مقاومت به‌عنوان یک راهبرد اساسی واکنشی به نظام حاکم بر عرصه بین‌الملل و اساس این نظام بر خود محوری قدرت‌های بزرگ و تضعیف کشورهای دیگر شکل گرفته است.
کد خبر: ۹۱۷۵۷۴۶
|
۳۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۸

به گزارش خبرگزاری بسیج، محمدرضا کلهر طی یادداشتی به تحلیل اخبار رسانه‌های معاند مبنی بر اینکه ایران چاره ای جز مذاکره نداشته و باید از راهبرد مبتنی بر مقاومت خود دست بردارد،‌ پرداخت که متن آن به شرح زیر است:

 

رسانه های معاند نظام اخیرا یک خط خبری را در مورد ایران دنبال می کنند مبنی بر اینکه ایران چاره ای جز مذاکره نداشته و باید از راهبرد مبتنی بر مقاومت خود دست بردارد. به عنوان مثال سایت وابسته به شبکه سعودی ایران اینترنشنال در مطلبی با عنوان "جنجال‌هایی برای نرمشی دیگر" به دنبال ارائه این تصویر است که تفسیر رفتارهای اخیر ایران به معنای تلاش برای مذاکره ای مجدد با آمریکا است. رسانه های دیگر نیز سعی کرده اند این خط خبری را گسترش دهند و راهبرد مقاومت را عامل وضعیت کنونی ایران معرفی کنند. در این میان نگاهی به چرایی اتخاذ راهبرد مقاومت از سوی ایران و دستاوردهای این راهبرد می تواند تا حدودی دلایل اتخاذ حمله به راهبرد مقاومت را روشن کند.

مقاومت به عنوان یک راهبرد اساسی واکنشی به نظام حاکم بر عرصه بین الملل است. اساس این نظام بر خود محوری قدرت های بزرگ و تضعیف کشورهای دیگر شکل گرفته است. جمهوری اسلامی ایران با هدف تغییر این نظم و حمایت از کشورهایی که در این نظام تحت ظلم قرار گرفته اند با اتخاذ راهبرد مقاومت توانسته گفتمانی رقیب در عرصه بین المللی ایجاد کند که حتی استراتژیست های غربی نیز به کارآمد بودن آن اعتراف کرده اند. رهبر معظم انقلاب اخیرا در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) تاکید کردند که یک تحلیلگر بین‌المللی آمریکایی می‌گوید، یکی از مهم‌ترین علل دشمنی امریکا با جمهوری اسلامی ایران این است که جمهوری اسلامی مسیر مقاومت را در پیش گرفت و موفق شد و توانست بر موانع فائق بیاید.»  در روند مقاومت، استفاده مقتصدانه و محتاطانه از امکانات داخلی و خارجی برای رسیدن به هدف وجود دارد و در متن خود پذیرنده روش‌ها و راهکارهای مختلفی است به‌گونه‌ای که در هر زمان و در مواجهه با هر موضوعی می‌توان از روش و راهکاری استفاده کرد حتی ضربه زدن به دشمن که وجهی از جنگ است می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد اما به‌گونه‌ای که به جنگ حتی جنگ کم شدت منجر نشود. سونتزو استراتژیست چینی در ((هنرجنگ)) می‌نویسد:"صد بار پیروزی با صد نبرد هنر نیست، مطیع و مقهورکردن ارتش دشمن، بدون نبرد با آن‌ها هنر اصلی است. "

اما در مقابل راهبرد مقاومت، سازش قرار دارد که جز خسارت محض هیچ دستاوردی نداشته است.  بررسی چند نمونه بین المللی به خوبی این مسئله را اثبات می کند.

یکی از مهم‌ترین نمونه‌های تاریخی در این مورد عربستان است. این کشور به صورت مطلق روش تسلیم در برابر آمریکا را برای بقا و ادامه فعالیت سیاسی خود انتخاب کرده است. اما حاصل اتخاذ این راهبرد تحقیر و شکست های پی در پی در عرصه های مختلف است. در واقع اتخاذ این راهبرد از سوی عربستان نه تنها امنیت و قدرت را برای سعودی ها به ارمغان نیاورده بلکه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به بهانه های مختلف این کشور را تحقیر می کند. علاوه بر این خریدهای میلیادر دلاری سلاح از آمریکا نیز باعث نشده اکنون عربستان یک قدرت بازدارنده داشته باشد به گونه ای که اخیرا انصارالله بدون توجه به خریدهای کلان عربستان قلب صنعت نفتی این کشور را هدف قرارداد و تولید نفت آن را 50 درصد کاهش داد.

یاسر عرفات رئیس پیشین ‌جنبش آزادی‌بخش فلسطین نیز یک از بازندگان سازش است. عرفات در سال 1988 بعد از چند سال مبارزه و مقاومت، در اقدامی غیرمنتظره رهسپار کاخ سفید شد تا با صهیونیست‌ها مذاکره کند که نتیجه این مذاکره امضای «اعلامیه اسلو» بود. به موجب این توافقنامه یک‌طرفه، تمامی تلاش‌های رزمندگان و خون شهدای مقاومت فلسطین پایمال شد. البته این پایان سازشکاری عرفات نبود، او در مذاکرات موسوم به اسلو ۲ که در سال ۱۹۹۵ انجام شد، کاملاً از ایده‌ها و آرمان‌ها‌ی اولیه‌ تشکیل سازمان آزادیبخش فلسطین عدول کرد و متعهد شد که بندهای مربوط به نابودی اسرائیل را از منشور ملی فلسطین و اساسنامه‌ سازمان آزادی‌بخش فلسطین حذف کند. نتیجه این سازش آن شد که سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) از طریق یکی از محافظان شخصی یاسر عرفات وی را مسموم کرد و به قتل رساند! علاوه بر این این سازش وی هیچ دستاوردی برای ملت فلسطین به همراه نداشت.

تجربه دیگری که در منطقه نشان می‌دهد، هزینه سازش گاهی بسیار بیشتر از مقاومت است، موضوع اعتماد «معمر قذافی» رهبر لیبی به آمریکایی‌ها در بحث هسته‌ای بود که در نهایت منجر به برچیده شدن تاسیسات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک این کشور و حتی سرنگونی حکومت قذافی و هلاکت وی شد؛ از این رو می‌بینیم که عقب‌نشینی لیبی در مقابل زورگویی‌های آمریکا نه تنها موجب لغو تحریم‌های اعمالی علیه این کشور نشد، بلکه میلیارد‌ها دلار خسارت بر لیبی تحمیل کرد. در شرایط کنونی نیز لیبی عملا در وضعیت جنگ داخلی و حتی خطر تجزیه به سر می‌برد.

محمود عباس رئیس‌تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در چند دهه اخیر با اتخاذ سیاست سازش و دوری گزیدن از مقاومت در برابر اسرائیل تبدیل به بزرگ‌ترین بازنده معادلات فلسطین شده است. در مقابل، گروه‌های دیگر فلسطین با اتخاذ استراتژی مقاومت توانسته‌اند تا جنگ‌ با اسرائیل را از 51 روز به 2 روز کاهش دهند و در 2 جنگ آخر، رژیم صهیونیستی با گذشت تنها 2 روز از شروع جنگ به سرعت و سراسیمه تقاضای آتش‌بس داد.

راهبرد مقاومت یک راهبرد فعال و سازنده در عرصه بین الملل است. در حالی که راهبرد سازش تسلیم شدن در برابر نظم موجود و اعتراف به وابستگی خود به قدرت های بزرگ است. بررسی نمونه هایی که قربانی راهبرد سازش شده اند به خوبی ناکارآمدی این راهبرد را مشخص می کند. اما در مقابل راهبرد مقاومت در منطقه توانسته است اکنون به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین گفتمان در منطقه خود را بر تحولات مسلط کند. راهبرد مقاومت ایران، اکنون در اوج اتحاد و انسجام در منطقه قرار داشته و قدرت بازدارنده ایران را بیش از هرزمان دیگری در منطقه و حتی سطح جهانی افزایش داده است. پس از تهدیدهایی که اخیرا از سوی آمریکا علیه ایران مطرح شد محور مقاومت به سرعت قدرت خود را در منطقه نشان داد. جنبشی از حماس و هیدئت انصارالله یمن در دیار با مقام معظم رهبر حمایت قاطعانه خد را از ایارن اعلام کردند. سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان به صراحت رهبر معظم انقلا را فرمانده خود خطاب کرد. علاوه بر این حمله حزب الله لبنان به خاک رژیم صهیونیستی که برای نخستین بار اتفاق افتاد قدرت بادارندگی ادعای اسارئیل را در هم شکست. حملات انصارالله به آرامکو نیز بار دیگر نشان داد که قدرتی که در راهبرد مقاومت نهفته است قابل مقایسه با سازش نیست.

در کل نگاهی بسیار اجمالی به دو گانه راهبرد و سازش نشان دهنده این است که ایران به عنوان پرچمدار راهبرد مقاومت توانسته است در عرصه نظامی ـ امنیتی و سیاسی قدرت بازدارنده ای را ایجاد کند که کشورهایی که به راهبرد سازش پناه برده اند فاقد آن هستند. این مسئله به خوبی گویای کارآمدی گفتمان و دکترین مقاومتی است که با انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 و امام خمینی(ره) وارد تحولات بین الملل شد.

ارسال نظرات