همسر شهید غلام حیدر خلیلی می گوید : امروز اگر یک پسرم هم در راه حضرت زینب برود افسوس ندارم  شهید جایی رفته که ما سربلند هستیم فکر می کنم پشتم کوه ایستاده ، شهادت در راه حضرت زینب(س) باعث افتخار است همه شهدای خانواده ی من پسر عمو و پسر خاله ام در این راه شهید شدند هیچ‌گاه نمی گوییم چرا رفتند و شهید شدند برای حضرت زینب رفتند، اسم حضرت زینب و حضرت رقیه را که می آورم احساس غیرت می کنم.
کد خبر: ۹۱۳۷۷۴۱
|
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۶

به گزارش خبرگزاری بسیج در کرمان ، رشادت های شیعیان افغانستان در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب (ع) در سوریه در کنار مدافعین حرم ایرانی دیدنی است؛ در این کارزار شیعیان افغانستانی مقیم رفسنجان نیز میدان را خالی نگذاشتند و عشق به حضرت زینب(س) راه رفسنجان به سوریه را کوتاه کرد.

شهید مدافع حرم غلام حیدر خلیلی یکی از ۱۵ شهید مدافع حرم رفسنجانی است که هفت فرزندش را اول به امان خداوند و سپس همسرش گذاشت و به سوریه رفت و در شهریور سال۹۳ به فیض عظیم شهادت نائل می آید.

 به سراغ همسر شهید رفتیم که در خانه ای اجاره ای در گوشه ای از شهر رفسنجان ساکن بود هرچند این دیدار ما با خانواده شهید مدافع حرم باید زودتر از این‌ها اتفاق می افتاد اما دیداری شیرین شد که به عطر شهادت آغشته بود.

حجت الاسلام انوری مسئول اعزام مدافعین حرم افغان در این دیدار ما را همراهی کرد، همسر شهید به همراه دو دختر بچه ۶ ساله و سه ساله به استقبالمان آمد، گل پری و مقدسه، وقتی پدرشان شهید می شود گل پری ۹ ماهه بوده است…

همسر شهید از شهید خلیلی اینطور گفت: بعد از شهادت فکر میکردم زندگیم را از دست دادم ولی با خود گفتم حضرت زینب خودش کمکم میکند، همسرم خیلی خوب و مهربان بود و ۱۸ سال باهم زندگی کردیم انگار ۱۸ روز با شهید بودم .  می‌گویند شهیدان زنده اند واقعا همین‌طور است و در زندگی ما حضور دارد، حضورش را در خانه و ارتباط با فرزندانم کاملا احساس می‌کنیم.

دختر بزرگم دانشگاه می‌رود و پسرم ۱۲ سال دارد، امروز اگر یک پسرم هم در راه حضرت زینب برود افسوس ندارم  شهید جایی رفته که ما سربلند هستیم فکر می کنم پشتم کوه ایستاده ، شهادت در راه حضرت زینب(س) باعث افتخار است همه شهدای خانواده ی من پسر عمو و پسر خاله ام در این راه شهید شدند هیچ‌گاه نمی گوییم چرا رفتند و شهید شدند برای حضرت زینب رفتند، اسم حضرت زینب و حضرت رقیه را که می آورم احساس غیرت می کنم.

همسر شهید خلیلی گلایه داشت از حرفهای مردم : حرفی که همیشه از مردم می شنویم که می گویند اینها به خاطر پول می روند برایشان خانه گرفتند ماشین گرفتند در حالیکه هیچ حرفی از اینها نیست ، خدا نکند عزیزی برود و برنگردد . اگر پسر بزرگی داشتم که بتواند کار کند می‌رفتم بنیاد شهید و می گفتم این مقدار پول را هم نمی‌خواهم خیلی از فامیل‌هایمان هم شهیدانشان مجرد بودند این کار را کردند.

و البته وی درخواستی نیز داشت: من ۵سال است که رفسنجان اینجا زندگی می‌کنم برای من پیدا کردن مسکن با ۷ فرزند کار سختی است مستاجری سخت است از مسئولین می‌خواهم که بیشتر حواسشان به خانواده ی شهدا باشد . می خواهیم مسئولین به ما سر بزنند خودشان بیایند به منزل ما . خدا به حجت الاسلام انوری خیر دهد هر کاری از دستشان برآید برایمان انجام می دهند.
حجت الاسلام انوری نیز در این دیدار برایمان از شهید خلیلی و دیگر شهدای تیپ فاطمیون و همینطور از شهید حامد بافنده برایمان گفت: بیش از ۳۰ شهید مدافع حرم و هزار و ۵۰۰ مدافع حرم از تیپ فاطمیون از استان کرمان هستند.

وی از شهید غلام حیدر خلیلی اینطور گفت: شهید بزرگوار نزد من آمدند و گفتند که می‌خواهم به سوریه بروم من بهشان گفتم که برادرت اعزام شده است نمی خواهد تو بروی ولی به من گفتند که در کربلا حضرت ابوالفضل سه برادرش را به میدان فرستاد من عاشق اهل بیتم برادرم وظیفه ی خود را انجام میدهد من هم وظیفه ی خود را .

حجت الاسلام انوری بیان داشت : هنگامی که شهید غلام حیدر خلیلی و چندین نفر دیگر را اعزام کردیم در عملیات دخانیت ایشان را به خاطر لیاقت و توانمندیش معاون فرمانده کردند ولی چون عملیات لو رفته بود اکثرا به شهادت رسیدند و برادرشان که فرمانده بود زخمی شده بودند و هنگامی که شهید را به ایران آوردند با نظر برادر شهید ایشان را با تشریفات خاص در فلاورجان اصفهان کنار دیگر شهدای مدافع حرم فاطمیون به خاک سپردند.
وی درباره شهید بافنده اینطور گفت : شهید حامد بافنده را من اعزام کردم با اینکه اجازه ی این کار را نداشتم ولی ایشان را فرستادم اما آنجا فهمیدند که شهید حامد بافنده جز فاطمیون نیستند وقتی که می‌خواستند ایشان را از سوریه برگردانند ۲۰۰نفر از کرمانی ها هم که آنجا بودند گفتند اگر حامد برگردد ماهم برمی‌گردیم که دیگر فرمانده آنجا راضی شدند شهید حامد بافنده بماند .

خانه خشتی

 
ارسال نظرات