جمله عطر گندم، که برای پدرم و شهدای اروندرود سرودم، به دست آوردم.
از کدام شعرتان بیشتر راضی هستید؟
شعر مادر، که برای مادرم سرودم.
چرا؟
به دلیل احساساتی که به مادرم داشتم از اعماق وجودم، شعر مادر را سرودم. همچنین سبک این شعرم نسبت به شعرهای دیگر قوی‌تر است.
چه حسی در هنگام سرودن شعر دارید؟
حس دلتنگی، چون هر وقت این حس به سراغم می‌آید، شعر می‌گویم.
در طول روز چند ساعت برای سرودن شعر وقت می‌گذارید؟
در هفته ممکن است 2 یا 3 بار شعر بگویم و یا مدتی از سرودن آن دور باشم و بعد بسرایم.
چه سبکی را بیشتر دوست دارید؟
بیشتر غزل دوست دارم به همین دلیل بیشتر شعرهایم را در سبک غزل و 3 مورد نیز نیمایی و سپید سرودم.
تا کجا می‌خواهید این هنر را ادامه بدهید؟
نمی‌دانم. ولی در همین حد بگویم. شعر گفتن را خیلی دوست دارم.
الگوی شما در شعر گفتن چه کسی بود؟
الگوی خاصی نداشتم، سرودن اشعارم بیشتر الهامی بوده، زیرا یک‌هویی جرقه‌ای در ذهنم زده می‌شود و شعر می‌گویم، در کودکی نیز اشعار هر کسی را می‌شنیدم خوشحال می‌شدم و همیشه به خودم می‌گفتم، آیا من هم می‌توانم شاعر شوم.
بزرگترین حامی هنر شما چه کسی است؟ چرا؟

حامی خاصی نداشتم، ولی باید بگویم، 15 و 16 ساله بودم، در روستا زندگی می‌کردم، امکانات خاصی نبود، در آن زمان یک روزنامه‌ای را می‌خواندم که کانون نویسندگی شاعران جوان فراخوان شعر داده بود، من هم احساسات خودم را در قالب شعر نوشتم، و 2 اثر را به این کانون فرستادم.
فکر نمی‌کردم جوابی به من برسد ولی یک آقایی که نامش یادم نیست، ایرادهای شعرم را گرفته و از سرودن اشعارم ابراز خوشحالی کرد، این موضوع انگیزه و علاقه مرا در سرودن شعر دو چندان کرد.
ایشان 2 بار مرا در مراسم‌های شعر دعوت کرد که هیچ وقت از ذهنم بیرون نمی‌رود و او را به عنوان یک حامی برای خودم می‌دانم.
در سرودن شعر، خانواده همراه‌تان است؟
بله، به ویژه تشویق‌های همسرم، انگیزه مرا در شعر سرودن افزایش می‌دهد.
پدر، چه نقشی در سرودن شعرهایتان داشت؟
از آنجایی که 3 ماهه بودم، پدرم به شهادت رسید و از کودکی رویش را ندیدم، حس دلتنگی به ایشان داشتم که این دلتنگی‌ها تاثیر بسیاری در سرودن اشعارم داشت.
به نظر شما رمز ماندگاری هنر چیست؟
هنری که از دل برآید، بیشتر بر دل می‌نشیند و ماندگارتر است، به همین دلیل مواقعی که یک لحظه، شعری به ذهنم می‌آید، بعد از مدتی، که دقیقتر می‌خوانم، بیشتر به دلم می‌نشیند چون از ته دلم برخواسته است.
با کار هنری می‌شود، نان درآورد؟
تا حالا فکرش را نکردم، به نظرم می‌شود، نان درآورد ولی من دوست ندارم.
تاکنون اشعارتان در قالب کتاب به چاپ رسیده است؟
بله. اشعارم در سال 86 به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران با یک هزار و 500 تیراژ به چاپ رسیده و در اختیار مردم قرار گرفت.
کتاب هم می‌خوانید؟
در گذشته بیشتر مطالعه می‌کردم، اکنون به دلیل مشغله‌های کاری کمتر شده، از طرف دیگر نیز فضای مجازی آمده، نقش کتاب کمرنگ شده و بنده بیشتر در فضای مجازی شعرها را پیگیری کرده و می‌خوانم.
اگر هنر شعر را کنار بگذارید، چه چیزی جایگزین آن می‌کنید؟
نقاشی، استعداد ندارم ولی علاقمند هستم.
کدام هنرمند را بیشتر از همه دوست دارید؟
شاعران محمد علی بهمنی و فاضل نظری را دوست دارم.
بهترین اجرائی که داشتید، کی و کجا بود؟
به مناسبت روز زن، مراسمی در الوند برگزار شد، بنده در این مراسم شعر مادر را سرودم، به نظرم از بهترین اجرایم بود.
نقش خدا را در هنر چگونه می‌بینید؟
در یک یک بیت‌های شعرم، وجود خدا را احساس کردم، حتی احساساتم را در اشعارم مانند "رفتی تو ولی، ز پا نیافتاده دلم - ای دوست خدا، مرا خدا فراموش نکرد" بیان کردم. که معنای شعر بیانگر این است که خدا هیچ وقت مرا فراموش نکرده و هر وقت شعر می‌گویم به خدا نزدیکترم.
چه هنری می‌تواند ارتباط با جامعه یا مردم برقرار کند؟ چرا؟
شعر، به نظرم بهتر از هنرهای دیگر است، زیرا کلماتی که در آن بکار می‌رود، روح انسان را بیشتر نوازش می‌دهد.
هنر چه نقشی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت دارد؟
در گذشته، هنر در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نقش داشت، اکنون نگاه مردم به هنر تغییر کرده و زیاد اهمیت نمی‌دهند، حتی وقتی می‌فهمند شعری به نام شهدا سروده شده، ترجیح می‌دهند به سمتش نروند و دوری ‌کنند.
زمانی مردم به شهید و شهادت افتخار می‌کردند و مدام حرف از ایثار و گذشت آنها می‌زدند ولی اکنون فضای جامعه به نحوی است که فرزندان شاهد و ایثارگر ترجیح می‌دهند، نسبتی که با شهدا دارند، سکوت کنند، البته شاید این طور نباشد ولی به نظرم هست.
چرا؟
نمی‌دانم، ولی به نظر می‌آید، مردم، ایثار و شهادت شهدا را با عملکرد مسوولان مقایسه می‌کنند، در صورتی که هیچ ربطی به یکدیگر ندارند، چرا که برخی مدیران ممکن است راه شهدا را ادامه بدهند یا ندهند، در هر صورت خدشه‌ای به عزت و احترام شهیدان وارد نمی‌شود.
جایگاه هنر در جامعه کجاست؟
به نظرم، مردم ایران هنر دوستند و به شعر و هنرهای دیگر اهمیت می‌دهند، به همین دلیل در کشور ما هنرمند زیاد است ولی متاسفانه مسوولان حمایت‌های لازم را انجام نمی‌دهند.

1003/پ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها