مشکلات بی شمار محیط زیست کشور و عدم توجه کافی مسئولان؛
کارشناسان علم آبخیزداری عمدتاً بر این باورند که اصلاح وضع آبخیزداری کشور نیازمند اصلاح مدل و نوع نگاه مردم و مسئولان به این عرصه است.
کد خبر: ۹۰۴۷۸۴۴
|
۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۳

دیدگاه مشارکتی و کل نگر درمان چالش‌ها و وضعیت موجود آبخیزداری کشور

به گزارش خبرگزاری بسیج، یک عضو هئیت علمی دانشگاه در گفتگو با خبرگزاری علم و فناوری؛ با اشاره به چالش‌های پیش روی حوزه آبخیزداری تأکید کرد که اندیشمندان علم آبخیزداری و مدیریت منابع آب دنیا تنها راه برون رفت از این چالش ها را مدیریت یکپارچه و توسعه مشارکتی حوضه های آبخیز می دانند.

محسن آرمین با تأکید بر توسعه مشارکتی حوزه آبخیز اظهار داشت: نگرش جامع به سیمای سرزمین در حال تبدیل شدن به روشی رایج بین مجامع و مدیران منابع در سراسر جهان است.

وی افزود: مشکلاتی همچون کاهش تنوع زیستی، سیل و خشکسالی های پیاپی،کاهش منابع آب شیرین و آلودگی آن‌ها، بیابان زایی و هجوم ریزگردها اغلب نتیجه فرایندهای پیچیده‌ای هستند که راه حل آن ها نیازمند نگرش سیستمی است که مفهوم اصلی در آبخیزداری نیز هست.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در دهه های اخیر پیشرفت نسبتاً خوبی در زمینه دانش علمی منابع طبیعی و آگاهی های زیست محیطی در کشور صورت گرفته است. اما هنوز مبنایی دقیق برای ایجاد چارچوبی جامع و کل نگر به منظور حفظ سلامت جامعه و توسعه پایدار اقتصادی فراهم نشده است.

آرمین با بیان این که این نوع نگاه و درک از آبخیزداری در سراسر جهان به منصه ظهور رسیده است یادآور شد: در کشور ایران نیز تفکر مدیریت یکپارچه حوضه های آبخیز و تلفیق سیاست های دولتی و راهکارهای مشارکت مردمی در حال رشد و گسترش است. هر چند در مقام عمل هنوز جایگاه واقعی آبخیزداری تبیین و روشن نشده است.

وی با اشاره به این که اقدامات صورت گرفته را می توان مثبت و در راستای مدیریت جامع و یکپارچه حوزه های آبخیز قلمداد کرد ابراز داشت:  مدیریت جامع محلی برای اعمال برنامه ها و راهکارهای جمعی و جامعه محور است لذا برای تضمین موفقیت چنین برنامه هایی منافع مردم و آبخیزنشینان باید به درستی شناخته شده و مورد توجه قرار گیرند. امروزه مشارکت مردمی به تدریج جایگاه خود را در بین سازمانها و ارگان های دولتی مسئول در کلیه زمینه ها به دست می آورد.

آبخیزداری مشارکتی چیست و چه اهمیتی دارد؟

آرمین تأکید کرد: رویکرد مشارکتی از پایین به بالا مورد توجه سازمان‌های مردم نهاد، در تحریک خانواده ها برای دعوت به حفاظت آب و خاک، از رویکردهای از بالا به پایین با محوریت دولت مؤثرتر است.

وی بیان کرد: مدیریت بهینه منابع آب و خاک در حوزه های آبخیز در راستای حفظ یکپارچگی اکولوژیکی  همیشه به عنوان یک بحث جدی و چالش برانگیز بین جوامع مدنی، بخش خصوصی و دولت مطرح بوده است. استفاده پایدار از منابع طبیعی و پتانسیل های آن نیازمند دستیابی به موفقیت بلند مدت اقتصادی بدون اختلال در کلیت اکولوژیکی محیط زیست است.

این کارشناس حوزه آبخیزداری درک واقعی و درست از آبخیزداری و مدیریت حوزه های آبخیز را در گرو شناخت ذینفعان متعدد در داخل حوضه ها دانست و گفت: این امر متضمن ترکیب اجرایی سیاست های دولتی بالا به پایین و  فرایندهای مشارکت مردمی  پایین به بالا است.

وی افزود: درک تفاوت دیدگاه ها و نقاط مطلوب هر یک از این بخش ها می تواند به عنوان یک فرصت مناسب برای شروع بحث ها و نشست های جدی برای مدیریت منابع و نیز شناخت نقاط تفرق و مورد چالش در خصوص نحوه و میزان دسترسی به منابع طبیعی موجود در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی  بدل گردد.

وی ابراز داشت: راهکارهای مشارکتی در برنامه ریزی، طراحی، اجرا و ارزیابی پروژه های مختلف به عنوان راهکارهایی مطمئن و کارآمد به کار گرفته می شوند.

 

رویکرد مشارکتی در آبخیزداری؛ انواع، نیازها و زمینه‌ها

آرمین با اشاره به اشکال متنوع مشارکت افزود:آنچه که در بین تمامی اشکال مشارکت از قبیل مشارکت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی، فرهنگی و غیره به عنوان وجه مشترک مطرح است، علاوه بر هدفمندی و همگرایی فعالیت ها، وجود نوعی آگاهی و شناخت نسبت به رویکردهای مشارکتی و موضوع مورد مشارکت است.

وی در تشریح نیازهای زمینه ای رویکرد مشارکتی گفت: اتخاذ و پذیرش این رویکرد در برنامه های توسعه کشور نیازمند این است که اطلاعات علمی گسترده ای برای تعیین ابزارهای هماهنگی فرابخشی به منظور شناسایی مشکلات و تعیین راهکارهای مناسب در اختیار مدیران درگیر در مدیریت پایدار حوزه های آبخیز قرار داده شود.

این کارشناس با اشاره به این که عموم مردم درگیر در تصمیم گیری آبخیز،  نیاز دارند که اطلاعات پیچیده برای آن ها به شکل ساده تری ارائه شود، خاطرنشان کرد: تعادل بین اهداف اقتصادی و زیست محیطی و توجه به تمام فعل و انفعال های حوضه آبخیز معیار مهمی در آبخیزداری است و این تعادل در مراحل مختلف توسعه کشور ضروری است.

آرمین به اهمیت رویکرد تعادل در حوضه آبخیزداری اشاره و تأکید کرد:کمبود شدیدی راجع به اطلاعات جامع و در دسترس برای ارزیابی سریع مشکلات حوزه آبخیز در این ایران احساس می شود.

 

انحصار دولت در آبخیزداری؛ چیزی که باید شکسته شود

وی یادآور شد: تا امروز اغلب سرمایه گذاری های عمومی در ایران توسط سازمان های دولتی به شکل یک رویکرد چند بخشی و بدون هماهنگی های بین بخشی اجرا شده است.

اکنون نیاز است که برنامه های توسعه ای تحت یک چتر مدیریتی و مالی واحد با ایجاد یک واحد مجزا که توسط مدیر پروژه مدیریت شوند، قرار داده شود سپس این رویکرد به وسیله مکانیسم های مختلفی در سیاستگذاری های بعدی اصلاح و بهینه شود.

انحصار وزارت خانه های دولتی در اجرای برنامه ها با سازماندهی سازمان های مردم نهاد و هر مؤسسه یا سازمان ثبتی برای اجرای پروژه های حوضه آبخیز باید از بین برود.

آرمین ادامه داد: در این حالت انتقال سرمایه گذاری های دولت به واحدهای اصلی توسعه مجزا صورت می گیرد و این سرمایه به وسیله مدیران بخش های اجرایی دنبال می شود تا اینکه به فعالیت های غیر توسعه ای تبدیل نشود.

وی افزود: در این رویکرد فعالیت های مرتبط با غیر متمرکز سازی در سطح بخش باید صورت گیرد. تصویب بنگاه ها و مؤسسات در سطح حوضه آبخیز و غیر متمرکز سازی فرایندهای تصمیم گیری جوامع روستایی مشارکت فعال ذینفعان را تضمین می کند.

 

مؤلفه‌های اساسی فرایند مشارکتی در آبخیزداری

این عضو هئیت علمی یکی از مولفه های فرایند مشارکتی را مامور اجرایی پروژه بیان کرد و ابراز داشت: انتخاب سازمانی برای اجرای برنامه های آبخیزداری و مدیریت در سطح بخش یابد تصویب شود.

وی تصریح کرد: هر نماینده اجرایی پروژه با ۱۰ تا ۱۲ حوضه آبخیز سرو کار دارد که مساحت هر کدام حدود ۵۰۰ هکتار است و در هر کدام یک تیم توسعه حوضه آبخیز  با اهداف چند منظوره مستقر می شوند.

آرمین شفافیت و فعالیت های شروع طرح (فعالیت های اعتمادسازی) را از دیگر مؤلفه های فراینده مشارکتی برشمرد و افزود: حدود ۳ درصد از بودجه برای فعالیت های شروع در حوضه آبخیز کنار گذاشته می شود که اغلب مردم از این مسئله استقبال می کنند.

وی خاطر نشان کرد: این فعالیت ها می تواند پاکسازی و کلرزدایی منبع آب یک جامعه، نصب یک پمپ دستی برای آب آشامیدنی یا تعمیر یک سازه مذهبی باشد که با برجسته کردن ریسمان های اجتماعی مؤثرتر، برای پروژه اعتبار ایجاد خواهد نمود.

این کارشناس یکی دیگر از مؤلفه های فرایند مشارکتی را سهم جامعه عنوان کرد و گفت: ایده ایجاد یک فرایند اندیشیدن در ذهن مشارکت کنندگان راجع به ارزیابی فعالیت ها ضد و نقیض است زیرا که سرمایه هایشان نیز در این فعالیت ها وارد شده است. سهیم شدن در هزینه های انجام یک فعالیت تلقین احساس تعلق پذیری و پایداری فرایند توسعه است. این سهم ها در آینده یک سرمایه اصلی برای انجمن حوضه آبخیز ایجاد می نماید.

وی خاطر نشان کرد: از آنجایی که مشارکت مردم در اجرای یک فعالیت به منزله پرداخت مالیات به دولت نیست بلکه یک سرمایه رفاه اجتماعی است، به طور کلی درصد سهم ها خیلی بیشتر از حداقل مقرر شده (مصوب شده) است و این میزان بسته به نوع فعالیت خیلی متغیر است.

وی تأکید کرد:سهیم شدن جامعه همچنین استفاده از مهارت های صنعتگران و مصالح (ماسه، سنگ، نیروی کار و غیره) محلی موجود به عنوان سهم های جامعه را ترویج می کند.

این عضو هئیت علمی در پایان تعارض ها را یکی دیگر از مؤلفه های فرایند مشارکتی عنوان کرد و گفت: این تعارضات شامل تعارض در سطح ملی، استانی، بخشی، تعارض در سطح حوضه آبخیز و روستا، سازمان های دولتی و غیر دولتی و در سراب و پایاب حوضه آبخیز است.

ارسال نظرات