چرا در این سال‌ها نظام آموزشی کشور تحت تاثیر غرب و زندگی غربی قرار گرفته است؟! آیا نگاه سیاسی بر نظام آموزشی کشور حاکم است؟
کد خبر: ۹۱۴۹۷۴۱
|
۰۱ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۴

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، محمدابراهیم خسروی در یادداشتی به تحلیل فرهنگی ساختار آموزش و پرورش کشور پرداخته است.

 

باید و نباید های ساختار آموزش و پرورش کشور

در این یادداشت آمده است: 

آموزش و ساختار آموزشی در کشوری بزرگ و باسابقه تمدن چندین هزارساله همانند ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. بدون شک هر دولت کارآمد و باتدبیری به امر آموزش و ساختار آموزشی و پرورشی به مثابه یکی از ارکان اصلی در جهت تعلیم و تربیت نیروهای جوان و آینده ساز برای بسط قدرت و اقتدار خود توجه می‌کند. توجهی از جنس نظارت دقیق و موشکافانه و همین طور کاملا برنامه ریزی شده. این امر مستلزم آنست که ابتدا به فاکتورهای چون وضعیت معیشتی و رفاهی معلمان، تهیه و تنظیم اسناد بالادستی و سیاست‌گذاری های مطابق با مقتضیات روز، تدوین کتب آموزشی در این راستا با التزام به اصول و ارزش ها و همین طور امکانات راهبردی موردنیاز برای ایجاد یک محیط سالم و ایمن برای دانش آموزان این مرزوبوم توجه گردد.

 

(نگاه سیاسی به امر آموزش)

جمهوری اسلامی ایران در این چهل سال فرازونشیب‌های مختلفی را در حوزه آموزش و پرورش پشت سر گذاشته است. دولت‌های مختلف با سلایق سیاسی خاص هرکدام در برهه ای سکان هدایت کشور را در دست داشته و به آموزش نیز بی توجه نبوده اند. اما اشکال اساسی کار اینجاست که چرا در این سالها به آموزش و پرورش نگاه سیاسی و جناحی حاکم بوده است؟ نظام آموزشی در هر کشور تابع ارزش ها و اصول بنیادین و پذیرفته شده آن ملت و فرهنگ قوام یافته آن جامعه است که خود را در شکل برنامه های پرورشی- فرهنگی و کتب درسی در مدارس و سیستم آموزش عالی به طور کامل تر نشان می دهد. داشتن نگاه جناحی در این میان چه سودی برای نسل های آینده و برای جامعه اسلامی ما داشته یا خواهد داشت؟ تا چه زمانی دولت‌های مختلف میبایست با بی توجهی به سیاست های شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهاد های تصمیم ساز و سیاست گذار در عرصه آموزش، منفعلانه عمل نمایند؟  اینها از مواردی است که ذهن هر دلسوز و فعال فرهنگی را درگیر خود می کند.

 

(سند آموزشی ۲۰۳۰)

در این خلال گاهی سخن از اجرایی شدن سندی آموزشی به میان می آید که علی الظاهر منطبق با اصول و ارزش‌های راهبردی کشور و برمبنای اهداف انسان دوستانه است ولی در امر آموزش باطنی متضاد با فرهنگ کهن و اصیل ایرانی اسلامی دارد. سند ۲۰۳۰ در حوزه آموزش را می توان الحق و الانصاف نمونه کامل کاپیتالیسم فرهنگی دانست که توسط سازمان ملل و در واقع برای دیکته کردن و تسلط هرچه بیشتر استانداردهای زندگی غربی به خورد آینده سازان کشورهای مختلف از جمله ایران داده می شود. سند آموزشی ۲۰۳۰ و اسنادی از این دست در دولت فعلی به خوبی حمایت شده و در عمل مورد توجه جدی قرار گرفته اند. جالب توجه آنست که بیش از سی کارگروه تخصصی در دولت و بطور خاص وزارت آموزش و پرورش برای اجرایی کردن دستورات این سند در سال های اخیر ایجاد شده است که حقیقتا پرسش برانگیز است!

نیک می دانیم که در مورد آموزش نباید جناحی و شعاری عمل کرد، بنظر می رسد راه حل برون رفت از اوضاع نامناسبی که بعضا در چندماه اخیر خود را در قالب رقص و آواز و موسیقی های نامطلوب و هنجارشکن نشان می دهد، رجوع و بازگشت به میراث کهن تمدن ایرانی اسلامی و احیای آن داشته های اصیل است. اشعار کهن مولانا جلال الدین بلخی، حافظ و سعدی و همین طور حماسه های شورانگیز و دلاورانه حکیم فرزانه فردوسی طوسی با نگاه و رویکردی جدید و امروزی بایستی مورد توجه قرار گیرد. ترویج بیش از پیش فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی در مقابل خطرات و همچنین روحیه شهادت طلبی نوجوانان این سرزمین در دوران هشت سال دفاع مقدس و دفاع از حرم باید به سمع و نظر نوجوان و جوان ابتدایی و دبیرستان ما برسد. در خاتمه بحث بار دیگر باید به این مهم اشاره کنیم که عرصه آموزش کشور جای فعالیت های سیاسی و جناحی نیست، همت پاک و نگاه فرا جناحی و انقلابی میخواهد تا از کلیشه ها عبور کنیم و طرحی نو در افکنیم. خداوند متعال و حجتش حضرت حجت الابن الحسن العسکری (عج) در این راه دشوار یاور و پشتیبان ما باد.

منبع: روابط عمومی سازمان بسیج اساتید استان مازندران

ارسال نظرات