به گزارش خبرگزی بسيج استان مركزی؛ نشريه خط حزب اله در شماره 129 اين هفته خود با تحليلي درباره حضور ایران در منطقه، و به طور خاص، در کانون این درگیری (یعنی عراق و سوریه)، اشاره كرده و اين حضور را با سه نگاه ارزيابی نموده است.
نگاه اول معتقد است که اساسا حضور ایران در منطقه، کار اشتباه و نادرستی است. از نگاه اینان، حضور ایران در منطقه، از طرفی موجب ایجاد خصومت بیشتر کشورهای غربی و دنبالههای منطقهای آنان با ایران خواهد شد و از طرف دیگر، باعث غافل شدن کشور، از مسائل داخلی و درونی خودش میشود. این افراد و جریانها معتقدند "چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است."
نگاه دوم معتقد است که ما باید در منطقه حضور داشته باشیم به دلیل آنکه این کار برای دفاع از "منافع ملی" است و یک وظیفهی "صرفا انسانی". از نظر اینان، استعمار جهانی برای کسب منافع بیشتر در منطقه حضور پیدا کرده و بنابراین ما هم باید برای بیرون راندن استعمار از منطقه، و دفاع از حقوق مردم خود و منطقه، باید در این تحولات حضور داشته باشیم. از این منظر، کشورهای عراق و سوریه و لبنان و... به ایران مدیون هستند و بعد از اتمام پروژهی داعش و بیرون راندن آنان از منطقه، این کشورها باید حق خود را در قبال جوانمردی ایران انجام داده و بازارهای خود را بر روی ایران بگشایند.
از منظر نگاه سوم، حضور ایران در منطقه، "تاکتیکی" است نه "راهبردی". ایران صرفا به این دلیل در منطقه حضور دارد که در حال حاضر، دارای "منافع مشترک" (مثلا مبارزه با تروریسم) با برخی کشورهای منطقه است. بنابراین نگاه ایران، یک نگاه کوتاهمدت است و پس از تمام شدن پروژه، نیازی به حضور ایران در منطقه و نزدیکی به سایر کشورها نیست. پس حلقهی متصل ایران با کشورهای منطقه، صرفا منافع مشترک است و بس.
* جنگ ما جنگ عقیده است
نگاه اول که مشخص است تا چه اندازه نادرست است و تنها یک مدعا برای رد این گزاره، حملهی داعش به ساختمان مجلس شورای اسلامی در سال گذشته است. که اگر در سوریه و عراق با دشمن نجنگیم، میبایست در خیابانهای پایتخت، با آنها میجنگیدیم. دو نگاه دوم و سوم نیز اگرچه ممکن است بُعدی از حقیقت را دارا باشند، اما از منظر نگاه چهارم که متعلق به رهبران انقلاب اسلامی (امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای) است، نگاه ناقصی است و با مبانی اندیشهای و دینی این دو بزرگواران در تعارض است.
از منظر امام خمینی رحمهاللهعلیه، ما در حال یک جنگ عقیدتی با دشمن هستیم که البته حتی محدود به یک جغرافیای خاص هم نمیشود: «جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمیشناسد. و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.»(۱۳۶۷/۰۴/۲۹) هدف از این مبارزه نیز، اهتزاز پرچم "لا اله الّا الله" در جهان است: "ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم
«لا اله الّا الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. "(۱۳۶۷/۰۴/۲۹)
* حقیقت توحید این است
رهبر انقلاب نیز در دیدار این هفتهی خود با مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی بهمناسبت عید سعید مبعث، در امتداد دیدگاه امام خمینی رحمهاللهعلیه، بیان عبارت "لا اله الّا الله" را، صرفا یک مسئلهی ذهنی ندانستند، بلکه موضوعی است که خود، موجب حرکت و جهت و اثر است: «لا اله الّا الله صرفاً یک مسئلهی اعتقادی و ذهنی محض نیست؛ لا اله الّا الله منشأ اثر است، منشأ عمل است... برای همین هم بهمجرّدی که پیغمبر فرمود: قولوا لا اِلهَ اِلَّا اللهُ تُفلِحوا، صاحبان زر و زور در همان محیط محدود و کوچک مکّه در مقابل او صفآرایی کردند؛ بعد در مدینه که دولت اسلامی تشکیل شد، باز حکومتها و امپراتوریها و قدرتهای جهانی در مقابل اسلام صفآرایی کردند؛ این صفآرایی از روز اوّل تا امروز وجود داشته است.»(۱۳۹۷/۰۱/۲۵)
مبتنی بر همین "نگاه توحیدی" است که امام خمینی رحمهاللهعلیه و رهبر انقلاب، معتقد به یک جنگ دائمی بین جریان حق و باطل در تاریخاند و دقیقا به دلیل همین روح توحید در اندیشهی این دو بزرگوار است که مبارزهی با نظام سلطه و منطق حضور ایران در منطقه، توضیح داده میشود: «ما اگر چنانچه به توحید اعتقاد داریم، نمیتوانیم زیر بار زور برویم، نمیتوانیم زیر بار ظلم برویم، نمیتوانیم در مقابل ظالم نَایستیم، این طبیعت توحید است. اینکه جمهوری اسلامی اعلام میکند که هر جا مظلومی هست و نصرتی لازم است، ما آنجا حاضریم، بهخاطر این است؛ اینکه ما روی مسئلهی فلسطین اینجور اصرار داریم، بهخاطر این است. چون لازمهی توحید این است که انسان در مقابل زورگویی ظالم به مظلوم بِایستد؛ حقیقت توحید این است... ایستادن ما در کنار گروههای مقاومت، در منطقهی غرب آسیا به همین دلیل است. حضور ما در سوریه، در مقابله و مواجههی با تروریستهایی که آمریکا و عوامل آمریکا در منطقه به وجود آورده بودند، به این دلیل است.»(۱۳۹۷/۰۱/۲۵)
بنابراین حضور ایران در منطقه، نه صرفا برای دفاع از منافع ملی یا وظیفهای انسانی، و نه لزوما یک تاکتیک موقت و کوتاهمدت، بلکه برخاسته از یک نگاه ناب توحیدی است. گرچه یقینا، اگر این موضوع حاصل شد، آن دو نیز تحصیل خواهد شد. که گفتهاند چون که صد آمد، نود هم پیش ماست.
منبع : khamenei.ir