«مهدی جعفرینسب اشکذری» راوی کتاب «گوهر»، فرزند شخصی بهنام «گوهر» است و ماجراها را با توجه به تمام جزئیات آنها و فرهنگ مردم «اشکذر» بازگو میکند و جریانهای تاریخی سالهای پیروزی انقلاب و هشت سال دفاعمقدس را زیر نظر دارد.
به گزارش بسیج اشکذر، کتاب «گوهر» روایتگر خاطرات خودنوشت «مهدی جعفرینسب اشکذری» از آغاز انقلاب اسلامی تا دوران دفاع مقدس است که در سه فصل با عنوانهای «تا آغاز انقلاب اسلامی»، «تا آغاز دفاعمقدس» و «دفاعمقدس» نوشته شده است و با ۲ بخش «تصاویر» با ۲۷ عکس و «اسناد» به پایان میرسد.
مؤلف کتاب، وقایع دوران انقلاب اسلامی و هشت سال دفاعمقدس و نیز خانوادههای درگیر جنگ را با پیشینه خانوادگی خود و با هدف آشنایی مخاطب با خاستگاه فرهنگی و اجتماعیاش و همچنین بینش مردم «اشکذر» آغاز کرده است.
کتاب «گوهر» از متنی ساده و روان برخوردار است و «مهدی جعفرینسب اشکذری» در مقدمه آن، با اشاره به همکاری نویسندگان در یاری رساندن به او برای نگارش این کتاب، آورده است: «این مجموعه فراهم نشسته را رهین منت دوستانی میدانم که در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برای ثبت تاریخ جنگ میکوشند؛ به ویژه آقای «احمد دهقان» که مشوقم بود و دست از سرم برنداشت تا این نوشتهها بر کاغذ نشست.»
فضای کلی کتاب در «اشکذر» کلید میخورد و نقطه آغاز کتاب، به دنیا آمدن «گوهر» در سال ۱۳۰۸ است.
همچنین، ماجراهای کتاب با بزرگ شدن وی و ازدواجش با «علی» و به دنیا آوردن فرزندانش تا پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس ادامه مییابد.
راوی خاطرات، فرزند «گوهر» است و ماجراها را با توجه به تمام جزئیات آنها و فرهنگ مردم «اشکذر» بازگو میکند و جریانهای تاریخی سالهای پیروزی انقلاب و هشت سال دفاعمقدس را زیر نظر دارد.
در صفحه ۲۳۱ کتاب، نویسنده از حضور جنگزدگان در «اشکذر» با توجه به فضای اجتماعی و فرهنگی آن دوران چنین یاد کرده است:
«با شروع جنگ، گروهی از آوارگان و جنگزدگان هم به «اشکذر» آمدند. آنها را در خانههای سازمانی و بعضی ساختمانهای دولتی و جاهای دیگری که خالی افتاده بود، جا دادند.
بعضیهایشان مختصر وسایلی با خود آورده بودند. کم و بیش با مردم «اشکذر» مراوده پیدا کردند؛ ولی رنگ پوستشان که سیاهتر بود، آنها را در «اشکذر» متمایز کرده بود. اسمهایی داشتند مثل «جاسم»، «عبدالله»، «سمیر» و…
نام خانوادگی متفاوتشان مثل «جادری» و «آلبوغبیش» و «سیلاوی» هم در مدرسه و جاهای دیگر به چشم میآمد و حضورشان کم کم تاثیراتی فرهنگی به جای گذاشت. مثلا مردم «اشکذر» یاد گرفتند که وقتی کارها را میخواهند یکی یکی و به نوبت انجام دهند، بگویند واحد واحد و توی صف مغازه و نانوایی و جاهای دیگر، کلمات عربی را برای آنها به کارببرند، مثل «خبز» به جای «نان».
بعضیهایشان خیلی خوب با مردم جوش میخوردند و در «اشکذر» ازدواج کردند و کلا ماندگار شدند. رنگ سیاه بعضیهایشان که خیلی پررنگ بود در اوایل مردم «اشکذر» را به تعجب و تماشا وا میداشت؛ ولی به تدریج برای همه عادی شد.»
چاپ نخست کتاب «گوهر» در قطع رقعی و ۳۶۶ صفحه، با شمارگان ۲ هزار ۵۰۰ نسخه توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است.
منبع خبر:دفاع پرس
مؤلف کتاب، وقایع دوران انقلاب اسلامی و هشت سال دفاعمقدس و نیز خانوادههای درگیر جنگ را با پیشینه خانوادگی خود و با هدف آشنایی مخاطب با خاستگاه فرهنگی و اجتماعیاش و همچنین بینش مردم «اشکذر» آغاز کرده است.
کتاب «گوهر» از متنی ساده و روان برخوردار است و «مهدی جعفرینسب اشکذری» در مقدمه آن، با اشاره به همکاری نویسندگان در یاری رساندن به او برای نگارش این کتاب، آورده است: «این مجموعه فراهم نشسته را رهین منت دوستانی میدانم که در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برای ثبت تاریخ جنگ میکوشند؛ به ویژه آقای «احمد دهقان» که مشوقم بود و دست از سرم برنداشت تا این نوشتهها بر کاغذ نشست.»
فضای کلی کتاب در «اشکذر» کلید میخورد و نقطه آغاز کتاب، به دنیا آمدن «گوهر» در سال ۱۳۰۸ است.
همچنین، ماجراهای کتاب با بزرگ شدن وی و ازدواجش با «علی» و به دنیا آوردن فرزندانش تا پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس ادامه مییابد.
راوی خاطرات، فرزند «گوهر» است و ماجراها را با توجه به تمام جزئیات آنها و فرهنگ مردم «اشکذر» بازگو میکند و جریانهای تاریخی سالهای پیروزی انقلاب و هشت سال دفاعمقدس را زیر نظر دارد.
در صفحه ۲۳۱ کتاب، نویسنده از حضور جنگزدگان در «اشکذر» با توجه به فضای اجتماعی و فرهنگی آن دوران چنین یاد کرده است:
«با شروع جنگ، گروهی از آوارگان و جنگزدگان هم به «اشکذر» آمدند. آنها را در خانههای سازمانی و بعضی ساختمانهای دولتی و جاهای دیگری که خالی افتاده بود، جا دادند.
بعضیهایشان مختصر وسایلی با خود آورده بودند. کم و بیش با مردم «اشکذر» مراوده پیدا کردند؛ ولی رنگ پوستشان که سیاهتر بود، آنها را در «اشکذر» متمایز کرده بود. اسمهایی داشتند مثل «جاسم»، «عبدالله»، «سمیر» و…
نام خانوادگی متفاوتشان مثل «جادری» و «آلبوغبیش» و «سیلاوی» هم در مدرسه و جاهای دیگر به چشم میآمد و حضورشان کم کم تاثیراتی فرهنگی به جای گذاشت. مثلا مردم «اشکذر» یاد گرفتند که وقتی کارها را میخواهند یکی یکی و به نوبت انجام دهند، بگویند واحد واحد و توی صف مغازه و نانوایی و جاهای دیگر، کلمات عربی را برای آنها به کارببرند، مثل «خبز» به جای «نان».
بعضیهایشان خیلی خوب با مردم جوش میخوردند و در «اشکذر» ازدواج کردند و کلا ماندگار شدند. رنگ سیاه بعضیهایشان که خیلی پررنگ بود در اوایل مردم «اشکذر» را به تعجب و تماشا وا میداشت؛ ولی به تدریج برای همه عادی شد.»
چاپ نخست کتاب «گوهر» در قطع رقعی و ۳۶۶ صفحه، با شمارگان ۲ هزار ۵۰۰ نسخه توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است.
منبع خبر:دفاع پرس
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار