عبدالله جعفری جنگ ۲۶ روزه را اوج مقاومت شهر سنندج دانست و گفت: افتخار کردستان این است که چندین خانواده آن چندین شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج از کردستان، عصر روز گذشته تعدادی از دانشجویان دختر استان کردستان که امروز به دوره آموزشی خط امام استانی اعزام خواهند شد، در باشگاه افسران سابق حضور یافته و راوی یادمان شهدای سنندج از روزهای دفاع در درگیریهای آن روزهای سنندج برای آنها تعریف کرد.
عبدالله جعفری با بیان اینکه مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کنونی همان کازینو و باشگاه تفریحی مقامات رده بالای قبل انقلاب بود که امروز به برکت خون شهدا و دفاع و پایداری آنها امروز تبدیل به عبادتگاه شده است.
وی افزود: آنروزها اکثر نقاط استراتژیک شهر دست گروهکها بود، که مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس دست کمیته بود و برای از دست ندادن آن خونهای گران بهای با قیمت بسیار ریخته شد.
وی بیان کرد: ۲۸ اسفند ۵۷ تمام گروهکها دست به یکی کردند و به پادگان شهر حمله کردند که به مدت ۵ روز درگیری بود که با آمدن هیئتی از تهران و نشست دو روزه در مسجد جامع با گروهکها تصمیم بر خروج کمیته از کردستان رای دادند و در نهایت این تصمیم با مخالفت امام خمینی روبه رو شد.
راوی نمونه دفاع مقدس افزود: هیئت اعزامی تهران در ظاهر گروه حسن نیت بود که با توجه به مخالفت نظر آنها با آرای امام راحل و عدم هم خوانی تفکرشان با تفکر و بیان امام خمینی میتوان به آنها هیئت حسن سو و ضرر لقب داد.
جعفری عنوان کرد: حمله به کمیته انقلاب مریوان در ۲۳ تیر ۵۸ و شهادت عبدالله کاووسی فرمانده کمیته از افتخارات کردستان است که در حقیقت اولین سر بریدن انقلاب هم بود و منافقین سر عبدالله کاووسی را از بدن جدا کردند و اجازه دفن در مریوان را هم نداند.
وی با بیان اینکه کردستان در اولینهای انقلاب پیشتاز بود، گفت: اولین شهید دانشجوی انقلاب هم با افتخار از استان کردستان بود، اولین مفقودالاثر هم باجناق بنده بود که وسعت مزار او از آرارات تا الوند است.
جعفری گفت: در نهایت سازمان پیشمرگان مسلمان کرد به دستور امام تاسیس شد و ۶۰ نفر پیشمرگ کردستان اعضای این سازمان شدند.
راوی نمونه یادمان شهدای انقلاب افزود: فروردین ۵۹ دستور آزادسازی شهر سنندج صادر شد که بعد از نماز صبح به سمت منطقه حرکت کردیم.
وی گفت: اولین نقطه فرودگاه آزاد شد، و در میدان بسیج امروزی که آن موقع بیابان بود منافقین با قرار دادن پیرزن وپیر مرد و بچه خردسال در جلوی تانک ها، مانع پیشروی نیروهای پیشمرگ به شهر سنندج شدند.
جعفری با دلخوری از اینکه تپه الله اکبر یکی از یادمانهای استراتژی در دفاع مقدس بود که امروز متاسفانه خبری از یادمان شهدا در آن نیست، بیان کرد: گروههای پیشمرگ تقسیم شدیم و ابتدا بیمارستان توحید را آزاد کردیم، و بعد نیروها سه گروه شدیم برای آزاد سازی تپه توس نوذر که در نهایت پس از سه روز حمله شبانه پی در پی تپه را آزاد کردیم و شعار الله اکبر سر دادیم که بعد از آن تپه با نام الله اکبر شناخته شد.
جعفری بیان کرد: ۶۰۰ نفر در آن چند روز شهید شدند، چرا که تک تیراندازها یا قلب و یا به سر شهدا شلیک میکردند.
وی بیان کرد: باشگاه افسران سنندج؛ قلب مقاومت در مقابله با ضدانقلاب است که بعد از پایان درگیریهای ۲۶ روزه و رسیدن به باشگاه تمام ۴۰ نفر پیشمرگ و رزمندهای حاضر در آن به دلیل نبود امکانات به شهادت رسیده و تنها ۸ نفر زنده بودند که آثار گرسنگی و خستگی در آنها نمایان شده بود.
جعفری گفت: در تداوم این عملیات، باشگاه افسران که در محاصره ضدانقلاب بود از محاصره خارج شد و رزمندگان موفق شدند وارد این مقر شوند، بعد از این جریان شهدای غیربومی را به شهرهایشان منتقل میکنند، ولی پیکر شهیدان «عدنان مردوخی» از پیشمرگان مسلمان کُرد و «رشید احمدی» درجهدار ارتش جمهوری اسلامی در باشگاه افسران به خاک سپرده شدند.
وی گفت: بعد از اینکه باشگاه افسران و سنندج از محاصره ضدانقلاب خارج شد، به خواست خانوادهها پیکرهای این شهدا در مقتلشان ماند، بعدها ۵ شهید گمنام هم در کنار این دو عزیز به خاک سپرده شد.
جعفری بیان کرد: یادمان باشگاه افسران سنندج، یکی از نمادهای مقاومت و ایستادگی رزمندگان و فرزندان امام است، در واقع نزدیک به ۲ هزار نیروی ضدانقلاب در این نقطه جمع شدند تا اینجا را از دست رزمندهها خارج کنند، گروهکهای کومله، دموکرات، چریکهای فدایی خلق، اقلیت، اکثریت، پیکار، رنجبران، و دهها گروه که در آن زمان در شهر سنندج مقر داشتند، همه کنار هم قرار گرفتند تا این مقر را از دست برادران رزمنده خارج کنند.
وی گفت: کمتر از ۵۰ نفر نیروی با اعتقاد و با ایمان، در مقابل ۲ هزار نفر ضدانقلاب بودند، از صبح تا شب ضدانقلاب به باشگاه افسران آتش میریخت، شب هم شروع به تبلیغات روانی و جنگ روانی میکرد که «بیایید تسلیم شوید امشب شب پایانی شما است؛ امشب میآییم شما را سر میبُریم». اما برادران رزمنده در این مکان و محاصره کامل مقاومت کردند.
وی ادامه داد: وقتی ضدانقلاب ناامید شد و فهمید نمیتواند این نقطه را بگیرد، دست به محاصره نیروها زد؛ لذا راه امدادرسانی بسته شد، آب و برق را به روی رزمندهها قطع کردند، آذوقه و حتی دارویی برای مجروحان وجود نداشت، پیکرهای شهدا در این پایگاه مانده بود. امکانات هم که داشت به حداقل میرسید، از طرفی هم ضدانقلاب همه توانش را گذاشت که باشگاه افسران را بگیرد و میخواستند غائله پاوه را باری دیگر در سنندج و محل باشگاه افسران تکرار کنند.
جعفری بیان کرد: فاصله رزمندهها با یگان پشتیبانیکننده حدود ۲ هزار متر بود؛ یعنی دشمن چنان، مسیر را اشغال کرده بود که نیروهای لشکر ۲۸ هم نمیتوانستند با طی کردن مسیر به بچهها امدادرسانی کنند یا آنها را از محاصره دربیاورند. اوج مظلومیت اینجا بود که نیرو و امکانات در یکی دو کیلومتری داشتیم، اما نمیتوانستیم به رزمندههای باشگاه افسران برسانیم. مثل یک انسان که ساعتها در تشنگی به سر میبرد. ظرف آبی را کنارش بگذاری، اما اجازه ندهی برای رفع تشنگی از آن استفاده کند.
وی افزود: از اولین روز ورود به شهر تا آخرین روز ۲۶ روز طول کشید تا شهر آزاد شود و ۴۰ نیرو هم در باشگاه افسران تمام مدت مقاومت کردند.
جعفری عنوان کرد: یکی از ۴۰ نفر از پیشمرگان حاضر در باشگاه که بعدها تعریف میکرد، از شرارتهای منافقین و اذیتهای آنها به پیشمرگان میگفت که در تمام مدت درگیری، بدون هیچ جیره غذایی بی بهره از غذا و آب در تمام مدت درگیری مقاومت میکردند.
وی گفت: یک پیرزن کرد چندین شب برای پیشمرگان حاضر در باشگاه نان میآورد که بعدها منافقین وی را تیرباران کرده بودند.
جعفری گفت: آن روزها هیچ رزمندهای به مادیات توجه نمیکرد و فقط برای دفاع از ناموس ما جنگیدند، و امروز دانشجویان لازم است که با همت و تلاش خود در راه علم آموزی باید پاسدار خون شهدا باشند.
دانشجو همواره افتخار هر خانوادهای بوده که قبل از انقلاب در هر شهر نهایت چند دانشجو وجود داشت که هر همیشه بعد از بازگشت آنها به شهرهایشان تمام مردم چندین محله به دیدارشان میرفتند، که امروز به برکت انقلاب اسلامی و خون شهدا دانشگاهها وافر و دانشجویان هم چندین برابر در هر شهری هستند که این مایه مباهات است البته اگر دانشجویان قدردان نام و مقام خود و خون شهدا باشند.
عبدالله جعفری با بیان اینکه مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کنونی همان کازینو و باشگاه تفریحی مقامات رده بالای قبل انقلاب بود که امروز به برکت خون شهدا و دفاع و پایداری آنها امروز تبدیل به عبادتگاه شده است.
وی افزود: آنروزها اکثر نقاط استراتژیک شهر دست گروهکها بود، که مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس دست کمیته بود و برای از دست ندادن آن خونهای گران بهای با قیمت بسیار ریخته شد.
وی بیان کرد: ۲۸ اسفند ۵۷ تمام گروهکها دست به یکی کردند و به پادگان شهر حمله کردند که به مدت ۵ روز درگیری بود که با آمدن هیئتی از تهران و نشست دو روزه در مسجد جامع با گروهکها تصمیم بر خروج کمیته از کردستان رای دادند و در نهایت این تصمیم با مخالفت امام خمینی روبه رو شد.
راوی نمونه دفاع مقدس افزود: هیئت اعزامی تهران در ظاهر گروه حسن نیت بود که با توجه به مخالفت نظر آنها با آرای امام راحل و عدم هم خوانی تفکرشان با تفکر و بیان امام خمینی میتوان به آنها هیئت حسن سو و ضرر لقب داد.
جعفری عنوان کرد: حمله به کمیته انقلاب مریوان در ۲۳ تیر ۵۸ و شهادت عبدالله کاووسی فرمانده کمیته از افتخارات کردستان است که در حقیقت اولین سر بریدن انقلاب هم بود و منافقین سر عبدالله کاووسی را از بدن جدا کردند و اجازه دفن در مریوان را هم نداند.
وی با بیان اینکه کردستان در اولینهای انقلاب پیشتاز بود، گفت: اولین شهید دانشجوی انقلاب هم با افتخار از استان کردستان بود، اولین مفقودالاثر هم باجناق بنده بود که وسعت مزار او از آرارات تا الوند است.
جعفری گفت: در نهایت سازمان پیشمرگان مسلمان کرد به دستور امام تاسیس شد و ۶۰ نفر پیشمرگ کردستان اعضای این سازمان شدند.
راوی نمونه یادمان شهدای انقلاب افزود: فروردین ۵۹ دستور آزادسازی شهر سنندج صادر شد که بعد از نماز صبح به سمت منطقه حرکت کردیم.
وی گفت: اولین نقطه فرودگاه آزاد شد، و در میدان بسیج امروزی که آن موقع بیابان بود منافقین با قرار دادن پیرزن وپیر مرد و بچه خردسال در جلوی تانک ها، مانع پیشروی نیروهای پیشمرگ به شهر سنندج شدند.
جعفری با دلخوری از اینکه تپه الله اکبر یکی از یادمانهای استراتژی در دفاع مقدس بود که امروز متاسفانه خبری از یادمان شهدا در آن نیست، بیان کرد: گروههای پیشمرگ تقسیم شدیم و ابتدا بیمارستان توحید را آزاد کردیم، و بعد نیروها سه گروه شدیم برای آزاد سازی تپه توس نوذر که در نهایت پس از سه روز حمله شبانه پی در پی تپه را آزاد کردیم و شعار الله اکبر سر دادیم که بعد از آن تپه با نام الله اکبر شناخته شد.
جعفری بیان کرد: ۶۰۰ نفر در آن چند روز شهید شدند، چرا که تک تیراندازها یا قلب و یا به سر شهدا شلیک میکردند.
وی بیان کرد: باشگاه افسران سنندج؛ قلب مقاومت در مقابله با ضدانقلاب است که بعد از پایان درگیریهای ۲۶ روزه و رسیدن به باشگاه تمام ۴۰ نفر پیشمرگ و رزمندهای حاضر در آن به دلیل نبود امکانات به شهادت رسیده و تنها ۸ نفر زنده بودند که آثار گرسنگی و خستگی در آنها نمایان شده بود.
جعفری گفت: در تداوم این عملیات، باشگاه افسران که در محاصره ضدانقلاب بود از محاصره خارج شد و رزمندگان موفق شدند وارد این مقر شوند، بعد از این جریان شهدای غیربومی را به شهرهایشان منتقل میکنند، ولی پیکر شهیدان «عدنان مردوخی» از پیشمرگان مسلمان کُرد و «رشید احمدی» درجهدار ارتش جمهوری اسلامی در باشگاه افسران به خاک سپرده شدند.
وی گفت: بعد از اینکه باشگاه افسران و سنندج از محاصره ضدانقلاب خارج شد، به خواست خانوادهها پیکرهای این شهدا در مقتلشان ماند، بعدها ۵ شهید گمنام هم در کنار این دو عزیز به خاک سپرده شد.
جعفری بیان کرد: یادمان باشگاه افسران سنندج، یکی از نمادهای مقاومت و ایستادگی رزمندگان و فرزندان امام است، در واقع نزدیک به ۲ هزار نیروی ضدانقلاب در این نقطه جمع شدند تا اینجا را از دست رزمندهها خارج کنند، گروهکهای کومله، دموکرات، چریکهای فدایی خلق، اقلیت، اکثریت، پیکار، رنجبران، و دهها گروه که در آن زمان در شهر سنندج مقر داشتند، همه کنار هم قرار گرفتند تا این مقر را از دست برادران رزمنده خارج کنند.
وی گفت: کمتر از ۵۰ نفر نیروی با اعتقاد و با ایمان، در مقابل ۲ هزار نفر ضدانقلاب بودند، از صبح تا شب ضدانقلاب به باشگاه افسران آتش میریخت، شب هم شروع به تبلیغات روانی و جنگ روانی میکرد که «بیایید تسلیم شوید امشب شب پایانی شما است؛ امشب میآییم شما را سر میبُریم». اما برادران رزمنده در این مکان و محاصره کامل مقاومت کردند.
وی ادامه داد: وقتی ضدانقلاب ناامید شد و فهمید نمیتواند این نقطه را بگیرد، دست به محاصره نیروها زد؛ لذا راه امدادرسانی بسته شد، آب و برق را به روی رزمندهها قطع کردند، آذوقه و حتی دارویی برای مجروحان وجود نداشت، پیکرهای شهدا در این پایگاه مانده بود. امکانات هم که داشت به حداقل میرسید، از طرفی هم ضدانقلاب همه توانش را گذاشت که باشگاه افسران را بگیرد و میخواستند غائله پاوه را باری دیگر در سنندج و محل باشگاه افسران تکرار کنند.
جعفری بیان کرد: فاصله رزمندهها با یگان پشتیبانیکننده حدود ۲ هزار متر بود؛ یعنی دشمن چنان، مسیر را اشغال کرده بود که نیروهای لشکر ۲۸ هم نمیتوانستند با طی کردن مسیر به بچهها امدادرسانی کنند یا آنها را از محاصره دربیاورند. اوج مظلومیت اینجا بود که نیرو و امکانات در یکی دو کیلومتری داشتیم، اما نمیتوانستیم به رزمندههای باشگاه افسران برسانیم. مثل یک انسان که ساعتها در تشنگی به سر میبرد. ظرف آبی را کنارش بگذاری، اما اجازه ندهی برای رفع تشنگی از آن استفاده کند.
وی افزود: از اولین روز ورود به شهر تا آخرین روز ۲۶ روز طول کشید تا شهر آزاد شود و ۴۰ نیرو هم در باشگاه افسران تمام مدت مقاومت کردند.
جعفری عنوان کرد: یکی از ۴۰ نفر از پیشمرگان حاضر در باشگاه که بعدها تعریف میکرد، از شرارتهای منافقین و اذیتهای آنها به پیشمرگان میگفت که در تمام مدت درگیری، بدون هیچ جیره غذایی بی بهره از غذا و آب در تمام مدت درگیری مقاومت میکردند.
وی گفت: یک پیرزن کرد چندین شب برای پیشمرگان حاضر در باشگاه نان میآورد که بعدها منافقین وی را تیرباران کرده بودند.
جعفری گفت: آن روزها هیچ رزمندهای به مادیات توجه نمیکرد و فقط برای دفاع از ناموس ما جنگیدند، و امروز دانشجویان لازم است که با همت و تلاش خود در راه علم آموزی باید پاسدار خون شهدا باشند.
دانشجو همواره افتخار هر خانوادهای بوده که قبل از انقلاب در هر شهر نهایت چند دانشجو وجود داشت که هر همیشه بعد از بازگشت آنها به شهرهایشان تمام مردم چندین محله به دیدارشان میرفتند، که امروز به برکت انقلاب اسلامی و خون شهدا دانشگاهها وافر و دانشجویان هم چندین برابر در هر شهری هستند که این مایه مباهات است البته اگر دانشجویان قدردان نام و مقام خود و خون شهدا باشند.
انتهای پیام/7727
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار