سید ساجد یعقوبی
جانشین فرمانده سپاه حضرت عباس (ع) در گفت و گو با «بسیج»:
سردار مستعد حصاری گفت: پیکر مطهر پاسدار شهید مدافع حرم «مهندس علی آقایی» که در سال ۹۴ در سوریه به شهادت رسیده بود، پس از چهار سال چشم انتظاری به وطن بازگشت.
کد خبر: ۹۱۵۰۴۶۹
|
۰۴ تير ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۳
پیکر مطهر شهید مدافع حرم علی آقایی به وطن بازگشت/پایان چشم انتظاری ۴ ساله
سردار سرتیپ دوم پاسدار  فرهنگ مستعد حصاری در گفت و گو با خبرنگار بسیج در اردبیل اظهار داشت: همزمان با ایام شهادت حضرت امام صادق علیه السلام استان اردبیل عطر بوی شهادت را به خود خواهد گرفت و این شهر شهید پرور میزبان سه شهید گمنام خواهد بود که از این سه شهید والامقام دو شهید در خلخال و یک شهید در مشگین شهر به تشییع خواهند شد.
 
وی افزود: پیکر مطهر مسافر گمگشته مدافع حرم پاسدار شهید مدافع حرم «مهندس علی آقایی» که در سال ۹۴ در سوریه به شهادت رسیده بود، پس از 4 سال چشم انتظاری به آغوش وطن بازگشت.
 
جانشین فرمانده سپاه حضرت عباس(ع) استان اردبیل ادامه داد: بار دیگر عطر و بوی معنویت، مقاومت، ایثار و شهادت در استان اردبیل دیار غیور مردان و دلاورمردان خواهد پیچید.
 
وی افزود: شهید علی آقایی هم اکنون زائر بارگاه ملکوتی حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) بوده و امروز ساعت 10 صبح مراسم تشییع و طواف شهید مدافع حرم آل الله علی آقایی در حرم مطهر رضوی برگزار خواهد شد که همسر و پدر گرامی این شهید والامقام نیز حضور دارند.

جانشین فرمانده سپاه حضرت عباس(ع) استان اردبیل گفت: جزییات مراسم تشییع و خاکسپاری شهید مدافع حرم علی آقایی در اردبیل اعلام خواهد شد.

فیلم: جانشین فرمانده سپاه حضرت عباس(ع) استان اردبیل
 
 
 تماشای هیبت حضور پیکر خسته بر دشت آلاله‌ها؛ آنجا که میان عشق و عقل فاصله نیست
شهر تدارکات را دیده، به اقتضای میزبانی، آماده است. صدای پای بهشتیان به گوش می‌رسد، اما این بار با دفعات دیگر کمی فرق دارد، این دفعه شمیم خوش تو به مشام می‌رسد. می‌دانی؟! چهار سال آزگار است که شهر را ول کرده و رفته‌ای، سال‌های اول که همه سراغ شما را می‌گرفتند نمی‌دانستیم چه بگوییم، بی‌قراری می‌کردیم، اما حالا تمام بی‌قراری‌هایمان تبدیل به قرار شده، چون قرار است تو بیایی.

حالا که خیلی خوب با خودم فکر می‌کنم می‌بینم چه خاشعانه از حریم اهل بیت‌مان در سوریه دفاع کردی و چه خالصانه عروج کردی تو نگران نباش اینجا مردم سرزمینت حریم خانواده‌ات می‌شوند. اینجا نمی‌گذاریم مادر داغدارت غم نداشتن فرزند را به دل راه دهد، اینجا برایت سنگ تمام می‌گذاریم همانگونه که تو سنگ تمام گذاشتی، فقط این بار بیا و به تمام آمدن‌ها اعتبار ببخش.

در تمامی این سال‌ها بی‌قراری را به خوبی می‌شد از نگاه‌ها فهمید، از آه مادر داغدار، از شدت غربت و حسرت همسر وفادار تا غم پنهان شده در چهره مردم دارالارشاد، اما امروز همه خوشحالیم به یک جهت که بالاخره پس از گذشت ۴ سال چشم‌انتظاری فراوان شاهد حضور تو در وطن مادری و دشت آلاله‌ها خواهیم بود.

هفتم اسفند ماه ۱۳۹۴ بود که خبر شهادتش در کل استان پیچید، از آن روز تا به الان هر روز صفحات تقویم را ورق می‌زدیم و بی‌صبرانه منتظر بازگشت این پیکر خسته بودیم و اینکه بالاخره این انتظار پایان یافت و خبر تفحص و کشف پیکرش که چندی بود در شمار شهدای مفقودالاثر قرار داشت و برای همه یک آرزو بود، داغ دل‌ها را تسکین داد.

شهید علی آقایی سال ۱۳۶۶ در اردبیل به دنیا آمد، وی فارغ‌التحصیل رشته مهندسی عمران بود، اما بجهت شدت علاقه به اهل بیت در ۲۴ بهمن ماه سال ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) و مردم مظلوم و مسلمان منطقه به سوریه اعزام و پس از رشادت‌های فراوان در تاریخ هفتم اسفند ۱۳۹۴ به دست نیرو‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت رسید.

بعد از ۴ سال دوری و چشم انتظاری حالا پیکر خسته این شهید مدافع حرم اردبیل کشف و به میهن اسلامی بازگشته است.

 http://basijnews.ir/files/fa/news/1398/3/21/2283628_324.jpg
به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل، شهید مدافع حرم علی آقایی سال ۱۳۶۶ در اردبیل به دنیا آمد او در بیست و چهارم بهمن ماه سال ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) و مردم مظلوم و مسلمان منطقه به سوریه اعزام و هفتم اسفند ماه سال ۱۳۹۴ به دست نیرو‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت رسید.

این شهید گرانقدر از جمله شهیدان خطه شهید پرور اردبیل است که برای ما وصیت نامه ای ناب را به یادگار گذاشته که صفا و اخلاص در کلمه کلمه هایش نهفته است و ما برای خواندنش بیشتر ترغیب می کند که قسمتی از آن را ورق می زنیم.

بسمه تعالی

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

سالها بود نماز می خواندم نماز جمعه می رفتم و روزه می گرفتم، عاشوار و تاسوعا عزاداری می کردم می گفتم مثلا چه می شود. الان می فهمم اگر جهاد اکبری بود جهاد اصغری بود اگر پایم لرزید می دانم همه کارهایی که انجام می دادم هیچ است. پس ای خدای عزوجل تو شاهدی من در راه تو قدم بر می دارم. شاید تردیدی هم که در دل من است به خاطر کوتاهی ام در امورات دینی است ولی باز می گویم آماده م برای جهاد اصغر، حتی مرگ و حتی مجروح.

خدایا هر چه دادی و ندادی از تو تشکر می کنم که دادنت شیرینی بر زندگی ام داد و اگر ندادی که از روی حمت بود. و شاید می دادی زندگی ام را تلخ کرد که ندادی. پس باز هم تشکر می کنم.

دلم گاهی به حال دلم می گیرد بیچاره دلم...

گاهی به گذشته فکر می کنم این همه عمر که سپری کردم اگر به بطالت و بیکاری نمی گذشت چه می شد.

پدر و مادر مهربانم، از اینکه شما را در این سن ناراحت کردم ببخشید. مادر مهربانم، ای زیباترین اآهنگ عشق همیشه دوستت دارم. هیچ وقت محبتهایت فراموش نمی شود. دلسوز مهربان! نمی دانم ولی بهتر بود این زمان شما را ترک کنم، خدا را شکر می کنم. شاید اگر دیر می شد و من کنار شما بودم بدتر از این ناراحت می شدید ولی باز خدا را شکر رفتم و این موقع بهترین زمان بود.

شاید می ماندم و از جا ماندگان بودم و شرمنده.

پدر مهربانم ای مثل کوه استوار، ای همیشه پناهم هر چیزی یاد گرفتم از تو بود. تو پدری مهربان و رئوفی بودی. هیچ وقت تلاش و کوشش ات را برای زندگیم فراموش نمی کنم. مرا به بزرگواری خودتان ببخشید عفو نمایید اگر پسر بدی برایتان بودم. اگر نتوانستم حق فرزندی را ادا نمایم.

به امید دیدار شما در بهشت.

خواهرانم مواظب برادرم باشید وصیت می کنم کاری کنید سرو سامان بگیرد ان شاالله درست می شود.

به خواهر زاده های عزیزم سلام دارم و می گویم آقا سعید ان شاء الله کار خوبی پیدا می کنی فقط تلاش و درس.

به خودم قول می دهم اگر فرصتی بود دیگر نمی گذارم حسرت گذشته را بخورم. روزهایی بود که نماز صبح قضا می شد صبح بیدار می شدم حسرت می خوردم خدایا چه می شد بلند می شدم و نماز صبحم را می خواندم. با بیست دقیقه خواب به کجا می رسیدم که اگر نمی خوابیدم هم چیزی نمی شد.

خدایا شاهد باش آماده ام از برای همه چیز.. حتی دلم می خواهد بعد از مرگ من همه مرا ببخشند. شاید این بخشیدنها فرجی برایم در آن دنیا بکند. مرا ببخشید همکاران و دوستان گرامی اگر بد بودم.

از همکارانم بخصوص بهمن ایرنزاده که رفیق مهربان و دلسوز بود. از اکبر حسن نژاد از محمد رحمی از توفیق محمدی از همه.. از جلالی بنیانگذار مکتب، حلالیت می طلبم. از رفیق قدیمی ام حسن عزیز نیز حلالیت می طلبم.

همرزمانم دوستداران مهربانم همیشه آماده باشید چه آمادگی رزمی و چه آمادگی جسمانی. از صد، صد باشید که اگر ظهور شد از سربازان واقعی و آماده امام زمان باشید. خدا رحمت کند شهید مهدی مرادی می گفت: برای چه خودت را به زحمت می اندازی. همه ما فرمانده گردان می شیم. آخرش راننده و بعد بازنشستگی.

خدایا تو شاهدی که من با علاقه و عشق برای دیدارت و مدافع حرمت شتافتم.

خدایا قبولم کن.

ارسال نظرات
آخرین اخبار