خبرهای داغ:
در این معامله سیاسی، پرونده‌ای مانند برجام‌، هر چند هم که ارزش و بار حقوقی داشته باشد، اهمیتی برای سران لندن و واشنگتن نخواهد داشت.
کد خبر: ۹۰۱۵۰۵۸
|
۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۹

به گزارش خبرگزاری بسیج، «علی افرا» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت: 

متعاقب پایان جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۵ میلادی، وینستون چرچیل، نخست‌وزیر انگلیس در سخنرانی جنجالی خود در دانشگاه «وست‌مینستر» اظهار داشت: «پرده‌ای آهنین» در حال شکل‌گیری است که اروپای شرقی را تحت تسلط اتحاد جماهیر شوروی قرار می‌دهد. من خواستار برقراری روابط ویژه با ایالات متحده آمریکا می‌شوم. این روابط ویژه‌ جهت دفاع از جهان آزاد است!»


امروز ۷۳ سال از آن سخنرانی معروف می‌گذرد. باید اذعان کرد طی ۷ دهه اخیر مقامات هر دو حزب کارگر و محافظه‌کار در انگلیس (که قدرت میان این دو جابه‌جا شده است) نسبت به این توصیه چرچیل پایبند بوده‌اند. در این معادله آشکار، انگلیس به تابع و متغیری وابسته به ایالات متحده آمریکا تبدیل شده و  هرگونه اقدام، کنش یا واکنش خود در نظام بین‌الملل را ذیل روابط خود با واشنگتن مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. این قاعده درباره برجام نیز صادق است. اظهارات وقیحانه اخیر «بوریس جانسون» وزیر خارجه محافظه‌کار انگلیس در جریان سفر به ایالات متحده آمریکا، بار دیگر بازی مستقیم لندن در زمین واشنگتن را در مقابل دید همگان به تصویر کشید. جانسون ابتدا در یادداشتی در روزنامه «نیویورک‌تایمز» نوشت: «من معتقدم حفظ محدودیت‌های موجود در این توافق علیه برنامه هسته‌ای ایران به مقابله با رفتارهای تهاجمی تهران در منطقه هم کمک خواهد کرد. من از یک چیز اطمینان دارم: تمام گزینه‌های جایگزین، بدتر هستند. عاقلانه‌ترین مسیر، ارتقای دستنبدهاست نه باز کردن آنها».


در ادامه نیز وزیر خارجه انگلیس پرده از چهره ظاهری دیپلمات‌مآبانه خود برداشت و به جای تاکید بر «مهار زیاده‌خواهی‌های هسته‌ای ترامپ» تاکید کرد: «ما باید در برابر ایران محکم‌تر بوده و نواقص توافق را برطرف کنیم. این توافق می‌تواند مانع مسابقه تسلیحاتی هسته‌ای در منطقه شود. ترامپ حق دارد خواستار توجه به موضوع محدودیت‌های زمانی اعمال شده علیه برنامه هسته‌ای ایران (بندهای موسوم به غروب آفتاب) شود!»


چینش جملات بوریس جانسون در کنار یکدیگر، نشان می‌دهد بر خلاف آنچه در افکار عمومی دنیا القا شده است، رمزگشایی از رفتار مقامات انگلیسی چندان پیچیده نیست! مقامات انگلیسی ترجیح داده‌اند در این برهه زمانی به کمک کاخ سفید شتافته و شریک سنتی خود را در مصاف با افکار عمومی دنیا تنها نگذارند. اما سوال اصلی اینجاست: آیا ظهور و بروز بازی سلبی انگلیس در قبال برجام مربوط به هفته‌ها و روزهای اخیر می‌شود؟ آیا اتخاذ این رویکرد از سوی مقامات انگلیسی، از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان قابل پیش‌بینی نبود؟ پاسخ این سوال کاملا مشخص است! واقعیت امر این است که مقامات انگلیسی از ابتدای حضور ترامپ در کاخ سفید، با وی در تقابل با توافق هسته‌ای همپیمان شده‌اند. این همپیمانی از اظهارات «ترزا می» ‌نخست‌وزیر انگلیس در جریان نخستین سفرش به واشنگتن کاملا نمود داشت.

در آن سفر (که ابتدای سال ۲۰۱۷ میلادی و چند روز پس از حضور ترامپ در کاخ سفید انجام شد) ترزا می‌ از برجام به عنوان توافقی «بحث‌برانگیز» یاد کرد. پس از بازگشت می ‌از سفر به آمریکا نیز توطئه‌های لندن علیه برجام ادامه پیدا کرد. فروردین‌ماه ۹۶، وزارت خارجه انگلیس در بیانیه‌ای که ناقض بندهای ۲۶ و ۲۹ برجام بود، از ایران به عنوان مکانی «چالش‌برانگیز» برای انجام مراودات تجاری یاد کرد. این در حالی بود که مطابق سند برجام، انگلیس و دیگر بازیگران دخیل در توافق هسته‌ای متعهد شده بودند اقدامی در ممانعت از عادی‌سازی روابط تجاری با ایران انجام ندهند.


تابستان سال گذشته و در جریان برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک نیز مقامات ارشد انگلیسی در دیدار با سران آمریکا و رژیم صهیونیستی به آنها تعهد دادند نهایت تلاش خود را در راستای «تغییر توافق هسته‌ای» یا «همکاری برای ابطال برجام» انجام دهند. به عبارت بهتر، مقامات انگلیسی از ابتدا به ترامپ و نتانیاهو تعهد داده‌اند تابع تصمیم نهایی آنها در قبال برجام هستند، حتی اگر بنا به دلایلی موافق خروج از برجام نباشند.


گفتار، رفتار و حتی حرکات وزیر خارجه انگلیس در تقابل با برجام تابع یک «استراتژی کلان» در سیاست خارجی انگلیس است. این استراتژی کلان، همان اتحاد ویژه با ایالات متحده آمریکاست. در این معادله، حضور دموکرات‌ها یا جمهوری‌خواهان در قدرت، اساسا اهمیتی ندارد. در جریان برگزاری سلسله مذاکرات هسته‌ای میان ایران و اعضای ۱+۵، فیلیپ هاموند، وزیر اسبق خارجه انگلیس نقش اصلی‌ترین تکیه‌گاه اروپایی جان کری، وزیر خارجه آمریکا را ایفا کرد. در حال حاضر نیز بوریس جانسون درصدد است همان نقش را در قبال «مایک پمپئو» [و «دونالد ترامپ»] ایفا کند.


در این معامله سیاسی، پرونده‌ای مانند برجام‌، هر چند هم که ارزش و بار حقوقی داشته باشد، اهمیتی برای سران لندن و واشنگتن نخواهد داشت. در نهایت اینکه اظهارات جانسون علیه ایران‌، «نقطه آشکارساز» تقابل انگلیس با حکومت و ملت ایران محسوب می‌شود. بدون شک متعاقب اظهارات اخیر جانسون‌، دیگر نباید جایی برای خطا برای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در محاسبه وزن واقعی لندن و ترسیم چهره واقعی سران انگلیس باقی بماند! بوریس جانسون از «برجام» به عنوان دستبندی یاد کرده است که در دست ایران است‌، حال آنکه خود دستبند یادگاری چرچیل (که کلید آن دست آمریکاست) را مانند دیگر وزرای خارجه انگلیس در دست دارد! سفر اخیر وزیر خارجه انگلیس به آمریکا، فرصتی دوباره برای بازخوانی و ترسیم دوباره چهره انگلیس بود. چهره‌ای که تحت تاثیر بازی خاص لندن در نظام بین‌الملل و تاثیرپذیری آن از ایالات متحده آمریکا، روز به روز وقیح‌تر و کریه‌تر می‌شود. بدیهی است در چنین شرایطی نه در قبال برجام و نه موضوعات دیگر، نباید روی دیوار ساختمان شماره ۱۰ داونینگ‌استریت (محل زندگی نخست‌وزیر انگلیس) یادگاری نوشت! حقیقتی که باید مدنظر مقامات وزارت امور خارجه کشورمان قرار گیرد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها