شهيد ابراهیم عشريه از نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اواخر سال 94 به منظور دفاع از حرم حضرت زينب(س) رهسپار سوريه شد. وي 25 فروردين ماه امسال در منطقه جنوب حلب مجروح و سپس مفقودالاثر  شد. با گذشت 54 روز خبر شهادت وي رسما تائيد و به عنوان شهيد جاويدالاثر نام گرفت. از وي سه فرزند دختر به نام هاي زهرا، زينب و فاطمه معصومه به يادگار مانده است.
کد خبر: ۹۰۶۱۱۳۳
|
۰۲ مهر ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۷

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمان،  به نقل از شهید خبر (شهید نیوز) ، مجالس اهل بيت عليهم السلام را جدي بگيريد و توشه آخرت خود را از اين مجالس به

ويژه مجالس سوگواري حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام فراهم آوريد.

آنچه در پي مي خوانيد فرازهايي از وصيت نامه اين شهيد جاويدالاثر است؛

فرزندان عزيزم زهرا خانم، زينب جان و معصومه شيرين زبان:

عزيزانم! پدرتان تمام تلاش خود را به عمل آورد تا نمونه يك پدر خوب باشد. اما به خوبي مي داند كه نتوانست به هدف خود نايل آيد. بدانيد هميشه شما را دوست داشت و عاشقتان بود. به شما وصيت مي كنم جز در راه دين مبين اسلام و ولايت (در قول و فعل) قدم مگذاريد و خود را ارزان مفروشيد و آيه شريفه 22 سوره مباركه ابراهيم (وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ) را همواره مدنظر داشته باشيد. قرآن را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد (چرا كه قرآن هديه ي خداوند سبحان به ما و كتاب قانون زندگي ماست و تامين كننده  سعادت دنيا و آخرتمان) و شهادت در راه خدا را آرزويتان.

مجالس اهل بيت عليهم السلام را جدي بگيريد (چه ميلادهاي نوراني و چه شهادت ها) و توشه آخرت خود را از اين مجالس به ويژه مجالس سوگواري حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام و شهداي كربلا و اسارت عمه سادات خانم زينب سلام الله عليها فراهم آوريد و بدانيد كه بهشت حقيقي را مي توانيد در همين مجالس جست و جو كنيد.

حسين گونه و زينب وار زندگي كنيد و با همين حال به ديدار خدايتان برويد. ذكر و ياد مولايمان حضرت بقيه الله ارواحنا فداه را هرگز فراموش نكنيد و توسل به مادر سادات خانم زهراي اطهر را كار هر روزتان قرار دهيد. نيكي به مادرتان را فراموش نكنيد. او براي استحكام خانواده و تربيت شما خون دل ها خورد و استقامت ها كرد.

پدر و مادر عزيزم:

خوب مي دانم در راه رشد و تعالي اين فرزند ناخلف خود هيچ كوتاهي نكرديد و تمام تلاش خود را به كار بستيد و از اين بابت از شما تشكر مي كنم. از خداوند سبحان تقاضا دارم شما را با صالحان محشور گرداند. بدانيد از زماني كه احساس كردم در راه حفظ بنياد خانواده و تربيت فرزندان از هيچ كوششي دريغ نداريد و از طرفي نيز شلاق زمانه و رنج هاي روزگار كارتان را سخت تر كرده است، تمام تلاش خويش را به كار بستم تا باري از دوش خانواده بردارم نه اينكه خود باري سنگين بر دوش شما باشم. نمي دانم چقدر توانستم در اين امر موفق باشم. پدر و مادر عزيزم اگر كوتاهي در انجام وظايف داشتم كه مي دانم داشتم مرا ببخشيد و از تقصيراتم بگذريد، در همه حال به دعاي خير شما محتاجم خواهشمندم از اين فرزند نابكار دريغ مداريد. همچنان در راه قرآن و اهل بيت عليهم السلام به پيش برويد تا عاقبت به خير باشيد.

به همه كساني كه از طريق نوشتار صدايم را مي شنوند وصيت مي كنم حول محور قرآن، نبوت و ولايت، اتحاد خود را حفظ نمايند تا نگذارند دشمن زبون با استفاده از منافقين داخلي (همان ها كه از همان ابتدا به دنبال خزيدن در آغوش استكبار بودند و فتنه 88 را به وجود آورند و به وجود آورنده فتنه هاي آينده نيز خواهند بود) فكر تعدي به ايران اسلامي را به خود راه دهد.

پس از شهادتم مرا با كفني كه از عتبات عاليات خريده ام كفن كنيد (به احتمال زياد خمس آن را داده ام ولي محض احتياط بازهم پرداخت شود) هميشه دوست داشتم زير پاي شهداي شهرستان نكا دفن شوم، اگر پدر و مادرم و همسرم مخالفتي ندارند و آن ها را به رنج و تعب نمي اندازد، مرا در آنجا دفن كنيد.

خدايا اين ناچيز درگاهت دوستت دارد و عاشقانه تو را مي پرستد. اگر علقه اي به دنيا و زن و فرزند دارد فقط به خاطر توست و تو را و محبت تو را در آن ها مي بيند. تو خود بهتر از هركس ديگري مي شناسي ام، در اعماق وجودم با تمام خطاهايم تو را مي خواهم و تو را دوست دارم و ديگر هيچ.

 

مشتاقانه در آرزوي وصالت هستم. تلخي حضور در دنيا را با اميد به شيريني وصلت برايم قابل تحمل مي كند. منتظرم تا نظر مباركت بر افتد كه اين حقير را از اين زندان برهاني و به سراي ملكوتم ببري و در جوارت بارم دهي.

نمي گويم خالصانه فقط و فقط به عشق تو زيستم اما تلاشم اين بود تا اينگونه باشم و در تمام اعمالم رضايت تو را مدنظر داشته باشم، اما در بسياري از موارد هواي نفش بر من غالب بشد و از اين بابت عذر مي‌خواهم.

خداي مهربانم به كمكت نيازمندم خوب مي داني كه دشمن قوي هست و قدر و براي مبارزه با او به همراهي تو نياز دارم، پس كمك كن و مگذار خود را در اعمالم شريك كند و اخلاص را از من بربايد به تو توكل مي كنم و تو را بهترين ياور مي دانم. خدايا كمي عقل و كوچكي مرا مبين بزرگواري عظمت و عفو و گذشت خويش را ببين. خدايا همه مي گويند رفيق بي كلك مادر ولي اين حقير مسكين مي گويد رفيق بي كلك خدا. مولايم همواره تو را رفيق خويش دانستم و مهربان تر از مادر، گرچه بي وفايي هم كردم ولي از تو مي خواهم بر اين بنده حقيرت به نظر عفو بنگري و او را ببخشي و او را با آقايش محمد صلي الله عليه و آله و سلم و خانم زهرا سلام الله عليها، مولايش علي عليه السلام و فرندان طاهرش عليهم السلام محشور گرداني. سرورم بقيه الله الاعظم را سلامت بداري و در فرجش تعجيل بفرمايي.

مولايم به كمتر از شهادت راضي نمي شوم. تو به خدايي خود نگاه كن نه به بيچارگي اين مسكين پس به حق حسين شهيد دعايم را مستجاب فرما به حق زهراي شهيده خواسته ام برآورده كن.

ارسال نظرات