یادداشت:
دوگانه غیر واقعی جنگ و صلح و یا مذاکره؛ سناریویی جدید از آمریکاییها
آمریکاییها در سناریوی جدید خود علیه انقلاب اسلامی درصددند تا ضمن اختلاف بین نخبگان و مسوولان کشور، با یک عملیات روانی گسترده در کنار جنگ اقتصادی، دوگانه غیر واقعی جنگ و صلح و یا مذاکره را بین افکار عمومی جامعه ایجاد کتد.
بعد از نشست سران آمریکا و کره شمالی بیانیهای درباره محورهای کلی که توافق شده بود منتشر میشود، اما هنوز چند ساعت از انتشار آن نمیگذرد که ترامپ رییس جمهور آمریکا پشت تریبون اعلام میکتد که اگر چه با کره شمالی توافق کردیم، اما بعدها اگر احساس کنیم این توافق به نفع ما نیست آن را برهم میزنیم.
اکنون یک نمونه تجربه آشکار از قابل اعتماد بودن و یا نبودن آمریکا را جمهوری اسلامی ایران سه سال پیش بدست اورد و طی دو سال رفت و امدهای زیاد و چانه زنیهای فراوان تیم مذاکره کننده و عقب نشینی ایران از حق مسلم خود در انرژی هسته ای، توافقی با کشورهای ۵+۱ بعنوان برنامه اقدام جامع مشترک و یا همان برجام شکل گرفت.
هنوز جوهر متن توافق برجام خشک نشده بود که اوباما رییس جمهور وقت آمریکا تحریمهای جدید علیه ایران را تمدید و یا اعمال میکند و به رغم وعده و وعیدهای جان کری وزیر خارجه وقت ایالات متحده، تحریمها یکی پس از دیگری تمدید میشود و کار به جایی میرسد که از نقض روح و جسم برجام سخن به میان میآید.
بعد از اوباما، دونالد ترامپ رییس جمهور جدید آمریکا نیز در ادامه سیاستهای خصمانه خود علیه ایران از این توافق بین المللی که پشتوانه آن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را دارد را براحتی نادیده میگیرد و بصورت یکجانبه از برجام خارج میشود.
تجربه برجام و مذاکرات اخیر ترامپ با کره شمالی نشان میدهد آمریکاییها به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و باید درخصوص پیشنهاد مذاکره با آنها به دیده شک و بی اعتمادی نگریست.
آمریکا چه هدفی را از طرح پیشنهاد مذاکره دنبال میکند؟
بنظر میرسد آمریکاییها در سناریوی جدید خود در باب مداکره با ایران، افکار عمومی و نخبگان جامعه را هدف قرار داده تا در بستر یک عملیات روانی پیچیده و در کنار جنگ اقتصادی در مرحله نخست میان نخبگان و مسوولان جامعه دو دستگی و اختلاف ایجاد کند و همزمان در افکار عمومی بجای اینکه دو گانه ایستادگی و تدبیر در مقابل تبدیل شدن به سوریه و لیبی شکل بگیرد دو گانه غیر واقعی جنگ و صلح و یا مذاکره را ایجاد کند.
در سناریوی آمریکاییها علاوه بر تلاش برای ایجاد دوگانههای غیر واقعی تلاش میشود با فشارهای اقتصادی، مردم را به سمت هرج و مرج و آشوب سوق دهند و به کمک منافقین صد انقلاب برانداز، میان مردم و نظام فاصله ایجاد کنند.
در این عملیات روانی کلید واژههایی مانند؛ بن بست، فروپاشی، ازهم گسیختگی امور و غیر قابل حل بودن مشکلات اقتصادی نقش اساسی دارد که در بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بصورت پرحجم و گسترده بین مردم پمپاژ میشود.
مسوولان کشور اجازه موج سواری دشمن بر مطالبات مردم را ندهند
حال در چنین شرایطی که هدف دشمن مشخص است باید با این اهداف و سیاستهای خصمانه مقابله شود و مقابله با آن هوشیاری مسوولان اجرایی، قضایی و نمایندگان مجلس را میطلبد، هوشیاری که باید منجر به رفع مشکلات اقتصادی و خنثی سازی توطئه دشمن شود.
ضمن اینکه مردم نیزدغدغهها و مطالبات بحقی دارند که مسوولان باید با تدبیر و در زمان معقول رسیدگی و برطرف کنند و اجازه ندهند دشمن با موج سواری بر مطالبات صنفی و مردمی زمینه آشوب و اغتشاش در کشور فراهم شود و از سویی دیکر مردم باید بدانند که هرج و مرج و آشوب هیچ سودی برای کشور نخواهد داشت و نه تنها مشکلات آنها حل نمیشود بلکه با موح سواری بدخواهان و دشمنان قسم خورده بخصوص منافقین ضد انقلاب پروژه سوریه سازی شکل میگیرد.
ذکراین نکته نیز مهم است که مسوولان کشور نیز باید در این شرایط که دشمن با تمام توان به میدان آمده الزامات و شرایط مقابله با جنگ اقتصادی را در برابر دشمن فراهم کنند.
همچنین به فرموده مقام عظمای ولایت باید توجه داشته باشیم که امروز اصلیترین نیاز کشور یکصدایی و وحدت است، آن هم صدایی که با مولفه قدرت و اقتدار بعنوان مهمترین رکن مقابله در برابر هیاهوی دشمن در این جنگ اقتصادی کارآمد باشد و مسوولان دستگاههای اجرایی نیز ضمن آنکه چهرهای پر تلاش و با برنامه از خود به افکار عمومی متبادر میکنند باید به میان مردم بروند و با آنها صحبت کنند، مردم بشدت تشنه گفتار و رفتار عملی مسوولان اجرایی و قضایی کشور هستند.
به قلم پرویز نیازی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار