به گزارش خبرگزاری بسیج در برنامه "گفتوگوی سیاسی" با موضوع (ماهیت و ابعاد جنگ اقتصادی دشمن و الزامات آرایش جنگی کشور در حوزه اقتصاد) با حضور بهزاد خسروی، پژوهشگر امور راهبردی و اقتصاد سیاسی و مدرس دانشگاه روانه آنتن شبکه رادیوگفتوگو شد.
بهزاد خسروی در مصاحبه با رادیوگفتوگو اظهار کرد: وقتی ما قوانین و سیاستگذاریهایمان را در شرایط جنگ اقتصادی که آمریکا به راه انداخته، نگاه میکنیم، درمی یابیم با همان سیاستگذاریها و دستورالعملهای ۱۰ سال پیش که در این شرایط نبودیم، میخواهیم با شرایطی که پیش روست، مواجه شویم و مبارزه کنیم! عملا در حیطه سیاستگذاری در حوزه دولت و حتی قانونگذاری در حوزه مجلس رویکردی ندیدیم که برآیندی از یک نوع اراده باشد تا در مقابل مبارزه و جنگی که وجود دارد، بتوانیم مقاومت کنیم.
وی افزود: از طرفی همه چیز را هم از مردم میخواهیم، در صورتی که مردم به عنوان سرمایههای اجتماعی، بخش حکمرانی با دولت است و دولت باید در این زمینه چارچوبهای ساختاری خودش را داشته باشد. در برنامههای اقتصادی دولت ۱۴ میلیارد کالا با نرخ اقتصادی به عنوان کالاهای اساسی وارد شده و کلا ۱۰۰۰ نفر بیشتر این کالاها را وارد نکردند و تقریبا ۶ تا ۷ میلیارد آنرا تعداد ۶،۷ نفر وارد کردند و عملا ارزهای صادراتی را نیز برنگرداندند و دولت هیچگونه برنامه مواجههای برای آنها ندارد، نشان میدهد که دولت هنوز معتقد است در شرایط فعلی با نظام بازار اقتصادی (نئولیبرالیزم اقتصادی) باید کشور را اداره کرد.
پژوهشگر اقتصاد سیاسی ادامه داد: در حالی با چنین رویهای نمیتوان در شرایط فعلی اقتصاد کشور را اداره کرد. اگر به شعب ابیطالب نگاه کنید، پیامبر طوری برخورد نمیکرد که در مدینه حکومت سیاسی برپا کرده بود. لذا اگر به قرآن و سنت نگاه کنیم، تمام تاکتیکها و استراتژیهایی که در صدر اسلام وجود داشت، از طرفی بیاناتی که رهبری درباره این مهم داشتند و بارها جنگ نرم و جنگ اقتصادی را تائید کردند و بارها براساس ضرورتهایی که جامعه نیاز داشته، سالها را نامگذاری کردند. اما با همه این رهنمودها و راهکارهای پیش رو، متاسفانه برخی کارشناسان خرده میگیرند که در این شرایط سخت، رونق تولید ملی یعنی چه؟!
بهزاد خسروی گفت: در حالی که باید به این روشنفکران و کارشناسان فهماند در شرایط دشوار، راههای سخت وجود دارد و عمل سخت نیز باید وجود داشته باشد، در این شرایط است که ما نیاز به رونق تولید ملی داریم. اگر در این شرایط این رویکرد را در پیش نگیریم در مقابله با جنگ اقتصادی و روانی آمریکا هم خواهیم باخت. کمااینکه سیاستهایی در حال اجرا در شرایط کنونی، یک نوع سیاست باخت است! با دلار ۴۲۰۰ کالاهای اساسی وارد شد، اگر بر اساس بازار آزاد انجام نمیگرفت و مانند همان اوایل جنگ تحمیلی عمل میشد، هیچ گونه شائبهای برای مردم به وجود نمیآمد و تورم به شکلی که امروز هست، ایجاد نمیشد.
وی در مصاحبه با رادیوگفتوگو بیان کرد: برخی در شرایط دشوار امروز نیز معتقد به رویکرد لیبرالی هستند، در حالی که چنین رویکرد در شرایط فعلی ممکن نیست. از طرفی با آن همه فعالیتی که در آمریکا با آن همه اندیشکده و پژوهشکده مانند بروکین، دیل کارنگی، بنیاد دفاع دموکراسی از جهان که هر کدام کارشناسان خبرهای در حوزههای گوناگون دارند ما عملا در داخل کشور خودمان کار خاصی انجام ندادیم. به عبارتی تیم اقتصادی واحد نداریم.
پژوهشگر اقتصاد سیاسی ادامه داد: از سوی شاید گفتن این سخن غیراخلاقی باشد، (البته به عقیده خیلیها غیراخلاقی است اما از نظر بنده نیست) وقتی رئیس سازمان برنامه و بودجه یک کشوری دو فرزند دارد که دو فرزندش هر دو در آمریکا زندگی میکنند، از آن طرف من هم که دستم به دهنم میرسد و میتوانم فرزندم را به کشور دیگری بفرستم، در خانواده تحت فشار قرار میگیریم و از آن سو سیاست برنامه و بودجه کشور دست چنین افرادی است، چه توقعی در جنگ روانی و جنگ روانی اقتصادی دارید؟!