رئیس سازمان بسیج هنرمندان فارس با بیان اینکه پیوند ناگسستنی شهید چمران با معنویت در ابعاد مختلف زندگی از جمله خلق آثار هنری گفت: هدف حیات و ممات شهید چمران چیزی جز اعتلای فرهنگ ایرانی ـ اسلامی نبود.
کد خبر: ۹۱۴۹۷۱۳
|
۰۱ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۹

به گزارش سرویس هنرمندان خبرگزاری بسیج، محمد پورمنتصری ضمن گرامیداشت یاد هنرمند، فیزیکدان و سیاستمدار ایرانی، شهید مصطفی چمران گفت: 31 خردادماه، مصادف با شهادت دکتر مصطفی چمران بود. یکی از اسطوره‌های بزرگ ایران، که در زندگی شخصی خود در عرصه‌های مختلف از جمله هنرهای تجسمی فعالیتی جدی داشت.
وی با یادآوری بخش‌هایی از زندگی این شخصیت برجسته ایرانی افزود: شهید چمران در سال 1337 با استفاده از بورس تحصيلي شاگردان ممتاز به آمريكا اعزام شد و پس از تحقيقات‏ علمي در جمع معروف‏ترين دانشمندان جهان در دانشگاه كاليفرنيا و معتبرترين دانشگاه آمريكا – بركلي- با ممتازترين درجه علمي موفق به اخذ دكتراي الكترونيك و فيزيك پلاسما شد. در این مقطع نه از انقلاب اسلامی و نه انقلابی گری، خبری آنچنان به گوش نمی‌رسید.
پورمنتصری ادامه داد: در آمريكا، با همكاري بعضي از دوستانش، براي اولين‏ بار انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا را پايه ‏ريزي كرد و از مؤسسين انجمن شأنیت شیراز برنامه های فرهنگی و هنری را به اجرا درآورند.
پورمنتصری همچنین گفت: با نگاهی گذرا و کوتاه به قانون اساسی (وظایف متولی اصلی فرهنگ و هنر کشور، در جلسة روز سه‌شنبه دوازدهم اسفندماه یکهزار و سیصد و شصت و پنج مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ١٣/٢/١٣٦٦ به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره ١٠٢٥/١ مورخ ٢٩/٢/١٣٦٦ ریاست جمهوری به نخست وزیر جهت اجرا) می‌توان به روشنی دریافت که دشمنان، برنامه ریزی های از پیش تعیین شده ای برای جوانان این مرز و بوم به اسم فرهنگ و هنر اقدام نموده اند که متاسفانه متولیان اصلی با چشم پوشی از وظایف قانونی سعی در گسترش نفوذ فرهنگی و مقابله با قانون اساسی می باشند.
رئیس سازمان بسیج هنرمندان فارس این سخن شهید چمران را یادآور شد که گفت: تقوا از تخصص لازم تر است، آن را می‌پسندم، اما میگویم، آنکس که که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد بی تقواست.
وی همچنین به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در جمع جوانان و دانشجویان اشاره کرد که تایید کننده بر این التزام قانونی است و ادامه داد: معظم له در رابطه با نفوذ فرهنگی می‌فرمایند: تهاجم فرهنگي، مخصوص برخي از پديده هاي ظاهري و سطحي نيست؛ مسئله اين است که يک مجموعه فرهنگي در دنيا با تکيه به نفت، حقّ وتو، سلاح ميکروبي و شيميايي، بمب اتمي و قدرت سياسي مي خواهد همه باورها و چارچوبهاي مورد پسند خودش براي ملتها و کشورهاي ديگر را به آنها تحميل کند. اين است که يک کشور گاهي به تفکر و ذائقه ترجمه اي دچار مي شود. فکر هم که مي کند، ترجمه اي فکر مي کند و فرآورده هاي فکري ديگران را مي گيرد. البته نه فرآورده هاي دست اوّل؛ فرآورده هاي دست دوم، نسخ شده، دستمالي شده و از ميدان خارج شده اي را که آنها براي يک کشور و يک ملت لازم مي دانند و از راه تبليغاتي به آن ملت تزريق مي کنند و به عنوان فکر نو با آن ملت در ميان مي گذارند. اين براي يک ملت از هر مصيبتي بزرگتر و سخت تر است.

ارسال نظرات