خبرهای داغ:
عملکرد وزیر نفت در طول بیش از ۶ سال گذشته تاکنون نشان می دهد متاسفانه این وزارت خانه هیچ استراتژی مشخصی در ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه در کشور ندارد.
کد خبر: ۹۱۸۲۵۱۷
|
۱۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، وزیر نفت دیروز از شرکت مپنا بازدید کرد اما این بازدید هر چند با عنوان و رویکرد حمایت از ساخت داخل انجام شده اما به نظر می‌رسد  صرفا شروعی برای یک سناریوی جدید برای قهرمان‌سازی از «شیخ الوزرا» بوده است.

بررسی سایت اطلاع رسانی وزارت نفت نشان می دهد برای خروج وزیر نفت از حواشی هپکو و قهرمان‌سازی وی فکر شده بود به طوریکه فیلم‌های مستندی که از هفته‌ها قبل منتشر شده بود  و گفتگوهایی که با مدیران اسبق صنعت برق و نیروی کشور ترتیب داده شده بود؛ اما این سناریو  آنجایی لوث شد که در اجرای مراحل پایانی آن عوامل اجرایی کمی تعجیل به خرج دادند زیرا هنوز پای وزیر نفت از کرج به تهران نرسیده بود که پیش نمایش و نمایش مستندات تصویری تلاش‌های زنگنه برای ساخت و احداث گروه مپنا از رسانه های همسوی این وزارتخانه سر درآورد!

به هرحال واقعیت غیرقابل انکار آن است که تاسیس گروه مپنا و یا پتروپارس اقدامی در خور ستایش و تقدیر بوده اما مشکل آن جایی خودنمایی می کند که بعد از ابهامات متعدد مطرح شده از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره حضور «بیژن زنگنه» به عنوان رئیس هیات مدیره هپکو و دریافت ارقام نجومی به عنوان دستمزد حضور یکساله در هیات مدیره این شرکت با پاسخ های منطقی و شفاف از سوی وزارت و وزیر نفت روبرو نشد. به طوری‌که وزیر نفت هرچند عضویت در هیات مدیره هپکو را تائید کرده و اعداد نجومی مطرح شده درباره دریافت دستمزد حضور در هیات مدیره را هم تکذیب کرده اما تا به امروز هیچگاه اعلام نکرده که چقدر دستمزد برای حضور یکساله در هیات مدیره هپکو دریافت کرده است؟ و مهم‌تر از آن درباره روابط بعدی خود در قامت وزیر نفت دولت یازدهم با خریدار هپکو توضیحی ارائه نکرده است.

همزمان با افزایش نقدها نسبت به عدم ابهام زدایی «زنگنه» بابت حضور در هیات مدیره هپکو و نامشخص بودن نو ورابط او در مقام وزارت و پیش از آن با خریدار هپکو،‌ به یک باره او از صنایع گروه مپنا بازدید کرده و پس از این بازدید چند ساعته مستندات تصویری و گزارش‌های خبری و تحلیلی با عنوان «نقش غیرقابل انکار «زنگنه» در شکل‌گیری مپنا» یکی پس از دیگری توسط رسانه های همسو با این وزارتخانه منتشر شده است. آن هم زمانی که هنوز پای وزیر به دفترش در تهران نرسیده است.

نگاهی به کارنامه و عملکرد وزیر نفت در طول بیش از ۶ سال گذشته تاکنون نشان می دهد که در این مدت اقداماتی برای توسعه صنعت نفت انجام گرفته و به همین نسبت نقدهایی هم مطرح بوده که در سه سال گذشته وزارت نفت در واکنش به نقدها جای شفاف سازی و ارائه آمارهای مستند و منطقی صرفا با آسمان و ریسمان بافتن و وسط کشیدن حواشی مختلف و اتهام‌زنی همواره سعی داشته که نسبت به نقدهای منصفانه و کارشناسی به عملکرد این وزارتخانه سیاست فرار رو به جلو را در دستور کار قرار دهد. با این وجود و علیرغم آنکه وزارت نفت صرفا خواهان دریافت تعریف و تمجید از اقدامات درست و غلط خود بوده، به نظر نمی‌رسد افکار عمومی چه در بدنه صنعت نفت و چه خارج از آن با این تصویرسازی همراه نشده‌اند.

* چون نفت ارزان بود پالایشگاه نساختیم!

روابط عمومی وزارت نفت هفته گذشته در واکنش به نقدهای مطرح شده  مبنی بر عدم اعتقاد وزیر نفت به سیاست پالایشگاه سازی در کشور به ویژه در طول وزارت نفت دولت‌های هفتم و هشتم، گفته است: «ساخت پالایشگاه بر اساس یک تصمیم دورهمی و سلیقه‌ای ناممکن است و باید مجموعه‌ای از مطالعات توجیهی فنی و اقتصادی کلان داشته باشد و در این راستا اگر در دولت هفتم و هشتم آهنگ پالایشگاه سازی در کشور کند شده به دلیل رشد منفی مصرف بنزین در سال ۷۸ بوده است » و یا با اشاره به قیمت فوب بنزین در خلیج فارس و قیمت نفت زیر ۸ دلاری به این نتیجه رسیده که «با قیمت های وقت بنزین وارداتی، نفت صادراتی و رشد منفی مصرف بنزین عملا ساخت پالایشگاه در کشور توجیه و منطق اقتصادی نداشته است !»

این ادعا درحالی مطرح می‌شود که بارها وزارت نفت در واکنش به نقدهای مطرح شده در قبال سیاست‌های پالایشگاه سازی این وزارت خانه تاکید کرده است که تاکنون بالغ بر دو میلیون بشکه مجوز و موافقت نامه اصولی برای ساخت پالایشگاه در کشور صادر شده است و این درست نقطه شروع نقدهای مطرح شده نسبت به سیاست های پالایشگاه سازی شخص وزیر و وزارت نفت در طول ۶ سال گذشته بوده زیرا با سابقه ترین وزیر دولت جای تشریح «استراتژی توسعه»، آمار و عدد ارائه می‌کند.

* رسیدن به گفته منتقدان پس از ۵ سال: تولید نفتا اقتصادی نیست!

وزیرنفت در سال‌های ابتدایی آغاز فعالیت دولت یازدهم همزمان با برنامه توسعه فازهای پارس جنوبی و افزایش ظرفیت تولید میعانات گازی کشور به حدود یک میلیون بشکه در روز از طرح جدید پالایشگاهی به نام «سیراف» رونمایی کرد و قرار شده بود در قالب هشت مینی پالایشگاه ۶۰ هزار بشکه‌ای میعانات گازی تولیدی فازهای پارس جنوبی به نفتا تبدیل شود.

با جدی شدن ساخت پالایشگاه‌های سیراف هم تغییرات متعددی در خوراک طرح‌های مایع در دست اجرای پتروشیمی در عسلویه ایجاد شد به عنوان مثال خوراک طرح پتروشیمی کیان از میعانات گازی به نفتا و اتان تغییر کرد اما حالا با گذشت حدود پنج سال خبری از پالایشگاه‌های سیراف و خوراک نفتای تولیدی آنها نیست.

از سوی دیگر با بهره برداری از سه فاز پالایشگاه ستاره خلیج فارس و احداث چهارمین فاز این پالایشگاه میعانات گازی عملا ظرفیت تولید پالایشگاه‌های سیراف از ۴۸۰ به ۳۰۰ هزار بشکه کاهش یافت و ۱۲۰ هزار بشکه از ظرفیت سیراف عملا تعلیق و سهمیه خوراک میعانات گازی این مینی پالایشگاه ها به فاز چهارم ستاره خلیج فارس اختصاص یافت تا ظرفیت ستاره خلیج فارس به ۴۸۰ هزار بشکه و سیراف به ۳۰۰ هزار بشکه در روز تغییر کند.

همزمان با این تغییر، تغییرات دیگری هم در سبد خوراک طرح‌های در دست ساخت پتروشیمی در منطقه عسلویه ایجاد شده است به طوری‌که سبد خوراک پتروشیمی کیان با تغییر چند باره به نفتا، اتان و بوتان تغییر پیدا کرد و با توجه به اقتصاد ضعیف طرح‌های خوراک مایع پائین دستی پالایشگاه‌های سیراف (نفتا) وزارت نفت با خلق تصمیمات جدیدی از برنامه ساخت طرح‌های خوراک ترکیبی پتروشیمی رونمایی کرد.

به عبارت ساده تر با افزایش ظرفیت تولید پروپان و بوتان فازهای پارس جنوبی و مشکلات ناشی از صادرات این محصولات گازی در قالب گازمایع، وزارت نفت سعی کرده که با استفاده از سبد متنوع خوراک‌های نفتا، اتان، پروپان و بوتان زمینه ساخت پتروپالایشگاه‌ها را در عسلویه و کنگان فراهم کند.

تا اینجای کار همگی این اقدامات از تلاش وزارت نفت برای ثبت تصمیمات متناسب با تغییر شرایط محیطی در حوزه پالایشگاه سازی حکایت می‌کند. اما تصمیم گیران این وزارتخانه در تغییر سبد خوراک پتروپالایشگاه‌ها طی سال های گذشته تاخیر داشته‌اند و همین افراط و تفریط ها زمینه‌ساز مشکلات زنجیره‌ای در صنعت پتروپالایش شده و خواهد شد.

بزرگترین مشکل امروز صنعت پالایش و البته پتروشیمی کشور آنجا خودنمایی می کند که توسعه این صنایع ارزش آفرین و استراتژیک هیچگاه محصول یک استراتژی هوشمندانه نبوده است و «بیژن زنگنه» با ۲۳ سال سابقه وزارت در دو وزارتخانه بزرگ نفت و نیرو تا امروز در تدوین یک استراتژی هوشمندانه در این حوزه ناکام بوده و این ضعف بزرگ دامن صنعت نفت را بارها در شرایط تحریم و غیر تحریم گرفته به طوری که در یک دوره به بهانه نفت هشت دلاری از زیر بار توسعه صنعت پالایش شانه خالی می‌کند و بیست سال بعد به اسم اقتصاد پائین خوراک نفتا، سکته‌ای پنج ساله به توسعه این صنعت تحمیل می‌کند.

از سوی دیگر، وزیر نفت همواره در مواجهه با این ضعف بزرگ بحث صدور مجوز و موافقت اصولی به میزان ۲ میلیون بشکه پالایشگاه سازی جدید را وسط کشیده تا به نوعی با آمار و نشر اعداد ضعف فقدان استراتژی مشخص را مخفی کند اما تا امروز هیچگاه به این پرسش‌ها پاسخ نداده است، چرا دو میلیون بشکه؟ با چه خوراکی و با چه سبد محصولاتی؟ با ساخت این ظرفیت پالایش قرار است زنجیره ارزش کدام محصولات نفتی در کشور تکمیل شود؟ آیا هدف از ساخت پالایشگاه ها دستیابی به یک ظرفیت کمی بوده و یا نیم نگاهی به توسعه کیفی این پالایشگاه با در اختیار داشتن سبد متنوعی از انواع محصولات و فرآورده‌های نفتی انجام شده است؟ تعریف و استراتژی وزیر نفت از پالایشگاه سازی چیست؟ صرفا بی‌نیازی از واردات سوخت یا توسعه زنجیره‌های ارزش؟ سیراف کدام یک از این اهداف را قرار بود محقق کند؟ اگر تولید نفتا سیاست درستی بود پس چرا طرح خوراک‌های ترکیبی‌ به یک باره وسط کشیده شد؟

* «زنگنه» چرا ۵ سال از تولید نفتا حمایت کرد؟

وزارت نفت می‌گوید در سال ۷۶ تا ۱۳۸۳ به هزاران دلیل پالایشگاه‌سازی منطق اقتصادی نداشته است اما هیچگاه روابط عمومی این وزارتخانه نگفته که آیا تولید نفتا در قالب ساخت پالایشگاه‌های سیراف اقتصادی بوده است؟ اگر اقتصادی بود پس اجرای برنامه جدید ساخت پتروپالایشگاه‌ها با خوراک ترکیبی اتان، نفتا، پروپان و بوتان در ۱۸ ماهه پایانی فعالیت دولت از چه منطق اقتصادی تبعیت می‌کند؟

اگر تولید نفتا به تنهایی اقتصاد پتروپالایشگاه‌ها و صنایع پتروشیمی خوراک مایع را تامین نمی‌کرد چرا این اصلاحات و تغییرات همان پنج سال پیش انجام نشد و حالا با گذشت پنج سال با سابقه ترین وزیر کابینه دولت به این نتجیه رسیده که نفتا به تنهایی اقتصادی نیست و باید سراغ خوراک ترکیبی مثلا نفتا و بوتان رفت؟

در طول ۵ سال گذشته عملا نه نفت ۱۰۰ دلاری ظهور کرد و نه خبری از نفت هشت دلاری بود، آیا با توجه به ثبات نسبی قیمت نفت و نفتا، وزیر نفت پنج سال پیش نمی‌دانسته که با توسعه فازهای پارس جنوبی ظرفیت تولید پروپان و بوتان در این حوزه مشترک سالانه چند میلیون تن قرار است افزایش یابد که همان ایام به جای پا را در یک کفش کردن که باید میعانات گازی را به نفتا تبدیل کنیم سراغ خوراک‌های ترکیبی می‌رفت؟

ارسال نظرات
پر بیننده ها