خبرهای داغ:
محمد یزدانی سقای روز عاشورا هنگام آبرسانی به رزمندگان گروه فداییان اسلام، با گلوله مستقیم تانک به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۹۰۵۹۴۱۲
|
۲۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۴

به گزارش خبرگزاری بسیج، در هر یک از عکس‌های دوران دفاع مقدس خاطره‌ای نهفته است. گاهی عکس‌ها خنده‌های رزمندگان پس از پیروزی و گاهی دیگر عزاداری بر بالین یک شهید را ثبت می‌کرد. این بار سراغ عکسی رفتیم که در ظهر عاشورای سال 59 به ثبت رسیده است. در این عکس 78 تن از رزمندگان با امامت شهید مجتبی هاشمی به صف نماز جماعت ایستاده و در مقابلشان تابوت یک شهید است. تابوت متعلق به شهید «محمد یزدانی» است.

سردار قاسم صادقی در گفت‌وگو با خبرنگار ما در شرح این عکس اظهار داشت: «محمد روزهای نخست جنگ مسئولیت یادداشت آمار شهدا در گروه فداییان اسلام را به عهده داشت. در روز تاسوعا مصادف با 27 آذر ماه 59 من از خط به عقب برگشتم و به وی گفتم که چند تن از رزمندگان به چه نحوی شهید شدند. محمد پس از شنیدن سخنانم به فکر فرو رفت. ساعتی بعد نزد فرمانده گروه رفت و اجازه خواست تا به خط مقدم برود. فرمانده پاسخی نداد و به او گفت که به میان عزاداران حسینی برود. آن شب محمد حال عجیبی داشت. صبح روز بعد نزد فرمانده بازگشت و گفت که در خواب صدایی را شنیده است که از او خواست تا سقا شوم.

سقای رزمندگان ظهر عاشورا بهشتی شد

سرانجام محمد با دیگر نیروهای فداییان اسلام راهی دشتی روبروی روستای سادات شد. فاصله ما با دشمن حدود 200 تا 300 متر بود. دشمن به سمت ما آتش می‌ریخت و ما به سختی مقابله می‌کردیم. هوا هم به شدت گرم بود. محمد یزدانی در آنجا با یک دبه 20 لیتری، آب به رزمندگان می‌رساند. در همین حین یک توپ تانک مستقیم به وی اصابت کرد. تکه تکه پیکرش را 400 متر جلوتر جمع کردیم. باقی مانده پیکر را در یک پتو پیچیدیم. نزدیک اذان ظهر بود. یکی از رزمندگان اذان گفت. شهید هاشمی گفت که زمان مناسبی برای اقامه نماز جماعت است. پیکر را مقابلمان گذاشتیم و به امامت شهید هاشمی نماز ظهر عاشورا را خواندیم. در زمانی که ما نماز می‌خواندیم، گلوله‌ای به سمت ما شلیک نشد.

عصر همان روز تعدادی از نیروهای بعثی به سمت ما آمدند. آن‌ها عرق‌گیرهایشان را به نشانه تسلیم بالا گرفته بودند. در بازجویی اولیه از آنها پرسیدیم که چرا پناهنده شده‌اند؟ پاسخ دادند که پیش از آغاز جنگ صدام به ما گفت که ایرانی‌ها آتش پرست و کافر هستند. وقتی شما را دیدیم که به صف نماز جماعت ایستادید، متوجه اشتباهمان شدیم. به همین خاطر به سمت‌تان آمدیم.

چند سال پیش پدر و مادر شهید یزدانی به یادمان دشت ذوالفقاری آمدند. در آنجا از آن‌ها خواستم کمی از محمد برایمان بگویند. مادر شهید گفت که محمد متولد 1338 بود. از سن 14 سالگی به بعد هرگز پشتش را به من و پدرش نکرد. زمانی که می‌خواست از در خارج شود، رو به عقب قدم برمی‌داشت. شهادت لیاقت محمد بود.

ارسال نظرات
پر بیننده ها