یادداشت/میثم سلطانی
افق توحیدی که در گام دوم انقلاب مسیر روشن را نشان می دهد حکایت از راه هایی برای پیمودن دارد، یعنی مسیری که باید آموخت و راه را طی کرد.
کد خبر: ۹۱۹۲۸۹۶
|
۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۱

به گزارش خبرگزاری بسیج؛روح توحیدی حاکم بر جامعه است که آینده آن جامعه را رقم می زند که قطعا حکومت ها نقش موثری در بهشتی یا جهنمی کردن افراد دارند هرچند اجتماع و خود فرد نیز موثر و نقش آفرین هستند.

 

نگاه توحیدی یک فکر و اصلی است برای زندگی کردن که مربوط به نظام اجتماعی ، مربوط به جهت گیری انسان ها در همه حال و مربوط به کیفیت زندگی کردن جامعه بشری است. 

 

روح دین آن است که انسان موحد باشد و منحصرا خدا را عبادت کند ولاغیر. هدفی که همه انبیا آمدند تا آن را اجرایی کنند تا مردم موحد و یکتا پرست باشند، موحد یعنی زنجیر اطاعت غیر از خدا را کندن و به دور انداختن است، تا گره هایی از زنجیر که با اطاعت بر گردن خود بسته اند آزاد شود. 

 

هم اکنون در جامعه ما نیز این سوال مطرح است که قرآن را فقط اهل بیت می توانند بدانند و تفسیر کنند ما که بلد نیستیم و با نسخه ما را چه به فهم و عمل به قرآن از اجرایی شدن احکام الهی شانه خالی می کنند، این منطق هم همان منطق ما را چه به فهم و عمل است !

 

گام دوم انقلاب در بُعد عبادت و اخلاق تاکید بر ایمان و معرفت الهی دارد عبادت یعنی اطاعت کردن. اطاعت هر کسی به صورت مستقل و بی قید و شرط، عبادت است. اگر کسی یک انسانی را، یا یک جامعه انسانی را بی قید و شرط اطاعت بکند. 

 

اخلاق هم به معنی رعایت فضیلت هایی چون خیرخواهی و عدالت طلبی، گذشت، انفاق ، راستگویی، شجاعت و تواضع و اعتماد به نفس و دیگر خلقیات است.

 

 بسیاری از افراد هستند که ریشه بینش آنها در کشورداری و مدیریت مبنای الهی ندارد بلکه مبنای غیر توحیدی  بودن را با خود به همراه دارد! سبب می شود که در گلوگاه ها و شب های قدر انقلاب جامعه را به سمت غیر خدا سوق بدهد! بسیاری از این افراد نماز می خوانند و خدا را عبادت می کنند ولی در عمل و روح و فکرغیر خدا را عبادت می کنند!

 

وقتی روح توحیدی در یک جامعه ای وارد می شود با تکیه بیشتر بر تعهدات روی زندگی اجتماعی است که بر بنیان عقیده است وارد عرصه می شود و آن وقت تکالیف یک انسان خدایی و موحد را تعیین می کند.

 

هم اکنون یک جوان مومن انقلابی ایرانی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی چه راه های طی نشده ای در پیش رو دارد ؟ باری که بر دوش جوانان است تا شانه های خود را زیر بار مسئولیت قرار بدهند واز بُعد اخلاق و معنویت خود را بسازند تا بتوانند نفس لازم و کافی برای رسیدن به قله را داشته باشند، یکی از مسیرهای هجمه بر معنویت و اخلاق  رسانه هایی است که نقش حکومتها مبارزه با این کانون های ضد معنویت و اخلاق است که اجازه ندهند مردم را رسانه با زور و فریب جهنمی کنند که رهبر معظم انقلاب در گام دوم می فرمایند:" ابزارهای رسانه ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضد معنویت و ضد اخلاق نهاده است و هم اکنون تهاجم روز افزون دشمنان بر دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتی نونهالان با بهره گیری از این ابزارها را به چشم خود می بینیم . دستگاه های مسئول حکومتی در این باره وظایف سنگین برعهده دارند که باید هوشمندانه و کاملا مسئولانه صورت گیرد." تغییر ماهیت رسانه ها از طاغوتی به توحیدی مسئولیتی است که جوانان با تولید محتوای درست وبا ایمان آگاهانه آن هدایت عمومی جامعه را در دست داشته باشند و نبض جامعه را با مدل های فرهنگی وتولیدات رسانه ای به سمت الهی بودن هدایت کنند مسیری که نیازمند جهاد تبیین است.

 

تنها با سخنرانی کردن این مسئله قابل حل شدن نیست بلکه در کنار بیان عمل و تداوم و خستگی ناپذیری می خواهد تا این ایمان آگاهانه به عمل تبدیل شود و گره ها را باز کند هم چنان که رهبر معظم انقلاب درکتاب طرح کلی اندیشه اسلامی می فرمایند:" مسئله ایمان، این گروش قلبی، وابستگی فکری و اعتقادی و روانی به یک مطلب، به یک شخص، به یک قلب و به یک مرکز، که نامش ایمان است، تنها به همین خلاصه نمی شو که درقلب، انسان این گروش و گرایش و گرویدگی را داشته باشد آن وقتی ایمان به صورت راستین در کسی وجود دارد که بر طبق آن ایمان عمل کند. آن وقتی کسی می تواند ادعا کند مومن واقعی است، که به لوازم ایمان و تعهدات ایمان پایبند باشد."

 

مسیری که هم اکنون باید رفت.

ارسال نظرات