خبرهای داغ:
مراجعه به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حفظ برجام، امریکا را در یک تناقض جدی قرار می‌دهد.
کد خبر: ۹۱۵۴۷۶۰
|
۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۶

به گزارش خبرگزاری بسیج، «حسن رشوند» در سرمقاله روزنامه «جوان» نوشت:

روز یک‌شنبه مهلت ۶۰ روزه ایران به اروپا درباره عمل به تعهدات برجامی خود پایان یافت و با پایان مهلت ۶۰ روزه اول ایران به اروپا، گام دوم کاهش تعهدات برجامی با افزایش سطح غنی سازی برداشته شد و از ۶۷ /۳ به ۵/ ۴ رسید. غربی‌ها با جار و جنجال سعی دارند ایران را از این مسیر انتخاب کرده دور کنند و مانع کاهش تعهدات ایران شوند. اتلاف وقت و سرگرم کردن ایران به مذاکرات بی نتیجه یکی از اصلی‌ترین تاکتیک‌های اروپا پس از خروج امریکا از برجام است.

در این میان آنچه بیش از همه مضحک به نظر می‌رسد اظهارات این روزهای مقامات امریکایی است که بیش از یک سال است پشت پا به سند امضا کرده خود در برجام زده و با وقاحت تمام از آن خارج شده‌اند و اکنون مدعی‌تر از هر مدعی، در مقابل اقدام ایران در کاهش تعهدات برجامی و برداشتن گام دوم پس از ۶۰ روز اهمال‌کاری اروپایی‌ها، وقیحانه خواستار برگزاری نشست فوق‌العاده آژانس انرژی اتمی و تصمیم‌گیری درباره این اقدام ایران شده‌اند. بلافاصله بعد از انتشار خبر غنی سازی ۵ /۴ درصدی ایران در گام دوم کاهش تعهدات برجامی ایران، «جکی ولکات»، نماینده امریکا در سازمان‌های بین‌المللی خواستار برگزاری نشست ویژه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بحث درباره برنامه هسته‌ای ایران شد. در واقع در حالی که امریکا به صورت مرتب از سازمان‌های بین‌المللی خارج می‌شود، سعی دارد با سوء استفاده از این نهادها زمینه را برای فشار بیشتر بر ایران مهیا کند. اما این درخواست امریکا را در چنین شرایطی، از چند منظر می‌توان مورد تحلیل قرار داد:

۱-منطق رفتاری امریکا در پسابرجام، این بود که با حداکثرسازی فشار و به‌هم‌ریختگی فضای اقتصادی کشور، «اضطرارِ» ایران برای پذیرش مذاکره و در واقع تسلیم را افزایش دهد. بر همین مبنا، ترامپ خود را طرف پیروز ماجرا تصور کرده و منتظر نشسته است تا «اضطرار»، ایران را به سوی توافق با او بکشاند. از همین رو است که در مصاحبه‌ای گفته بود: «من کلی وقت دارم. ولی آن‌ها کشوری دارند که درگیر آشفتگی اقتصادی است.» از منظر امریکا، ایران راهی جز تحمل تحریم‌ها و افزایش فشارها ندارد و سرانجام مجبور به تسلیم در برابر امریکا خواهد بود. این همان منطق غلطی است که مقامات کاخ سفید بنیان تحلیلی و رفتاری خودشان را در طول این یک سالی که از برجام خارج شده‌اند، بر آن قرار داده‌اند.

۲- در مقابل رویکرد فوق، ایران در یک سال گذشته با «صبر راهبردی» و اجرای تعهدات برجامی، تلاش کرد مبتنی بر قواعد حقوق بین‌الملل در افکار عمومی به عنوان کشوری متعهد شناخته شود تا آشکار شود که این امریکاست که تعهدات خود را زیرپا گذاشته است. با گذشت حدود یک سال، از ۱۳ اردیبهشت با بیانیه شورای عالی امنیت ملی، مسیر ایران از «صبر راهبردی» وارد دوره جدیدی شد که از آن به «مقاومت فعال» یاد می‌شود. در این مقطع، ایران تلاش کرده است تا توازن را به برجام بازگرداند. این رویکرد ایران در کنار فعال سازی عناصر بازدارندگی نظامی در مورد سرنگونی پهپاد امریکایی، حکایت از آن دارد که ایران در راهبرد «مقاومت فعال» به دنبال آن است تا «پاسخ‌های متنوعی را به رفتار امریکا» بدهد.

۳- مهم‌ترین نتیجه‌ای که از این اقدام ایران در این شرایط می‌توان گرفت این است که این اقدام، باعث «اخلال در دستگاه محاسباتی امریکا» شده است. چراکه در طول این یک سال و حتی می‌توان گفت از همان ابتدای مذاکرات در دولت اوباما، امریکا سه سناریوی مبتنی بر برد-باخت را مدنظر داشت: ۱-فروپاشی نظام جمهوری اسلامی؛ ۲-تسلیم کامل ایران و ۳- اقدامات تنش‌آفرین ایران به گونه‌ای که اجماع حداکثری علیه ایران شکل بگیرد. واضح است که با تدابیر مقام معظم رهبری، هیچ‌کدام از این سناریوها محقق نشده است، بلکه بالعکس راهبرد «مقاومت فعال»، ضمن نفی جنگ و مذاکره به شکل همزمان، در افکار عمومی و فضای دیپلماتیک جهانی نیز وضعیتی مبتنی بر پیروزی برای ایران را نشان می‌دهد. امریکا، کاملاً از پاسخگویی ایران در حوزه‌های بازدارندگی نظامی و کاهش تعهدات هسته‌ای، دچار سردرگمی شده است. به ویژه اینکه اقدامات ایران همراه با طمانینه و عقلانیت است و کشورهای مختلف، اکنون نه تنها ایران را تهدیدی برای خود نمی‌بینند، بلکه اقدامات امریکا را باعث برهم خوردن نظم جهانی می‌دانند و بنابراین حاضر به همراهی با امریکا علیه ایران نمی‌شوند.

۴- مشکل دیگر امریکایی‌ها این است که آن‌ها به امید تحقق سه سناریوی ذکر شده، تمامی تحریم‌های اقتصادی ممکن را علیه جمهوری اسلامی به شکل غیرقانونی اعمال کرده اند، ولی اثربخشی این تحریم‌ها آنگونه که مورد انتظار آنان بود، تحقق نیافته است. بنابراین همین طور که دامنه، عمق و تعداد پاسخ‌های ایران به امریکا زیادتر می‌شود، برعکس امریکا گزینه‌ای برای پاسخ ندارد. ایران مدام برگ‌های جدیدی رو می‌کند، تا توازن را علیه امریکا ایجاد کند، در حالی‌که امریکا برگ‌های خود را پیشتر بازی کرده است.

۵- درچنین وضعیتی، تیم تند رو کاخ سفید کاملا دستپاچه وار دو اقدام را در هفته‌های اخیر علیه ایران انجام داده‌اند. اقدام نخست تحریم برخی فرماندهان نظامی، نهاد رهبری و ... بود که به گفته مسئول سابق وزارت خزانه داری امریکا در زمینه تحریم‌های ایران «ریچارد نفیو» هیچ تأثیری نداشته و کاملا نمادین بود. اقدام دوم؛ طرح مجدد پرونده ایران در آژانس بین‌الملل انرژی اتمی است که در این مورد نیز امریکا با چالش‌های متعددی مواجه است:

الف) مراجعه به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به واسطه اینکه نظارت‌های این سازمان در ایران همچنان برقرار است و ایران نیز اقدامات خود را در چارچوب بند ۲۶ و ۳۶ برجام انجام داده است، عملاً بی فایده خواهد بود. راستی آزمایی‌های آژانس، عملاً اثبات می‌کند میان گفته‌های ایران و عملکرد ایران هیچ‌گونه تناقضی وجود ندارد و بنابراین این اقدام امریکا فرصت مجددی برای اثبات صحت عملکرد ایران خواهد بود.

ب) مراجعه به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حفظ برجام، امریکا را در یک تناقض جدی قرار می‌دهد که چگونه امریکا خود از برجام خارج شده است، ولی ایران باید در برجام باقی بماند!

ج) سومین تناقضی که امریکا در آن گرفتار می‌شود، تناقض در سیاست مراجعه به آژانس به عنوان یک سازمان بین‌المللی برای برخورد با ایران، در عین نادیده گرفتن نقش سازمان‌های بین‌المللی و تعهدات جهانی از سوی این کشور در دو سال اخیر است. بنابراین امریکا نمی‌تواند از این «نعل وارونه» علیه ایران استفاده کند. چرا که چگونه کشورها برای کشوری که همه اعتبار سازمان‌های بین‌المللی را زیر پا گذاشته می‌توانند اعتبار قائل شوند. این پذیرفتنی نیست که امریکا از یک‌سو از نهادهای بین المللی خارج شود و از سوی دیگر، با اتکا به همین نهادها، به دنبال فشار بر ایران باشد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها