صادق زیباکلام که در ستاد انتخاباتی روحانی فعال بود، اذعان می‌کند «هنوز یک سال از انتخابات ۲۹ اردیبهشت که روحانی ۲۴میلیون رای آورد نگذشته اما اگر فردا انتخابات برگزار شود، ۱۰میلیون رأی هم نمی‌آورد.
کد خبر: ۹۰۱۷۴۷۳
|
۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۶

به گزارش خبرگزاری بسیج،  1- رویا‌اندیشی برخی دولتمردان، به وضعیت بحرانی و نگران‌کننده‌ای رسیده است. دیروز سخنگوی دولت گفت «تاریخ، قطعا روحانی را به خاطر شجاعت و خدمتی که به ملت کرد، تکریم خواهد کرد». اما همزمان صادق زیباکلام که در ستاد انتخاباتی روحانی فعال بود، اذعان می‌کند «هنوز یک سال از انتخابات 29 اردیبهشت که روحانی 24میلیون رای آورد نگذشته اما اگر فردا انتخابات برگزار شود، 10میلیون رأی هم نمی‌آورد. سرعت پشیمانی و ریزش رای او حیرت‌انگیز است. هرجا می‌روم، مردم به من اعتراض می‌کنند». مشابه این دوگانگی تصور، به شکل حاد درباره دیپلماسی و مسئله نقض برجام دیده می‌شود.
2- معلوم نیست آقای ظریف سفر اروپایی رفته تا از آنها تضمین بگیرد پای تعهدات ضدتحریمی خود بمانند و با تحریم‌های ثانویه آمریکا مخالفت کنند یا بسته پیشنهادی اروپا را که نوعی دیکته تازه و باج‌خواهی نیابتی آمریکاست، بپذیرد و با خود به تهران بیاورد! متاسفانه برخی قرائن، ناظر بر احتمال دوم است. اگر اروپایی‌ها در کنار آمریکا به جای عذر آوردن و قول جبران، طاقچه بالا می‌گذارند و اجرای تعهد خود را مشروط به شروط و امتیازات جدید می‌کنند، به خاطر پیام‌های ضعفی است که مدام از این طرف منتقل شده است؛ چه آن زمان که با وجود پر بودن خزانه، گفتند خزانه خالی است اما بزرگ‌ترین واردکننده خودروهای‌اشرافی در منطقه شدند. و یا گفتند آمریکا در 5 دقیقه می‌تواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند. و چه 20 روز قبل که آقای ظریف به شورای روابط خارجی آمریکا رفت و از موضع متهم منفعل، به گله و شکایت از عربستان سعودی پرداخت؛ انگار که مقرّ شیطان بزرگ، دادگاه بین‌المللی لاهه است!
3- آیا بدون رازداری و صیانت از اسرار، پیروزی در مصاف با دشمن امکانپذیر است؟ امیر مومنان علیه‌السلام در حکمت 48 نهج‌البلاغه می‌فرماید «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَالْحَزْمُ بِإِجَالَهِ الرَّأْی، وَالرَّأْیُ بِتَحْصِینِ الْأَسْرَارِ. پیروزى در گرو احتیاط و دوراندیشی است، حزم و دوراندیشى در گرو مشورت و همفکری، و تفکر صحیح در گرو صیانت از اسرار است». اگر دشمن توانست از آنچه در اتاق‌های تدبیر و تصمیم می‌گذرد مطلع شود، یا بدتر، بر اجزای چرخه همفکری و تدبیر اثر بگذارد، مواجهه دشوار خواهد شد.
4- آقای ظریف و تیمش می‌گویند به خاطر جاسوسی و شنود، برخی مشورت‌های سرّی را در حیاط هتل مذاکرات انجام می‌دادند. ظریف 25 بهمن 1396 به روزنامه جام جم گفت «جاسوسی را مفروض می‌گیریم اما در مورد تعدادش صحبت داریم. زمانی که مذاکرات هسته‌ای در جریان بود، بعضی روزها در محیط مذاکره تلفن من به خاطر شنود مانند اتو داغ بود. او همچنین 20 اسفند 94 در گفت‌و‌گو با روزنامه اعتماد خاطر نشان کرد « تصور من در تمام مذاکرات این است که لااقل چندین سازمان جاسوسی مشغول شنود هستند... به اقای کری گفتم که نیاز به هواخوری و پیاده‌روی دارم. ایشان هم پیشنهاد کردند که با من همراهی کنند تا درخصوص موضوعاتی که شنود آن را به صلاح نمی‌دانستم با هم در این فاصله حرف بزنم».
5- این تلقی عجیب در حالی بود که کری و شرمن و سوزان رایس، به طور سیستماتیک، قبل از هر دور مذاکره با ایران، با مقامات صهیونیست مشورت می‌کردند و بعد از مذاکرات، گزارش آن را به سران رژیم صهیونیستی می‌دادند. از دل همین حسن ظن بود که آقای عراقچی گفت «امضای کری تضمین است» و کلاه گشاد برجام را بر سر تیم مذاکره‌کننده ما گذاشتند. سخن ظریف درباره جاسوسی و شنود در حالی بود که نفوذی دانه درشتی مانند دری اصفهانی به عنوان کارشناس ارشد مالی و بانکی و تحریمی در تیم مذاکره‌کننده حضور داشت. یک دهه قبل هم کسی عضو و سخنگوی تیم مذاکره‌کننده بود که به خاطر ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم شد. نظیر همین را می‌توان در نمونه نفوذی بازداشتی در دفتر مشاور رئیس‌جمهور و همچنین پرونده‌هایی مانند جیسون رضائیان و سیامک و باقر نمازی رصد کرد و به این دغدغه مهم رسید که آیا در مصاف دیپلماتیک، رازهای تیم ما محفوظ مانده بود؟
6- برجام بدون آمریکا، دقیقا یعنی چه؟ اگر ممکن بود، چرا سراغ آمریکایی رفتند که روحانی در اردیبهشت 92 او را «کدخدایی که بستن با او راحت‌تر است» می‌نامید اما حالا «مزاحم» می‌خواند؟ آقای روحانی قبلا در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» نوشته بود «در مجموعه معادلات قدرت‌های بیرونی، یک قدرت بزرگ (آمریکا) همواره مخالف روند مذاکرات ما با سه کشور بود و لذا طبیعی بود که این روند با مشکلاتی مواجه شود، البته مذاکره با اروپا بهترین گزینه برای همکاری نبود، ولی انتخاب بهتری هم نداشتیم. من با بیانی در یک مصاحبه مطبوعاتی در سال 1383 گفتم که مابین دوچرخه و پیکان مخیر بودیم. دوچرخه غیرمتعهدها و پیکان، همان انگلیس به اضافه فرانسه و آلمان بودند. بنز هم (آمریکا) بود، ولی ما اجازه نداشتیم از آن استفاده کنیم. ناچار شدیم پیکان را انتخاب کنیم. در این حالت، دیگر نباید توقع بنز از ما داشته باشید». نتیجه توهم بنز سواری آقای روحانی، وضعیت متناقضی است که در آن گیر افتاده و حالا بر مبنای همان تصور خطا تصور می‌کند صاحبان پیکان کذایی، تحویلش می‌گیرند و سوارش خواهند کرد! همین جا باید گفت چند ماه دیگر که خیانت اروپا آشکار شد، امثال روحانی و ظریف شروع نکنند به خطابه‌های انقلابی علیه اروپا و به شعور مردمی که ذات غرب را مدت هاست شناخته‌اند، توهین کنند. اگر باید موضع انقلابی و ملی عزتمندانه گرفت - که باید گرفت- زمانش همین حالاست.
7- آنها که خود را به خواب زده‌اند و می‌گویند «چطور ترامپ از برجام خارج شد، در حالی که می‌گفتید برجام به نفع آمریکاست؟»، پاسخ را می‌دانند. پاسخ، در رفتار همین طیف پس از زیر پا گذاشتن پیاپی برجام توسط هر دو دولت اوباما و ترامپ نهفته است؛ آنها در قول و فعل نشان دادند به هر قیمت پای برجام می‌مانند! تیم ترامپ وقتی می‌بینند کسانی خود را گروگان برجام کرده‌اند، چرا همان مختصر تعهداتی را که اجرا می‌کردند، ادامه دهند؛ زیر پا می‌گذارند، در حالی که پنهان و آشکار از اینها شنیده‌اند «حتی با وجود خروج آمریکا، در برجام می‌مانیم و تعهدات خود را اجرا می‌کنیم»!؟ می‌گویند کسی شیطان را در خواب ‌دید که برای هر کس، زنجیری فراخور نقطه ضعف‌هایش دارد؛ پرسید «برای همه زنجیر داری، پس زنجیر من کو؟» و پاسخ شنید «تو خودت دنبال من راه افتاده و تا اینجا آمده ای، زنجیر می‌خواهی چه کار؟».
8- برجام طوری – به تعبیر تایم- «سر هم‌بندی» شده که در هر دو صورتِ بودن یا کنار کشیدن آمریکا از آن، ایران متضرر شود. آمریکا ابتدا عصاره و عایدی برجام را مکید و اکنون از تفاله آن بهره‌برداری می‌کند؛ نظیر شوک‌های اقتصادی روانی به افکار عمومی و تهدید شرکت‌ها و بانک‌های خارجی. این حاصل تشدید وابستگی و نگاه به خارج در اثر برجام است. دقیقا به این می‌ماند که کسی را به مخدری عادت دهند. پس از آنکه معلوم شد این کار چه قدر زیانبار بوده و به جای تسکین درد، بر گرفتاری‌ها افزوده، و فرد بخواهد ترک کند، طبیعتا دچار عوارض و بی‌تابی‌هایی می‌شود. درست در این هنگام، همان‌ها که این گرفتاری را رقم زده‌اند، به جای عذرخواهی و شرمندگی، زبان به گستاخی باز کنند که «بفرمایید؛ نمی‌بینید بدون مخدر، چه قدر حال این بنده خدا را بد می‌کنید»!
9- امیرمومنان علیه‌السلام در نامه 31 نهج‌البلاغه به امام حسن(ع) فرمود: «برای امور پیش نیامده، به واسطه آنچه واقع شده استدلال کن، چرا که امور دنیا شبیه هم هستند و از کسانی نباش که اندرز و موعظه سودی به آنان نمی‌بخشد؛ مگر زمانی که به آزار و رنج برسد؛ که عاقل با آموختن و تربیت پند می‌پذیرد». کدام عاقلی می‌گوید اگر زمین خوردی، باید تا خانه سینه‌خیز بروی و اگر جایی بر حرفت اصرار کردی اما غلط از آب درآمد، باز هم بر منطق باطل خود اصرار کنی؟ لغزش‌ها وعبرت‌های گذشته در توافق، یک مسئله است و اصرار بر تکرار همان‌اشتباهات در ابعادی جدید، مسئله نگران‌کننده‌تری است. ما اکنون بیش از 4-5 سال گذشته، نگران آینده هستیم؛ همان که یک اقتصاددان حامی اما منتقد شده دولت از آن به عنوان «آینده‌فروشی دولت» یاد کرد. جریان سیاسی- رسانه‌ای بزک‌کننده شیطان بزرگ، اکنون به جای اظهار شرمندگی یا دست کم، نشان دادن عزم برای جبران خطا، اصرار بر شبهه افکنی و غبارآلود کردن فضا دارد و همین، شک‌برانگیز می‌شود که درباره بزک آمریکا و توافق با او، فقط‌اشتباه می‌کردند یا ماموریت داشته‌اند پوست خربزه زیر پای دولت بگذارند؟
10- انسان متاسف می‌شود وقتی به یاد می‌آورد که می‌گفتند «مدیریت ما، مدیریت ژنرال‌هاست نه گروهبان ها»، «من دیپلمات و حقوقدانم، سرهنگ نیستم»، «مردم نوکر نمی‌خواهند، مدیر کاربلد می‌خواهند». یک سال قبل (27 اردیبهشت 96) آقای روحانی در اردبیل گفت «بابا جمعه تموم میشه و شنبه میاد. چه جور آب و صابون بیاریم، رویتان را بشوریم؟... کاسبان تحریم! ناراحتید که تحریم‌ها رفت؟ تحریم‌ها دیگر بر نمی‌گردد. شما می‌خواهید مذاکره کنید؟ شما زبان مذاکره با دنیا را بلد نیستید». یک دغدغه مهم این است که برخی دولتمردان در این 27 ماهه پس از اجرای برجام و حتی در چند ماه اخیر، تصور کردند چون توافق کرده‌اند، بنابراین دشمن آتش بس جنگ اقتصادی داده است؛ حال آنکه دشمن به تدریج در طول همین دوره در حال دور زدن یکایک تعهدات خود درباره برداشتن تحریم‌های هواپیمایی و نفتی و بانکی و مالی بوده است. اتلاف وقت دوباره با اروپا چنین تداعی می‌کند که هنوز هم برخی سیاسیون از خواب‌زدگی و رویااندیشی منصرف نشده‌اند.
11- اگر وزارت خارجه آمریکا در پیشانی جنگ دیپلماتیک با ما قرار داشت، اما در خدمت نقشه اتاق جنگ اقتصادی در وزارت خزانه‌داری عمل می‌کرد و عملیات فریب را برعهده داشت. در حالی که دولت خیال می‌کرد راه رونق اقتصادی، توافق با دشمن است، وزارت خارجه و وزارت خزانه‌داری آمریکا سرگرم تشدید تحریم‌ها بودند اما این طرف به غلط و دروغ ادعا می‌شد سایه جنگ را از سر کشور برداشتیم! متاسفانه جنگ جاری و روبه تشدید اقتصادی دشمن- به اعتبار فریب برجامی- آتش بس و دوران صلح و مشارکت و همکاری پنداشته شد. به قول حافظ «شیوه چشمت فریب جنگ داشت- ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم /...گفت خود دادی به ما دل حافظا- ما محصّل بر کسی نگماشتیم». به خاطر دیپلماسی‌زدگی و غلبه این نگاه بسیط که با توافق محض و بدون حمایت از تولید داخلی و مدیریت واردات می‌توان به رونق رسید، از کارکرد ستاد اقتصادی غفلت شد. در اصل در برابر وزارت خزانه‌داری (جنگ) آمریکا، این طرف ستاد اقتصادی دولت، طفیلی دیپلماسی التماسی و راهبرد «واردات چشم پرکن»! قرار گرفت.
12- می‌گویند اگر برجام از بین برود، فروش نفت ما را تحریم می‌کنند و درآمدهای ما پایین می‌آید. مگر سال 90 یا 92 تحریم نبودیم؟ آن زمان دلار چند بود و الان چند است؟ چرا نرخ دلار از 3300 تومان به 6200 تومان صعود کرد؟ دولت ادعا می‌کرد درآمدهایش با برجام دو برابر شد و دو برابر نفت فروخت. از طرف دیگر، قیمت نفت هم که به نسبت سال 92 افزایش یافت و کم نشد. همچنین دولت اعلام می‌کرد تحریم‌های مالی و بانکی برداشته شده و درآمدهای ارزی به کشور می‌آید. با این همه، چرا در سال 96 و 97 که باید میوه برجام را می‌خوردیم، با چالش در بازار ارز و تبعات اقتصادی آن مواجه شدیم؟ مشکل اصلی بیش از آنکه واقعی باشد، روانی و نتیجه مجال دادن به دشمن و بازوهای رسانه‌ای آن برای مهندسی و شرطی‌سازی افکارعمومی و حتی تصورات برخی تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران است.
یادداشت کیهان/ محمد ایمانی

ارسال نظرات