حاشیه نگاری آیین اختتامیه فراخوان ملی چله سرود انقلاب:
پایان مهجوریت «پدر شعر انقلاب» با «چله سرود انقلاب»
مراسم «فراخوان ملی چله سرود انقلاب» در جوار مزار پدر شعر انقلاب برگزار شد
به گزارش خبرگزاری بسیج از خراسان رضوی؛ عصر پنج شنبهها معمولا مردم به مصلی میروند، دیدار اهل دنیا با اهل قبور؛ و هر صاحب قبری، چقدر رازهای مگو دارد. یکی از این صاحبان قبور که قبرش مهجور و تک و تنها افتاده، حمید سبزواری پدر شعر انقلاب است، اما پنج شنبه گذشته مزار حمید سبزواری از مهجوریت درآمده بود. جمعیت زیادی آمده بودند تا در کنار مزار پدر شعر انقلاب، شاهد مراسم «فراخوان ملی چله سرود انقلاب» باشند. صندلیها به نظم چیده شده بود و از یک ساعت قبل از شروع مراسم، مردم روی صندلیها نشسته بودند. آفتاب مطبوع بهاری، خواب به چشم آدم میآورد تا این که مراسم شروع شد. مثل تمامی مراسمهای دیگر، اول قاری قرآن تلاوت کرد و بعد جمعیت به احترام سرود جمهوری اسلامی، قیام کردند. وقتی بلند شدم، تازه قیافههای جمعیت را دیدم. مردم عادی با صورتهای آفتاب سوخته، زنانی با چادرهای رنگی و بچههایی که شیطنت میکردند. در بین جمعیت همه جور آدمی و از هر طبقة اجتماعی پیدا میشد؛ معلم بازنشسته، دانشجو، کتاب فروش، کارگر، کاسب، روحانی و...
مجری مراسم در ابتدای مراسم، از حمید سبزواری یاد کرد. در جای جای مراسم از حمید سبزواری یاد شد و یاد و نامش گرامی داشته شد. این بار مزار حمید، از غربت درآمده بود. حضور حمید سبزواری را در مراسم حس میکردی. مراسمی که به همت حوزه هنری خراسان رضوی و دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سبزوار برگزار میشد و مهمانان ویژه اش علیرضا قزوه، محمد گلریز، مصطفی محدثی خراسانی و خانوادة حمید سبزواری بودند. مجری از هنر متعهد حرف میزد، هنر متعهد به انقلاب و ارزش ها. تا اسم تعهد و هنر انقلابی کنار هم میآید، ناخودآگاه یاد سید مرتضی آوینی میافتی. مجری گفت که سبزوار انقلابهای زیادی به خود دیده و نقش پر رنگی در هنر انقلابی دارد. بعد هم از «فراخوان سرود چله انقلاب» گفت و این که این مراسم به نام حمید سبزواری برگزار میشود و برای پاسداشت مقام او.
سر چرخاندم و محو چهرهها شدم. به جز مراسم، خود حمید سبزواری هم عاملی بود برای دور هم جمع شدن مردم. حمید سبزواری و مزارش ظرفیت بزرگیست که متاسفانه از آن غفلت شده است. هر کسی روی سن میرفت از حمید به نیکی یاد میکرد. علیرضا قزوه که روی سن رفت، از حمید سبزواری گفت و شعری خواند که برای درگذشت حمید سروده بود. قزوه از آخرین دیدار حمید سبزواری با رهبر انقلاب تعریف کرد که حمید سبزواری با وجود کسالت، شعری خوانده است و رهبری هم فرمود: ه اند: «در نود سالگی هم میتوان شعری جوانانه گفت.» قزوه از نقش بی بدیل دکتر شریعتی در پیروزی انقلاب تعریف کرد و خاطرهای از فخرالدین حجازی در سفرش به مناطق جنگی گفت.
از سه هنرمند سبزواری آقایان علی میرقطبی، حمید ذبیحی و محسن مهرتاش دعوت شد که بالای سن بیایند تا خاطراتشان از هنر متعهد و انقلابی برای جمعیت بگویند. میرقطبی از شهید حسین شمس آبادی گفت و هنرش. از بازی که شهید شمس آبادی برای میرقطبی در یک فیلم کوتاه بازی کرده است. محسن مهرتاش از شهید حمید دارینی خاطره گویی کرد و گفت که هنوز دیوارهای شهر مزین به هنر شهید دارینی است. حمید دارینی مسئول تبلیغات سپاه بود و فیلمساز و عکاس؛ و حمید ذبیحی از سازی گفت که بعد از رحلت امام دفن کرده، چون دیگر دست و دلش به ساز زدن نمیرفته. این خاطره گویی ها، باعث شکسته شدن فضاییست که لیبرالها به وجد آورده اند! فضایی که هنر و هنرمند را مصادره میکنند و هنرمندی جز خودشان را به هیچ حساب میآورند. مردم باید بدانند که انقلابی هنرمند هم داشته ایم، رزمنده هنرمند هم داشته ایم و شهید هنرمند هم داشته ایم.
گروه سرود بالای سن آمدند و حسین ذبیحی از پایین سن آنها را هدایت میکرد. سرودی که برای شهید مدافع حرم مهدی موحدنیا خواندند. در بین اعضای گروه سرود از جانباز آزاده بود تا فرزند شهید و جوانانی که هنوز تازه پشت لبشان سبز شده بود. بعد از سرود، از حسین ذبیحی تجلیل به عمل آمد. تجلیلی برای عدم فراموشی ما! این که مبادا هنرمندان انقلابی شهر را از یاد ببریم.
هوا تاریک میشد، ولی مردم هم چنان روی صندلی هایشان میخکوب شده بودند. کلیپی پخش شد از فعالیتهای فرهنگی امام جمعه شهر حجت الاسلام مقیسه؛ از تبلیغ حاجی مقیسه برای کتاب هشت میلی متر گرفته تا تشویق مردم به دیدن فیلمهای انقلابی و حضورش در سینما. از دیدارهایش با گروههای هنری انقلابی و این که نماز جمعه محلی شده برای ترویج هنر انقلابی. بعد هم مجری از امام جمعه دعوت کرد تا روی سن برود و به پاس تلاشهای فرهنگی امام جمعه، از ایشان تجلیل به عمل آمد.
حسن ختام مراسم، سرودی بود که محمد گلریز خواند و مردم هم با او همراهی کردند. پنج شنبه گذشته، چله نشینی هنر انقلاب بر سر مزار پدر شعر انقلاب، مزهی دیگری داشت. این که تودههای مردم هم در این مراسم حضور داشتند، شیرینی و حلاوت خاصی به مراسم داد. پیوند هنر، انقلاب و مردم بر سر مزار شاعری که شعر و هنرش وقف انقلاب و مردم بود؛ در مراسم «فراخوان چله سرود انقلاب اسلامی» به خوبی عیان بود.
پایان مراسم، اما نوید بخش یک خبر خوب بود. مژده پایان مهجوریت پدر شعر انقلاب. با توجه به ظرفیتهای سرود سبزوار و جایگاه ویژه حمید سبزواری در شعر و هنر انقلاب، قرار بر این شد که سبزوار به عنوان پایتخت شعر و سرود انقلاب معرفی شود و مراسمهای متنوعی در کنار مزار پدر شعر انقلاب برگزار شود. اتفاق میمون و مبارکی که مزار حمید سبزواری را از مهجوریت درمی آورد و زمینه ساز اتفاقات خوبی خواهد شد.
مجری مراسم در ابتدای مراسم، از حمید سبزواری یاد کرد. در جای جای مراسم از حمید سبزواری یاد شد و یاد و نامش گرامی داشته شد. این بار مزار حمید، از غربت درآمده بود. حضور حمید سبزواری را در مراسم حس میکردی. مراسمی که به همت حوزه هنری خراسان رضوی و دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سبزوار برگزار میشد و مهمانان ویژه اش علیرضا قزوه، محمد گلریز، مصطفی محدثی خراسانی و خانوادة حمید سبزواری بودند. مجری از هنر متعهد حرف میزد، هنر متعهد به انقلاب و ارزش ها. تا اسم تعهد و هنر انقلابی کنار هم میآید، ناخودآگاه یاد سید مرتضی آوینی میافتی. مجری گفت که سبزوار انقلابهای زیادی به خود دیده و نقش پر رنگی در هنر انقلابی دارد. بعد هم از «فراخوان سرود چله انقلاب» گفت و این که این مراسم به نام حمید سبزواری برگزار میشود و برای پاسداشت مقام او.
سر چرخاندم و محو چهرهها شدم. به جز مراسم، خود حمید سبزواری هم عاملی بود برای دور هم جمع شدن مردم. حمید سبزواری و مزارش ظرفیت بزرگیست که متاسفانه از آن غفلت شده است. هر کسی روی سن میرفت از حمید به نیکی یاد میکرد. علیرضا قزوه که روی سن رفت، از حمید سبزواری گفت و شعری خواند که برای درگذشت حمید سروده بود. قزوه از آخرین دیدار حمید سبزواری با رهبر انقلاب تعریف کرد که حمید سبزواری با وجود کسالت، شعری خوانده است و رهبری هم فرمود: ه اند: «در نود سالگی هم میتوان شعری جوانانه گفت.» قزوه از نقش بی بدیل دکتر شریعتی در پیروزی انقلاب تعریف کرد و خاطرهای از فخرالدین حجازی در سفرش به مناطق جنگی گفت.
از سه هنرمند سبزواری آقایان علی میرقطبی، حمید ذبیحی و محسن مهرتاش دعوت شد که بالای سن بیایند تا خاطراتشان از هنر متعهد و انقلابی برای جمعیت بگویند. میرقطبی از شهید حسین شمس آبادی گفت و هنرش. از بازی که شهید شمس آبادی برای میرقطبی در یک فیلم کوتاه بازی کرده است. محسن مهرتاش از شهید حمید دارینی خاطره گویی کرد و گفت که هنوز دیوارهای شهر مزین به هنر شهید دارینی است. حمید دارینی مسئول تبلیغات سپاه بود و فیلمساز و عکاس؛ و حمید ذبیحی از سازی گفت که بعد از رحلت امام دفن کرده، چون دیگر دست و دلش به ساز زدن نمیرفته. این خاطره گویی ها، باعث شکسته شدن فضاییست که لیبرالها به وجد آورده اند! فضایی که هنر و هنرمند را مصادره میکنند و هنرمندی جز خودشان را به هیچ حساب میآورند. مردم باید بدانند که انقلابی هنرمند هم داشته ایم، رزمنده هنرمند هم داشته ایم و شهید هنرمند هم داشته ایم.
گروه سرود بالای سن آمدند و حسین ذبیحی از پایین سن آنها را هدایت میکرد. سرودی که برای شهید مدافع حرم مهدی موحدنیا خواندند. در بین اعضای گروه سرود از جانباز آزاده بود تا فرزند شهید و جوانانی که هنوز تازه پشت لبشان سبز شده بود. بعد از سرود، از حسین ذبیحی تجلیل به عمل آمد. تجلیلی برای عدم فراموشی ما! این که مبادا هنرمندان انقلابی شهر را از یاد ببریم.
هوا تاریک میشد، ولی مردم هم چنان روی صندلی هایشان میخکوب شده بودند. کلیپی پخش شد از فعالیتهای فرهنگی امام جمعه شهر حجت الاسلام مقیسه؛ از تبلیغ حاجی مقیسه برای کتاب هشت میلی متر گرفته تا تشویق مردم به دیدن فیلمهای انقلابی و حضورش در سینما. از دیدارهایش با گروههای هنری انقلابی و این که نماز جمعه محلی شده برای ترویج هنر انقلابی. بعد هم مجری از امام جمعه دعوت کرد تا روی سن برود و به پاس تلاشهای فرهنگی امام جمعه، از ایشان تجلیل به عمل آمد.
حسن ختام مراسم، سرودی بود که محمد گلریز خواند و مردم هم با او همراهی کردند. پنج شنبه گذشته، چله نشینی هنر انقلاب بر سر مزار پدر شعر انقلاب، مزهی دیگری داشت. این که تودههای مردم هم در این مراسم حضور داشتند، شیرینی و حلاوت خاصی به مراسم داد. پیوند هنر، انقلاب و مردم بر سر مزار شاعری که شعر و هنرش وقف انقلاب و مردم بود؛ در مراسم «فراخوان چله سرود انقلاب اسلامی» به خوبی عیان بود.
پایان مراسم، اما نوید بخش یک خبر خوب بود. مژده پایان مهجوریت پدر شعر انقلاب. با توجه به ظرفیتهای سرود سبزوار و جایگاه ویژه حمید سبزواری در شعر و هنر انقلاب، قرار بر این شد که سبزوار به عنوان پایتخت شعر و سرود انقلاب معرفی شود و مراسمهای متنوعی در کنار مزار پدر شعر انقلاب برگزار شود. اتفاق میمون و مبارکی که مزار حمید سبزواری را از مهجوریت درمی آورد و زمینه ساز اتفاقات خوبی خواهد شد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار