خبرهای داغ:
فاطمه محمد بیگی پزشک عمومی و فعال بسیجی در شاخه طب سنتی:
بارها پیشنهادهایی برای ترک وطن، ادامه تحصیل و کار در کشورهای خارجی داشته، هرگز وطن را ترک نکرده.
کد خبر: ۹۱۴۸۱۷۵
|
۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۱

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،دکترفاطمه محمد بیگی یکی از استعدادهای درخشانِ علمی شهر قزوین است. وی در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده و از قشر کارگری برخاسته است. با وجود این که در طول سنوات تحصیلی اش بارها و بارها پیشنهادهایی برای ترک وطن، ادامه تحصیل و کار در کشورهای خارجی داشته، هرگز وطن را ترک نکرده تا گوش به فرمان رهبرش، جهادگر علمی باشد و در کنار مردمش در روزهای سخت مقاومت اقتصادی بایستد. با هم گفت و گوی مفصل ایشان را از نظر می گذرانیم.
*از این که سطح هوشی شما بالا بود و همیشه رتبه های بالای علمی را کسب می کردید، حستان چه بود؟ (هیچ گاه افسوس نخوردید که چرا به اندازه بچه های عادی بچگی نکردید؟)
همیشه از لطف حق سپاسگزارم و شکر می کنم که خدای متعال نعمت ها واستعدادهای گوناگون را به بنده داده است، البته بچگی زیاد کردم و همیشه مشغول کارهای مختلف از ساختن کاردستی گرفته تا کشیدن نقاشی رنگ روغن و روزنامه دیواری و حتی درست کردن سنگر خاکی برای هفته دفاع مقدس در جبهه بودم. در بسیج دانش آموزی از اولین سال تاسیس آن حدود سال ۱۳۷۲ شرکت داشتم و در گردان الزهرا(س) در ۱۶ سالگی برای تیر اندازی و پرتاب نارنجک به پادگان نظامی هم رفتم و تجربه کردم. در زمان بچگی مهد نرفتم و در کنار مادرم با عمه هایم کلی بازی می کردم.
دردوران کودکی خیلی بازی کردم، اما بیشتر بازی هایم پسرانه بود و عروسک بازی را دوست نداشتم. به طبیعت و گل و گیاه خیلی علاقه داشتم و از درخت هم خیلی بالا می رفتم! هنوز هم حدود ۷۰ تا گلدان در منزل دارم. پزشکی، کشیک و سه فرزند و مشاغل اجتماعی نتوانسته گل و گیاه را از من بگیرد.
*شما برای نخستین بار درکشور طی دو سال مطالعه و پژوهش و کسب نتایج جدید و معنا دار در مورد ارتباط آسم و رینیت آلرژیک به نتایج در خور توجهی دست یافتید و پایان نامه خود را با کسب نمره ۲۰ دریافت کردید. این موفقیت بزرگ را چگونه به دست آوردید؟ ضمن این که به زبان ساده و موجز کمی درباره پژوهشتان با مخاطبین ما صحبت بفرمایید.
بنده برای اخذ مدرک دکترای پزشکی عمومی باید پایان نامه می دادم. در زمان ما درصد کمتری از پایان نامه ها تحقیقات کلینیکی بود، اما بنده چون مسئول بسیج خواهران دانشگاه بودم و حضرت آقا دانشجویان را امر به جنبش نرم افزاری و تولید علم کرده بودند، علیرغم داشتن نوزاد شیرخوار، عزم خود را جزم کردم که پایان نامه ام حتما از نوع تولید علم و محتوای تحقیقاتی جدید باشد. لذا برخلاف بیشتر دانشجویان از زمان "استاجری" حدود سه سال قبل از فارغ التحصیلی طرح تحقیقاتی خود را در موضوع ارتباط رینیت آلرژیک با آسم و اثبات نظریه " یک راه هوایی یک بیماری " که یک نظریه دانشمندان رشته ایمونولوژی و آلرژی در دنیا بود، آغاز کردم و در مدت سه سال زیر نظر استاد سرکار خانم دکتر صبا عرشی فوق تخصص ایمونولوژی آلرژی بیمارستان رسول اکرم ( ص) تهران با تلاش مستمر و تحقیقات از تعداد زیادی از بیماران مراجعه کننده، برای بیماری آلرژی های تنفسی و بررسی تست های اسپیرومتری تست تنفسی و عکس ریه و معاینات بالینی و ...با راهنمایی استادم توانستم تغییرات و نتایج معنا دار در ارتباط احتمال تبدیل بیماری های تنفسی راه فوقانی تنفس مانند آلرژی بینی به آسم به دست بیاورم.
یعنی افرادی که از دوران کودکی مبتلا به حساسیت های تنفسی فوقانی هستند و دائما مشکلات نزله و گرفتگی و آبریزش بینی را تجربه می کنند و یا آلرژی فصلی دارند، حتما در معرض ابتلا به آسم هم هستند و باید برای جلوگیری از آسم در این بیماران فکر جدی کرد و اقدامات پیشگیرانه و درمانی لازم را انجام داد.
این نظریه اثبات می کند راه های تنفسی فوقانی و تحتانی در معرض بیماری های یکدیگر قرار دارند و تاثیر می پذیرند. البته مشابه این نظریه در طب سنتی ایران هم از حکمای قدیم وجود دارد. جای بسی افتخار است که ابن سینا و بسیاری از اطبای ایران قدیم از هزار سال قبل نزله ها را منشا بیماری هایی مانند ربو( آسم ) و حتی درد مفاصل می دانستند، لذا ضرورت دارد پزشکان ایرانی این نظریات را با تحقیقات امروزی اثبات کنند و از میراث چند هزار ساله طب پارسی صیانت کنند تا دانشمندان غربی این نظریات را به نفع خود مصادره نکنند.
نمره بیست پایان نامه به گفته استاد بزرگوارم در حد بیست ویک بود که برای بنده بسیار گوارا و شیرین شد.
*با وجود این همه مسئولیت مدیریتی و علمی چطور از پس مسئولیت مادری برای سه فرزندتان بر می آیید؟
از زمان کودکی از مادرم انجام چند کار همزمان را یاد گرفته ام. پدرم هم الحمدلله بسیار پرتلاش است و معمولا اهل کارخیر و کمک به مردم است. همواره کمک والدینم و خلق صبورانه و پشتیبانی همسرم برای نگهداری از بچه ها واجازه ایشان و کمک های ویژه خواهرم در ایجاد زمینه انجام فعالیت های اجتماعی برای بنده کار ساز بوده و هست.
برای این تحقیقات پدر و مادر و همسرم بسیار کمک کردند و پشتیبانی خانواده ام محیط خوبی را برای انجام تحقیقات علی رغم داشتن فرزند شیرخوار برایم فراهم نمود. خانواده ام به خاطر پایان نامه و اینترنی بنده به مدت دو سال از شهر خود به تهران آمدند تا به من کمک کنند که جای تشکر ویژه دارد.
*کمی از همسرتان بگویید که ایشان چه فعالیت ها و مشغولیت هایی دارند و چطور با شما همراهی می کنند؟
بدون یاری همسر و والدینم امکان طی این مسیر را نداشتم. بنده مدیون همسر و خانواده و فرزندانم هستم. همیشه با تحمل سختی ها در کنارم هستند و بنده را مورد لطف وحمایت خود قرار می دهند.
فرزندانم را از اول کم توقع و قناعت کار بار آورده ام . در اغلب اردوهای جهادی با خودم همراه کرده ام تا هم در کنارشان باشم و هم زندگی سخت محرومان را ببینند و تجربه کنند. تا شکرگزار نعمت های خدای متعال باشند .البته در این میان ویژگی های خوب اخلاقی هم فکری وحمایتگری همسرم بسیار ارزنده و مهم است. سعی کردیم با بچه ها زندگی جهادی را تجربه کنیم.
همسرم دکترای تخصصی پدافند غیرعامل و مدیریت استراتژیک در رشته مهندسی صنایع دارند. در حال حاضر مدیر کل پدافند غیر عامل استان قزوین هستند. ازدواج ما در زمان دانشجویی فوق لیسانس ایشان بود. توفیق داشتیم به عنوان زوج دانشجوی بسیجی خدمت رهبر معظم انقلاب برسیم وایشان خطبه عقد ما را جاری نمودند و دم مسیحایی رهبر عزیزمان در هفتم مهر ۱۳۸۰ در شب میلاد حضرت علی (ع) همواره برکت زندگی ما و هموار کننده این مسیر پر فراز و نشیب است. همسرم از ابتدا در امورات فرهنگی به بنده اختیار می دادند و همیشه در این راه به بنده انرژی می دهند و معتقدند زن و شوهر باید استعدادهای یکدیگر را شکوفا کنند. بسیار بچه دوست هستند و پدری دلسوز و مهربان هستند و همیشه با ایثار در مواقع نبودن بنده در کنار فرزندانم جای خالی مرا پر می کنند. با بچه ها تمرین کار علمی و درسی می کنند، به طوری که فرزند اولم شاگرد اول مدرسه تیزهوشان قزوین است‌. معمولا سعی می کنیم هم نظر باشیم و باهم در اختلاف نظرها کنار بیاییم تا بچه ها یک مسیر را برای تربیت طی کنند.
*روحیه بسیجی بودن تا چه حد در موفقیت های شما دخیل بوده و تاثیرگذاری این روحیه برفعالیت های شما در چه حد و چگونه بوده است؟
بنده فقط یک شیفت کار پزشکی می کنم و روزی حداقل دو ساعت کار فرهنگی و اجتماعی دارم. سعی کردم بین کار و خانه تا حدودی تعادل برقرار کنم و فرصت های بودن در کنار خانواده را غنیمت بشمرم. کم می خوابم. صبح زود بیدار می شوم. بسیاری از کارها را ابتدای صبح و یا آخر شب انجام می دهم.اهل اتلاف وقت در فضای مجازی نیستم، اما دو گروه و کانال در پیام رسان های داخلی دارم که برای آن ها محتوا می گذارم تا رسالت کار در فضای مجازی را برای جریان مومن انقلابی انجام دهم.از بسیاری از تفریحات مردم عادی محرومم، البته لذت کار جهادی و فرهنگی در جبهه انقلاب جای آن ها را می گیرد. گاهی با خودم می گویم به جای ۲۴ ساعت شبانه روز، بنده باید ۴۸ ساعت باشد.
البته به دلیل تمرین سال ها مسئولیت در بسیج دانش آموزی و دانشجویی و مدیریت بسیج جامعه پزشکی خواهران کشور و به طور همزمان تحصیل و فعالیت در بسیج و خانواده داری، دیگر استمرار مسیر قبلی برایم دشوار نیست. اگر از نوجوانی افراد خود را عادت به پرکاری بدهند تا آخر عمر پرتلاش و پرامید خواهند ماند. بسیج جای خوبی برای ممارست و تمرین کار و زندگی است.
روحیه بسیجی را از پدر رزمنده و بسیجی ام و مادر پرتلاش و مومنم آموخته ام و در مدرسه در کنار معلمان خوب و متدین و گروه بسیج تمرین داشته ام و در دانشگاه با شرکت در اردوهای راهیان و آشنایی با فرهنگ عظیم دفاع مقدس عزم خود را پولادین کرده ام. هرجا به مشکل برمی خورم روحیه نشاط و پرامید بسیجی که کار و تلاش مخلصانه در خط ولایت فقیه را برایم ترسیم نموده، به دادم می رسد و تجربیات روزهای سخت تلاشگری در بسیج دانشجویی به کارم می آید. بسیجی همواره منتظر بیانات رهبراست تا در راه زندگی فردی واجتماعی از فرامین رهبری راه کار بگیرد و طی مسیر کند. بسیجی یعنی هرجا کشور و اسلام به انسان نیاز دارد، آماده به کار باشی و به روز.
با تجهیز علمی و اخلاق نیکو و تهذیب نفس و نشاط به عرصه بیایی و کشور و اسلام را به جلو ببری. گاهی وظیفه ما تولید علم است، گاهی درعرصه مادری، فرزند آوری و فرزند پروری برای نجات کشوراز بحران جمعیت و گاهی تدریس در دانشگاه و تربیت جوانان بسیجی و تزریق فرهنگ بسیج در اعماق قلوب جوانان ویا حضور در مناطق زلزله زده و امروز حضور در مناطق محروم و نهضت خدمت رسانی و جهاد علیه محرومیت و اشرافی گری همزمان با تحصیل و خانواده داری. بسیجی ساکت نیست و همواره پویا، فعال،خستگی ناپذیر، گوش به فرمان و آتش به اختیار است. در راه ولایت تا شهادت می رود.
*چطور به طب سنتی علاقه مند شدید؟ می دانیم که برخی از پزشکان با داشتن علم آکادمیک زیاد با طب سنتی دلشان صاف نیست و نمی پذیرند.
از ابتدای قبولی در رشته پزشکی همیشه در این اندیشه بودم که باید مثل ابن سینا مسیر دانش طب و حکمت را طی کنم، لذا پاسداری از ارزش های علمی طب سنتی که درستی بسیاری از آن ها امروزه با تحقیقات طب مدرن تایید شده، برایم مهم بود .از سال ۸۱ در کلاس های فوق العاده طب سنتی آقای دکتر ناصری استاد فارماکولوژی و از بنیانگذاران احیاء طب سنتی در دانشگاه شاهد بودند، شرکت می کردم. البته در طی تحصیل به دلیل تحقیقات پایان نامه و نیز عدم حمایت اساتید و متخصصین دانشگاهی و جو مقابله ای از طب سنتی در فضای علمی دانشگاه کمی فاصله گرفتم، اما بعد از فارغ التحصیلی دوباره مطالعات طب سنتی و کارآزمایی بالینی و شرکت در دوره های مقدماتی تکمیلی و پیشرفته را در موسسه تحقیقات حجامت و دانشگاه علوم پزشکی ایران، قزوین و شهید بهشتی و طبابت سنتی در مطب شخصی خود را از سر گرفته و ادامه دادم. در حال حاضر از سال ۹۰ در مطب طب سنتی کار می کنم.
معتقدم احیاء صحیح طب سنتی به دور از افراط و تفریط و تعصب می تواند بسیاری از گره های کور پزشکی مدرن را باز کند. طب سنتی به دلیل فلسفه زیبای پشت خود و مکتب علمی فرمولی خود که قابل نتیجه گیری و استدلال است، می تواند راهگشای بسیاری از اختلالات پزشکی باشد و چون مبتنی بر بهداشت پیشگیری و سبک صحیح زندگی براساس طبیعت، مدبره است و خدا محور است، توانمندی پاسخ به بسیاری از مسائل روانپزشکی و روانشناسی را داراست و چون در بعد از ظهور اسلام آموزه های اصیل مکتب دین در نگهداری از جسم و روح را با خود به همراه دارد، طبی جامع الاطراف و کارا قلمداد می شود .
متاسفانه عدم همراهی بیشتر مسئولان وزارت بهداشت و جوسازی تبلیغی برعلیه طب سنتی با حمایت از خارج کشور و ناآگاهی و بی دانشی بسیاری از پزشکان ایرانی از علوم و فنون طبابت سنتی، عدم ایجاد ساختار مناسب برای فعالان واقعی طب سنتی در کشور توسط وزارت بهداشت، برخورد منفعلانه و سلبی در این موضوع و رها کردن طب در آشفته بازار برخی شیادان عوام فریب ،علی رغم هماهنگی طب سنتی با زندگی ایرانی و اسلامی و اقتصاد مقاومتی و بستن بازار پولی برخی شیادان ومافیای واردات داروهای خارجی در اوضاع فعلی کشور منجر به عدم پیشرفت مورد انتظار در این حوزه شده است و رشد روند احیاء این طب، کل نگر و بومی، کند است. البته به فضل خدا به زودی با حضور متخصصین و دلسوزان و فعالان خدوم و دانشمند این عرصه با توجه به اقبال خوب مردمی و بصیرت مردم در این حوزه، اتفاقات بهتری در طب سنتی رقم خواهد خورد.
*چرا حجاب کامل اسلامی را انتخاب کردید؟ دیگران وقتی با این جایگاه علمی حجاب شما را می بینند، عکس العملشان چیست؟
معمولا هرجا می روم فکر می کنند معلم قرآن و دینی هستم، البته چنین توفیقی نداشتم، اما دو ترم درس حوزه خوانده ام. معمولا باید خودم را پزشک معرفی کنم تا باور کنند. البته ما پزشک محجبه کم نداریم و آرزویم تحصیل در حوزه علمیه است. همه فعالیت های بنده با داشتن حجاب کامل، میسر شده است. و در کارهای متنوعی که دارم، همیشه عفاف وحجاب یاریگرم بوده تا با احساس امنیت کامل ، به دور از هر گونه شائبه یا تهدید و به دور از نگاه جاذبه های جنسیتی با اهداف متعالی و انسانی فعالیت هایم را به ثمر برسانم. حجاب بهترین هدیه خدا به بانوان است. اگر دختران و بانوان فواید جسمی روحی معنوی و علمی و سلامتی حجاب را بدانند، هیچ گاه -حتی برای لحظه ای- بد حجابی یا بی حجابی را تجربه نخواهند کرد و شیرینی حجب وحیا را به لحظه ای تبرج و خود نمایی نخواهند فروخت. با آزادی و حریت کامل در پرتو خورشید حجاب استعدادهای خود را شکوفا خواهند کرد.
*تا به حال به شما پیشنهادی مبنی به مهاجرت از وطن شده است؟ دلایل شما برای صرفا فعالیت در داخل کشور چیست؟
بله بارها، از زمان دانشجویی و حتی قبل آن. چون در مدارس استعدادهای درخشان درس می خواندم در معرض این پیشنهاد بودم. بسیاری از هم کلاسی ها و هم دوره ای هایم در خارج ادامه تحصیل دادند و زندگی می کنند، اما بنده معتقدم حتی اگر برای تحصیل و فراگیری تکنولوژی فردی به خارج از کشور برود، باید به وطن برگردد و برای کشور، مام میهن خود واسلام و مسلمانا ن کار کند. ایران بهترین و دوست داشتنی ترین جای دنیاست و به آن افتخار می کنم.
علی رغم مشکلات مدیریتی و معیشتی و مسائل تحریم، بازهم کشورمان رو به جلوست و پتانسیل پیشرفت خوبی دارد و سرمایه اجتماعی و انسانی کشور ما بی نظیر است.
*مطالعه شما صرفا به همان حیطه تخصصی تان محدود می شود و یا کتاب های دیگر را هم می خوانید؟
شاید کمتر برای خودم وقت دارم، ولی آخر شب ها و ابتدای صبح با خودم خلوت می کنم. گاهی قرآن می خوانم و گاهی دعا؛ البته مدت زمان آن کم است. وقت های خالی کتاب های اجتماعی و فرهنگی، رمان های جدید و پرفروش در زندگی رزمندگان و مطالعات تخصصی حجاب وعفاف و جمعیت شناسی و خانواده را علاوه بر مطالعات پزشکی مدرن و سنتی را انجام می دهم.
*چه میزان از وقت روزانه تان را به خود اختصاص می دهید و برای خود احیانا فعالیتی به جز فعالیت های روتین روزانه دارید؟
گلکاری و آب دادن به گل ها را خیلی دوست دارم. گلدان هایم را مثل بچه هایم می دانم ‌و با گیاهنم حرف می زنم. گاهی برای رفع خستگی با بچه ها کار دستی درست می کنیم و باهم فوتبال دستی و بازی گروهی و اسم-فامیل و پانتومیم بازی می کنیم. دید و بازدید هم هرهفته جزء مهم تفریحات خانوادگی و دوستانه ماست.
با سپاس از وقتی که در اختیارمان می گذارید.

 

ارسال نظرات