خبرهای داغ:
یادداشت/

از فضای جهادی «گوشه علیا» تا تنفس در حرم «امام رضا(ع)»

این چندروز که بچه‌های جهادی مهمان اهالی روستای گوشه علیا بودند، برکات زیادی داشت سه تا خونه‌ای که باید دراین روستا احداث میشد به مرحله‌ی خوبی رسید.
کد خبر: ۹۱۷۰۰۳۴
|
۰۹ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۶:۱۰

از فضای جهادی «گوشه علیا» تا تنفس در حرم «امام رضا(ع)»

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، یکی از خادمان قرارگاه جهادی ربیون در وصف فعالیت جهادی اینگونه نوشت: این چندروز که بچه‌های جهادی مهمان اهالی روستای گوشه علیا بودن برکات زیادی داشت ...

سه تا خونه‌ای که باید دراین روستا احداث میشد به مرحله‌ی خوبی رسید و پیشرفت زیادی داشت ... الحمدلله... چون واقعا از نماز صبح تا غروب و حتی شب هم بچه‌ها مداوم کار میکردن تا زودتر خونه رو تحویل صاحبش بدیم ...، اما برکات دیگه‌ای هم داشت مثه این که تونستیم چندگروه دیگه رو هم همراه کنیم تا کار معطل نمونه ... یا اینکه حداقل چراغ مسجد روستا چند روزی روشن بمونه و نماز جماعت روستا رونق بگیره و ان شاءالله ادامه دار باشه ...

موقع رفتن شد ... شب قبل بچه‌ها تا ۱۲ شب کار کردن تا خیالشون راحت باشه که کار ناقص نمونده ...، اما خیلی‌ها شایدم همه دلشون بود که بمونن، ولی نمیشد ... بالاخره سال تحصیلی نزدیکه و محرم هم داره می‌رسه ...

چیزی که مهمه اینه که دل‌های بچه‌ها گره بخوره به فضای جهادی و به قول حضرت آقا، همگانی بشه ... جمع کردن وسایل برای برگشت همیشه مصیبتیه ...، چون کسی دل به کار نمیده برای جمع کردن ... دلیلشم باید این باشه که کسی نمیخواد ازین فضا جدا بشه و نمی‌خواد برگرده، اما چاره چیه ... باید برگشت و برای سفر بعدی مهیا شد ...

از اردو که برگشتیم بلافاصله زائر امام رضا علیه السلام شدم و نایب الزیاره‌ی همه جهادگرایی که تا روز قبل خادمیشونو میکردم ... این سفر رو باید به فال نیک گرفت و دلمون به این خوشه ان شاءالله ازمون قبول شده و مزدمون شد زیارت امام رضا علیه السلام ...

و باز هم هزاران حرف ناگفته باقی موند ...

*******

چهارمین اعزام جهادی امساله که داریم به توفیق الهی انجامش میدیم ... سخته ... نبود امکانات به اندازه‌ی کافی ... نا هماهنگی نهاد‌ها و ارگان‌های مختلف که دخیل در مرمت و احداث اماکن آسیب دیده‌ی سیل اخیر هستن ... و ... که همه‌ی اینا مستقیم دست مارو توی برگزاری اردو می بنده و اذیتمون میکنه ... برای نمونه بعد از سه بار تاخیر در تاریخ اردو و اتمام حجت نهایی برای تحویل گرفتن سه پروژه‌ی مسکونی برای احداث، لحظه‌ی حرکت گفتن پروژه‌ها عقب افتاده و نیاید منطقه ... خودتون حساب کنید چه اوضاعیه ...، اما ما که کم نیاوردیم و حرکت کردیم و با کمک خدا از لحظه‌ی ورود به منطقه کار رو شروع کردیم و نهاد‌های مربوطه هم مجبور به سرعت بخشیدن به کار شدن ... الحمدالله

روحیه‌ی بچه‌ها خیلی عالیه ... در حدی که بعد ناهار معمولا یک ساعتی استراحت میکنیم ... منم خواستم یکم استراحت کنم که بعد چند دقیقه دیدم جهادگرا آتش به اختیار اسکان رو خالی کردن و رفتن سر کار ... البته هنوز روز اوله و باید دید تا اخرم همینجوره یا نه ...
 
ماشالا که به اندازه کافی مشکل داریم و آدمای سودجو هم دنبال خراب کردن و تضعیف جهادگرا هستن تا به جای نیروی جهادی، خودشون بیان پای کار بلکه یه نونی هم ببرن و فرهنگ جهادی گسترش پیدا نکنه، چون ظاهرا براشون گرون تموم شده و امونشون بریده شده
 
تا اینجای اردو که عالی بوده، اما حیف ... حیف که جای خیلی از بچه‌ها خالیه ... رسانه ... فرهنگی ... پزشکی ... البته انقد تعداد و حجم ماموریت هامون زیاده که باید تا حدی هم حق داد و باید قبول کنم غفلت خودمم بوده...
 
شبه اول تا ساعت دو شب با یکی از بچه‌های خراسان داشتیم در مورد زیر و بم اجرای اردو‌های جهادی حرف میزدیم و، چون گسترش اردو‌های جهادی دستور اماممونه و از قبل هم دغدغه‌ی خودمون همین بوده، بچه‌های دیگه هم مشتاق شدن بحث رو ادامه بدیم
 
و البته خلاف خیلی از مجموعه‌ها، یادمون دادن خودمون و اسممون رو نخوایم بزرگ کنیم و دنبال گسترش فرهنگ جهادی باشیم نه نام و نشان خودمون ...
ادامه دارد ...
ارسال نظرات
آخرین اخبار