به گزارش خبرگزاری بسیج از لرستان، از مهمترین ملاکهای یک جامعه سالم، وجود افراد سالم در آن جامعه است بهگونهای که اصلاح هر جامعهای، بستگی به اصلاح انسان دارد. پایه های هر جامعهای وقتی محکم میشود که انسانهای قوی داشته باشد و انسان زمانی قوی میشود که اصلاحشده باشد.
تغییر ساختار دیدگاه فکری و عملی افراد به نفع جامعه خواهد بود؛ دیدگاه، فکر و عمل هیچ فردی اصلاح نمیشود مگر با دعوت؛ و این دعوت است که انقلاب ایجاد میکند.
در هر جامعهای که نهضت دعوت زنده شود، آن جامعه زنده و بالنده خواهد شد و در هر نهضتی که دعوت نباشد آن نهضت دستخوش انقراض و سرانجام جایش را به دیگری واگذار میکند. دعوت با اساس ادیان الهی پیوند بسیار تنگاتنگی دارد و جامعه را سالم و بالنده مینماید. گسترش و پیشرفت اسلام به امر عظیمِ دعوت و تبلیغ صحیح وابسته است بهگونهای که بدون دعوت، قامت اسلام راست نمیشود.
دعوت مردم بهسوی خدا امری نیازمند توجه به ابزار، مبانی و اصول صحیح است، ابزار و اصولی که خدای سبحان در قرآن کریم به آنها اشاره فرموده است.
یکی از عوامل مهم پیشرفت یک دین، گرایش مردم نسبت به آن و شیوه دعوت آن است؛ در دین مبین اسلام نیز، دعوت، همواره بهعنوان يک ارزش مطرح بوده و مسئولیت اصلی پیامبران رساندن پیام خداوند به مردم بوده است؛ پس از پیامبر خاتم، این وظیفه بر دوش امامان معصوم قرار گرفت و در زمان غیبت نیز برعهدهگرفته عالمان دینی است.
ضرورت اصل دعوت اسلامی
اصل «دعوت» که در سیاست خارجی اسلام مطرح است از مهمترین اصول ارزشی به شمار میآید تا آنجا که میتوان ادعا کرد از سایر اصول سیاست خارجی بااهمیتتر است و شاید به دلیل کثرت ظهورش، گاه از آن غفلت میشود. نخستین وظیفهی اجتماعی هر پیامبری پس از رسالت نیز تبلیغ و دعوت است و تا تشکیل امت واحده و فراتر از آن، ادامه پیدا میکند.
بدون تردید مشکل مسلمانان امروز به علت کمی تعدادشان نیست بلکه مشکل این است که مسلمانان، اسلام خود را آشکار نکرده و اقدام به دعوت مردم نمیکنند یا اینکه در شیوه دعوت کردن هماهنگ نیستند.
نیاز به دعوت در این برهه از زمان بیشتر از هر عصری محسوس است چراکه دشمن دین، با دعوت و تبلیغ ایدههای باطل خود، افراد خوابزده و غافل را جذب کرده و از راه تبلیغ، فکر خود را ترویج میدهند.
بنابراین با نگاهی به اوضاع آشفتهای که امروزه، جهان اسلام با آن دستبهگریبان است، به این واقعیت انكارناپذیر میرسیم كه تنها راه اصلاح جوامع، رو آوردن به "دعوت اسلامی" با توجه به مبانی و اصول موردقبول اسلام است.
اصل «دعوت»، یک امر حیاتی و دائمی برای تداوم اسلام است و غفلت از آن، اسلام و ارزشهای اسلامی را با خطر نابودی روبهرو خواهد کرد و عقوبت اخروی نیز در انتظار خواهد بود.
استفاده از ابزار منطق و استدلال
اگر مذهب از عقل و استدلال تهی شود هیچ دلیلی بر حقانیت آن نیست و آن مذهب و ضد آن یکسان خواهد بود. آیات قرآن که سرشار از استدلالهای منطقی و براهین علمی در سطوح مختلف برای مسائل گوناگون است در آیاتی، پیامبر اسلام را موظّف میکند تا در مسیر دعوت انسانها به دین خدا، در رأس همه راههای ممکن و قابل دفاع از برهان استفاده کند، بنابراین یکی از روشهای پیامبر اعظم (ص) برای تبلیغ دین، پیش گرفتن روش بحث منطقی در برخورد با مخاطبان بوده است.
اساساً آگاهیبخشی و دعوت به علم و اندیشه و دقت نظر از مبانی اصلی تعالیم دینی است و باید به جرأت گفت که تمام تلاش حاملان دین بر همین مبنا استوار گشته است.
نهایت خیرخواهی در دعوت
یکی از نقاط برجسته و بسیار مهم در دعوت اسلامی، توجه بهحداعلای خیرخواهی برای مردم است که این مؤلفه در سیره معصومان (ع) ظهور کامل داشته است. این بزرگواران به معنای واقعی کلمه دلسوز و خیرخواه مردم بودهاند و ارزش ارشاد و هدایت را از ارزش همه آسمان و زمین بیشتر میدانند؛ بنابراین بر هر دعوتگری واجب است که این اصل را سرلوحه کار خویش سازد.
مبارزه با خرافات مهمترین مبانی دعوت
از مهمترین مبانی دعوت در اسلام، مبارزه و ریشهکن ساختن خرافات در جامعه است. از آغاز خلقت انسان تابهحال کمتر جامعهای را میتوان تصور کرد که خالی از شایعه باشد، حتی برخی آن را یک پدیده اجتماعی اجتنابناپذیر مینامند؛ شایعات، از مهمترین سلاحهای مهلک جنگهای روانی در جوامع بشری به شمار میروند.
يكى از اهداف مهم پيامبران در ابلاغ رسالت الهی، بيدار كردن بشر از غفلت و خرافهپرستیهایی است كه نور وجدان را در حجاب تیرگیها پنهان میکند.
با توجه به اهمیت برخورد قاطع با موضوع خرافات، بر دعوت گران لازم است که در امر تبلیغ دین و دعوت بهسوی خدا، این مطلب را مدنظر قرار داده و با تمام توان درراه مبارزه با عقاید ساختگی که هیچ نسبتی با دین و مباحث توحیدی ندارند، تلاش نمایند.
تخلّق به اخلاق اسلامی
فرد مسلمان تمام سعی خود را به اصلاح رفتار، منش، ازاله صفات رذیله و تزیین نفس به صفات حمیده به کار میگیرد تا با قرار گرفتن در مسیر سازندگی و تخلق به اخلاق الهی- انسانی، در سایهی تربیت وحیانی به عرفان الهی نزدیك شود.
ضرورت چنین تربیت الهی و تخلق به اخلاق اسلامی، از مهمترین مبانی دعوت اسلامی به شمار میآید؛ دعوتگر باید خودش را به صفات پسندیده آراسته سازد تا اثرگذاری دعوتش و در پی آن پذیرش دیگران را به دنبال داشته باشد.
بدون تردید ازجمله عوامل بسیار مهم در سرعت گسترش دعوت پیامبر اعظم (ص) نیز ارائه الگوی عملی از رفتار و منش و شخصیت خود ایشان بوده است. اسوه حسنهای" که بعدها، قرآن نیز بر آن تأکید کرد؛ بهطوریکه بدون تردید نرمخویی پیامبر اعظم (ص) در برابر ایذاء و آزار قریش، تأثیر فرهنگی و تبلیغی فراوان داشت و به گسترش دعوت در مکه مدد رساند.
امروزه مردم به معلومات نمینگرند و کمتر کسی است که شیفته علمی باشد که عاری از عمل باشد بلکه برعکس به اعمال نگاه میکنند اگر اعمال موافق گفتار باشد آنوقت تأثیرات خاصی خواهد داشت.
بنابراین در دعوت باید علاوه بر اینکه بیشتر از فضایلی سخن گفته شود که سرشت بشر خواهان آن است، دعوتگر خود به آن فضایل آراسته باشد.
ارائه الگوی صحیح
نقش بنيادين الگو در تربيت، بر كسي پوشيده نيست. ازآنجاکه فطرت آدمي، آماده نقشپذيري از الگوست، قرآن كريم بر دقت در انتخاب الگو و عقلانيت آن بسيار تأكيد ميورزد. اساساً بعثت پيامبران و ارسال رسولان از جانب خداوند متعال، به هدف ارائه الگويي فكري و عملي براي انسانهاست.
از دیگر مبانی دعوت در اسلام، ارائه الگویی انسانی و صادقانه است که در آن آرمان و واقعیت در کنار یکدیگر قرار گیرند و پیام عملی و واقعی آن بهمراتب رساتر از پیام کلامی آن باشد.
همرنگ شدن با دیگران مخصوصاً افراد پرنفوذ و باشخصیت و انسانهایی که از صفات کمالی و معنوی والایی برخوردارند یکی از اصول مسلّم روانی است. ارائه الگوی مناسب، کششی در انسان ایجاد میکند که میل بهسوی هماهنگی و همرنگی با دیگران، مخصوصاً با قهرمانان و پاکان، پیداکرده، و به همین علّت بهسوی اعمال و صفات آنان جذب میشود و تلاش میکند در رفتار و اوصاف، همرنگ آنان گردد.
الگودهی از شخصیت اول اسلام و همچنین تربیتیافتگان مكتب ایشان در "دعوت اسلامی" امری لازم و ضروری به نظر میرسد زیرا ایشان بهعنوان عصاره هستی، وبرترین انسان در عالم وجود، خاتم پیامبران و جامع کمالات انسانی است،
مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند.
قرآن کریم با چهرههای متنوع به ارائه الگو میپردازد که هر یک دارای صفات و شرایط ویژه بوده و روشهای متعدد دعوت را در برابر مخاطبان و جامعه خود آزموده و برای هدایت آنان به کار بستهاند. قرآن، گاهی اسوه تمامعیار و همهجانبهای چون رسول خدا (ص) را معرفی میکند و گاهی اسوه چند ساحتی حاوی ویژگیهای مطلوب زندگی دنیوی و اخروی، مانند حضرت ابراهیم و نوح، و زمانی اسوه تک ساحتی در زمینهای خاص، مانند طالوت، بهعنوان اسوه فرماندهی، گاهی از میان مردان، اسوه ای معرفی مینماید، مانند ادریس، داود، سلیمان، لقمان، و زمانی از میان زنان برجسته و تاریخساز و در مقام قوه جاذبه و معرفی ملکه عفاف، هم از مرد تمثیل میآورد و هم از زن، یوسف و مریم. هم یوسف مبتلا شد و در اثر عفاف نجات یافت.
اسوه قرآنی گاه از ضعیفترین اقشار جامعه ظهور میکند، آنچنانکه موسی، ایوب، هود و برخی دیگر برخاستند و گاهی از درون دربار قدرت و سلطنت مانند سلیمان، مؤمن آل فرعون و آسیه.
با توجه به این آیات دعوتگر ضمن آشنایی با تمام اسوههای قرآن در زمینههای مختلف به آنها توجه نماید و در مواقع لزوم به معرفی آنها پرداخته و یا حتی خود از روشهای تبلیغیشان استفاده نماید.
علم و آگاهی
از دیگر اصول مهم در دعوت دیگران به دین اسلام این است که دعوتگر، نخست باید با آموزههای دینی خود آشنا باشد، و در مرحله بعد، شناخت اجمالی از عقاید مخاطب هم لازم است.
دعوتگر باید آگاهی و بینش دینی وسیع و متنوع داشته باشد، با قرآن مأنوس باشد، در احادیث غور نماید، با افکار جدید مربوط به مذهب و دین آشنا باشد، اهل تحقیق دربارهی مسائل دینی و افکار دینی باشد، نهفقط آشنایی با دین بهتنهایی، بلکه در کنار مسائل دینی، پارهای افکار فلسفی و بینشهای اجتماعی است که از آنها هم باید آگاهی داشته باشد
مبلّغ و دعوتگر موفق کسی است که علم و آگاهی در مورد موضوع تبلیغی خویش داشته و به راه خود ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشد زیرا بدون اطلاعات صحیح و اعتقاد جازم نمیتواند دیگران را هدایت کند. مبلّغ اسلامی علاوه بر دارا بودن اطلاعات لازم باید همواره به علم و آگاهی خود بیفزاید.
استواری و ثبوت قدم
از دیگر نکات مهمی که در دعوت اسلامی باید موردتوجه قرار گیرد این است که دعوتگر بداند زمينه تعقل، تفكّر و آزادسازى انديشه بهتدریج فراهم میشود؛ از طرف دیگر گرفتاریها لازمه وجودی یک مبلّغ دینی است؛ عدم روحیه قوی که ریشه در ایمان و اعتقادات داشته باشد، موجب میشود دعوتگر، در مقابل موانع و مشکلات راه، بهزانو درآمده و خسته و شکسته و دلسرد گردد. یک مبلّغ اسلامی قاطعیت، امیدواری و صبر و تحمّل را از رسول گرامی اسلام آموخته و به مرحله اجرا میگذارد.
توجه به اصل کرامت انسانی و پرهیز از تحقیر و توهین
یکی از موضوعات بسیار مهم در امر دعوت دینی، توجه به اصل کرامت انسانی است زیرا این موضوع پایه و اساس بسیاری از امتیازات و تکالیف انسانی است؛
اسلام، دین گفتوگو و پرهیز از هرگونه تحمیل، اهانت و افراطگرایی است. دعوت نباید توأم با خشونت و تحقیر باشد، و بهعبارتدیگر دعوت و تبلیغ نمیتواند با صرفنظر از کرامت انسانی صورت پذیرد.
متون ديني و سيره پيامبران و اولياي الهي، سرشار از رعايت مقدسات و پرهيز از توهين به آنان است.
بدين گونه مسلمانان، حتي از توهين و فحاشي به خرافيترين مقدسات يعني بتان و جنيان ممنوع شدهاند.
توجه به ایجاد وحدت
یکی از مبانی گفتوگوی پیامبر اعظم (ص) با اهل کتاب در مدینه، این بود که به ایشان، تفهیم کند که تمام پیامبران از جانب خدای واحد مبعوث شدهاند و جز تفاوت شرایع که ضرورت تکامل اجتماعی در هر دوره است، در اصل و مبانی با یکدیگر وحدت داشتند و هرگز به راه تضاد و تفرقه نرفتهاند. بهعنوان نمونه تفاوت قائل شدن میان مسیحیان و یهودیان درستکار و نادرست، انفاق و عدالت در قضاوت و ... نمونههایی از شیوههای تبلیغی پیامبر اعظم (ص) در قبال پیروان اهل کتاب بوده است. پس پیروان این پیامبران نیز باید راههای تفرقه را وانهند و به وحدتگرایند.
دعوتگر لازم است با پذیرش تفاوتهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، تلاش خود را در جهت ایجاد وحدت به کار گیرد.
تنوع شیوههای دعوتگری
قرآن مجید، بهعنوان جامعترین کتاب هدایت بشر، مجموعهای از روشهای متنوع را در عرصه دعوت اسلامی عرضه کرده و با شناخت مختصر از شأن نزول که شرایط و زمان نزول آیات قرآن را به دست میدهد، میتوان بهخوبی به شیوههای دعوت پی برد بهگونهای که میتوان ادعا نمود هیچ سورهای فاقد شیوه تبلیغی نیست. از طرفی، در تبیین و تثبیت محورهای اساسی عمل و عقیده اسلامی، شاهد اتخاذ شیوههای متنوع و جذاب در شرایط گوناگون هستیم.
طیف وسیعی از شیوهها در قرآن بهکاررفته تا مخاطبان را در شرایط گوناگون اقناع و به پیروی دستورهای هدایت آفرین خود رهنمون گردد. از شیوههای فردی و شخصی و چهره به چهره، تا شیوههای جمعی و گروهی، از شیوههای گفتاری محض، تا شیوههای عملی محض. اینها همه بدان منظور است که هیچکس در هیچ شرایطی از پرتو هدایت قرآن محروم نگردد.
قرآن کریم، این راهها را به هم میپیوندد تا اگر کسی درراه دلقوی شد بتواند از قوت راه دل، ضعف راه عقل را جبران کند و اگر کسی درراه عقل و اندیشه قوی شد، بتواند در پرتو قدرت عقل، ضعف راه دل را ترمیم کند.
فرزانه صحرایی، رابط عقیدتی و نظارت کانون بسیج هنرمندان
انتهای پیام/