به گزارش خبرگزاری بسیج هرمزگان: هر زمانی در خلیجفارس نعمتی از نعمتهای آن برای مردم اطراف آن فراهم بوده است.
زمانی مروارید، زمانی ماهی و میگو و زمانی هم نفت بر اهمیت اقتصادی خلیجفارس افزوده است، بیش از صد نوع ماهی در خلیجفارس صید میشود و این مسئله در کمتر دریایی از جهان وجود دارد.
کمی عمق، گرمی آب، اعتدال هوا، جنس خاک، ساحل و صخرههای این دریا، محل مناسبی برای پناهگاه ماهیان دریاهای دور و نشو و نمای آنها، کثرت و تنوع و زاد و ولدشان به وجود آورده است.
*بندرکنگ مناسب برای صید مروارید
بندرکنگ نیز که یکی از بنادر مهم خلیجفارس و دارای ویژگیهای مناسب برای صید ماهی و مروارید بوده است، در این راستا اهمیت دو چندانی دارد از زمانی که بشر مروارید را شناخته است، مرواریدهای خلیج فارس که برخی از آنها توسط غواصان بندرکنگی صید میشده است شهرت و جذابیت خاصی داشته است.
درست است که بندرلنگه به مروارید خیزبودن و تجارت مروارید مشهور است، اما بندرکنگ نیز این ویژگی را دارا بوده و سواحل مرجانی نزدیک به بندرکنگ از یکسو و مهارت غواصان و دست اندرکاران صید مروارید در بندرکنگ از سوی دیگر، دریانوردان بندرکنگ را با صید مروارید عجین کرده بود.
نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که لنجسازان بندرکنگی در ساخت لنجهای صید مروارید تبحر خاصی داشتند.
دریانوردان، غواصان و صاحب لنجهای بندرکنگ بهترین مرواریدهای خلیجفارس در جزیره کیش، بنادر شیبکوه و در اطراف جزیره خارک و مجمعالجزایر بحرین به دست میآوردند.
هیارات جمع هیره است و هیره برآمدگی است در درون دریا که آب اطراف آن عمیق است، برآمدگی خاکی زیر دریا خطر برخورد را برای کشتیها به وجود میآورد، چون در اطراف این نقاط مروارید بهتر و بیشتر درست میشود، محل صید مروارید در دریا را هیره و هیرات گویند.
بازرگانان مروارید را طواش میگفتند(اقتداری،1389،ص187) چه بسا بسیاری از طواشان از اهالی بندرکنگ بودند، برای این که صید مروارید و مکانهای صید آن یکسوی قضیه است و فروش و صدور آن از طرق مختلف هم سوی دیگر قضیه بود که بازرگانان بندرکنگی در زمینه صدور و فروش آن ید طولایی داشتند.
برای آشنایی بیشتر به صید مروارید و شیوه صید آن مباحثی آورده میشود.
در زیر آبها و کف خلیجفارس در جاهایی که سنگ و صخره وجود دارد، انواع صدفهای خوراکی مانند کلام، کوکولاتا و کراسواستری زندگی میکنند و با ریشههای بسیار خود را به سنگ میچسبانند.
گونههایی از این صدفها نیز در سواحل و بنادر جنوب، مانند ساحل گشه، معروف به ساحل صدف در بندرلنگه، بندرکنگ، جزایر هرمز، قشم، منطقه درختان حرا در میناب و تیاب دیده میشود. صدفهای مروارید سالهای طولانی است که در آبهای ایران، به صورت گذشته صید نمیشود و از صدفهای دیگر خلیجفارس نیز استفاده مطلوب به عمل نمیآید، زیرا صید صدف از دریا و حتی کندن پوسته سخت صدف از صخرههای ساحلی، مستلزم داشتن وسایل مخصوصی است.
مگر در موارد استثنایی، مانند جزیره هنگام، کیش، لارک و شیدور که صیادان گاهگاه به زیر آب رفته و تعدادی صدف به روی آب میآورند و یا مانند بندر بستانو از بنادر غرب بندرلنگه که امواج دریا پیوسته صدفها را به سواحل ریخته و اهالی آن را جمعآوری و به فروش میرسانند. ( آبزیان خلیج فارس،1370،ص114).
*فصل صید مروارید در بندرکنگ
غواصان مروارید و کارگران کشتیها در سال فقط چهارماه (خرداد، تیر،رداد و شهریور) را به صید میپرداختند و بقیه ایام سال را بیکار بودند؛ در کشتیهای ماهیگیری به کار اشتغال داشتند.
صاحبان کشتیهای غواصی همیشه قبل از شروع فصل تابستان، تدارک لازم از قبیل نفرات، آذوقه و وسایل مورد نظر را تهیه میدیدند.
*کشتیهای غواصی
وسایل نقلیه غواصان صید مروارید در بندرکنگ همانند سایر مناطق خلیجفارس، چند نوع کشتی بادی بود که به کمک بادبان و شراع روی دریا حرکت میکرد، غواصان بندرکنگ با یک نوع کشتی به نام بتیل که 70 نفر سرنشین داشت به دریا میرفتند، کشتی مذکور با پارو حرکت میکرد.
سرنشین کشتیهای بادی بین 30 تا 100 نفر بودند، در فصل صید مروارید، صدها کشتی با هزاران غواص، ملاح کارگر مامور مراقب غواص و غیره در پهنه آبهای خروشان خلیجفارس پخش میشدند.
*کارکنان کشتیهای غواصی بندرکنگ عبارت بودند از: الف: سیب (seyb)
او شخصی بود که همیشه در داخل کشتی باقی میماند و لب جهاز مینشست و از آن جا مراقب حال غواص بود و هنگامی که غواص به کف دریا میرسید، سیب طنابی که به دست داشت، سنگی که غواص را به انتهای آب برده بود، بالا میکشید و یا با تکان خوردن طناب دوم میدانست که موقع بالا کشیدن غواص است.
ب- رضیف(razyf): معمولا در کنار دست رضیف بود، او مامور تر و خشک کردن سیب و دادن آب و غذا به هنگام کار بود و هرگاه خطری متوجه غواص میشد و لازم بود که سریعا غواص را بر روی آب بیاورند، به سیب در بالا کشیدن غواص کمک میکرد.
پ- جاشو و پاروزن: کار جاشو و پاروزن؛ جمع و یا باز کردن بادبان کشتی و پارو زدن و سایر امور بود که به او ارجاع میشد.
ت- طباخ: یا آشپز کشتی، مسؤول غذا در کشتی و احتمالا خرید مواد غذایی بود. ث- مطرب و آوازخوان: کار مطرب و آواز خوان، نواختن آلات موسیقی و خواندن آهنگهای مناسب برای کارکنان کشتی بود.
ج: تباب: تباب خدمتکار کشتی بود که به نظافت کشتی و پاک کردن سبد جمعآوری صدف و نظایر آن میپرداخت و فقط از غذای کشتی استفاده میکرد و به جای دستمزد صدفهایی را که یک بار باز شده بودند، دوباره بررسی میکرد تا شاید مرواریدی که در آنها جا مانده باشد و چنین مرواریدی حق تباب بود.
چ: ملا و دعاخوان: در بعضی از کشتیهای غواصی یک نفر بود که در اصطلاح محلی به او ملا میگفتند، این شخص کارش خواندن اذان، دعا و حل و فصل مسائل دینی مذهبی غواصان و کارکنان کشتی بود.
گاهی که غواص بر اثر فشار آب و تعداد زیاد غوص در آب دچار ناراحتی میشد و دیوانهوار به روی آب میآمد و به اصطلاح کارکنان کشتی(جن زده) میشد، ملا با کتاب و دعا سراغ او میرفت و به خواندن دعا و اذان در گویش او مشغول میشد، تا حالش سرجای اول بیاید.
ح: غواص: غواص را اصطلاح محلی غیصGheys میگفتند، غواص یکی از فعالترین اعضای گروه صید مروارید بود که کارش رفتن زیر آب و کندن صدف و مرجان و بالا آوردن آنها بود و گاهی نیز غواص از زیر دریا به تعمیر کشتی میپرداخت، در حقیقت همه بار و زحمت صید مروارید به گردن غواص بود، غواص تا عمق 30 متری دریا فرو میرفت و بعد از تحمل رنج و مشقت فراوان و صید صدف خود را به سطح آب میرسانید و این کار را روزانه تا 50 بار انجام میداد.
غواصان مروارید در بندرکنگ، مردان شجاع، بیباک و از جان گذشتهای بودند، مدت توقف غواص در زیر آب از 5/1 تا 4 دقیقه گاهی بیشتر بود، غواصان در برابر فشار آب و سردی و گرمی آن از خود طاقت فوقالعادهای نشان میدادند و غالبا بر اثر فشار آب دچار خونریزی از بینی میشدند و پرده گوش غالب آنها پاره بود، به همین جهت کسانی که به طور مرتب در کار غواصی بودند، عمرشان کوتاه بود و زودتر از دیگران زندگانی را به درود میگفتند.
خ: سایر کارکنان کشتی: علاوه بر سیب و غواص در کشتی تعداد خدمتگزار، مامور انتظامات و یا به اصطلاح محلی سرهنگ و غیره وجود داشت؛ اداره کشتی به عهده ناخدا بود که در کار هدایت کشتی و کنترل آن مهارت زیادی به خرج میداد. آب آشامیدنی غواصان و کارکنان و کشتیهای غواصی به وسیله مزارها Mazzar تهیه میشد، مزارها به جهازهایی میگفتند که از جزایر کیش، سری، بنادر لنگه و شناس آب برای فروش به دریاها میبردند، هر مزاری چهار تا پنج تانک آب داشت.
غواصان و صاحبان لنجهای صید مروارید در بندرکنگ در ارتباط با شیوه صید مروارید، برخورد ناخداهای لنجهای صید مروارید با غواصان و کارکنان، مکانهای صید مروارید و غیره خاطراتی بسیار ارزشمندی داشتند که در قسمتهای بعدی نوشتار به آن پرداخته میشود.