یادداشت//
رکن و اساس و موتور تحول نماز جمعه، ائمه جمعه هستند. اگر منتظریم که تحولی در نماز جمعه صورت گیرد، این تحول باید با پرچمداری امام جمعه صورت گیرد؛ لذا تحقق نماز جمعه انقلابی نیز با محوریت امام جمعه انقلابی محقق خواهد شد.
نماز جمعهای را میتوان نمازجمعه انقلابی و در طراز انقلاب اسلامی دانست که ائمه جمعه آن انقلابی باشند. رکن و اساس و موتور تحول نماز جمعه، ائمه جمعه هستند. اگر منتظریم که تحولی در نماز جمعه صورت گیرد، این تحول باید با پرچمداری امام جمعه صورت گیرد؛ لذا تحقق نماز جمعه انقلابی نیز با محوریت امام جمعه انقلابی محقق خواهد شد. امام جمعه اول خود باید خصال انقلابیگری را در شخصیت خود بارور کند تا نمازگزاران نیز با الگو گرفتن از ایشان در این جهت حرکت نمایند. امام جمعه انقلابی، اما باید دارای این شاخصها باشد:
۱ـ اهل تقوا
اولین گام برای انقلابیگری آن است که یک انقلابی اهل تقوا، مراقبت و خودسازی انقلابی است. سبک زندگی یک امام جمعه انقلابی با خدامحوری آغاز میشود و دیگر شاخصههای آن نیز شاخهای از ریشه آن است. به واقع، روح و جوهره نگرش انقلابی با توحید و وحدانیت و ارتباط با خالق هستی آغاز میشود و کار و تلاش برای رضای اوست که معنا مییابد. فراموش نباید کرد اگر مهمترین پیام نماز جمعه توصیه به تقوا است، نمیتواند گویند کلام خود پایبند بدان نباشد، اما انتظار آن را داشته باشد که این کلام در مخاطبین اثرگذار شود.
۲ـ اهل نظم و انضباط
بیشک تحقق آرمانها بدون داشتن برنامهریزی و نظم و انضباط محقق نخواهد شد؛ لذا شخصیت انقلابی در عمل مجاهدی است که مبتنی بر نظم و انضباط حرکت میکند. البته، از آنجا که تلاشگری معطوف به هدف است و برای تحقق آرمانها و دفاع از ارزشها با همه توان وارد میدان میشود، در صورت رسیدن به بنبست، راههای متعددی را مرور و بررسی میکند و با اولین مانع در جا نزده و کنارهگیری نمیکند. اما این به آن معنا نیست که ملزم به رعایت نظم و قانون نیست. البته، دشمنان برای تخریب چهره انقلابیون، آنان را به بینظمی متهم میکنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در نفی این اتهام میفرمایند: «حرکت انقلابی برخلاف القائات افراد خبیث و یک عده از قلمبهمزدهای داخلی که آن را ترویج میکنند و اینطور القا میکنند که انقلاب یعنی آشفتگی؛ سردرگمی؛ هیچی به هیچی نبودن و سنگ روی سنگ بند نشدن، نیست؛ بلکه انضباط انقلابی، برترین و قویترین انضباطهاست. بینظمیای که اول انقلاب دیده میشود، بهخاطر این است که بنای غلط و کج و پوسیدهای وجود دارد، که باید آن را بههم ریخت و بنای نویی گذاشت. آن بههم ریختگی متعلق به اول انقلاب است؛ انقلاب که آن بههم ریختگی نیست؛ انقلاب یک امر مستمر است؛ انقلاب یعنی سازندگی؛ یعنی رویش و بالندگی. رویش و بالندگی بدون انضباط، بدون قانون و بدون نظم مگر ممکن است؟! بهترینِ کارها را کسانی کردهاند که با روحیه انقلابی کردهاند؛ هم در جنگ، هم در سازندگی و هم در علم و مسائل فرهنگی. بنابراین، انقلابی بمانید.» (۱/۴/۸۳)
در این بین امام جمعه انقلابی خود باید الگوی نظم و انضباط و رعایت قانون و پایبند به حرف و قول باشد تا در قلب مخاطبینی که به ایشان به مثابه اسوه عملی اخلاق اسلامی و انقلابی نگاه میکنند، اثرگذار شود. توصیه به «نظم امرکم» در ابتدای کلام ائمه جمعه نیز بار مسئولیت خطیری است که بر دوش گوینده کلام سنگینی میکند.
۳ـ اهل اخلاص و کار برای خدا
شاخص دیگر برای شرح روحیه انقلابیگری اخلاص است. به این معنا که عمل جهادی و حضور انقلابی در صحنه نه برای کسب قدرت و منافع شخصی و مادی یا رضایت دیگران، بلکه تنها مبتنی بر انجام وظیفه و کسب رضای الهی صورت میگیرد. در این نگرش، اگر عملی مبتنی بر اخلاص صورت نگیرد، بیارزش بوده و پذیرفته نخواهد شد. امام جمعه انقلابی برای خدمت منتی بر جامعه ندارد؛ چرا که در عمل جهادی خود با خدا معامله کرده است و ارزش و اجر کار او قابل پرداخت با پاداشهای دنیوی نیست.
۴ـ دغدغهمند و مسئولیتپذیر
یکی دیگر از شاخصههای سبک زندگی انقلابی دغدغهمندی و مسئولیتپذیری است. امام جمعه انقلابی فردی عافیتطلب و غیرمسئول در برابر جامعه نیست و از کنار معضلات و نابسامانیها به سادگی نمیگذرد! امام جمعه انقلابی؛ انسان دردمندی است که کمبودها و تبعیضها خواب راحت را از او گرفته و او را به میدان مبارزه با آن کشانده است و همین روحیه است که او را در جامه یک عدالتخواه و آزادیخواه در جامعه، میداندار مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و بسیاری دیگر از انحرافات میکند. دغدغهای بزرگ او را از دغدغههای حقیر رهانیده است و در برابر بسیاری از معضلات و مشکلات ملی و حتی فراملی احساس مسئولیت میکند و برای خود رسالتی فراتاریخی قائل است.
۵ـ وظیفهشناس و عامل به تکلیف
عمل به تکلیف و وظیفه شاخص دیگری برای امام جمعه انقلابی است. امام جمعه انقلابی زبان حقیقت گو است و با مصلحت اندیشیهای منفعتگرایانه نسبتی ندارد. او خود مرا موظف به انجام تکلیف میداند هرچند این تکلیف مداری برای او هزینههایی داشته باشد و به عنوان نمونه مورد هجمه رسانههای تخریب گر قرار گیرد.
البته تشخیص تکلیف و وظیفه خود مقوله مهمی است که نباید از کنار آن گذشت. حیرانی و سردرگمی آدمی در دنیای پرآشوب امروز که میتوان آن را عصر هژمونی رسانهها نامید، گویا به وصفی جداییناپذیر از خصوصیت دنیای مدرن امروز بدل شده است که راهی برای گریز از آن وجود ندارد. در این سیطره غفلت، یافتن راه و سخن گفتن از «وظیفه» کاری بس دشوار است. برای شناختن و یافتن وظیفه، علم و تقوا دو شرط اساسی است؛ اما با پیچیده شدن اوضاع زمانه امکان تشخیص وظیفه دشوارتر شده است، به نحوی که تکیه بر این دو ناکافی مینماید. اینجاست که کلیدواژه «بصیرت» به مثابه رمز شناخت وظیفه مطرح میشود که بدون آن ترسیم مرزهای وظیفه ممکن نخواهد بود.
