به گزارش خبرگزاری بسیج، «حسین مرعشی»، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، گفته است:
«ما باید با صدای بلند اعلام کنیم که محور مدیریت کشور در عرصه داخلی و خارجی رهبری نظام است و دولت، مجلس و قوه قضائیه حتماً باید در هماهنگی با رهبری کارها را پیش ببرند! »[۴]
*چیزی که مرعشی فریاد کرده، نه ولایتمداری که "مظلومیت رهبری نظام" است...
مظلومیت رهبری که در انتخاب مردم هیچ دخالتی جز دفاع از رأی آنها نداشت، در پیشا انتخابات شرایط رئیسجمهور کارآمد و اصلح را برشمرد و پس از انتخابات سال ۹۲ نیز نه تنها اوامر و نواهی او پیرامون لزوم توجه به ظرفیتهای داخلی و امید نبستن به برجام رعایت نشد بلکه در مقابل چشم او از خطوط قرمز کشور عبور شد، به جواسیس مدال داده شد، دستور ۹ بندیاش پیرامون برجام زیر پا گذاشته شد و تأکیداتش پیرامون لزوم کار و مدیریت جهادی و عدم بزرگنمایی از تحریمها نیز با صحبتهایی مثل توانایی نظارت بر قیمتها را نداریم، گرانی گوشت تقصیر تحریم است و اختیار کافی نداریم! مواجه شد.
آقای مرعشی توضیح بدهد که از کجای این فرایند ملموس، محور بودن مدیریتی رهبری را فهم کرده است و بعد از ۶ سال آزگار تأکید بر سازش و لزوم مصالحهای فراهستهای با آمریکا؛ چگونه از محور بودن رهبری سخن میگوید؟
جالب آنکه مرعشی حتی شاگرد بیانات رهبری هم نیست و تأکیدات علیالدوام ایشان مبنی بر اینکه دخالتی در کار دولت ندارند، دولت دارای حد وسیعی از اختیارات منحصر به فرد است و ولایت فقیه یک «مدیریت کلان ارزشی» است را هم نمیشنود.
مرعشی همچنین به مخاطبان خود توضیح نمیدهد که اگر قرار بود رهبری مسئول اوضاع کشور و به اصطلاح محور مدیریت تمام کارها باشند پس اساساً چرا انتخابات برگزار شود و چرا اصلاحطلبان برای قالب کردن گزینههای انتخاباتی خود به «تَکرار میکنم» روی آوردند!؟
اما این ولایتمداری و مجاهد شنبه شدن اصلاحطلبان بیدلیل نیست...
آنها که در روزگار تأکیدات رهبری بر لزوم توجه به ظرفیتهای داخلی و امید نبستن به برجام؛ از این میگفتند که باید زبان جهان را فهمید، آمریکا دیگر قصد براندازی ندارد، در حال مصالحه فراهستهای با آمریکا هستیم و اروپاییها میخواهند به ما کمک کنند؛ اکنون سرشان به سنگ خورده است اما به جای عذرخواهی از این راه دردناک طی شده و اشاره به مثبتات رقبای سیاسی خود؛ تصمیم به «مقصّرتراشی» گرفتهاند و قصد دارند رهبری نظام را مقصّر اوضاعی جلوه دهند که خود پدید آوردهاند.
پروژهای شوم که اگر با روشنگری خواص کشور مقابل نشود، بسا که به عنوان هیزم «فتنه اقتصادی» نیز عمل کند.
برخی محافل تحلیلی در روزهای قبل از توافق موقت ژنو در سال ۹۲ تأکید کرده بودند که هدف اعضای ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت توافق با آمریکاست و آنها به این توافق خواهند رسید اما شکست خواهند خورد و در روزگاری نه چندان دور تقلا خواهند کرد تا تقصیر این توافق بیدستاورد و همه مشکلاتی که پدید آوردهاند را به گردن رهبری بیاندازند.
پیش از مرعشی، علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز طی اظهاراتی در یک فنّ بد آشکار! اینطور گفته بود که ما همراهی میکنیم تا «آقا مشکلات را حل کند»! [۵]
چند سال قبل از این، ابراهیم اصغرزاده، از چپهای عصیانگر اردوگاه اصلاحات طی صحبتهایی خطاب به رئیس جمهور تأکید کرده بود: روحانی نباید برجامش را به گردن رهبری بیاندازد.