کد خبر: ۹۱۲۱۵۶۹
|
۰۲ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، به نظر می‌رسد روایت‌هایی که در یادمان‌های راهیان نور ارائه می‌شود، با مطالعه و تحقیق و نیز دقت نظر بیشتر قابلیت تقویت و نیل به یک روایت مطلوب را دارند و مواردی مانند روایت ناقص، روایت یگانی/محلی/فردی، ضعف و حماقت دشمن، اشباهات تاریخی و جغرافیایی و تعبیر وارونه جنگ مردمی می‌تواند روایت را به یک روایت معیوب تبدیل نماید.

 

در زیر به اختصار به توضیح هر یک از این موارد می‌پردازیم:

 

هرچند توجه به تعلقات و وابستگی‏‌های محلی مخاطبان به جذابیت روایت کمک می‏‌کند و شرکت‏‌کنندگان در برنامه‏‌های راهیان نور معمولاً به روایت‏‌هایی که نام‏‌ها و نشان‏‌های آشنا در آن بیابند علاقه و توجه بیشتری نشان می‏‌دهند، فروکاستن یک عملیات بزرگ و ملی به یک یگان یا یک نیرو به قیمت نادیده‏‌گرفتن نقش دیگر یگان‏‌ها و نیروها، اجحاف در روایت است. بعضاً راویان در پرداختن به شرح اقدامات یگان‏‌هایی که قرابت‏‌های محلی یا صنفی با آن‌ها دارند اهتمام می‏‌ورزند و دراین‌میان نقش دیگران را نادیده می‏‌انگارند.

 

ضعف و حماقت دشمن

 

در برخی از روایت‏‌ها راوی بدون آنکه به پیامد و نتیجه بیان خود توجه داشته باشد، دشمن را ضعیف و احمق توصیف می‏‌کند. درحالی‏‌که براساس اسناد و مدارک موجود، افسران و تصمیم‏‌گیران نظامی رژیم بعثی عراق از زبده‏‌ترین عناصر نظامی به شمار می‏‌رفتند؛ ضمن اینکه در طول جنگ از مشاوره‏‌های بهترین مستشاران نظامی دنیا بهره‏ می‏‌بردند.

 

اشتباهات تاریخی و جغرافیایی

 

ازجمله مواردی که رعایت‌نکردن آن از قوت و اعتبار روایت می‏‌کاهد و درنتیجه تأثیرگذاری آن را کاهش می‏‌دهد، دادن اطلاعات اشتباه تاریخی و جغرافیایی است. اهمیت بیان صحیح اطلاعات تاریخی و جغرافیایی با توجه به پیشرفت‏‌های فناوری و دسترسی آسان مخاطبان به اطلاعات صحیح، بیش از پیش اهمیت خود را نشان می‏‌دهد. حاضران با یک جستجوی ساده اینترنتی صحت اطلاعات را بررسی کرده، متوجه اشتباه راوی خواهند شد. در چنین وضعیتی سایر گفته‏‌های راوی نیز هرچند صحیح و دقیق، مورد تردید قرار می‏‌گیرد.

 

تعبیر وارونه جنگ مردمی

 

تردیدی وجود ندارد که جمهوری اسلامی ایران در جنگی نابرابر مقابل عراق قرار گرفته بود. در این جنگ دشمن در سطح گسترده‏‌ای مورد حمایت‏‌های مالی، نظامی و سیاسی بین‏‌المللی قرار داشت؛ درحالی‌که ایران برای تأمین ملزومات اولیه جنگ دچار مشکلات اساسی بود. در چنین وضعیتی فرماندهان و رزمندگان ایرانی در چارچوبی خارج از قواعد نظامی کلاسیک، جنگ را اداره کرده، پیش می‏‌بردند. بدیهی است در چنین رویکردی به جنگ که می‏‌توان از آن به جنگ مردمی تعبیر کرد، برخی ابتکارات، خلاقیت‏‌ها و روش‏‌های ابداعی جایگزین تجهیزات و امکانات نظامی می‏‌شود. اما این رویکرد به‌هیچ‏‌وجه منافی عقلانیت و تدبیر نیست. باوجوداین، در برخی از روایت‌ها راویان برای توصیف جنگ مردمی و بیان جلوه‏‌هایی از آن، ضمن اینکه اغراق‏‌ها و بعضاً تحریفاتی را وارد روایت می‏‌کنند، تعبیری وارونه از آن ارائه می‏‌کنند که نه‏‌تنها بیان‏‌کننده گوشه‏‌هایی از عظمت و شکوه حماسه‏‌های فراوان جنگ مردمی نیست، بلکه سبب استخفاف رزمندگان و نفی تدبیر و عقلانیت در جنگ است.

 

این مطلب برگرفته از مقاله «از روایت معیوب تا روایت مطلوب» در فصلنامه نگین ایران شماره 56 است که در انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

ارسال نظرات