استاد فلسفه هنر گفت: مسجد باید به گونه‌ای طراحی شود که معماری آنجا ما را بر پرستش برمی‌انگیزد. اگر این‌گونه نیستیم، یا نمازمان را از سر اجبار و تکلّف می‌خوانیم یا بنا به ظاهر اسلامی است.
کد خبر: ۹۰۱۸۳۸۸
|
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۰

به گزارش خبرگزاری بسیج،  بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با عنوان «فلسفه، پرستش و نیایش» در مجتمع فرهنگی آدینه برگزار شد.در این مراسم حسن بلخاری استاد فلسفه هنر دانشگاه تهران درباره موضوع تأملی در رویکرد فلسفی به معماری پرستشگاه با تأکید بر آرای فلسفه یونانی و حکمت صدرایی سخنرانی کرد.

وی گفت: معماری در هر مکانی متفاوت است. مثلاً معماری بازار، معماری خطی است. به این معنا که افراد وقتی در بازار هستند، باید از آنجا گذر و حرکت کنند، اما معماری مسجد باید نقطه‌ای باشد و فضا را به گونه‌ای طراحی کند که آدمی پس از عبادت، میل به رفتن نکند. مرادم این است که حقیقت معماری مقدس در مسجد و معبد را تذکر دهم و بگویم معماری به فعل و کنش انسان جهت می‌دهد.

بلخاری افزود: ملاصدرا هم در کتاب «اسفار و مبدأ و معاد» به این بحث اشاره کرده است. در این مباحث مطرح شده که آدمی به اختیار سجده می‌کند و تسلیم می‌شود و سجده‌ی به اختیار، سجده‌ اکبر است. عالی‌ترین صورت پرستش در اسلام، نماز است. نماز واجباتی دارد که با تکبیر آغاز و به سلام ختم می‌شود. شما وقتی تکبیر می‌گویید، وارد حرم امن الهی می‌شوید و در پایان با سلام خدا بدرقه می‌شوید. نماز بهشت مؤمن است. سلام آخری که در نماز از قول بشر گفته می‌شود، سلام حق است بر آنکه در حرمش جای گرفته بود.

استاد فلسفه هنر دانشگاه تهران تصریح کرد: مسجد باید به گونه‌ای طراحی شود که معماری آنجا ما را بر پرستش برمی‌انگیزد. اگر این‌گونه نیستیم، یا نمازمان را از سر اجبار و تکلّف می‌خوانیم یا بنا فقط بنایی به ظاهر اسلامی است. به عنوان مثال به کعبه که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که کعبه مثل یک هندسه است که در آن یک مربع و یک دایره داریم. این دو شکل بنیادی، دو شکل بنیادی عالم است. دایره نماد آسمان، معنا و حقیقت و مربع نماد ایستایی، سکون و استقرار است. از این معنا می‌شود فهمید که کعبه‌ی حقیقی، دلی است که دور این مربع طواف می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: حرف‌هایی که درباره کعبه زدیم، زبان معماری است و هرکس عالم باشد، باید از عبادت در این بنا لذت ببرد. متأسفانه ما در این قلمرو کم‌ کار کردیم. معماری مقدس باید بتواند سیالیت و گذر زمان را مبدل به ثبات مکان کند. فلسفه‌ی معماری آن است که بتواند از اغتشاش کثرت و در زمان بودن برهاند و بنا به فرم معبد و حرم، شما را در قلمرویی بیابد که شما در آن ساکن شوید، چون ابتدا باید روح به سکونت و آرامش برسد تا جان شوق پرستش پیدا کند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها