ایشان ازنظر علمی و فقهی ولایت ولی فقیه را پذیرفته و همچون انسانی متواضع و بی ادعا هم در زمان امام(ره) و هم در زمان رهبری آیت الله العظمی خامنه ای تبعیت از ولی امر و رهبری را واجب می دانست. ایشان به دلیل اینکه تربیت یافته خاص محضر حضرت امام(ره) بود، از نظرعلمی و فقهی به مراتب بالایی رسیده و بسیاری از ویژگی ها و سجایای اخلاقی امام(ره) را سرمشق خود کرده بود. عمل کردن از روی وظیفه و تکلیف بدون توجه به امیال نفسانی خصیصه ای بود که ایشان از امام راحل (ره) فرا گرفته بود لذا بدون در نظر گرفتن جایگاه و شأن والای فقهی و علمی خود، بر اساس احساس تکلیف در بین عامه مردم بویژه جوانان حاضر شده و از برکات وجودی و علمش دیگران را متنعم می ساخت. همان عاملی که باعث شده بود امام (ره) در آن مرتبه در دل پیروجوان جا بازکند، ایشان نیز در مرتبه خودش در بین آحاد مردم به خصوص جوانان جای باز کرده و اثر گذاری بسیار بالایی برای مردم و اطرافیان داشتند. آیت الله تهرانی اعتقاد راسخ و استواری به ولایت فقیه داشته و تبعیت از ولی فقیه را طبق نظر کارشناسی بر خود واجب می دانست.
کد خبر: ۹۰۹۷۲۸۱
|
۱۵ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۶
 
 

به گزارش سرویس بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت خبرگزاری بسیج، به نقل از رجانیوز: بیش از شش سال است که دهه دوم دی ماه یاداور ایامی است که تهران استاد اخلاق خود را از دست داد. مرجع تقلید و استاد اخلاقی که در میان همه اقشار مردم از حوزویان و طلاب تا بازاریان و کسبه همه او را اهل تواضع و فروتنی می دانستند و به درس اخلاق های بی نظیر او در مسجد امام خمینی (ره) بازار عادت کرده بودند. ۱۲ دی ماه سال ۹۱ شاگردان و ارادتمندان او تا اهالی بازار تهران همه خود را در غم از دست دادن یک استاد اخلاق عظیم الشان و اتفاقا پدری دلسوز و مهربان عزادار یافتند. حالا پس از گذشت شش سال از آن روز به احیاء یاد و خاطره آن مرد الهی پرداخته و به بازخوانی برخی از ویژگی های آن علم مجاهد می پردازیم: 

 

آیت‌الله تهرانی در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی به دنیا آمد. پدر ایشان مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالعلی تهرانی یکی از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود. حضرت آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی تحصیل علوم دینی را از دوران کودکی آغاز کرد. وی در امر تحصیل علوم جدیت فوق‌العاده‌ای داشت که این خصیصه بزرگ تا پایان عمر همراه او بود. ایشان برای مدت ۴ سال به مشهد مقدس مهاجرت کرد و در آنجا به فراگیری علوم دینی نزد اساتید بزرگی چون ادیب نیشابوری پرداخت.

 

سپس به قم مهاجرت کرد تا در حوزه نوپای آن دیار ادامه تحصیل دهد. ایشان در سنین نوجوانی به محضر علمی بزرگانی چون امام خمینی(ره) مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی، آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی و مرحوم علامه طباطبائی راه یافت.

 

پشتکار و نبوغ آیت‌الله مجتبی تهرانی باعث شد تا ایشان در سنین جوانی به درجه اجتهاد رسیده و توانستند از نزدیکان و خصیصین امام خمینی(ره) شوند. مقبولیت علمی ایشان نزد امام خمینی(ره) به جایی رسید که حضرت امام به ایشان اجازه داد تا نوشته‌ها و تقریرات درس بیعشان را جمع‌آوری و به صورت یک اثر مستقل منتشر کنند.

 

پس از رحلت آیت‌الله بروجردی که امر خطیر مرجعیت متوجه حضرت امام خمینی(ره) شد ایشان حاج‌آقا تهرانی را مأمور جمع‌آوری فتاوا و تنظیم اولین نسخه رساله خویش کردند. تمام این اتفاقات زمانی به وقوع پیوست که از عمر آقا مجتبی تهرانی فقط ۲۵ سال گذشته بود.

 

سه سال بعد از اینکه امام (ره) به نجف تبعید شدند آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی به ایشان پیوستند تا از محضر استاد و هم‌جواری با مزار علی ابن ابیطالب(ع) بی‌نصیب نمانند. اما این معیت زیاد طول نکشید و ایشان به امر حضرت امام(ره) در سال ۱۳۴۹ به تهران آمدند و از زمانی که به تهران آمدند با برگزاری کلاس‌های اخلاق و دروس مختلف هیچ‌گاه فعالیت فرهنگی دینی خود را تعطیل نکردند تا به ملکوت اعلا پیوستند.

 

مهم ترین ویژگی های مکتب اخلاقی حاج آقا مجتبی تهرانی 

 

مردمی بودن

 بسیاری از روحانیون و علما در زمره مردم هستند، اما آنچه که در زندگی ایشان و در مراسم تشییع جنازه عظیم و مجالس نکوداشت این عالم وارسته مشاهده کردیم، پیوند عمیق ایشان با مردم بود. زندگی زاهدانه، شهرت گریزی، حضور در متن مردم و پرهیز از مسائل حاشیه ای که برخی بیوت را در بر می گیرد را باید از بارزترین جلوه های مردمی بودن استاد برشمرد.

 

 کادر سازی

 استاد از آغاز پیروزی انقلاب به رغم مسئولیت های مختلفی که به ایشان ارجاع می گردید، با اشراف به مسئله تربیت نسلی از جوانان که مدیران کشور خواهند بود، تربیت دینی جوانان و کادر سازی برای اداره نظام اسلامی را بر همه امور ترجیح دادند. بسیاری از مدیران شایسته، خدوم، پاک دامن و کارآمد نظام در کشور، در حلقه شاگردان و وامدار این رویکرد استاد هستند. حلقه درس اخلاق چهارشنبه های استاد یک کارگاه بزرگ آموزشی - اخلاقی بود که نظیری نداشت.او خود معلم و اسوه اخلاق عملی بود. به آنچه از معارف قرآن و اهل بیت(ع) بیان می کرد، اعتقاد و باور داشت و خود را اولین مخاطب آن می دانست.

 

پرچم دار مبارزه با التقاط

استاد پرچم دار روشنگری و مبارزه با التقاط بود. التقاط فکری و سیاسی که در ادوار مختلف دولت ها و آمد و شد جریانات سیاسی با آن مواجه بوده و هستیم. برای استاد فرقی نداشت که در رأس دولت وقت، فردی در کسوت روحانیت باشد یا غیر آن. آنچه که غیرت دینی و حمیت مثال زدنی استاد را به رخ می کشید، استقلال و عدم توجه به فراز و فرود جریانات سیاسی بود. هرگاه التقاط، انحراف، تجدیدنظر طلبی، تأویل و تفسیرهای انحرافی در دین، رخنه و نفوذ فرصت طلبان در ارکان انقلاب را می دید، در مناسب ترین و حساس ترین مناسبت ها و ایامی چون تاسوعا و عاشورا یا شب های احیای ماه مبارک رمضان، هشدار می داد و افکار عمومی را به سمت صلاح معطوف می نمود.

 

پیوند میان سیاست و دین

اگرچه بارزترین وجه شخصیتی استاد، عالم ربانی و معلم اخلاق بودن ایشان در نزد افکار عمومی است و نیز برخی بر این باورند که هنگام مواعظ اخلاقی و نصایح و برای نفوذ در افکار عمومی و تأثیرگذاری بر مخاطبان، باید از دایره سیاست تا می توان فاصله گرفت، اما واقعیت آن است که در حلقه درس استاد همه گرایشات و جریانات سیاسی را به خوبی مشاهده می کردیم و او همواره مدافع و مبلغ  اسلام ناب و خط اصل امام و رهبری بود.

 

الگوی اخلاق عملی

استاد در کرسی درس و منبر موعظه و اخلاق به مثابه یک حکیم و طبیب برای درمان بیماری های اخلاقی توصیه های علمی و عملی تجویز می کرد. راه های درمان و غلبه بر شهرت، شهوت، نفس، تکبر، غرور، خودپرستی، مقام پرستی و دنیاپرستی را یک به یک در برابر چشمان بیمار، بیان و نسخه های شفابخشی برای علاج آن ارائه می نمود.

 

او خود معلم و اسوه اخلاق عملی بود. به آنچه از معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام بیان می کرد، اعتقاد و باور داشت و خود را اولین مخاطب آن می دانست. اگر از مال شبهه ناک سخن می گفت، اگر از شهرت گریزی و ساده زیستی و حب به دنیا و جاه نداشتن سخن می گفت، خود پیش از همه، عامل به آن شده بود. این میزان مراقبت، محاسبه و مراقبه همان گام های اخلاق عملی است که از آیت الله مجتبی تهرانی، اسوه اخلاق، زهد و پارسایی ساخت. کشور و به طور مشخص پایتخت، چند روز است در جای جای خود عزادار است و مجالس یکی پررونق تر از دیگری و گویا تمام نشدنی، در حال برگزاری است.

 

سال ها پیش فرزند ایشان در خصوص ویژگی ها و اخلاقیات ایشان مصاحبه ای کردند. مطلب زیر متن مصاحبه ایشان است که به بیان ویژگی های اخلاقی، علمی و سیاسی ایشان می پردازد: 

 

به عنوان فرزند آیت‌الله تهرانی چه ویژگی‌هایی در ارتباط با خانواده از ایشان سراغ دارید، لطفاً توضیح دهید؟

ایشان ویژگی‌های خاص خودشان را داشتند. این ویژگی‌ها در ابعاد مختلف نمایان بود. در بحث خانواده موضوعی که برای خود ایشان مهم بود تکالیف شرعی بود و این‌گونه نبود که بیرون و در درون خانه‌اش متفاوت عمل کند، رفتار ایشان در بیرون خانه و داخل خانه یکی بود. در خانه آنچه به عنوان تکلیف شرعی بر عهده داشت از رفتار و اخلاق به نحو احسن انجام می‌داد و هیچ‌گاه عواطفش بر تکلیف شرعی‌اش غلبه پیدا نمی‌کرد، اگر شرع گفته در حوزه تربیت فرزند این موارد باید رعایت شود تمام موارد را با دقت خاص رعایت و تمام دستورات اسلامی را اجرا می‌کردند. عواطف و محبت به جای خود اما حتی با اعضای خانواده هم براساس تکالیف شرعی برخورد داشتند.

 

 هر انسانی یک ویژگی خاص داشته و جامعه او ر‌ا با آن ویژگی می‌شناسد. از منظر شما چر‌ا آیت‌الله تهرانی مرد اخلاق نام گرفت؟

ایشان بحث اخلاق را در عمل پیاده می‌کردند و این موضوع بسیار مهم است. ما انسان‌ها خیلی اوقات ادعای بسیاری از مسائل را داریم اما در عمل هیچ کاری نمی‌کنیم اما ایشان که معروف به مرد اخلاق بودند اخلاق عملی داشتند. قبل از آنکه در مورد اخلاقیات توصیه‌ای برای مردم داشته باشند خودشان عامل به همان مباحث اخلاقی بودند و عیناً این مباحث را در عمل پیاده می‌کردند. 

 

ایشان همیشه می‌گفتند اخلاق توصیفی و توضیحی و توصیه‌ای نیست خیلی از موارد آن عملی است یعنی وقتی گفته می‌شود دروغ حرام است نباید دروغ گفته شود و ایشان چون مقید به انجام ریزترین نکات اخلاقی بود از این جهت مشهور به مرد اخلاق شد. خیلی از افراد در حوزه اخلاقی بحث می‌کردند اما آن‌طور که باید و شاید به آن جنبه عملی نمی‌دادند، و این نکته پندآموز بسیار مهمی است. مردم از نظر رفتار و منش زندگی رعایت اخلاقیات را در ایشان می‌دیدند، مثلاً اگر توصیه می‌کردند انسان رغبتی به دنیا نداشته باشد این در زندگی خود ایشان پیاده می‌شد. در تمام موارد مانند خورد و خوراک، پوشاک، منش ساده زیستی مردم می‌دیدند که خود آیت‌الله تهرانی واقعاً این مسائل را رعایت می‌کند و این برای مردم بسیار مهم بود. لذا مردم سخنان آیت‌الله تهرانی را عیناً در خودشان می‌دیدند و این برای مردم بسیار دلنشین بود.

 

 رفتار آیت‌الله تهرانی با شما چگونه بود؟

طبیعی است که هر انسانی دوست دارد فرزندانش خوب تربیت شوند به‌ویژه کسی که عالم و متخلق به اخلاق اسلامی است در این موضوع بسیار همت دارد. ایشان کسی بود که هم و غمش بیشتر از همه چیز روی فرزندانش بود همیشه ایشان می‌گفتند من آن منبری را که بیرون باید بروم اول در خانه برای خانواده می‌گذارم، چیزی را که به مردم باید بگویم اول برای زن و بچه‌ام اجرا می‌کنم که نگویند این حرف‌ها فقط برای دیگران است. اول بچه‌ها و خانواده خودم را تربیت می‌کنم بعد دیگران، لذا از هر جهت اخلاق ایشان در رفتار با خانواده و فرزند بسیار خوب بود. یک نکته در این میان برای من بسیار مهم بود و آن این موضوع بود که احساسات بر ایشان حاکم نمی‌شد آنجائی که می‌دید خطابی از من سر زده واقعاً من را متنبه می‌کرد، این موضوع که بچه من هستی و حالا چیزی به تو نگویم ابداً این مسائل نبود. لذا تا آنجا که توانشان بود و آنچه که در زمینه تربیت و آموزه‌های اسلامی بود سعی کردند ما را تربیت کنند.

 

  زندگی و سیره بزرگان همگی درس است، چه درس‌هایی از این شخصیت والا گرفته‌اید؟

من درس‌های بسیاری از ایشان گرفته‌ام. اخلاق و آموزه‌های والای دینی و اسلامی سر جای خودش، نکته‌ای که برای من بسیار مهم و مؤثر بود پشتکار ایشان در راهی که داشتند، بود. اگر تشخیص می‌داد که راهی را باید برود تمام هم و غمش این بود تا این مسیر را طی کند و تا انتهای آن راه برود علی‌الخصوص در بحث‌های علمی و درس و تدریسشان.

 

ایشان شب‌هایی که فردای آن روز کلاس حوزوی داشتند جایی نمی‌رفتند؛ می‌گفتند من تدریسم اول است، وظیفه من این است که طلبه تربیت بکنم و تمام هم و غمشان هم همین بود. نسبت به تحصیل علم و تحصیل همت می‌گماشت زمانی که ایشان در سلک طلبگی بودند جزو بهترین فضلا بودند و بیشترین پشتکار را در مباحث علمی داشتند.

 

خاطرم هست که خودشان نقل می‌کردند، بعد از اینکه از قم هجرت کردند به سمت نجف، ایشان تمام درس‌های سطوح عالی را در قم تمام کرده بود و به درجه اجتهاد هم رسیده بود نیازی نبود حوزه علمیه نجف برود و درس بخواند.

 

حضرت امام (ره) هم خیلی رضایت نداشتند ایشان به نجف تشریف ببرد اما رفتند با تمام سختی‌ها و مشکلات و با وجود همراه بودن خانواده و فرزندان کوچک، به‌طوری که آن زمان من نوزاد بودم. در این زمان حضرت امام(ره) به فرزند مرحومشان حاج آقا مصطفی فرموده بودند: «من از پشتکار علمی آقا مجتبی بسیار خوشم می‌آید.» در درس خواندن آن‌قدر مصر بود که حوزه‌های علمیه مختلف را ببیند درک کند و از آن بهره ببرد که این مطلب برای ما هم بسیار مهم بود.

 

ایشان خیلی در خانه مصر بود که فرزندانش مراتب عالی علمی را بگذرانند و درس بخوانند حالا در هر رشته‌ای که شد، علی‌الخصوص در بحث طلبگی و علمی و اخلاقی ایشان بسیار دقیق و حساس و مصر بودند. ایشان هیچ‌گاه حاضر نبودند کلاس درسشان تعطیل شود، آخرین جلسه اخلاقی را که قبل از محرم تشریف بردند ایشان با چند مسکّن و با وجود تب بالا، رفتند و درسشان را شروع کردند در صورتی که هفته قبل ایشان در بیمارستان بستری بود هرچه دکترها گفتند برای ادامه درمان بمانید ایشان حاضر نشدند و گفتند درس در ایام محرم را می‌خواهم خودم شروع کنم، یادم هست آن سه شب ما زیر بغل ایشان را گرفتیم تا به مجلس برسد.

 

ایشان خطبه عقد هم می‌خواندند و در این هنگام توصیه‌هایی هم بر‌ا‌ی جوانان داشتند، در این خصوص لطفاً توضیح دهید؟

 ایشان زمانی که خطبه عقد می‌خواندند در حق جوانان دعا می‌کردند و توصیه می‌کردند در زندگی آنچه را که دستورات اسلام است به آن عمل شود. چیزی که ایشان بارها به جوانان تأکید می‌کردند می‌گفتند: «قدم اول ترک گناه» و بعد انجام واجب الهی بود.

 

انجام واجبات و ترک محرمات اولین قدم است و همین کار بسیار بزرگی است. وقتی دو نفر با هم یک زندگی را شروع می‌کنند تا آنجا که می‌توانند باید به دستورات اسلام عمل کنند. یکی دیگر از توصیه‌های ایشان تشریک مساعی و کمک به یکدیگر در زندگی مشترک بود. در زندگی اختلاف‌نظر و اختلاف سلیقه است اما بنا به دستورات شرع باید عمل شود زندگی و پیوند ازدواج پیوند الهی است نباید به این پیوند نگاه عادی داشت این یک پیوند الهی است که اگر این موضوعات رعایت شود آثار معنوی بسیار خوبی از خود به جای می‌گذارد، مثل فرزند صالح به جای گذاشتن و باقیات صالحات.

 

 آیت‌الله تهرانی در مباحث اخلاقی صاحب‌نظر بودند، شاخصه ایشان در تدریس علوم اخلاقی به چه نحو بود؟

یک نکته بارزی که آیت‌الله تهرانی نسبت به علمانی دیگر داشتند از این جهت بود که ایشان جامعیتی در علوم داشتند. ایشان در میان مردم به عنوان استاد اخلاق معروف بودند اما در حوزه فقه، اصول، مباحث کلامی و تفسیر هم جامعیت داشته و دقت نظر فراوان داشتند ایشان سال‌ها کلاس‌های تفسیر داشتند.

 

در مباحث اخلاقی یک سبک جدیدی را آوردند که یک سبک تخصصی و دید مجتهدانه به مباحث اخلاقی بود. در مباحث اخلاقی کمتر کسی را می‌بینید که یک موضوعی را بخواهد با تمام زوایا به صورت تخصصی بحث کند. از آیات و روایات ادله مباحث اخلاقی را بررسی می‌کردند.

 

ایشان یک بحث دعا را در ۶ ماه رمضان متوالی (آن هم دعاهای غیرماثوره نه دعاهایی که از ائمه هدی آمده) در ۱۸۰ جلسه بحث دعا را داشت،‌۲۶۰ جلسه فقط پیرامون تقوی بحث می‌کردند. درباره مرگ ۱۰۰ جلسه بحث کردند. یک روش و منشی که ایشان در بحث‌هایش داشت و خیلی هم مهم بود این موضوع بود که روایات را با استفاده از روایات دیگر معنی و تفسیر می‌کرد. این کار بسیار تسلط می‌خواهد. به عنوان مثال در تفسیر مرحوم علامه طباطبایی یک ویژگی تفسیر المیزان ایشان این است که آیه را به وسیله آیه تفسیر کرده‌اند. از خود آیه تفسیر آیه دیگر را آورده است خودشان هم می‌فرمودند که به من می‌گویند: «تو در اخلاق اجتهاد می‌کنی.» و واقعاً هم همین‌طور بود.

 

لذا ایشان یک گنجینه و دائره‌المعارف اخلاقی از خود به جای گذاشته که در آینده کتاب می‌شود. مثلاً بحث‌هایی که در ۱۰ سال گذشته پیرامون قیام امام حسین (ع) داشتند تحت عنوان سلوک عاشورایی در ۱۰ جلد منتشر شده است که هر سال ایشان یک موضوع از ابعاد قیام امام را بحث کرده‌ مانند هجرت، غیرت دینی، در ده موضوع. به دنبال این هستیم که در موسسه نشر آثار ایشان مباحث اخلاقی را هم به صورت کتاب چاپ و توزیع کنیم.

 

سیره آیت‌الله تهرانی در برخورد با مردم چگونه بود؟

یکی از جلوه‌های منش و سلوک ایشان این بود که ایشان جزو علمایی بودند که برای مردم بسیار سهم الوصول بودند مردم به راحتی به ایشان دسترسی داشتند سالیان سال ایشان از منزل می‌آمد سر بازار سوار ماشین می‌شد نماز را می‌خواند بین دو نماز مسئله می‌گفت من یادم می‌آید بعضی وقت‌ها یک ساعت تا یک ساعت و نیم بعد از نماز می‌نشست تا مسائل مردم را پا‌سخ دهد با مردم برای مشورت با ایشان می‌آمدند، که با حوصله گوش می‌داد و جواب می‌داد.

 

خیلی بی تکلف بود. کمتر فقیه و مرجعی پیدا می‌کنید که مردم این‌قدر راحت به او دسترسی داشته باشند لذا ایشان پناهگاه بزرگی برای مردم بود روحانیون هم باید به همین سبک و سیاق باشد. ایشان دیدشان این بود که من روحانی در قبال مردم وظیفه دارم و باید در همه حال پاسخگوی مسائل شرعی اخلاقی اسلامی ایشان باشم . در دوران بیماری هم تا جایی که توان داشت سؤالات مردم را پاسخ می‌داد حتی سپرده بود چون توان نشستن نداشت در راه تا نزدیک ماشین جواب مردم را بدهد و کسی به مردم کاری نداشته باشد. این رفتار آیت‌الله باید برای روحانیون یا کسی که امام جماعت می‌شود الگو با‌شد.

 

 نظر آیت‌الله تهرانی نسبت به مقولات سیاسی و اجتماعی روز چگونه بود؟

خلاف تصورات برخی که ایشان را از فضای ظاهری سیاسی دور می‌دیدند و ظاهراً ایشان در هیچ پست و مقامی نبود، اما بینش و تحلیل سیاسی ایشان نسبت به وقایع اجتماعی بسیار بصیرانه و حکیمانه بود و ایشان دقت نظر بالائی در این زمینه داشتند، ایشان همیشه می‌گفتند اگر در آن دنیا از من در مورد اینکه شما می‌توانستید نقطه نظرات خود را برای اصلاح امور ارائه دهید سوال شود من باید نظرات خود را برای اصلاح امور اما نه به صورت علنی ارائه دهم.

 

ایشان در حوزه امر به معروف و نهی از منکر تذکرات خودشان را می‌دادند اما آنجا که نیاز بود خصوصی تذکر دهند ایشان اصلاً اهل تعارف نبودند حتی با عالی‌ترین مقامات مملکتی اصلاً اهل تعارف نبود. آنچه را که می‌دانست باید تذکر داده شود و ارائه راهکار داده شود می‌گفت. شاید من بتوانم به جرات بگویم هیچ‌کدام از علما و مراجع در ارتباط با مسائل اجتماعی و کشوری نسبت به مسئولین مانند آیت‌الله تهرانی صریح اللحن نبودند، اما هیچ‌گاه هم از ایشان جمله‌ای که باعث تضعیف و اختلاف شو‌د عنوان نشد. ایشان اعتقاد به این اصل داشتند که نظام و مجموعه نظام باید حفظ شود اما از آن طرف اگر مسئله‌ای در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی پیش می‌آمد از باب تذکر دادن به این وظیفه هم عمل می‌کردند.

 

 به عنوان نزدیک‌ترین فرد به آیت‌الله تهرانی روحیات ایشان را چگونه می‌دیدید؟

ایشان خیلی اهل تعبد بودند. ایشان به شکل ویژه‌ای محبت به ائمه معصومین(ع) داشتند و می‌گفتند من هر چه دارم از باب ارادتی است که به این خاندان دارم شاید شما کمتر کسی را پیدا کنید که مانند آیت الله تهرانی سالیان سال در ایام محرم و صفر هر روز بعد از کلاس درس در طول دو ماه مدام ذکر مصیبت بگویند.

 

در ماه رمضان هر روز ذکر مصیبت را بعد از نماز داشتند و عشق و ارادت و محبتی که داشتند برای خاص و عام زبانزد بود. به ادعیه مفاتیح و اعمال مختلف در مناسبت‌ها خیلی مقید بود و این ادعیه را هیچ‌گاه ترک نمی‌کردند. دعاها و اذکاری که وارد شده به آن عمل می‌کردند و اعتقاد داشتند که این دعاها و اذکار و اعمال اثر دارد. یکی از مواردی که ایشان در زندگی خیلی رعایت می‌کردند و به ما نیز رعایت آن را تأکید داشتند ارتزاق از راه حلال بود. خیلی به این مسئله تأکید داشتند که هر لقمه‌ای را انسان نخورد. ایشان از لقمه شبهه‌ناک پرهیز می‌کرد و می‌فرمود لقمه خیلی اثر دارد. مراقبت شدید داشتند در این مسئله و می‌گفتند این در تربیت فرزندان بسیار مؤثر است. این دقت نظرها باعث می‌شد شخصیت ایشان معنوی‌تر شود.

 

 زیباترین خاطره‌ای که از ایشان دارید چیست؟

یک هفته قبل از محرم ایشان در بیمارستان بستری بود. شب آخر ذی‌الحجه که پنجشنبه بود به اصرار ایشان را از بیمارستان مرخص کردند سه شب اول محرم ایشان در مجالس حضور داشتند بعد دوباره به بیمارستان منتقل شدند روز تاسوعا از حاج‌آقا چینی خواستیم که به بیمارستان بیایند و برای ایشان چند خط ذکر مصیبت کنند. 

 

وقتی ایشان آقای چینی را دیدند به ایشان گفتند یادت می‌آید که من تمام کارهایم را به نام سید الشهداء شروع کردم. ایشان فرمودند وقتی از نجف به تهران آمدم اولین روزی که رفتم مسجد جامع تهران برای و اقامه نماز جماعت سوم شعبان روز ولادت امام حسین (ع) بود اولین شبی که جلساتم را شروع کردم سوم شعبان بود و با نام امام حسین(ع) تمام کارهایم را شروع کردم. این عشق و ارادت و محبت برای من درس‌آموز بود. از طرفی هم دیدیم که ایشان اربعین رحلت فرمودند و واقعاً از این دنیا هم با امام حسین(ع) رفتند.

 

 رابطه آقا مجتبی تهرانی با امام راحل به چه نحوی بوده است؟

آیت اله تهرانی از خصیصین و حواریون امام(ره) بود. شاید بتوان گفت نزدیک‌ترین فرد در حوزه در زمان خودش به امام (ره) بود. خیلی رابطه تنگاتنگی با امام داشتند. علاقه‌ای که حضرت امام(ره) به حاج‌آقا مصطفی فرزند خودشان داشتند به ایشان هم داشتند، در این باره خاطره زیاد است به عنوان مثال یک نمونه آن را ذکر می‌کنم وقتی امام به نجف تبعید شده بودند آیت‌الله آقا تهرانی هم در آن گرما به نجف رفتند. در آن دوران با وجود سختی‌های بسیار حضرت امام(ره) اجازه نمی‌دادند برای خانه‌اش آن کولر تهیه شود. والده ما تعریف می‌کرد یک روز قبل از ظهر درب منزل ما را زدند و یک کولری را آوردند و در حیاط گذاشتند. ظهر که حاج‌آقا مجتبی تشریف آورد تعجب کرد و از همسرش پرسید ماجرای این کولر چیست؟ ایشان در جواب حاج آقا مجتبی گفتند این کولر را از منزل امام(ره) آورده‌اند.

 

آیت‌الله تهرانی از حاج‌آقا مصطفی فرزند امام جویای این موضوع می‌شود. حاج‌آقا مصطفی در پاسخ ایشان می‌گویند: در یک سال و نیمی که به نجف آمدیم حضرت امام اجازه خرید کولر نمی‌دادند. وقتی هم که اجازه دادند گفتند اگر قرار است کولر بخرید دو تا باید باشد برای آقا مجتبی هم بخرید، ایشان یک طلبه هستند من هم یک طلبه هستم. چطور ایشان در گرما باشند و من زیر کولر خنک؟

 

خیلی از علما و فضلای قم برای درس امام به نجف آمده بودند اما امام(ره) علاقه وافری به ایشان داشتند. رساله امام(ره) را حاج‌آقا مجتبی تدوین و تنظیم کردند، امام به هر کسی این اجازه را نمی‌داد، اطمینان علمی زیادی به حاج‌آقا مجتبی داشتند و این محبت متقابل بود به‌طوری که آقا مجتبی تهرانی می‌گفتند آن درسی را که من از امام(ره) در زندگی گرفتم از پدرم فرا نگرفتم و امام (ره) به عنوان پیر و مراد آیت‌الله تهرانی بود.

 

در ادامه نظر برخی علما، فضلا و شاگردان ایشان درباره مویژگی های این عالم وارسته را مطالعه می کنید: 

 

استاد علما

حجة الاسلام صدیقی امام جمعه موقت تهران:

بسیاری از علما شاگرد او بودند، آیت الله مجتبی تهرانی منصب دولتی نداشت، اما بسیاری از شخصیت های صاحب منصب از کلاس اخلاق ایشان بهره می گرفتند. بنده حدود ۳۰ سال با ایشان مراوده داشتم و خلوت او با خدا را بارها دیده ام. آیت الله مجتبی تهرانی شخصی معتقد و با اخلاص بود بطوری که زندگی خصوصی و بیرونی او فرقی با یکدیگر نداشت، زیرا روحیات ایشان بدور از تزویر و دورویی بود. آیت الله مجتبی تهرانی نه حقوق بگیر دولت بود و نه منصب دولتی داشت، اما ترتیبی اتخاذ کرده بود که بسیاری از شخصیت های صاحب منصب در دولت و علما می توانستند از کلاس اخلاق ایشان بهره گیرند و در کلاس ایشان شرکت می کردند. ایشان برای نظام فردی پرفایده بود و هیچ وقت برای نظام هزینه و دردسر درست نکرد و همواره تلاش می کرد دل ها را به هم نزدیک کرده و همواره عامل ارتباط جوانان با خدا بود. حقیقتاً وجود امثال اشخاصی مانند ایشان جایشان خالی است.

 

دل باخته انقلاب و نظام

 

حجة الاسلام ابوترابی امام جمعه موقت تهران: 

 مرحوم آقا مجتبی تهرانی به معنای واقعی کلمه یک شخصیت دینی بود که در راستای تربیت انسان ها از هیچ چیزی فروگذار نمی کرد و تربیت انسان عاقل و عادل دغدغه ایشان بود. حاج آقا مجتبی تهرانی از فقهای برجسته تشیع به شمار می رود و شخصیتی دل باخته به اسلام و انقلاب داشتند. من افتخار می کنم که از آغاز دهه پنجاه، محضر این عالم بزرگوار در تهران حضور داشتم و در مدرسه فقه او شاگردی کردم. آیت الله آقا مجتبی تهرانی ۴۰ سال اندوخته های علمی و معرفتی خود را با الهام از آموزه های خود در خدمت مردم شریف قرار داد. مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی با اعتقاد کامل به آرمان های امام(ره) ۴۰ سال تلاش کرد و شاگردان بزرگی را تربیت کرد. مرحوم آیت الله آق امجتبی تهرانی بارها از سوی ساواک در مسیر انقلاب اسلامی مورد تهدید و آزار قرار گرفت، اما این تهدیدات هیچ گاه باعث نشد که ایشان از درس فقهی و اخلاقی و تربیت نیروهای عالم و صالح جدا شود.مرحوم آیت الله آقامجتبی تهرانی به معنای واقعی کلمه یک شخصیت دینی بود که در راستای تربیت انسان ها از هیچ چیزی فروگذار نمی کرد و تربیت انسان عاقل و عادل دغدغه ایشان بود.

 

جامعیت در علوم

 

حجة الاسلام و المسلمین علی اکبر رشاد:

 استاد تهرانی شخصیتی داشت که به لحاظ علمی، عملی و مباحث نظری از جامعیت برخوردار بود. ایشان هم در حوزه فقه و اصول از توان و قدرت علمی برخوردار بود و هم در حوزه های دیگر از جمله فلسفه و عرفان و البته در مقام عمل نیز التزام به حدود و احکام الهی داشت. جامع الاطراف و منشوروار بودن شخصیت آن مرحوم هم در حوزه نظر و هم در حوزه عمل از ویژگی مهم استاد بود. وی فقط مرد نظر نبود بلکه هر آنچه که در نظر به آن دست یافته بود در وجود و زندگی پیاده کرده بود. آن مرحوم از اساتید خود متاثر بودند و در این میان بیشتر از محضر امام راحل متاثر بودند بطوری که این اثر حتی در حرکات و لحن سخن و رفتارش مشخص بود. جاذبه شخصیتی آیت الله مجتبی تهرانی به این بود که وی برای جذب مردم به دین از معارف اهل بیت بهره می برد و چون کلمات معصومان را طرح و اشاعه می داد از این رو در قلب ها تاثیر می گذاشت. استاد از بدو نهضت حضرت امام(ره) در کنار ایشان بود و با اینکه مبارزات انقلابی و قرابتی که با حضرت امام راحل داشت، اما هیچگاه علاقمند نبود پست و مقامی داشته باشد.

 

صاحب سرّ امام

 

دکتر محسن اسماعیلی، عضو مجلس خبرگان رهبری:

 اسرار فراوانی از حضرت امام راحل در سینه آیت الله مجتبی تهرانی بود و می توان گفت گنجینه ای از اسرار عرفانی، اخلاقی، سیاسی و انقلابی حضرت امام با رحلت وی زیر خاک رفت. نکات زیادی از مرحوم استاد تهرانی در اختیار است که به تدریج در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.در یک کلمه اگر بخواهیم مرحوم آیت الله تهرانی را معرفی کنیم، باید بگوییم که ایشان روحانی به تمام معنا و سلوک اخلاقی و مجاهدت های نفسانی وی بارز بود ضمن اینکه تکلیف گرا و شهرت گریزی هم از ویژگی های خاص استاد بود.وقت شناسی در کلاس های درس حتی در اوقاتی که استاد در بستر بیماری بود از دیگر ویژگی آن مرحوم بود که از اهمیت درس دادن به طلبه ها نزد استاد حکایت می کرد.

 

مومن فقیه

 

آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی :

 آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی یکی از مصادیق بارز مومن فقیه به شمار می رفت که ارتحال جانگدازش شکاف و رخنه ای بر پیکره جامعه اسلامی وارد آورد. مجالس ایشان در ایام محرم و صفر، ماه رمضان، شب های جمعه و جلسات اخلاقی و همچنین کرسی درس خارج در حوزه علمیه مروی، همه نشان از اهمیت حضور عالمی همچون حضرت آیت الله تهرانی(ره) در مرکز شهر تهران داشت. آیت الله تهرانی همواره در طول زندگانی خود نماد اخلاق مداری و تربیت جوانان پشتیبان نظام و ولایت فقیه و در دوران دفاع مقدس و بعد از آن بود. همانطور که می بینیم حتّی مرگ یک عالم مکتب امام صادق(ع) می تواند موجب احیای دین در سطح جامعه شود، زیرا با رفتن علمایی چون آیت الله بروجردی(ره)، حضرت امام(ره)، آیت الله اراکی(ره)، آیت الله گلپایگانی(ره) و همچنین آیت الله بهجت(ره) و دیگر علمای ربانی، موجی از غم و اندوه و تذکر نسبت به اهمیت زندگی دنیا و تلاش برای آخرت همگی نشان از زنده شدن دین در سطح جامعه و افزایش گرایش های معنوی مردم به این سمت و سو دارد.

 

مقید به ولایت فقیه

 

حجة الاسلام محمد حسن رحیمیان :

این فقیه جلیل القدر شاگرد وارسته امام(ره) و پیرو اسلام نابی بود که امام راحل(ره) احیاگر آن بود و لذا برداشت فقهی ایشان از این مکتب غنی، او را بسیار مقید به مسئله ولایت فقیه کرده بود. اعتقاد قلبی آن مرحوم به ولایت ولی فقیه به عنوان مصداقی بارز در زمان حیات امام(ره) و نیز مقام معظم رهبری نمود پیدا کرده و ارادت ویژه او به حضرت آیت الله خامنه ای بیانگر این مدعاست. علیرغم این که ایشان در جایگاه مرجعیت بودند، ولی هرگز حتی لحظه ای از خط امام و رهبری و انقلاب خارج نشده و همواره مدافع سرسخت ولایت بوده و هیچ گاه جریان های منحرف و فتنه گر سر سوزنی نتوانستند در شخصیت،فکر و روح او تاثیر بگذارند.آیت الله مجتبی تهرانی ازاولین سال های نهضت امام خمینی(ره) جزو اولین مریدان و شاگردان امام راحل و من حدود ۵۰ سال قبل زمانی که ایشان کمتر از ۳۰ سال داشت، نامشان را در کتاب الرسائل امام که آنرا تنظیم و تصحیح کرده بودند، دیدم.

 

بر این باورم که ابعاد والای شخصیتی این فقیه وارسته از برجستگی ها و خصیصه هایی برخوردار است که یقینا او را به عنوان یکی از بزرگ ترین چهره های ۵۰ سال اخیر در حوزه های علمیه ما مطرح می کند. رحلت این عالم ربانی ضایعه ای اسفناک و بزرگ برای جامعه متدین کشور مخصوصا مردم تهران است.

 

 

اخلاق و تواضع بالا

 

حجة الاسلام علی محمدی، نماینده ولی فقیه در سازمان اوقاف:

آیت الله تهرانی از اخلاص و تواضع درخور توجهی برخوردار بودند و به همین جهت نیز مردم شهر تهران ایشان را با جان و دل دوست می داشتند.غالب مباحثی که در جلسات اخلاقی این عالم مجاهد مطرح می گردید، حول محور مسائل و ضروریات مورد نیاز جامعه و مشکلات جوانان قرار می گرفت. آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) بحق از شاگردان برجسته و مورد وثوق حضرت امام (ره) بودند، که همواره چه در زمان حیات امام و پس از آن در خط ولایت ثابت قدم ماندند. ایشان فقیه، عارف، فیلسوف و معلم اخلاق بودند و کرسی درس خارج شان در تهران معروف بود.

 

فقیه مردمی

 

حجة الاسلام مصطفی پورمحمدی:

 جامعه روحانیت و طلاب بیشترین صدمه را از فقدان این عالم بزرگوار و استاد اخلاق خواهند دید. حقیقتاً جامعه روحانیت، یک استاد فزرانه، عالم متواضع، فقیه مردمی، انسانی ساده زیست و بی تکلّف را از دست داد و مطمئناً مردم در فقدان ایشان احساس دلتنگی خواهند کرد، زیرا علمای ربّانی در میان مردم همیشه از محبوبیت و جایگاه ارزشمندی برخوردارند.

 

این عالم ربانی عمر خود را در راه تقوا و زیستن در سایه اطاعت و بندگی و رعایت دستورات اخلاقی و اخلاق مداری گذاشتند و در طول زندگی پر برکت شان عمل به آموزه های دینی را سرلوحه کار خود قرار داده بودند. آیت الله تهرانی در کلاس های اخلاقی خود بارها می گفتند من به خدا اعتماد کامل دارم، من به بهشت و جهنم و رستاخیز ایمان دارم و این باور قلبی در سلوک اخلاقی، درس ها و نفوذ کلام شان متبلور بود. ایشان در جلسات اخلاقی خود همواره یک بحث آموزنده را مطرح می کردند و از این طریق اولاً حاضرین را متوجه احوالات خود کرده و سپس انجام مراقبه و استفاده از فرصت ها را به افراد گوشزد می نمودند.

 

زهد، تقوا و پایبندی به ارزش های اخلاقی از ویژگی های بارز این استاد اخلاق بود که امیدواریم همه شاگردان و دوستداران ایشان بتوانند راه این استاد فرهیخته و عالم وارسته را با عمل خود ادامه داده و بدین شکل آن سبک از زندگی اسلامی را که به فرموده مقام معظم رهبری باید به آن رسید، در جامعه تبلیغ و ترویج نمایند. زندگی حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی خلاصه می شد در تدریس، منبر و خطابه، برگزاری جلسات اخلاقی برای جوانان، تالیف و نگارش، و تحقیق علمی و تعطیلی برای ایشان به هیچ وجه معنا نداشت.

 

تبعیت محض از ولایت فقیه

 

حجة الاسلام والمسلمین طائب:

ایشان ازنظر علمی و فقهی ولایت ولی فقیه را پذیرفته و همچون انسانی متواضع و بی ادعا هم در زمان امام(ره) و هم در زمان رهبری آیت الله العظمی خامنه ای تبعیت از ولی امر و رهبری را واجب می دانست. ایشان به دلیل اینکه تربیت یافته خاص محضر حضرت امام(ره) بود، از نظرعلمی و فقهی به مراتب بالایی رسیده و بسیاری از ویژگی ها و سجایای اخلاقی امام(ره) را سرمشق خود کرده بود. عمل کردن از روی وظیفه و تکلیف بدون توجه به امیال نفسانی خصیصه ای بود که ایشان از امام راحل (ره) فرا گرفته بود لذا بدون در نظر گرفتن جایگاه و شأن والای فقهی و علمی خود، بر اساس احساس تکلیف در بین عامه مردم بویژه جوانان حاضر شده و از برکات وجودی و علمش دیگران را متنعم می ساخت. همان عاملی که باعث شده بود امام (ره) در آن مرتبه در دل پیروجوان جا بازکند، ایشان نیز در مرتبه خودش در بین آحاد مردم به خصوص جوانان جای باز کرده و اثر گذاری بسیار بالایی برای مردم و اطرافیان داشتند. آیت الله تهرانی اعتقاد راسخ و استواری به ولایت فقیه داشته و تبعیت از ولی فقیه را طبق نظر کارشناسی بر خود واجب می دانست.

 

حضور فعال در هشت سال دفاع مقدس

 

رئیس ستاد بزرگداشت نهم دی:

 تاثیر اندیشه و دیدگاه های آیت الله تهرانی که نشات گرفته از تفکر ناب و غنی امام راحل(ره) بود انگیزه جهاد در راه خدا و دفاع از دین و انقلاب را در دل ها و اذهان رزمندگان اسلام برمی انگیخت و آن ها را در انجام تکلیف شرعی خود مصمم تر می ساخت. ایشان با حضور در جبهه ها و یگان های عملیاتی ارتباط عمیق صمیمیت با جوانان رزمنده و بسیجی ایجاد کرده و با تبیین فلسفه نظام اسلامی برای جهاد، روحیات معنوی آن ها را برای مقاومت و ایثار در راه حق ارتقا می داد.

 

 

زاهد بی بدیل

 

آیت الله طاهری شیرازی تولیت حوزه علمیه حجت بن الحسن(عج):

 مرحوم آیت الله شیخ مجتبی تهرانی در زهد و تقوا و کناره گیری از دنیا و پرهیزکاری بی بدیل بودند و متاسفانه واقعیت باطنی ایشان آنگونه که شایسته شخصیت ارزشمندشان بود در جامعه شناخته نشد. سبک و شیوه و برنامه ایشان همواره بر این اصل استوار بود که افراد را به سمت خدا سوق دهد و این در سخنان و مشی و روش ایشان مشهود بود. آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی یک انسانی فوق العاده تاثیرگذار بود و کار ایشان انسان سازی و پرورش باطنی افراد بود. ایشان با استفاده از روشهای مختلف، افراد را به سمت خدا گرایش می داد و من معتقدم یکی از افرادی که خداوند فردای قیامت به او اجازه شفاعت می دهد ایشان است. تقریباً افرادی که با ایشان مراوده داشتند فقط می دانستند که او از چه مقاماتی برخوردار است.ایشان واقعاً متصل به خدا بود. شخصیت ایشان بگونه ای بود که طلاب می توانند از او بعنوان یک الگو استفاده کنند.

 

هادی نسل جوان

 

آیت الله ضیاء الدین نجفی تولیت مدرسه علمیه نبی اکرم(ص) تهران: 

مرحوم حاج آقا مجتبی از نوادر روزگار و عالم متخلق به اخلاق اسلامی و موثر در هدایت نسل جوان جامعه بودند.ایشان به معنای واقعی کلمه روحانی، عالم، فقیه و متواضع بود و حضور مقام معظم رهبری در تشییع پیکر این عالم ربّانی و اقامه نماز بر ایشان کاشف از عظمت علمی و اخلاقی آن مرحوم است.بی تردید اثربخشی و تاثیر گذاری کلام نافذ ایشان در سطح جامعه ریشه  در درجه والای اخلاص و بندگی ایشان داشت.یکی از ویژگی های بارز حضرت حاج آقا مجتبی تهرانی توجه به نسل جوان و تمرکز بر تربیت این قشر از جامعه بود که روحانیت معظم باید در این عرصه از ایشان الگو بگیر و راه او را ادامه دهند.

 

دائم الذکر

 

حجة الاسلام سید محمود مجد تولیت مدرسه علمیه باقرالعلوم تهران:

 مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) فارغ از همه تعلقات دنیوی همواره دائم الذکر و خود را در محضر خدا می دیدند. در میهمانی ها حضورشان چندان ملموس نبود و مشی ایشان به گونه ای بود که کمتر در اجتماعات و میهمانی ها حاضر می شدند و یا اگر حضور می یافتند کمتر به صحبت های معمول می پرداختند و بیشتر در حال گفتن ذکر بودند. به یاد دارم ایشان در مجلس ازدواج یکی از فرزندانش، با اینکه خود صاحب مجلس بودند در گوشه ای بدون تکلّف نشسته و مشغول به ذکر بودند، گویی همواره خود را در محضر خدا می دیدند و اطرافیان نیز با دیدن ایشان به یاد خدا و غفلت هایی که در زندگی داشته اند، می افتادند، یعنی جاذبه ای که در شخصیت ایشان وجود داشت، در گرایش افراد به سوی خدا موثر بود.

 

زهد و تقوا، پرهیز از تجملات و ساده زیستی دوری از مقام و منصب و از همه مهمتر خلوص نیّت از همان دوران او موج می زد. ارادت و ابراز محبت مرحوم حاج آقا مجتبی نسبت به ائمه اطهار(ع) بسیار زیاد بود و در این میان نسبت به حضرت سیدالشهدا(ع) و خانم فاطمه الزهرا(س) بسیار خاضع بودند به گونه ای که وقتی نام مبارک حضرت سیدالشهدا و صدیقه کبری در برابر ایشان برده می شد بی اختیار اشک از چشمانشان سرازیر می شد. کرسی درس خارج ایشان نیز در سطح تهران معروف و مثمر ثمر بود و مطالب جدیدی را در کلاس های خود مطرح و استخراج می نمودند.

 

جلسات معنوی

 

حجة الاسلام سید حبیب الله مهدوی مدیر حوزه علمیه باقرالعلوم تهران: 

مجالس شب های رمضان، ماه محرم و صفر و بالاخص شب های احیای ایشان در سطح تهران از یک معنویت خاصی برخوردار بود و گاهاً در این ایام سیل جمعیت حتی خارج از مسجد جامع بازار  را در بر می گرفت. زهد و تقوا، بندگی و خلوص نیّت و همچنین دوری از تعلقات دنیوی و شهرت گریزی این مجاهد فی سبیل الله همواره مانع از مطرح شدن ایشان در سطح گسترده می شد. حضور هزاران نفری مردم تهران در مراسم تشییع پیکر این عالم بزرگوار، حاکی از اثر بخشی کرسی علمی و نشست های اخلاقی این عالم ربّانی در سطح جامعه دارد.

 

تربیت شاگردان مومن و متعهد

 

حجة الاسلام سید محمدباقر علم الهدی مدیر مرکز تخصصی قاسم بن الحسن تهران: 

کرسی درس آیت الله تهرانی(ره) تنها یک کرسی فقهی و اصولی صرف نبود و بلکه در ذیل مطالب علمی به تبیین مسائل سیاسی نیز می پرداختند.مواضع سیاسی حاج آقا مجتبی تهرانی در یک نگاه کلان همواره مبتنی بر حمایت از ولی فقیه استوار بود و ایشان در کلاس های شان افراد را به تبعیت و پشتیبانی از ولایت فقیه دعوت می کردند و تاکید داشتند: نباید بگذاریم دوباره امور مملکت بدست بیگانه و ایادی آنها بیفتد لذا مسئولین باید از این فرصت الهی جهت خدمت به مردم در سایه حکومت اسلامی نهایت بهره برداری را بنمایند.پس از پیروزی انقلاب حضرت امام(ره) از ایشان خواستند که بعنوان نماینده خود در شورای نگهبان به فعالیت بپردازند که در مقام پاسخ به امام گفتند: اگر فرمایش حضرتعالی برای بنده یک حکم و یا یک دستور است حتماً اطاعت خواهم کرد، امّا اگر پذیرش این موضوع برای من بعنوان یک پیشنهاد است از جنابعالی می خواهم اجازه دهید تا در تربیت نسل جوان و درس و بحث علمی خدمت نمایم. کلاس های عمومی ایشان در واقع در حضور خیل مشتاق و جمعیت کوچه و بازار تهران برگزار می گردید و در کنار آن کلاس های تخصصی اخلاقی خیابان ایران بود که معمولاً در این کلاس ها جوانان دانشجو و طلبه شرکت می کردند.

 

غالب افرادی که در جلسات اخلاقی ایشان شرکت می کردند، جوانان مومن و متعهدی بودند که چهره های مصمم آنها حاکی از تصمیم گیریهای ارزشمند، اخلاقی و فضیلت مدارشان جهت تهذیب نفس و تسریع حرکت در مسیر الهی بود.اگرچه ایشان به ظاهر پا در عرصه سیاسی نگذاشتند، امّا با تربیت شاگردانی مومن و متعهد انقلاب اسلامی را در تحقق اهداف آرمانی الهی یاری نمودند.حاج آقا مجتبی تهرانی دردهای جامعه و بالاخص مشکلات جوانان را می دانست و لذا با آسیب شناسی صحیح و تشخیص درست این مشکلات، جهت رفع موانع به آنان نسخه درمان ارائه می کرد.

 

مدرس اخلاق

 

حجة الاسلام حسین گودرزی معاون تهذیب حوزه علمیه تهران: 

برای من که مدت کوتاهی بعنوان شاگرد کوچکی از محضر ایشان استفاده می کردم این امر، یک یادگاری و الگوی  والایی بود که ایشان با آن رتبه علمی و فقهی عرفانی و معرفتی که داشتند در مقام عرض ارادت به خاندان اهل بیت(ع) کاملاً خاضعانه و خاشعانه عمل می کردند. ایشان در ارائه مباحث اخلاقی سطح درس را جهت فهم افراد گاهی بسیار پایین می آوردند تا مطالب برای همه افراد شرکت کننده ملموس و قابل فهم باشد، امّا کرسی درس خارج ایشان کاملاً علمی و سبک وسیاق خاص خود را داشت. مجالسی که در تهران با عنوان جلسات اخلاقی برگزار می شد جلسات موعظه و پند و اندرز بود، امّا جلسات آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی به معنای واقعی درس اخلاق بود، بدین ترتیب که ایشان دقیقاً با استفاده از آیات و روایات و معارف اهل بیت مراحل سیرو سلوک و معرفتی که یک سالک طریق الی الله باید برای رسیدن به خدا طی کند را تبیین می نمودند. و در ذیل آن موعظه و دستورالعمل هم داشتند.

 

مرجعیت در جوانی

 

مجید حکیم الهی؛ معاون جامعة المصطفی العالمیه:

 حضرت امام همواره از شهرت و مطرح شدن دوری می گزیدند و تلاش شان این بود که به عنوان یک مرجع معرفی نشوند ولی از سوی دیگر وظیفه شرعی ایشان اقتضا می کرد که علی رغم میل شان، به این وادی قدم گذارده و فتاوی خود را به مقلدان برسانند. لذا تلاش کردند تا برای جمع آوری مطالب کتاب الرسائل، از کسانی استفاده کنند که عمل شان فقط برای رضای خداست و یکی از کسانی که هیچ شائبه ای از مسائل دنیوی در او وجود نداشت، مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی بود. علی رغم این که شخصیت های علمی و برجسته ای در کنار امام و از شاگردان ایشان بودند و مشتاق بودند تا افتخار جمع آوری الرسائل امام را به نام خودشان ثبت کنند؛ اخلاص و دنیاگریزی امام سبب می شود که مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی که جوانی حدود ۲۵ ساله را انتخاب کنند و در این اقدام امام نکات بسیار ظریفی نهفته است که باید عده ای از بزرگان در آن تأمل کنند.اقدام امام خمینی نشان از این است که مرحوم تهرانی در آن سن و سال یک شخصیت برجسته علمی بودند. البته مهم تر از جنبه علمی ایشان، جنبه اخلاص، معنویت و روحانیت ایشان است.

 

حوزویان ما باید از برجستگی های رفتاری و سلوک ایشان درس بگیرند. مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی بعد از سه سال از تبعید امام(س) به عراق، نمی توانند فراق استاد خود را تحمل کنند و به امام ملحق می شوند تا به مراد خود برسند؛ اما پس از چندی، امام به ایشان می فرمایند که به تهران بروند و به تربیت جوانان اهتمام کنند؛ و مرحوم تهرانی علی رغم این که زمینه های مرجعیت شان فراهم می شود و ایشان می توانند در نجف بمانند و رشد علمی بیشتری داشته و شهرت یابند، دوری از استاد و نیز محرومیت از مجاورت با حرم نورانی حضرت علی(ع) را به جان می خرند و برای عمل به تکلیف، به تهران بر می گردند.یقینا خدمتی که امثال مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی به جامعه اسلامی و به ویژه جوانان کردند، مرهون اطلاع رسانی های ایشان توسط رسانه های ماست و می توان گفت کاری که رسانه های ارزشی امروز انجام می دهند، جایگاه بالایی نظیر اقدامات علمایی چون مرحوم تهرانی را داراست. ارزش اطلاع رسانی پیام اسلام، در حادثه عاشورا مشهود بود که اگر حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) نبودند، پیام عاشورا به نسل های بعدی منتقل نمی شد.

 

امروز، وظیفه همه ما و به ویژه رسانه های کشور است که سیره مرحوم را برای نسل جوان تبیین کنیم. جوانان زیادی در اقصی نقاط جهان زندگی می کنند که شاید با فضای روحی و معنوی ایشان آشنا نباشند و ما امروز می توانیم گستره بیشتری را برای استفاده از معنویات آن مرحوم ایجاد کنیم.

 

فقیهی مردمی

 

امام و رییس جامعه شیعیان اتریش:

 ایشان علاوه بر اینکه فقیه و استاد ممتاز دروس حوزوی از جمله فقه و اصول و عرفان بود آنچه که موجب محبوبیت ویژه ایشان شد وجهه مردمی و زندگی ایشان در میان مردم بود.حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی ملجاء و پناهگاه فکری، معنوی و عاطفی مردم بود و همانگونه که در قرآن کریم تصریح شده است، خداوند محبت کسانی را که ایمان می آورند و عمل صالح انجام می دهند در قلوب مردم جای می دهد.

 

 

شیوۀ مبارزاتی و منش سیاسی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)

 

در آغازین روزهای نهضت امام خمینی(ره) که در جریان مخالفت با «لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی» شکل گرفت، یکی از اهداف اصلی برای مقابله با توطئه های رنگارنگ بیگانگان، که رژیم شاهنشاهی پهلوی مجری آن بود، ایجاد وحدت و همدلی در میان مراجع، علماء و روحانیون و طلاب، برپایه ی تحولات فکری و فرهنگی حوزه های علمیه بود. در این مرحله، علی رغم تفاوت مشرب و سلیقه و حتی عقیده ای که در برخی از علماء و روحانیون وجود داشت، همدلی و وحدت به بار نشست و دولت امیراسدالله علم که چهره ی مجری آشکار این طراحی بود، را وادار به عقب نشینی نمود. این شکست برای امریکائی ها و رژیم شاهنشاهی پهلوی سنگین و دندانشکن بود، از این رو پس از مدت کوتاهی، محمدرضا پهلوی با اقدامی حساب شده، اجرای برنامه ای را که ناشی از تفکرات فردی یهودی به نام « روستو » بود، و  امریکا مصمم به اجرای آن در ایران بود و در برخی از کشورهای آمریکای لاتین نیز اجرا شده و در ایران هم چندسالی هم پیرامون اجرایی نمودن آن، مطالعه کرده بودند، تحت عنوان انقلاب سفید یا انقلاب شاه و ملت، با رفراندوم اصولی ششگانه اعلام کرد.

 

در این نوبت، اختلافات جزئی که در بین برخی از علماء و روحانیون قرار داشت، بیشتر خودنمائی کرد و دشمنان نیز از این فرصت بهره ها بردند. در این موقع، روحانیون و طلابی که در حلقه ی شاگردان امام خمینی(ره) بودند، در سراسر کشور، در خط مقدم این مبارزه قرار گرفتند. این مبارزه، به فاجعه ی حمله ی نیروهای مسلح رژیم شاه با لباس مبدّل، به مدرسه ی فیضیه منجر شد. در این موقع که مصادف با فروردین ماه سال ۱۳۴۲ش بود، آیت الله العظمی حکیم(ره) در ضمن تلگرافی به این مناسبت، علمای ایران را به هجرت از ایران و حضور در نجف اشرف دعوت نمود. در راستای هدف متعالی ایجاد وحدت و همدلی بود که امام خمینی(ره) در پاسخ ایشان فرمود:

 

« ... اميد است با وحدت كلمه علماى اعلام اسلام و مراجع وقت - كثّر الله أمثالهم- حفظ استقلال مملكت و قطع دست اجانب را نموده، از حريم اسلام و قرآن كريم دفاع كرده، نگذاريم دست خيانت به احكام مسلّمه اسلام دراز شود... اين جانب دست اخلاص خود را به سوى جميع مسلمين، خصوصاً علماى اعلام و مراجع عظام- أطال الله بقاءَهم - دراز كرده، و از عموم طبقات براى صيانت احكام اسلام و استقلال ممالك اسلامى استمداد مى‏كنم و اطمينان دارم با وحدت كلمه مسلمين، سيَّما علماى اعلام، صفوف اجانب و مخالفين درهم شكسته و هيچ گاه به فكر تجاوز به ممالك اسلامى نخواهند افتاد. ما تكليف الهى خود را انشاء الله ادا خواهيم كرد.

 

مبارزه و مقاومت شبانه روزی امام و یارانش، در طول سال های ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ شمسی، وقایع و اتفاقات بسیاری از جمله: بستن بازارها . دستگیری طلاب و روحانیون و اعزام طلاب جوان به سربازی . دستگیری شبانه ی امام و تعدادی از یاران ایشان در تهران و شهرستان ها و قیام خونین ۱۵ خرداد را رقم زد. دستگیری امام(ره)، بازتاب های داخلی و خارجی فراوانی داشت و مراجع تقلید و علماء و حوزه های علمیه، اعلامیه های متعددی در اعتراض به این عمل رژیم شاهنشاهی صادر نمودند. یکی از این اعلامیه ها به امضای جمعی از فضلا و مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم بود که با ارسال نامه‏ای به هیئت دولت وقت، اعتراض خود را علنی و آشکار ساختند. حاج آقامجتبی تهرانی نیز یکی از امضاکنندگان این نامه بود .

 

یکی از تلاش هایی که در این موقع صورت گرفت، حضور بزرگان علماء و مراجع تقلید از جای جای کشور در تهران بود. رژیم شاهنشاهی که قصد داشت به علت رساله نداشتنِ امام خمینی(ره)، و در نتیجه نداشتن مصونیت، متعرض ایشان شود و حکم اعدام صادر نماید، با این حضور گسترده، که با جدّیت و صلابت همراه بود، مجبور به عقب نشینی شد. در این موقع نیز، یکی از کسانی که در راه حمایت از امام خمینی(ره) سر از پا نمی شناخت، حاج آقامجتبی تهرانی بود. او به همراه آیت الله شهید سعیدی(ره) و آیت الله منتظری(ره)، به سراغ آیات عظام: خوانساری(ره) . بهبهانی(ره) و حاج شیخ محمدتقی آملی(ره) رفت و از ایشان، نامه ی مرجعیت علی الاطلاق امام را دریافت کرد. در این ایام، آقای منتظری تحت مراقبت های شدیدتری قرار داشت، از این رو، در موقع خروج از خانه ی یکی از این بزرگان، حاج آقا مجتبی که با تیزبینی از این کنترل آگاهی داشت و امکان دستگیری وی را تصور نموده بود، نامه هایی را که از این ۳ بزرگوار دریافت نموده بودند، از شیخ حسینعلی منتظری گرفت و در نزد خود نگهداری نمود، از قضا، بلافاصله پس از خروج، مأمورین امنیتی، آقای منتظری را دستگیر نمودند، ولی نامه به دست آنها نیفتاد. این در حالی بود که در همین ایام، حاج مجتبی، رساله ی عملیه ی امام خمینی(ره) را نیز تدوین نمود تا علاوه بر تصریح علماء بر مرجعیت امام(ره)، سند مستند دیگری نیز در دست باشد. 

 

 

هنوز چند ماهی از تبعید امام خمینی(ره) نگذشته بود که شلیک گلوله های شهید محمد بخارائی در روز اول بهمن ماه سال ۱۳۴۳ش، در میدان بهارستان و در مقابل مجلس شورای ملی، حسنعلی منصور را که عامل اصلی تصویب کاپیتولاسیون بود، از پای درآورد. با دستگیری محمد بخارائی و برخی از یارانش، معلوم شد که گروهی از جوانان متدین بازار تهران، با متشکل نمودن اعضای سه گروه از هیئت های مذهبی، جمعیتی را به نام « هیئت های مؤتلفه ی اسلامی » سازماندهی نموده و از طریق شخصیت هایی چون: آیت الله شهید مطهری(ره) . آیت الله شهید بهشتی(ره) و... تحت نظر امام خمینی(ره) به فعالیت مشغولند. درپی این اقدام انقلابی، بسیاری از افرادی که در این راستا نقش داشتند، دستگیر و راهی زندان شدند. رژیم شاهنشاهی پهلوی که قصد قدرت نمائی داشت، با سرعت هرچه بیشتر دادگاه نظامی تشکیل داد و تعدادی از دستگیرشدگان را به اعدام محکوم نمود. انتشار این خبر، حوزه های علمیه و علماء و روحانیون را به واکنش واداشت تا با تلاش و پیگیری های خود، از اجرائی شدن این حکم، ممانعت به عمل آورند. در این موقع، یکی از کسانی که با تلاشی مضاعف و پنهانی در جریان این مسئله ورود نمود، حاج آقامجتبی بود، که در آغاز به سراغ مراجع معظم تقلید در قم رفت و پس از اخد نامه هایی از ایشان، نامه ها را به همراه تلگرافی برای محمدرضا پهلوی که گفته بود، همه باید اعدام شوند؛ چه مباشر و چه دست اندرکار، ارسال کرد و پس از آن به صورت مخفیانه راهی نجف شد. در نجف اشرف، بارها با آیات عظام: حکیم(ره) . خوئی(ره) و شاهرودی(ره) مذاکره نمود تا توصیه ایشان را نیز مبنی برجلوگیری از اعدام اعضای هیئت های مؤتلفه به دست آورد. هرچند در مدت زمانی که این رفت و آمد صورت گرفت ۴ تن از بهترین جوانان این مرز و بوم به شهادت رسیدند ولی با تلاش هایی که انجام شد، حکم اعدام برخی از دیگر محکومین مانند: آیت الله انواری(ره) . شهید حاج مهدی عراقی و حبیب الله عسگراولادی به زندان ابد تبدیل گردید. 

 

 زنده نگه داشتنِ نام امام خمینی(ره)، که همانا برافراشته نگاه داشتنِ پرچم نهضت اسلامی بود، یکی از مهمترین و اساسی ترین اقداماتِ ممکن محسوب می شد؛ که با دشواری های گوناگونی از جمله: حبس و شکنجه و تبعید و محرومیت های اجتماعی گوناگون همراه بود. روشن است که این حرکت، برای تداوم و جلوگیری از آسیب های موجود، نیازمند تیزهوشی های خاصی نیز بود. در این مسیر، گروهی که اهل سخنوری و وعظ بودند، بر فراز منبر، با شیوه های مستقیم و غیرمستقیم، نام و راه امام را مطرح می نمودند و گروهی دیگر که دست به قلم داشتند، در لابلای سطور نوشته های خود، این مأموریت را به انجام می رساندند؛ ولی مهم تر از این دو، روشن نگه داشتنِ چراغِ دو کانونی بود که به نام امام خمینی(ره) بود. یکی بیت و دیگری کتابخانه ایشان. اداره ی بیت و شهریه طلاب، در ابتدا به عهده ی آیت الله حاج آقامصطفی خمینی(ره)، دوست و همدرس و هم مباحثه ی حاج شیخ مجتبی تهرانی گذاشته شد که با تبعید ایشان، بلافاصله بعد از امام، این مهم در اختیار آیت الله حاج شیخ شهاب الدین اشراقی(ره)، داماد امام(ره) قرا رگرفت و پس از تبعید ایشان نیز، آیت الله سیدمرتضی پسندیده(ره)، برادر امام، متولی آن شد؛ ولی کتابخانه، که در سال ۱۳۴۳ش، در خانه ای مسکونی تأسیس شده و بهترین مکان برای پرداختن به توصیه های امام خمینی(ره) در طیّ طریق مبارزه بود، در اختیار این طلبه ی جوان فاضل و پرشور و حرارت قرار گرفت.  

 

در فرصت کوتاهی، با مدیریت و درایت حاج شیخ مجتبی تهرانی، کتابخانه ی امام خمینی(ره)، که بر تارک آن نام مبارک ولی عصر(عج) می درخشید، به یکی از اصلی ترین شبکه های تشکیلاتی نهضت اسلامی تبدیل شد و برای ترویج راه و نام امام(ره)، دارای امکاناتی از قبیل دستگاه صحافی و همکارانی برای فهرست نویسی شد.

 

در مدتی کوتاه، با تلاش ها و پیشرفت هایی که صورت گرفت، کتابخانه ی امام به کانونی تبدیل شد تا نه تنها در برابر مؤسسه ای چون دارالتبلیغ، که با اشاره و حمایت سردمداران رژیم پهلوی ایجاد شده بود، محلی مستقل و مطئمن برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به طلاب و روحانیون باشد، که در پوشش آن، آثار نوشتاری امام نیز مورد چاپ و توزیع قرار گیرد.

 

تلاش های حاج آقامجتبی تهرانی در کتابخانه، به موازات فعالیت هایِ بیت امام صورت می گرفت که در جریان آن، ضمنِ برپائی مراسم مختلف، سخنرانان نیز به تبلیغ انقلاب اسلامی و حرکت امام خمینی(ره) اقدام می نمودند و یاران امام هم ضمن اجتماع در این جلسات، در خصوص چگونگی ادامه مبارزات با رژیم شاهنشاهی، به همفکری می پرداختند. روشن بودنِ این چراغ و نورافشانی آن، به میزانی بود که خفاشان شب پرست، هرگز طاقت رؤیت آن را نداشتند. افرادی چون پرویز ثابتی که از اعضای تشکیلات بهائیت بود و به عنوان یکی از عوامل صهیونیست ها، به تنها چیزی که فکر می کرد، برچیدن بساط اسلام از صحنه های اجتماعی بود، چگونه می توانست شاهد این صحنه باشد که در روز هفدهم شهریورماه سال ۱۳۴۶ش، که مصادف با ایام فاطمیه بود، در بیت امام مراسم عزاداری برپا شود و سخنران بر فراز منبر به تجلیل از رهبر نهضت اسلامی بپردازد و بگوید: « مردم باید قدر روحانیون را بدانند و مرجع تقلید خود، یعنی آیت الله خمینی را بیشتر بشناسند.» و مردم نیز با شنیدن نام امام، با ذکر صلوات، به تأیید سخنان او اقدام نمایند.

 

همه اینها تنها بخشی از سابقه انقلابی و جهادی آیت الله مجتبی تهرانی بود . وی علاوه بر مبارزات مستمر انقلابی خود قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، پس از پیروزی انقلاب هم همواره در سنگرهای مختلف دست از تبلیغ و حمایت اسلام ناب و مکتب امام خمینی (ره) برنداشت و پس از ایشان نیز همواره از یاران و همراهان رهبری معظم انقلاب و مطیع محض ولایت فقیه محسوب می گردید. 

 

حضور مقام معظم رهبری در منزل حضرت آیت الله مجتبی تهرانی

 

قبل از وفات آیت الله مجتبی تهرانی، و در دورانی که ایشان کسالت داشتند رهبری معظم انقلاب به منظور عیادت از همراه و یار دیرین خود، مرجع تقلید و استاد اخلاق مردمی به منزل ایشان رفتند. 

 

معرفی کتاب ؛ اثر آیت الله مجتبی تهرانی 

 

یکی از آثار فاخری که از آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی به جای مانده است شرح ایشان بر خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) است که با توجه به نزدیک شدن به ایام فاطمیه به معرفی اجمالی این کتاب می پردازیم:

 

 

پس از رحلت رسول اکرم (ص) دو حادثه مهم و سرنوشت ساز روی داد که تمامی حوادث بعد از آن راتحت تاثیر قرار داد. این دو حادثه یکی تشکیل ثقیفه و غصب خلافت مسلمین و دیگری غصب فدک یعنی قطعه زمین اهدایی حضرت پیغمبر گرامی اسلام (ص) به دخترش زهرا (س) بود. پس از مدت بسیار کوتاهی از این دو رویداد و بعد از چند بار پیگیری برای بازپس گرفتن فدک و بی نتیجه بودن آن ، حضرت زهرا (س) در مسجد النبی (ص) در مدینه ظاهر شد و خطابه ای ایراد کرد که از آن پس به خطبه فدک معروف شد.این خطبه نه تنها مسایل فدک را به خوبی و حق اهل بیت در آن را به روشنی اثبات می کند بلکه مشتمل بر مضامین بلند در معارف اعتقادی است.

 

اهمیت این خطبه تا بدانجاست که ائمه اطهار (ع) آن را نقل کرده اند و علمای دین بر حفظ و نگهداری آن تاکید داشته اند.علمای بزرگوار شیعه در طول تاریخ ؛ اسناد و مدارک این خطبه و شرح هایی از آن را تحریر و برای جامعه مسلمین به یادگار نهاده اند تا جایی که غیر از ده ها کتاب به زبان عربی و فارسی ، ترجمه هایی از این خطبه به زبان های اردو ، ترکی و فرانسوی نیز صورت گرفته است. 

 

مؤسسه پژوهشی فرهنگی مصابیح‏ الهدی همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهراء(سلام‏ الله‏ علیها) اقدام به انتشار کتاب «شرحی کوتاه پیرامون خطبه فدک» نمود.

این کتاب، بازنویسی ۱۷ جلسه از مباحث اخلاق و معارف اسلامی حضرت آیت‏ الله العظمی حاج‏ آقا مجتبی تهرانی است که در ایام فاطمیه سال ۱۳۷۴ بیان شده است. معظّم‏ له در این سلسله جلسات شرحی کوتاه و گویا از خطبه حضرت زهرا (سلام‏ الله‏ علیها) ارائه کرده و ابعاد ناگفته ‏ای از «خطبه فدک» را برای محبّان اهل بیت (علیهم‏ السلام) بیان فرمودند.

 

گزیده ای از کتاب

 

همه این مباحث مقدمه‏ای است برای نیل انسان به هدف از خلقت، یعنی آدم شدن. مکتب آدم‏ ساز، تنها مکتب اهل‏بیت است و غیر از راه آنان راهی نیست؛ وگرنه چند متر زمین و حتّی خلافت هم فی‏ نفسه برای آنان پوچ است. اصلاً ساحت مقدّس آنان بریء و منزّه است از این‏که به فکر این چیزها باشند؛ امّا مسأله چیز دیگری بود؛ اگر خلافت غصب نمی‏ شد و اسلام در مسیر صحیح خود که خدا تعیین کرده بود پیش می‏رفت، بشریت در رسیدن به هدف خلقت موفق می‏شد. امّا با این انحرافات، راه بشر به سوی خدا گرفته شد زیرا بدون علی و آل‏علی(ع) کسی به خدا نمی‏ رسد؛ و این حقیقت را حضرت زهرا(س) می‏دانست که چنین از حق و حقیقت دفاع کرد و حقایق را برای ثبت در تاریخ در این خطبه بیان فرمود. 

 

 

ارسال نظرات