به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمانشاه، با آغاز جنگ تکفیری های داعش علیه مردم و دولت های عراق و سوریه و حضورشان در نزدیکی مرزهای کشورمان، این گروهک تروریستی عملا زنگ خطری برای جمهوری اسلامی ایران بود.
آن روزها تکفیری های داعش با حمایت آمریکا و اسرائیل دنبال آن بودند که به مرزهای ایران نیز تجاوز کنند اما شیرمردان ایران و مدافعان حرم اجازه نزدیک شدن به مرزهای کشورمان را به این جنایتکاران ندادند.
مدافعان حرم داوطلبانه پای در میدان نهادند و از حریم مرزهای ایران دفاع کردند، آنان از جان خود گذشتند تا چشم طمع حرامی های داعش بخشکد و دستان پلیدشان از آب و خاک این سرزمین دور بماند.
شهید اکبر ملکشاهی یکی از این شیرمردان حاضر در جبهه مقاومت و جنگ با تکفیری ها بود که جانش را داد تا اسلام حفظ شود و دشمن ملعون فکر تجاوز به این سرزمین را با خود به گور ببرد.
حال پس از گذشته حدود 2 سال و نیم از شهادتش، مادر این شهید والامقام در گفت و گویی، از خصوصیات فرزندش می گوید، فرزندی که به برادران شهیدش پیوست.
** کمک های پنهانی شهید به اسم مادر
خانم 'صغرا حسامی' مادر شهید اکبر ملکشاهی در ابتدای این گفت و گو از خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش صحبت کرد، او کمک به مسجد و نیازمندان را از مهمترین خصیصه های شهید عنوان می کند، کمکی که شهید به اسم او انجام داده است.
وی ادامه داد: اکبر اهل نماز و مسجد بود و اکثر نمازهای روزانه خود را به جماعت و در مسجد اقامه می کرد، او همچنین کمک به عمران و آبادانی مسجد و نیازمندان را جزو وظایف خود می دانست و راضی نبود کسی متوجه شود او این کمک را انجام داده است.
خانم حسامی اضافه می کند: یک روز که مسجد رفته بودم خانم های آن جا از من به خاطر اهدای 2 عدد سکه بهار آزادی برای کمک به مسجد قدردانی کردند اما زمانی که من از این کمک اظهار بی اطلاعی کردم و بیشتر پرس و جو کردم متوجه شدم اکبر آن کمک را به اسم من انجام داده بود.
مادر شهید ملکشاهی یادآوری کرد: احترام به پدر و مادر سرلوحه کار او بود و من هرگز ندیدم در زندگی یکبار جلوی ما راه برود و یا صدایش را از ما بلندتر کند. اکبر با همه فامیل با احترام رفتار می کرد و همین باعث شده بود که همه او را دوست داشته باشند.
از فرزندان این مادر می پرسم، این سوُال من کافی بود تا مادر رنج کشیده به یاد سه فرزند شهیدش بیفتد، فرزندانی که سند عزت و افتخار ابدی را برای مادر امضا کردند.
خانم حسامی می گوید: من چهار فرزند داشتم که سه نفرشان را در راه اسلام و قرآن دادم و تنها یک فرزند دیگر برایم باقی مانده است، یزدان، حسن و اکبر سه فرزند شهیدم هستند که امیدوارم مرا روز قیامت مقابل خداوند شفاعت کنند.
مادران شهیدان ملکشاهی ادامه می دهد: یزدان در زمان جنگ و در پادگان ابوذر به شهادت رسید، اکبر هم که در سوریه و در نبرد با تروریست های داعش شهید شد و حسن هم که جانباز دوران دفاع مقدس بود بعد از سال ها دست و پنجه نرم کردن با بیماری که حاصل شیمیایی شدنش بود حدود یک سال بعد از اکبر آسمانی شد و به همرزمان شهیدش پیوست.
دوباره به سراغ شهید اکبر می روم و از مادرش می خواهم در مورد روزهایی که قصد عزیمت به سوریه داشت برایم صحبت کند که پاسخ داد: اکبر همیشه آرزوی شهادت داشت و زمانی که بحث اعزام به سوریه پیش آمد، پسر شهید دیگرم یزدان را مثال می زد و می گفت خوشا به حال او که با شهادت از دنیا رفت.
وی ادامه داد: ابتدا خیلی سعی کردم جلوی رفتنش را بگیرم، مادر بودم و بی قرار فرزند، اکبرم در جنگ مجروح شده بود ولی آنقدر از شوق رفتن برایم گفت تا دلم آرام گرفت و به رفتنش رضا دادم، رفتنی که می دانستم ممکن است بازگشتی در آن نباشد.
مادر شهید ملکشاهی یادآوری کرد: اکبر برای شهادت بی قراری می کرد ولی در عین حال دلواپس من نیز بود اما همیشه مرا به خواندن قرآن توصیه و سفارش می کرد، سفارشی که بعد از شهادتش هر وقت انجام می دهم، دلم آرام می گیرد.
خانم حسامی در پایان از مردم قدرشناس کرمانشاه به خاطر حضور پرشور در مراسم تشییع پیکر فرزند شهیدش اکبر ملکشاهی نیز صمیمانه قدردانی کرد.
شهید اکبر ملکشاهی آذرماه سال 1394 در سوریه و در درگیری با گروهک تکفیری - تروریستی داعش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
استان کرمانشاه در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) 15 شهید را تقدیم اسلام کرده است.
این استان با 2 میلیون نفر جمعیت دارای بیشاز 9 هزار و 800 شهید است.