امام خامنهای در این باره میفرمایند: «آنچه مهم است این است که (انسان) وظیفه خودش را در هر برههای از زمان تشخیص بدهد. اگر وظیفه تشخیص داده نشد، علم و تقوا و مانند اینها به درد نمیخورد؛ یعنی بجا مصرف نمیشود. اگر علم داشته باشیم، تقوا هم داشته باشیم، حتّی شجاعت هم داشته باشیم؛ امّا ندانیم وظیفه چیست، ندانیم موقعیت کدام است، ندانیم امروز مطالبه خدای متعال و مطالبه دین از ما در عرصه اجتماع چیست، آن علم و تقوا و شجاعت و بقیه خصوصیات مثبت اثر خودش را نمیبخشد و کارکرد لازم را نخواهد داشت. این کلمه «بصیرت» که ما دائم تکرار میکنیم، معنایش این است. یکی از مصادیق مهم بصیرت همین است که انسان بداند امروز چه نیازی در جامعه وجود دارد.» (۱۶/۶/۹۵)
۶ـ اهل بصیرت
مؤلفه دیگر امام جمعه انقلابی آن است که اهل فهم و صاحب بصیرت است، به معنای آنکه وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی خود را میشناسد و با تکیه بر شاخصهها و آموزههای اسلامی، میتواند پدیدههای سیاسی ـ. اجتماعی را فهم کند و مورد ارزیابی قرار دهد. بصیرت مطلوب یک انقلابی از ایمان وی حاصل شده است و به واقع؛ «ایمان روشن، ایمان بابصیرت... همان چیزی است که یک انقلابی را از دیگران متمایز میکند. «بصیرت هم به او تفهیم میکند که چگونه حرکت کند، معیارها را چگونه تشخیص بدهد، راه را چگونه طی کند.» (۴/۹/۸۸) البته، بصیرت مفهومی متغیر است که به طور مستمر باید تقویت شده و بر آن افزوده شود؛ لذا یکی از توصیههای مهم رهبر معظم انقلاب به انقلابیون افزایش بصیرت بوده است. حکیم انقلاب اسلامی تأکید میکنند: «انقلابی باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگیهای شرایط زمانه را درک کند. مسئله این جور ساده نیست که یکی را رد کنیم، یکی را اثبات کنیم، یکی را قبول کنیم؛ این جوری نمیشود. باید دقیق باشید، باید شور انقلابی را حفظ کنید، باید با مشکلات هم بسازید، باید از طعن و دق دیگران هم روگردان نشوید، اما باید خامی هم نکنید؛ مراقب باشید. مأیوس نشوید، در صحنه بمانید؛ اما دقت کنید و مواظب باشید رفتار بعضی از کسانی که به نظر شما جای اعتراض دارد، شما را عصبانی نکند، شما را از کوره در نبرد. رفتار منطقی و عقلائی یک چیز لازمی است.» (۲۹/۷/۸۹)
۷ـ اهل عقلانیت و اعتدال
برخلاف آنچه مخالفان و معاندان روحیه انقلابی تبلیغ میکنند، انقلابیگری با عقلانیت و تدبیر و اعتدالورزی همراه است. انقلابیگری اگر دچار توهمات ذهنی و شعارزدگی بدون تدبیر و عقلانیت معطوف به نتیجه شود، در مسیر انحرافی افتاده است که نمیتوان سرانجام روشنی برای آن متصور بود. انقلابی واقعی، خردمند، دارای عقل و اهل خردمندانه عمل کردن است. امام جمعه انقلابی دارای ابتکار و اهل ابتکار است و از همه هنر خود در مسیر مبارزه و با هدف موفقیت بهره میجوید. محصول این تدبیر و عقلورزی، اعتدالگرایی است. به واقع، با افراطیگری و تفریطگرایی نمیتوان آرمانهای الهی را محقق کرد؛ چرا که راه به انحراف و انحطاط دارد. رهبر معظم انقلاب به انقلابیون توصیه میکنند: «افراط نباید باشد، تفریط هم نباید باشد. توجه کنید که افراط هم همان اندازه ضرر میزند که تفریط. عمل نکردن یقیناً مضر است، عمل افراطآمیز هم به همان اندازه مضر است؛ مراقب باشید.» (۲/۸/۸۹)
۸ـ اهل شجاعت
روحیه انقلابی ریشه در ایمان قاطع به هدف و ضرورت مبارزه برای دستیابی به هدف دارد. در جهانبینی اسلامی که این هدف با حقیقت الهی آمیخته شده است، در دل انسان انقلابی آنچنان شور و حرارت و امید و ایمان میآفریند که اراده او را استوار کرده و حاصل آن شجاعت و غیرت است. امام جمعه انقلابی، انسان شجاعی است که از رویارویی با دشواریها و خطرات نمیهراسد و با شجاعت به میدان مبارزه وارد میشود. انقلابی، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل میکند و دارای صراحت است و از گفتن حقیقت ابایی ندارد.
۹ـ خلق و خوی مردمی
امام جمعه انقلابی امام جمعهای مردمی است. مردمی بودن به معنای آنکه با تودههای مردم معاشرت مستمر دارد. در تراز ایشان زیست میکند، از دردهایشان آگاه است. به زبان فهم ایشان سخن میگوید. دغدغه مردم دغدغه ایشان است و به عبارتی صدای مردم به حساب میآید. امام جمعه مردمی از هر تصمیمی و هر موقعیتی که بین مردم و ایشان فاصله بیندازد دوری میکند و تلاش میکند تا هر چه بیشتر خود را به مردم نزدیک نماید.
۱۰ـ اهل عمل مجاهدانه
مؤلفه دیگری که ماهیت تلاش اقدام انقلابی را از دیگر تلاشها و فعالیتهای مشابه متمایز میکند، آن است که تلاش انقلابی عملی جهادی است که برای مقابله با اقدامات دشمن و مهار ترفندهای آن صورت میگیرد. به واقع، عمل انقلابی جهدی خالی از جهت و تلاشی بدون هدف نیست؛ بلکه مبارزهای عملی برای مقابله با دشمن و دفاع از اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی است. به فرمود: ه رهبر حکیم انقلاب اسلامی؛ «از نظر اسلام، ایمان مجرد از عمل، یک حداقل است. ایمان کامل و ایمان حقیقی آن ایمانی است که با جهاد در میدان عمل همراه باشد. «و الّذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله و الّذین آووا و نصروا اولئک هم المؤمنون حقّا»؛ مؤمن حقیقی کسی است که ایمان را با جهاد و هجرت و نصرت همراه میکند... (انفال/ ۷۴) این فکر غلط و انحرافی که ما ایمان را منهای عمل و منهای جهاد، برای تقرب الیالله کافی بدانیم، این آیه و آیات زیادی آن را رد میکنند.» (۲/۸/۸۹)
امام جمعه انقلابی نیز حرکت خود را در مواجهه با دشمن و شناخت و معرفی حربهها و ترفندهای آن بکار میگیرد. امام جمعه انقلابی با کلام و راهنماییهای خود در خطبههای نماز جمعه مخاطبین را در اردوگاه جبهه حق ثابت قدم کرده و نقشههای دشمن و ایادی داخلی ان را رسوا میکند.
۱۱ـ اهل حضور در صحنه
یکی از مهمترین شاخصههای روحیه انقلابی، مسئله حضور در صحنه است. امام جمعه انقلابی عارفی عزلتنشین نیست که تنها به ذکر و خودسازی فارغ از اجتماع زیست کند؛ بلکه عارفی است مجاهد که با تیزبینی و بصیرت همواره در صحنه حاضر است. او با روحیه بسیجب در صحنه است تا حافظ ارزشها باشد و به تعبیر رهبر عزیزمان؛ «بسیجی باید در وسط میدان باشد تا فضیلتهای اصلی انقلاب زنده بماند.» (۲۲/۴/۷۱)
به واقع، انقلابیگری باحضور در صحنه معنا مییابد و لاغیر! البته این حضور، خود ابعاد و ویژگیهایی دارد. اولاً، این حضور موقت نیست و ساعت و زمان و دوره نمیشناسد و همیشگی و دائمی است. ثانیاً، این حضور گستره و مرز نمیشناسد و در هر جا و هر میدانی که برای دفاع از انقلاب اسلامی بدان نیاز باشد، حضور دارد.
۱۲ـ اهل استقامت و ایستادگی
بیشک انقلابیگری باید با نوعی اصولگرایی، مقاومت و ایستادگی و ثبات در بنیانها همراه باشد؛ چرا که در غیر این صورت حرکت در مسیر حق با آفات و معضلاتی روبهرو خواهد شد. بخش عمدهای از دگردیسیها و استحالهها حاصل رویارویی با دشواریها و مشکلاتی است که در مسیر تحقق اهداف و آرمانها به وجود میآید. در این وضعیت اگر خللی در ایمان و اراده انقلابیون وجود داشته باشند، حاصل آن ایجاد تزلزل و تردیدی است که میتواند رهزن طریق حق در مسیر دستیابی به آرمانها باشد! درست با ایجاد تردید در ایمان و غلبه ترس و ناامیدی است که وسوسههای نفسانی بر وجود فرد غلبه کرده و آدمی در مقام توجیهات عقلانی سستی و عدم ثبات قدم برآمده و به بازنگری و تجدیدنظرطلبی کشیده میشود.
امام جمعه انقلابی نیز اهل استفامت و ایستادگی در مصائب و مشکلات است. او سعی میکند نه تنها خود در برابر فشارهای دشمن کم نیاورد، بلکه حاضرین در نماز جمعه را نیز به صبر و استفامت دعوت نماید. این هدایت هم از طریق عمل و رفتار عملی حاصل میآید و هم از طریق کلام و گفتار. خطبههای چنین امام جمعهای سرشار از ایستادگی و استقامت در برابر مشکلات و تهدیدات و امیدبخشی به موفقیت جبهه حق است.
۱۳ـ اهل خطشکنی و پیشرو بودن
ویژگی ممتاز دیگر امام جمعه انقلابی پیشرو بودن است. جرئت و جسارت حضور در عرصههایی که تا به حال کسی به آن وارد نشده است، تنها برای ارادههای محکمی ممکن است که دل در گرو ایمان الهی داشته و از غیر خدا ترسی ندارد. انقلابی در تضاد با محافظهکاری است؛ لذا از شکستن سدها و عبور از مرزها واهمه ندارد، و در مسیر تحقق آرمانها پیشگام و پیشرو در عبور از موانع است. از نگاه تیزبینانه رهبر حکیم انقلاب اسلامی؛ «روحیه انقلابی یعنی اسیر حدود تحمیلی نشدن؛ قانع به گیرندگی قطرهچکانی نشدن؛ با امید دنبال هدف حرکت کردن و با انگیزه، با نشاط، با اصرار و پیگیری آن را بهدست آوردن. این، انقلاب و حرکت انقلابی است.» (۱/۴/۸۳)
امام جمعه انقلابی در برابر بسیار از انحرافات میایستد و تابوهای غیرارزشی را میشکند و پیشگام تحول به نفع تحقق ارزشهای انقلابی است.
۱۴ـ اهل امید
انقلابیگری با امید درآمیخته است. امام جمعه انقلابی اگر چشمانداز آینده را روشن و پر امید نبیند و دستیابی به اهداف و تحقق آرمانها را ناممکن بداند، نمیتواند پای در میدان مبارزه و تلاش و مجاهدت بگذارد؛ لذا طبیعی است که انسان انقلاب انسانی پرامید است که با انگیزه و با نشاط در حرکت است و با حرکت خود دیگران را نیز به آینده بهتر امیدوار میسازد. امام جمعه انقلابی امید درونی خود را در جامعه بسط میدهد و مخاطبین خود را نیز امیدوار میسازد. تریبون امام جمعه انقلابی تریبون امید است. امید به نصرت الهی، امید به آینده روشن جریان حق و انقلاب اسلامی، امید به نتیجه بخش بودن تلاش مجاهدان راه خدا، امید به موفقیت ملت ایران در ایستادگی و مبارزه با استکبارجهانی و ...
۱۵ـ ساده زیست و مخالف رفاهطلبی
یکی از اقتضائات انقلابیگری و مبارزه، افتادن در مشقت و رنج و سختی و محرومیت است. انقلابی پیش از آنکه وارد میدان مبارزه شود، باید خود را برای این میدان آماده سازد، از دل زندگی آمیخته با رفاه و ثروت و برخورداری مادی روحیه انقلابی جوانه نخواهد زد! لذا با صراحت میتوان گفت که یکی از شاخصههای امام جمعه انقلابی ساده زیستی و دوری از رفاهطلبی و عافیتجویی است. امام جمعه انقلابی که برای تحقق عدالت و آزادی و دیگر آرمانهای انسانی و الهی در سطح جامعه و برای تودهها به میدان آمده است، نمیتواند شعار عدالت و برابری دهد، در حالی که خود در زندگی شخصی غرق در نعمت و برخورداری مادی است. امام جمعه انقلابی نمیتواند ملت را علیرغم مشکلات فراوان معیشتی به ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن و ترفندهای آن دعوت کند در حالی که خود طعم تلخ مشکلات را چشیده است!
این حقیقت در کلام بزرگ پرچمدار انقلابیگری در قرن بیستم، حضرت امام خمینی (ره) اینگونه تجلی یافته است: «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانهاند و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینان بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم. مسئولان نظام ایرانِ انقلابی باید بدانند که عدهای از خدا بیخبر برای از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید، فوراً او را «کمونیست» و «التقاطی» میخوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید. آمریکا و استکبار در تمامی زمینهها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزهها و دانشگاهها مقدسنماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کردهام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود میکنند. اینها با قیافهای حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بیدین معرفی میکنند. باید از شرّ اینها به خدا پناه بریم و همچنین کسانی دیگر که بدون استثنا به هر چه روحانی و عالِم است حمله میکنند و اسلام آنها را اسلام آمریکایی معرفی مینمایند، راهی بس خطرناک را میپویند که خدای ناکرده به شکست اسلام ناب محمدی منتهی میشود. ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. (۲۹/۴/۶۷)
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / مهدی سعیدی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها