نویسنده کتاب «شیر دارخوین»:
نویسنده جوان کتاب «شیر دارخوین» از نگارش این کتاب به عنوان یک رؤیای شیرین یاد کرد و گفت: شهید دل آذر از کوچه های پایین شهر قم به فرماندهی عملیات لشکر۱۷علی بن ابیطالب(ع) رسید؛ آقاجواد، «جواد فری» بود که «شیر دارخوین» شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، فاطمه دولتی در مراسم رونمایی از کتاب «شیر دارخوین» که در تالار مرکزی شهر قم برگزار شد، اظهار کرد: ۲۰ آذر ۹۶، نوشتن از مردی را شروع کردم که امروز حکم برادرم را دارد، داشتن برادری مثل آقا جواد لذت بزرگی است.
وی تصریح کرد: اینکه بیش از یک سال از عمرت در تمام خوشی و ناخوشی به یاد شهیدی باشی که مردِ مردهاست، حس خیلی خوبی است.
نویسنده کتاب «شیر دارخوین»، افزود: من برای نوشتن از شهید دل آذر، سراغ خانواده محترم، رفقای نازنین و همرزمان دلاورش رفتم و هرکدام تکهای از وجود آقا جواد را برای من به نمایش گذاشتند؛ یکی از مهربانیش گفت: یکی از شیک پوشی او، یکی از شجاعتش گفت: یکی از شمّ نظامی بی نظیرش. من تکه تکه پازل را کنار هم گذاشتم تا توانستم آقا جواد را بشناسم.
دولتی تصریح کرد: وقتی مصاحبههای دوران انقلاب را میگرفتم، دوستان شهید گفتند آقا جواد سردمدار و رهبر تظاهرات خیابانی انقلاب در قم بوده است، باورش خیلی سخت بود، جوان ۱۹ ساله مگر میتواند رهبر تظاهرات مردم انقلاب باشد.
وی افزود: سر مزار شهید رفتم و گفتم به من نشانهای بده، وقتی برگشتم دیدم برادر شهید عکسی فرستاده، عکس را باز کردم کوچههای چهارمردان قم بود، آقا جواد جلو ایستاده بود و یک لشکر پشت سرش، آنجا فهمیدم این ماجراها واقعیت دارد.
نویسنده کتاب شیر دارخوین، گفت: وقتی جلوتر رفتم و خواستم از دارخوین و مجنون و اروند و فاو بنویسم نشد؛ همین شد که راهی جنوب شدیم، وقتی بین نخلها چرخ زدم، تازه فهمیدم دارخوین و مجنونی که آقا جواد در آنجا جانانه جنگیده، کجاست، بعد از آن سفر، نوشتن من بند نیامد.
دولتی با بیان اینکه صفحههای آخر نوشتن سخت شده بود، افزود: نمیخواستم کتاب تمام شود و تمام شدن کتاب پایان همراهی من با آقا جواد بود، نمیخواستم رؤیای شیرین تمام شود.
وی افزود: وقتی برای زیارت به مشهد رفتیم، از ساختمان که خارج شدیم، چشمم به اسم کوچه افتاد که اسم کوچه دارخوین بود؛ وقتی از سفر برگشتم، شروع کردم به نوشتن، چون مطمئن بودم خود آقا جواد میخواهد کار را تمام کند.
نویسنده کتاب «شیر دارخوین» تصریح کرد: من از لیست مصاحبه با تمام افرادی که میخواستم صحبت کردم، اما حسرت صحبت کردن با یک نفر هنوز هم روی دلم من مانده است، حسرت صحبت با کسی که گفت: من با این شیرمرد، زندگیها کردم و با آقا جواد، خاطرهها دارم و او کسی نبود جز رهبر معظم انقلاب.
دولتی افزود: امروز من اینجا ایستادم تا بگویم در روزگاری که جوانها الگو ندارند، آقا جواد میتواند الگو و قهرمان خوبی باشد؛ آقا جواد از کوچههای پایین شهر قم به فرماندهی عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) رسید؛ آقاجواد، «جواد فری» بود که «شیر دارخوین» شد.
وی تصریح کرد: اینکه بیش از یک سال از عمرت در تمام خوشی و ناخوشی به یاد شهیدی باشی که مردِ مردهاست، حس خیلی خوبی است.
نویسنده کتاب «شیر دارخوین»، افزود: من برای نوشتن از شهید دل آذر، سراغ خانواده محترم، رفقای نازنین و همرزمان دلاورش رفتم و هرکدام تکهای از وجود آقا جواد را برای من به نمایش گذاشتند؛ یکی از مهربانیش گفت: یکی از شیک پوشی او، یکی از شجاعتش گفت: یکی از شمّ نظامی بی نظیرش. من تکه تکه پازل را کنار هم گذاشتم تا توانستم آقا جواد را بشناسم.
دولتی تصریح کرد: وقتی مصاحبههای دوران انقلاب را میگرفتم، دوستان شهید گفتند آقا جواد سردمدار و رهبر تظاهرات خیابانی انقلاب در قم بوده است، باورش خیلی سخت بود، جوان ۱۹ ساله مگر میتواند رهبر تظاهرات مردم انقلاب باشد.
وی افزود: سر مزار شهید رفتم و گفتم به من نشانهای بده، وقتی برگشتم دیدم برادر شهید عکسی فرستاده، عکس را باز کردم کوچههای چهارمردان قم بود، آقا جواد جلو ایستاده بود و یک لشکر پشت سرش، آنجا فهمیدم این ماجراها واقعیت دارد.
نویسنده کتاب شیر دارخوین، گفت: وقتی جلوتر رفتم و خواستم از دارخوین و مجنون و اروند و فاو بنویسم نشد؛ همین شد که راهی جنوب شدیم، وقتی بین نخلها چرخ زدم، تازه فهمیدم دارخوین و مجنونی که آقا جواد در آنجا جانانه جنگیده، کجاست، بعد از آن سفر، نوشتن من بند نیامد.
دولتی با بیان اینکه صفحههای آخر نوشتن سخت شده بود، افزود: نمیخواستم کتاب تمام شود و تمام شدن کتاب پایان همراهی من با آقا جواد بود، نمیخواستم رؤیای شیرین تمام شود.
وی افزود: وقتی برای زیارت به مشهد رفتیم، از ساختمان که خارج شدیم، چشمم به اسم کوچه افتاد که اسم کوچه دارخوین بود؛ وقتی از سفر برگشتم، شروع کردم به نوشتن، چون مطمئن بودم خود آقا جواد میخواهد کار را تمام کند.
نویسنده کتاب «شیر دارخوین» تصریح کرد: من از لیست مصاحبه با تمام افرادی که میخواستم صحبت کردم، اما حسرت صحبت کردن با یک نفر هنوز هم روی دلم من مانده است، حسرت صحبت با کسی که گفت: من با این شیرمرد، زندگیها کردم و با آقا جواد، خاطرهها دارم و او کسی نبود جز رهبر معظم انقلاب.
دولتی افزود: امروز من اینجا ایستادم تا بگویم در روزگاری که جوانها الگو ندارند، آقا جواد میتواند الگو و قهرمان خوبی باشد؛ آقا جواد از کوچههای پایین شهر قم به فرماندهی عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) رسید؛ آقاجواد، «جواد فری» بود که «شیر دارخوین» شد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها