یک مشاوره خانواده گفت: ما با بچه هايمان شبيه ملكه ها و ستاره هاى هاليوودى رفتار ميكنيم، از بدو تولد دوربين به دست هر حركتش را ثبت ميكنيم، همان حركت ها و رفتارهايى كه قرنهاست نسل بشر انجام داده و رشد طبيعى يك انسان است حالا همگى شده اند رفتارهاى حيرت انگيزى كه شايسته تقدير و ديده شدن هست.
کد خبر: ۹۰۸۴۸۸۲
|
۱۳ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۲

به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ دکتر ملک زاده کارشناس ارشد تربیت کودکان و مشاوره خانواده در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری بسیج با اشاره به اهمیت برخورد والدین با کودکان و لزوم آموزش های صحیح در این مورد گفت: آموزش خانواده به خصوص مادران، در مورد رفتار با فرزند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا که پایه ي شخصیت کودك توسط مادر بنا می شود.

وی در این رابطه افزود: منظور ما از آموزش والدین، ایجاد معرفت والدینی و به عبارت دیگر بالابردن شناخت والدین از مراحل رشد کودك و چگونگی رفتار با او است. معرفت یا شناخت شامل آگاهی و دانایی است. آگاهی به چرایی ها می پردازد و بینش است؛ دانایی به چگونگی می پردازد و روش است.

وی با اشاره به دلایل برخوردهای رفتارهای گوناگون ما در برخورد با کودکان ادامه داد: سعی ما بر این است که بیشتر به چرایی هاي زندگی توجه کنیم چون درمورد چگونگی ها و روش ها و تکنیک ها بسیار صحبت شده. به قول مرحوم شریعتی «صدبار می گوییم چگونه ولی یک بار نمی پرسیم چرا؟».

این مشاوره خانواده و کودکان اظهار داشت: اگر نگاه ما باز شود و نگاه کلی نگر پیدا کنیم و به چرایی ها توجه کنیم، چگونگی ها خودشان براي ما آشکار خواهند شد. اگر ما بدانیم که چرا باید با فرزندمان بازي کنیم، دیگر لازم نیست که حتماً کلاس برویم تا بازي یاد بگیریم بلکه خودمان بازي اختراع می کنیم. به همین دلیل پرداختن به کسب آگاهی بسیار مهم است.

وی با توضیح دلایل تصریح کرد: ما سه نوع «چرا» داریم: چراي اتهام، چراي مظلومیت و شکایت، چراي ابهام. چراي اتهام وقتی است که دلیل روشن است اما دنبال مقصر می گردیم و یا می خواهیم متهم کنیم. چراي مظلومیت و شکایت زمانی است که دائم می گوییم چرا من!؟... باید! و چراي ابهام که منظور درس ما است، چرایی هرکار را می پرسد، چرا من باید بچه دار شوم؟ چرا باید این کار را کنم؟ و غیره. پاسخ به چراي ابهام شروع نگاه راهبردي است. ما باید براي کودکانمان برنامه، چشم انداز و هدف هاي مشخص داشته باشیم. باید بدانیم که 20 سال دیگر می خواهیم فرزند ما در چه وضعیتی باشد.

این فعال اجتماعی خاطر نشان کرد: زمانی که نگاه راهبردي داشته باشیم و چرایی کارها و برنامه هاي خود را بدانیم دیگر ملول و بی حوصله نمی شویم. خستگی جسمی طبیعی است و همیشه به آن دچار می شویم که با یک استراحت و خواب و تغذیه برطرف می شود ولی با داشتن راهبرد مبتلا به ملال و حوصله سررفتن و پوچی نمی شویم. چون می دانم این کاري که امروز انجام می دهم بیست سال دیگر نتیجه اش را خواهم گرفت. و این فقط با نگاه عمیق و کلی نگر و نگاه به افق حاصل می شود.

کارشناس ارشد کودکان ادامه داد: حال چرا سنین زیر سه سال این قدر مهم است؟ زیر سه سال را ما نوزادي و نوپایی می گوییم و کودکی را بعد از سه سالگی می دانیم که دوران نوزادي و حتی جنینی و حتی قبل از آن در رویکرد کودك متعادل از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. چون انسان از جمله پستاندارانی است که نوزادش بخشی از تکاملش را خارج از رحم مادر می گذراند. به همین دلیل شرایط رشد او بسیار مهم است. و والدین به خصوص مادر باید مراحل رشد کودك را بشناسد و بداند که در هر مرحله با فرزند خود چه کار باید کند. نوزادي، نوپایی، کودکی، نونهالی و نوجوانی همگی مراحل رشد انسان هستند که ما به جاي این که از آن ها بترسیم باید با آن ها آشنا شویم.

دکتر ملک زاده تصریح کرد: کودکانی که با دیگر بچه‌ها بازی می‌کنند، هویت خود را بهتر کشف می‌کنند. آن‌ها از طریق بازی کردن نقش‌های متنوع بزرگسالان، مقررات اجتماعی و معیارهایی که رفتار بازیگر را تنظیم می‌کند، می‌آموزند،بازیگر باید یاد بگیرد که به قواعد بازی، حتی زمانی که انگیزه‌های آنی او را به سوی یک رفتار کاملا متفاوت سوق می‌دهد، پایبند باشد.

وی خاطر نشان کرد: عموماً كودكان، لجبازى را از بزرگترها و یا همسالان خود مى آموزند. شخصى كه با همسرخود لجبازى مى كند، نبايد از فرزندش گله مند باشد.

مشاور کودکان و خانواده بیان داشت: اولین قصه هایی که هر کودک می شنود، تاثیر عمیقی در اخلاق و ارزشهای او در آینده دارد! پس بهتر است این قصه ها را با دقت زیاد برایش انتخاب کنیم.

وی افزود: باید به کودک روش انجام کارها را یاد داد و بعد از او خواست آنها را انجام دهد. وقتی والدین به فرزندشان کاری را آموزش دادند، دیگر نباید خودشان آن را انجام دهند. باید کودک را تشویق کرد خودش انجام آن را بر عهده بگیرد. اوایل نباید توقع زیادی از کودک داشت.

خانم دکتر ملک زاده با اشاره به نفوذ فرهنگ غرب در تربیت کودکان گفت: كافى است نگاهى به عكس پروفايلها و صفحات مجازى كنيم؛ سارينا خنديد، سارينا غذا خورد، سارينا خوابيد، سارينا جيش كرد، سارينا گفت مامان، و سارينا و ساريناها... ما با بچه هايمان شبيه ملكه ها و ستاره هاى هاليوودى رفتار ميكنيم، از بدو تولد دوربين به دست هر حركتش را ثبت ميكنيم، همان حركت ها و رفتارهايى كه قرنهاست نسل بشر انجام داده و رشد طبيعى يك انسان است حالا همگى شده اند رفتارهاى حيرت انگيزى كه شايسته تقدير و ديده شدن هست.. ما ميخواستيم والدين خوبى باشيم... پس تمام هم و غممان شد كشف بهترينها... بهترين مدرسه، معلم، تغذيه، كلاسهاى فوق العاده ى به درد نخور... که تمام این رفتارها غلط و در تضاد با فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی است که در روزهای آینده و گفتگوهای آینده این موضوع را بیشتر موشکافی خواهیم کرد.

ارسال نظرات