قزوین_ به گزارش بسیج، آئینهای سنتی ایران، جنبه ملی-مذهبی داشته است. آئین ها، یکی از مظاهر تمدن و ویژگیهای فرهنگی نزد هر ملتی است که در حفظ هویت و ایجاد همبستگی فرهنگی ـ اجتماعی نقش بسزایی دارد. نحوه برگزاری این آئین ها و فلسفه آنها، جلوه اعتقادات و باورها و فرهنگ مردمان یک سرزمین است. همه ملتها، قومها، ایلها و در همه سرزمینها، روزهایی از سال را در تقویم خود دارند که برای بزرگداشت این روزها مراسمات مختلف ائینی برگزار می کنند.
آیین ها، استمرار یک خاطره اند و در حقیقت نوعی سنت برگزیده كه با برخورداری از قالب های فكری، مذهبی، هنری به عنوان یک تفكر زاینده و پیش برنده از تمامی ظرفیت های لازم برای اعتلای جامعه برخوردار هستند و به دلیل تولد بومی در خرده فرهنگ ها و بهره مندی از جوهره ناب اصالت اسیر كهنگی نمی شوند.
حفظ، ترویج و اشاعه آیین های سنتی تا جایی كه با باورها و اعتقادات جامعه، هنجارهای اجتماعی و قانونی، تعلیمات اخلاقی و دستورات دینی منافاتی نداشته باشند به عنوان بخش اجتناب ناپذیر هر فرهنگ است و كارویژه مهم آن جلوگیری از تحریف و انحراف فرهنگی، تقویت احساس تعلق و هویت قومی است.
مردم استان قزوین از گذشته های دور در ایام محرم و صفر به طور گسترده در مراسمات سوگ و عزای سرور و سالار شهیدان و یاران باوفایش را با مناسک خاص و رسوم متنوعی برپا داشته اند و ارادت و باورهای قلبی خود را با رفتارهای آیینی عاشورا بروز داده اند.
آیین های عاشورایی ریشه در باور عمیق مردم به مسائل دینی و مذهبی و عشق و علاقه به خاندان عصمت و طهارت(ع) و امام سوم شیعیان دارد که در هر نقطه ی از استان به شیوه خاصی برگزار می شود.
محمدحسن سلیمانی، یک قزوین پژوه و کارشناس مردمشناسی در قزوین در گفتگو با بسیج با اشاره به آئین های کهن مردم «قزوین» که به دروازه بهشت معروف است بیان کرد: سینه زنی یکی از قدیمی ترین سنت های عزاداری است که از ۱۳۰۰ سال پیش توسط آل بویه رایج شد. اولین رگه ها و ریشه های عزاداری همین روضه هایی است که امروز در منازل و محافل برپا می شود.
مردم در فرهنگ های مختلف ایران براساس سبکی که داشتند به سر و سینه می زدند و مویه و زاری می کردند. این عزاداری یک فرهنگ انسانی است و وقتی مصیبتی وارد می شود که اعتقاداتی نسبت به آن وجود دارد رنگ آئین به خود می گیرد.
در دوره های مختلف همچون دوران عباسیان و سلجوقیان و ایلخانان اجازه برپایی مراسم عزا وجود نداشت اما از دوران صفویه این آئین ها رسمی شد و مراسمات عزای سیدالشهدا برگزار می شد.
سنتهای مردم قزوین در ایام عزای حسینی
وی گفت: عزاداریهای حسینی از دیرباز با آیینها و سنتهای خاصی در قزوین همراه بوده است؛ آیینهایی که ریشه در عشق و ارادت ایرانیان به حضرت سیدالشهدا(ع) داشته و دارد. این ارادت هرچند در قرون متمادی به دلیل سرکوب شیعیان توسط حاکمان زمانه، پنهان مانده بود و قزوینیان شیعی مذهب در ایام عزای حسینی، محافل سوگ خویش را در خفا برپا میداشتند و به رسم و آیین خود، بر مظلومیت عاشوراییان میگریستند، اما از دوره حاکمان شیعی آلبویه و سپس رسمی شدن مذهب تشیع در دوره صفوی، جلوهای تابان یافت و در آیینهای گوناگونی تجلی پیدا کرد؛ عزاداریهایی که در دوره قاجاریه، از عمق بیشتری برخوردار گردید و آیینهایی تازهای بدان افزوده شد.
آئین چهارپایهخوانی؛ سنتی در عزای حسینی
سلیمانی در ادامه عنوان کرد: از جمله این آیینها که امروز دیگر در قزوین گرد فراموشی بر آن نشسته، اما در بازار تهران همچنان برگزار میشود؛ سنت چهارپایه خواني بود. چهارپایه خوانی سبکی از عزاداری سنتی است که در آن مداح یا مرثیهخوان روی چهارپایه چوبی میرود و در حالی که عزاداران حلقهوار دور او را میگیرند، شور و حال حسینی به پا میکنند.
در این آیین که از دوره قاجار تا اوایل دهه شصت خورشیدی در بازار قزوین اجرا میشد، بازاریان که در دهه اول ماه محرم، راسته مشخصی از بازار را سیاهپوش کرده و هر روز بعدازظهرها در این راسته، مراسم روضهخوانی و عزاداری برپا میکردند، در سومین روز شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش در کربلای معلی، در سنتی دیگر، چهارپایهخوانی را به اجرا میگذاشتند.
مداحان و مرثیهخوانانی که از میان خودِ بازاریان بودند، این آیین را در یکی از راستههای بازار آغاز میکردند و پس از دقایقی برپایی عزای حسینی که عموما با روضه بر مصائب امام زینالعابدین(ع همراه بود، به سمت راسته دیگر میرفتند و این آیین تا حوالی ظهر در راستههای مختلف برگزار میشد.
این آیین بی پیرایه و خالصانه آنچنان در بازار قزوین دارای اهمیت و جایگاه بود که چنانچه فرصتی برای حضور در برخی از راستهها بهدليل کمبود وقت و نزدیک شدن به اذان ظهر پیش نمیآمد، از کسبه آن راستهها کسب اجازه میشد تا سال دیگر، چهارپایهخوانی در راسته آنها نیز اجرا شود.حسینیهها، مراکز برپایی عزای حسینی از دوره صفویه، تکایا و حسینیهها به مراکز اصلی ظهور و بروز آیینهای عزادارای حسینی بهویژه در ایام محرم و صفر در قزوین تبدیل شدند.
ثبت ۹ تکیه عزاداری سیدالشهدا(ع) در قزوین
این قزوین پژوه در ادامه یادآور شد: در سرشماری سال ۱۲۹۸ قمری که در زمان ناصرالدین شاه قاجار انجام شد، ۹ تکیه از جمله: «تکیه حاج میرزا فصیح، تکیه آقا حسن نایب در محله سوقالاغنام، تکیه حاج اسماعیل در محله پنبه ریسه، تکیه میرزا احمدخان در محله درب ری، تکیههای چاووشها و تنورسازان در محله تنورسازان، تکیههای طاق بهلول و میرزا قلاق در محله خیابان و بالاخره تکیهای در محله دباغان ثبت شده است.
از تکیههایی که اشاره شد در سال ۱۳۳۷ شمسی فقط سه تکیه بر جای بوده که هیچ کدام هم مورد استفاده اصلی قرار نمیگرفتند. گرچه در حال حاضر از این سه تکیه، دو تکیه به مسجد تبدیل شده و اثری هم از سومی نیست.در این تکایا طی ماههای محرم و صفر و برخی در ماه مبارک رمضان مراسم روضه و تعزیه برپا میشد و دستههای عزاداران سینهزن و زنجیرزن با علم و کُتل و طبل و شیپور در آنها حضور یافته به عزادارای میپرداختند و از سوی برپاکنندگان تکیه از آنان پذیرایی میشد. در برخی از این تکیهها همچون تکیه حسن نایب مراسم تعزیه مفصل برپا میگردید و اتاقهایی برای نگهداری لباسها و وسایل تعزیه وجود داشت.
از دوره قاجاریه، با وقف و ایجاد حسینیهها، فضاهای جدیدی برای عزاداری بر مصائب خاندان پیامبر در واقعه کربلا پدیدار شد. حسینیههای آقا سیدجمال، امینیها، خیابانی، رضوی، حاج سید موسی بزاز، دیوانخانه حاج سیدجوادی، سیاهپوش و سید ابوتراب از جمله این حسینیهها به شمار میروند که همچنان موقعیت گذشته خود را حفظ کرده و عَلَم عزای حسینی را افراشته نگاه داشتهاند.
آئین سیاهپوشان، سنتی برجای مانده از روزگاران گذشته
سلیمانی با اشاره به دیگر ائین های قزوینی ها در ایام ماه محرم و صفر تصریح کرد: در گذشته، نخستین آیین در آغازین روز محرم در قزوین، آیین سیاهپوشان بود که ساکنان به ویژه جوانهای هر محله مساجد و تکایای محله خود و وسایل عزاداری از جمله علامتها و طبق چراغها را سیاهپوش میکردند. این رسم البته همچنان برگزار میشود.
یکی دیگر از آیینهایی که البته در این سالها کمرنگ شده و بهندرت انجام میشود بیرون آمدن دستههای عزادارای هیاتها و مساجد از شب اول محرم تا شب هفتم برای دیدار از هیاتها و مساجد دیگر بود. مثلاً هیات مسجد میدانگاه به امامزاده علی میرفت؛ در این دیدار، علامتهای مسجد میزبان را به سمت جلو حرکت میدانند در واقع معتقد بودند علامتها به هم سلام میدهند.
سپس هیات مهمان در داخل مسجد یا امازاده میزبان به عزاداری پرداخته و سینهزنی میکردند، و پس از آن با چای و شربت از هیات مهمان پذیرایی میشد. موقع خداحافظی هم رسم بر این بود که نوحه خداحافظی میخواندند.
شب بعد هیات میزبان به بازدید از هیات مهمان میرفت؛ بازدید تا سه شبمانده به عاشورا اتفاق میافتاد و هرروز یک مسجد یا امامزاده انتخاب میشد، اما امروز کمتر شاهد چنین رسمی در قزوین هستیم و معمولا کلیه هیات ها و دستجات عزاداری، شب هفتم به بقعه امامزاده بی بی شهربانو در محله راه چمان؛ شب هشتم به بقاع امامزاده آمنه خاتون و امامزاده علی در محله پنبه ریسه؛ شب نهم به بقعه امامزاده سلطان سید محمد در محله آخوند و شب و روز عاشورا هم به بقعه امامزاده حسین بن علی بن موسی الرضا(ع) در محله دباغان میروند.
حرکت نمادین زنان قزوینی در عزای حسینی
وی افزود: قزوین یکی از شهرهایی است که بیشترین آئینهای زنانه را دارد و شاید تنها آئینی که مختص سوگواری زنان قزوینی بر مصیبت کربلا است، برگزاری تشییع نمادین پیکر شهدای کربلا در سومین روز شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش است. بعد از واقعه کربلا کسی از ترس یزیدبن معاویه جراْت نمیکرد تا پیکر شهدای کربلا را دفن کند؛ تا اینکه زنان طایفه بنی اسد جمع شدند و اقدام به دفن پیکر یاران امام حسین کردند.این واقعه در روز دوازدهم ماه محرم اتفاق افتاد و به همین خاطر زنان قزوینی هر سال در این روز در مسجد علی اکبر این شهر جمع میشوند، عدهای بیل و کلنگ به دست میگیرند و عدهای دیگر پیکرهای پارچهای بدون سر را بر دوش گرفته و با حرکت در خیابان ها به حسینیه آقا سیدجمال رضوی رفته و عزاداری میکنند و دوباره به آن مسجد بر میگردند و در آنجا به سینهزنی و نوحهخوانی میپردازند. این آیین که بسیار اندوهبار است گردشگران زیادی را از نقاط مختلف کشور به قزوین میکشاند تا از نزدیک شاهد این رویداد باشند.
پایان بخش اول/۱۰۱۰