یادداشت| مهدی نصیری راد:
امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران در شرایطی نهضت اسلامی را در کشور به جریان انداخت که تقریبا در پی خفقان شدید رژیم پهلوی در سال های پیش از پیروزی انقلاب اکثر فعالان جریان های سیاسی دستگیر و یا دچار یاس و ناامیدی گشته بودند.
نهضت اسلامی ملت بزرگ ایران در ۱۵ خرداد سال ۴۲ با دو شاخصه قابل اعتنا یعنى رهبرى امام خمینى (ره) و اسلامى بودن نهضت آغاز گردید.
امام روح الله در جریان مبارزه با رژیم دست نشانده پهلوی هرگز ذرهای تردید به خود راه نداد و با ایمانی راسخ راهبری جریانی را به دست گرفت که بعدها با پیروزی به انقلاب اسلامی ایران در نزد جهانیان مشهور گردید.
امام راحل ما از همان ابتدا جز خدا را در مسیر مبارزه مشاهده نمیکرد و جز خدا برای احدی اعتباری قائل نبود و رمز پیروزی انقلاب ملت ایران را همین توکل عمیق رهبر فقیدشان به خداوند منان میتوان معرفی کرد.
امام (ره) که در عصر جاهلیت مدرن آنجا که دین برای همیشه در نزد دنیا طلبان جهانی منزوی گردیده بود جنبشی ابراهیمی را علی الرغم همه مصائب و داغها اعم از تبعید، داغ فرزند و یا کشتار بی رحمانه جوانان در ۱۵ خرداد یا ۱۷ شهریور و همه روزهای برجسته تاریخ منتهی به پیروزی انقلاب، مدیریت کرد.
آری نمرودها آتششان پوشالیست و اگر راهرو دل در گرو حضرت دوست بدارد در مسیر طریقت با سعه صدر و صبوری، ابراهیمها را جز به گلستانها راه نمیدهند که از خدای ابراهیم تنها همین انتظار میرود.
خمینی پیامبری بود در دورهای که دین افیون تودهها لحاظ میگردید به پا خواست و انقلابی را در هارتلند دنیا به پیروزی رساند و باید تاکید کرد بر خلاف همه انقلابهای مادی که به صرف فراهم بودن شرایط عینی و در اثر نزاع قدرت میان دولتها و مخالفین رخ میدهند، انقلاب اسلامی ماهیتی دیگر دارد؛ ماهیتی که به فرمود: ه امام «من نمیتوانم اسمی رویش بگذارم الاّ این که این نهضت الهی بود» و نیز ماهیتی که در هیچ یک از تئوریهای موجود عالم نمیگنجید بلکه برعکس، همه آن جنبشهای مادی که مبنای تفختر دنیای غرب گردیده بود را به سخره میگرفت بنابراین باید این گونه سخن راند که امام (ره) احیاگر بزرگ حکومت دینی در عصر جدید بود از این رو باید مراقب بود تا منفعت طلبان امام گذشته را آنطور که میخواهند تحریف نکنند.
انقلاب اسلامی پس از پیروزی به کرات دست حمایت الهی را در مواجهه با ابرقدرتها و همه شرایط سخت و مشکلات متعدد داخلی خاصه در جنگ تحمیلی با خود به همراه داشت و انکار این پشتیبانی معنوی جز از وجدانهای مرده جماعت شیفته غرب و وادادگان فرهنگی بر نمیآید.
در جنگ تحمیلی رژیم بعث قصد تصرف یک هفتهای ایران را داشت، اما چه شد که چرخهای ماشین بی رحم جنگی صدامیان در همان حصار خرمشهر تا مدتها با مجاهدت جوانان رشید و حزب اللهی گیر کرد و زمانی که با همه خیانتها و مشکلات شهر سقوط کرد، امام امت را به جهاد برای آزادسازی خرمشهر فراخواند و وقتی متجاوزان در عملیات بیت المقدس اسیر و به عقب رانده شدند امام راحل ما تنها به گفتن یک جمله بسنده کرد و آن تنها همین بود: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
قبل از این آزادسازی، در عصر ظهور ارادههای پولادین برای پرواز تمدن اسلامی ایرانی حادثه طبس رخ داد. لشکری از سوی ابرقدرت بلامنازع وقت عالم یعنی ایالات متحده به ایران اعزام شد تا به جهانیان نشان دهند که بر نمیتابند ژاندارم سابقشان در جهان اسلام از دایره خادمیشان خروج کرده باشد و اینک به دنبال تشکیل جبههای ضد امپریالیستی در منطقه و حتی جهان است تا مقدمات ظهور مستضعفان عالم را فراهم نماید.
اما غافل از آنکه مقدر است خوبیها و نیکیها در عالم احیا شوند و شیطان بزرگ و حواریونش باید دست از استثمار و چپاول ملتهای مستضعف عالم بردارند و دست خداوند برتر از دست همه ابرقدرتهای تصنعی عالم است و پایان ماجرای طبس با نقش آفرینی اعجاز گونه شنهای صحرا به سرانجام رسید و اینبار امام روح الله جملهای دیگر از خود در تاریخ انقلاب به یادگار گذاشت، آری، شنها مامور خدا بودند.
البته امام بت شکن ما بود که انقلاب را با نگاه نافد خویش به پیروزی رسانید و پس از آن کشور را از همه توطئههای خطرناک و خیانتهای دل آزار و نفاق و تزویر و نبرد سخت در جهاد برابر متجاوزان به روشنی و درایت حفظ کرد.
ابراهیم عصر معاصر ما پس از اینکه بارها و بارها به تکلیف خویش عمل کرد سرانجام در نیمه خرداد سال ۶۸ خورشید وجودش ناباوارانه غروب کرد و ملتی را داغدار فراق پیر حکیم و فرزانه خویش نمود.
امروزه تفکر خمینی به عنوان میراث این مرد الهی نه تنها در ایران و یا دنیای اسلام بلکه جهانی را تحت تاثیر خویش قرار داده است و جنبشهای مختلفی را در بسیاری از کشورها وامدار خود کرده که صرف نظر از نتایج آنها، آثار انقلاب اسلامی ایران بر آنها پوشیده نیست.
امام روح الله در جریان مبارزه با رژیم دست نشانده پهلوی هرگز ذرهای تردید به خود راه نداد و با ایمانی راسخ راهبری جریانی را به دست گرفت که بعدها با پیروزی به انقلاب اسلامی ایران در نزد جهانیان مشهور گردید.
امام راحل ما از همان ابتدا جز خدا را در مسیر مبارزه مشاهده نمیکرد و جز خدا برای احدی اعتباری قائل نبود و رمز پیروزی انقلاب ملت ایران را همین توکل عمیق رهبر فقیدشان به خداوند منان میتوان معرفی کرد.
امام (ره) که در عصر جاهلیت مدرن آنجا که دین برای همیشه در نزد دنیا طلبان جهانی منزوی گردیده بود جنبشی ابراهیمی را علی الرغم همه مصائب و داغها اعم از تبعید، داغ فرزند و یا کشتار بی رحمانه جوانان در ۱۵ خرداد یا ۱۷ شهریور و همه روزهای برجسته تاریخ منتهی به پیروزی انقلاب، مدیریت کرد.
آری نمرودها آتششان پوشالیست و اگر راهرو دل در گرو حضرت دوست بدارد در مسیر طریقت با سعه صدر و صبوری، ابراهیمها را جز به گلستانها راه نمیدهند که از خدای ابراهیم تنها همین انتظار میرود.
