شهیدغلامرضا صادقی در ایام تولد امام رضا (ع) در خانواده ای مذهبی و متدین درتهران متولد شد.پس از سکونت در اراک در شش سالگی به كودكستان رفت واصول دين و فروع دين وچند سوره كوچك قران را حفظ بود كه به خاطر ياد گيري آنها جوايزي از افراد خانواده و ديگران دريافت کرد.
کد خبر: ۹۱۴۶۰۷۱
|
۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۲

به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ به منظور گرامیداشت یاد و خاطر شهدای استان مرکزی خبرگزاری بسیج استان به باز خوانی زندگی شهیدغلامرضا صادقی می پردازد.

رضادر دوران انقلاب بچه اي 10يا11 ساله بود ،اوبااين سن كم در تظاهرات شركت مي كرد و حتي گاهي اوقات در منزل را باز مي گذاشت تاتظاهركننده گان به منزل بيايند تا توسط ارتش شاه دستگیر نشوند وبعد از چندين ساعت در راباز مي كرد تا آنها بر گردند.

مادرش می گوید:

" زماني كه مجسمۀ شاه را مي­خواستند بردارند، رضا شركت كرده­بود و با خوش­حالي تمام آمد و گفت: مجسمۀ شاه را انداختند و هر چه تيراندازي كردند نتوانستند تظاهركنندگان را فراري بدهند تا دست از كارشان بردارند  مي­گفت: ايران شده فلسطین، مردم چرا نشستين؟!

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در حالی که حدود 13 سال داشت جنگ تحميلي ايران و عراق شروع شد او همراه خواهر بزرگتر و پدر ش به هلال احمر مي رفت و به رانده شده هاي عراقي كمك مي كرد بطوري كه پتو ولحاف ولباس وغذا براي آنها مي برد .

در تابستان­ها كه مدارس تعطيل بود، به كلاس­هاي قرآن مي­رفت  و نمازخواندن و مسجدرفتن را که از کودکی آغاز کرده بود، هم­چنان انجام می­داد. در همين دوران بود كه در جنگ تحميلي يكي از دوستانش به شهادت رسيده­بود، من كه ديدم او خيلي ناراحت است و گريه مي­كند، علتش را پرسيدم و او جواب دادكه يكي از بچه­ها شهيد شده؛ اي كاش كه من هم آن قدر بزرگ بودم كه به جبهه مي­رفتم و مي­جنگيدم تا شهيد شوم. رضا چهارده يا پانزده ساله بود كه در ستاد شهيد مدني كه اول خانه سازی بود شركت فعالي داشت."

موعد سربازیش شده بود،دفترچه آماده به خدمت گرفت وبه سربازي رفت  قبل ازرفتن به سربازي به ديدن تمام اقوام رفت و با  آنها خداحافظي كرد. پنج ماه از خدمت  سربازي را به عنوان پاسدار وظیفه گردان تخریب لشکر مهندسی رزمی 42  انجام داده بود كه در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و صورتش به شهادت رسید.پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.

وصيت نامه:

پس از درود فراوان به حضرت ولى عصر امام زمان ارواحنا له الفدا و نائب عظيم الشان و بت شكن زمان حضرت امام خمينى و با درود فراوان بر شهيدان به خون خفته كربلاى سرخ ايران و با سلام به مادران داغدار جوان از دست داده و با سلام به همه مستضعين جهان و آنهايى كه براى آزادى خود از زير يوغ استعمار وابسته و سلطه‌گران تلاش و كوشش مى كنند اين وصيت نامه نه  فقط خطاب به پدرومادر و خانواده من است بلكه خطاب به همه مادران - پدران - خواهران و برادران  نه . نه . بلكه به همه مستضعفين جهان است كه رسالت خود را بازيابند و قيام بزرگ بر عليه همه طاغوتيان جهان نمايند پس از سلام بر تو اى پدر اميدوارم سلام گرم مرا كه از ميان الله اكبر سربازان اسلام و از ميان خونهاى برزمين ريخته جوانان اين مرز و بوم جهت تنومند شدن درخت اسلام است بپذير و اى پدرومادر از شما كمال تشكر را دارم كه به امانت خدا داديت خوب عمل كردى از خدا امانتى گرفتى و در راهش فدا كردى پس بدرگاه خدا شكر كن و از خدا بخواه  پيرورى اسلام و نابودى كفر و همچنين  كوتاه شدن سلطه سلطه گران برسد و از خدا بخواه كه به تو نيرويى عطا كند كه مسير مستقيم را بپيمائى و در راه مستقيم خدا از هيچ چيز فروگذار نمانى. و اما خطاب به تو اى مادر اى مادرى كه فرزند خود را از دست دادى مى دانم كه سخت است تحمل اين مسئله ولى اى مادر اسلام ما به چنين جوانانى احتياج دارد و اسلام ما به چنين مادرانى احتياج دارد كه فرزندان خود را چنين مخلصانه تقديم كند. ولى مادر مبادا در مرگ من گريه كنى كه اين گريه تو روزنه اميدى است براى دشمن ما . اى مادر در مرگ من هيچ ناراحت مباش بكله مشتت را گره كن . دهانت را باز كن - با تمام نيرو فرياد بزن كه اى ابرقدرتها - اى زورگويان كفار دنيا بدانيد كه ما حاضريم تمام زندگى مان را در اين راه بدهيم حتى خودمان هم حاضريم به  صحنه بيائيم  و سلاح دربرگيريم و از مرز اسلام و خون شهيدان دفاع كنيم پس بدانيد تا چنين مادرانى در اين صحنه شركت دارند هرگز خيال چنين عبثى نكنيد ما مرد جنگيم و با هيچ زورگويى  سازش نمى كنيم. و اما شما اى برادرهايم راه مرا ادامه دهيد كه راه شهيدان است و راه اسلام است و اگر راه شهيدان را ادامه ندهيد خيانتى بزرگ به اسلام كرده ايد.

و اما شما اى خواهران بياد داريد كه پس از كشته شدن حسين سرور شهيدان خواهر او را به اسارت گرفتند وى با آن اسيرى  و مشقات زياد باز هم مجلس يزيد را بلرزه درآورد و مى دانيد كه زينب چه خوب راه حسين را ادامه داد. و اما شما اى خواهران شما كه آزاده يد شما كه اسير نيستيد شما بايد راه شهيدان را بخوبى ادامه دهيد زينب وار چون كه اسلام به فداكارى شما احتياج دارد و در آخر پيام من به همه مردم شما كه تمام مشكلات را تحمل كرديد و با اين وجود به اين انقلاب كمك كرديد اين كمك شما و همكارى و همگامى شما باعث تقويت روحيه ما در جبهه هاست اين شما هستيد كه ما را در جبهه ها اميدوار مى كنيد به شما سفارش مى كنم بعنوان يك انسان كه از تمام خوشيها و لذايذ زندگى صرف نظر كرده و اين جان ناقابل خود را در راه خدا نثار كرده كه از تفرقه بپرهيزيد. تفرقه باعث شكست شماست.  به شما سفارش مى كنم كه تقوى را پيشه كنيد و از خدا بترسيد كه خدا خودش وعدت نصرت داده است.             

وصیت شخصی:

بنام آنكه ستارگان را ماه و خورشيد وعالميان راآفريد با سلام به رسول (ص) گراميش و با سلام به امام اول شيعيان علي(ع) و باسلام به سالار آزادگان و سردار شهيدان حسين بن علي (ع) و باسلام بر منجي بشريت نور تابناك شيعيان امام دوازدهم وباسلام بر نايب برحقش خميني بت شكن پدرم ، مادرم ، برادرم، خواهرم سلام من كوچكتر از آنم كه وصيت داشته باشم ولي دوست دارم كه احكام وروش سنت پيغمبر (ص) رادر زندگي خود دقت كنيد

 وصيت مي كنم كه نماز و روزه و زكات در آن خانه انجام شود و من مقداري 400 تومان به برادر ... در گردان تخريب لشكر 42 قدر  و 100 تومان به برادر ... كه در مقر شهيد صبوري در قسمت ترابري سبك است بدهکارم برایشان بفرستید. مرا حلال كرده و مورد عفو و بخشش خودتان قرار دهيد. پدرم ، مادرم، برادرم، خواهرم حلال كنيد والسلام عليكم .

ارسال نظرات