خمینی پیامبری بود در دورهای که دین افیون تودهها لحاظ میگردید به پا خواست و انقلابی را در هارتلند دنیا به پیروزی رساند و باید تاکید کرد بر خلاف همه انقلابهای مادی که به صرف فراهم بودن شرایط عینی و در اثر نزاع قدرت میان دولتها و مخالفین رخ میدهند، انقلاب اسلامی ماهیتی دیگر دارد؛ ماهیتی که به فرمود: ه امام «من نمیتوانم اسمی رویش بگذارم الاّ این که این نهضت الهی بود» و نیز ماهیتی که در هیچ یک از تئوریهای موجود عالم نمیگنجید بلکه برعکس، همه آن جنبشهای مادی که مبنای تفختر دنیای غرب گردیده بود را به سخره میگرفت بنابراین باید این گونه سخن راند که امام (ره) احیاگر بزرگ حکومت دینی در عصر جدید بود از این رو باید مراقب بود تا منفعت طلبان امام گذشته را آنطور که میخواهند تحریف نکنند.
انقلاب اسلامی پس از پیروزی به کرات دست حمایت الهی را در مواجهه با ابرقدرتها و همه شرایط سخت و مشکلات متعدد داخلی خاصه در جنگ تحمیلی با خود به همراه داشت و انکار این پشتیبانی معنوی جز از وجدانهای مرده جماعت شیفته غرب و وادادگان فرهنگی بر نمیآید.
در جنگ تحمیلی رژیم بعث قصد تصرف یک هفتهای ایران را داشت، اما چه شد که چرخهای ماشین بی رحم جنگی صدامیان در همان حصار خرمشهر تا مدتها با مجاهدت جوانان رشید و حزب اللهی گیر کرد و زمانی که با همه خیانتها و مشکلات شهر سقوط کرد، امام امت را به جهاد برای آزادسازی خرمشهر فراخواند و وقتی متجاوزان در عملیات بیت المقدس اسیر و به عقب رانده شدند امام راحل ما تنها به گفتن یک جمله بسنده کرد و آن تنها همین بود: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
قبل از این آزادسازی، در عصر ظهور ارادههای پولادین برای پرواز تمدن اسلامی ایرانی حادثه طبس رخ داد. لشکری از سوی ابرقدرت بلامنازع وقت عالم یعنی ایالات متحده به ایران اعزام شد تا به جهانیان نشان دهند که بر نمیتابند ژاندارم سابقشان در جهان اسلام از دایره خادمیشان خروج کرده باشد و اینک به دنبال تشکیل جبههای ضد امپریالیستی در منطقه و حتی جهان است تا مقدمات ظهور مستضعفان عالم را فراهم نماید.
اما غافل از آنکه مقدر است خوبیها و نیکیها در عالم احیا شوند و شیطان بزرگ و حواریونش باید دست از استثمار و چپاول ملتهای مستضعف عالم بردارند و دست خداوند برتر از دست همه ابرقدرتهای تصنعی عالم است و پایان ماجرای طبس با نقش آفرینی اعجاز گونه شنهای صحرا به سرانجام رسید و اینبار امام روح الله جملهای دیگر از خود در تاریخ انقلاب به یادگار گذاشت، آری، شنها مامور خدا بودند.
البته امام بت شکن ما بود که انقلاب را با نگاه نافد خویش به پیروزی رسانید و پس از آن کشور را از همه توطئههای خطرناک و خیانتهای دل آزار و نفاق و تزویر و نبرد سخت در جهاد برابر متجاوزان به روشنی و درایت حفظ کرد.
ابراهیم عصر معاصر ما پس از اینکه بارها و بارها به تکلیف خویش عمل کرد سرانجام در نیمه خرداد سال ۶۸ خورشید وجودش ناباوارانه غروب کرد و ملتی را داغدار فراق پیر حکیم و فرزانه خویش نمود.
امروزه تفکر خمینی به عنوان میراث این مرد الهی نه تنها در ایران و یا دنیای اسلام بلکه جهانی را تحت تاثیر خویش قرار داده است و جنبشهای مختلفی را در بسیاری از کشورها وامدار خود کرده که صرف نظر از نتایج آنها، آثار انقلاب اسلامی ایران بر آنها پوشیده نیست.
انهتای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار