مدیریت علمی کشور، عدالتخواهی و شخص دانشجو و نخبه سه ضلع مرتبط اند و در صورتی که هر کدامشان لنگ بزند حیات کشور به خطر می افتد و هدف نهایی که رستگاری و عاقبت بخیری انسان هاست از بین می رود.
کد خبر: ۹۱۹۹۷۲۹
|
۲۶ آذر ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۳

دالتخواه یعنی چه کسی؟

برای اینکه عدالتخواه را تعریف کنیم در ابتدا باید بدانیم عدالت یعنی چه؟

رعایت و توجه کردن به حقوق هر ذی حقی، بنابراین باید نخست موجودی را در نظر گرفت که دارای حقی باشد تا «رعایت» آن «عدل» و تجاوز به آن «ظلم» نامیده شود.(1)

حال اگر عدالت را متوجه شدیم پس عدالتخواه مشخصا کسی است که می خواهد حق موجودی را رعایت کند و یا از سایرین بخواهد که حق آن موجود را رعایت کنند ودر مقابل تجاوز به حق آن موجود نیز بایستد که طبیعتا نام این بُعد از ماجرا می شود ظلم ستیزی.

پس عدالتخواهی و ظلم ستیزی دو لفظ اند که دارای یک معنایند.

حالا اگر بخواهیم دانشجو را تعریف کنیم معنایش اینگونه است:

«کلمه‌ دانشجو از لحاظ بارِ معنایی، حامل معنای خیلی جالب توجّه و مهمّی است. دانشجو یعنی جوانِ طالب علمی که آینده در دست اوست. این خصوصیات، در کلمه‌ دانشجو هست. دانشجو، یعنی جوان؛ چون دانشجویی، قهراً مربوط به دوران جوانی است. طالب علم بودن و جست‌وجوی از دانش هم در کلمه‌ی دانشجو هست. چون فرض این است که آینده کشور، به سمت اداره‌ علمی کشور پیش می‌رود دیگر؛ یعنی به سمت اداره‌ عالمانه و منطبق بر موازین دانش پیش می‌رود و هر کشور و هر جامعه‌ای که علم و فهم محاسبه‌ دقیق، در همه‌ شوؤن آن دخالت داشته باشد، وضعش بهتر است».(2)

پس دانشجو از نظر حضرت آقا کسی است که طالب علم است و فرض بر این است که در آینده، کشور باید به صورت علمی مدیریت شود پس دانشجو تاثیرگذارترین شخص در آینده کشور خواهد بود.

حالا کسی در علم نخبه است آیا وظیفه اش را انجام داده و کارش را به انجام رسانیده و کار دیگری ندارد؟!

از زبان حضرت آقا بشنویم:

جامعه‌ی نخبگان باید متوجّه‌ هدفهای برتر هم باشد؛ هدفهای برتری وجود دارد: فرد نخبه نباید در فضای تخصّص خودش غرق بشود به‌طوری که از فضای پیرامونی، از فضای جامعه، از مردم غفلت پیدا بکند؛ این نباید اتّفاق بیفتد. نخبه نباید مسائل انسانها را فراموش کند؛ مسائل عمده و مهمّ ملّتش را، استقلال را، عدالت را، پیشرفت را، مسائل عمده‌ی آسیب‌های اجتماعی را نباید فراموش کرد. نخبه نباید صرفاً به دانشی که در آن نخبه است بپردازد. اگر چنانچه شما کار نخبگی را زیر پرچم عدالت‌خواهی انجام بدهید، ارزشش مضاعف میشود؛ زیر پرچم استقلال ملّی و هویّت ملّی انجام بدهید ارزشش مضاعف میشود؛ یک جنگ تحمیلی اقتصادی و سیاسی و امنیّتی علیه ما در جریان است؛ شما نمیتوانید در این جنگ بی‌تفاوت باشید؛ نمیتوانید. آن‌وقتی که آمدند اطراف امیرالمؤمنین (علیه ‌السّلام) را گرفتند که حتماً شما بیایید خلافت را قبول کنید، فرمود: لَو لا حُضورُ الحاضِرِ وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ اَلَّا یُقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم‌؛ اگر این مسئولیّتها نبود، من قبول نمیکردم، امّا این مسئولیّت هست. چیست این مسئولیّت؟ اَلّا یُقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِم؛ «کِظَّة» در عربی به معنای زیاده‌خواری و افزون‌خواری‌ای است که آدم را از کار می‌اندازد -البتّه این کنایه است دیگر، خوردن به معنای غذاخوردن مورد نظر نیست؛ یعنی برخورداری‌ها، یعنی پاداش نجومی، حقوق نجومی- اینها نباید باشد؛ وَ لا سَغَبِ مَظلوم -«سَغَب» یعنی گرسنگی- امیرالمؤمنین میگوید اگر نگرانی من و دغدغه‌ی من درباره‌ی مسئولیّت در برابر زیاده‌خواران، ویژه‌خواران از یک سو و محرومان از یک سوی دیگر نبود، قبول نمیکردم؛ آن‌وقت میفرماید: وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماء؛ یعنی مسئولیّت شما دانشمندها فقط درس‌ دادن و درس‌ خواندن و تحقیق‌ کردن نیست؛ یکی از مسئولیّتهایتان هم این است که « اَلَّا یُقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم»؛ توجّه کردید؟(3)

توجه کردید؟

یعنی اگر شما درس خواندید و به مراتب بالای علمی رسیدید اما بدنبال عدالت نبودید و نسبت به اطرافتان بی تفاوت بودید و این موضوع باعث شد که حقی، ناحق گردد و شما در قبال آن سکوت کردید یعنی عملا کاری انجام نداده اید.

معنای عدالت را اینگونه تعریف کردیم که «کسی حق موجودی را رعایت کند و یا از سایرین بخواهد که حق آن موجود را رعایت کنند ودر مقابل تجاوز به حق آن موجود نیز بایستد»

مگر مدیریت علمی کشور چیزی غیر از این است که کشور را باید بگونه ای مدیریت کرد که حقوق تمام موجودات در آن رعایت گردد.

پس می توان گفت مدیریت علمی مدنظر رهبری عین عدالتخواهی و عدالتخواهی عین مدیریت علمی کشور است و کسانی که باید بدنبال سر و سامان دادن به کشور باشند و کشور را به صورت علمی مدیریت کنند همین دانشجویانند.

پس می توان گفت مدیریت علمی کشور، عدالتخواهی و شخص دانشجو و نخبه سه ضلع مرتبط اند و در صورتی که هر کدامشان لنگ بزند حیات کشور به خطر می افتد و هدف نهایی که رستگاری و عاقبت بخیری انسان هاست از بین می رود.

رهبری در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی این موضوع را بیان می کند که « قطعاً عدل هدف است، منتها این هدف میانی است؛ هدف نهائی عبارت است از رستگاری انسان».(4)

پس دانشجویی که امروز در هفت تپه بدنبال احقاق حقوق کارگران است و در ماشین سازی تبریز و هپکو مقابل به یغما رفتن ثروت ملی می ماند دانشجویی است که به خوبی در حال ایفای نقش خودش است، حال می خواهند به این دانشجو هر انگ و تهمتی بزنند.

عدالتخواه یعنی همین کسانی که امروز در مقابل ظلم می ایستند و نمی گذارند حقی ناحق شود و بالعکس.

امروز فریاد عدالتخواهی باید بر سراسر کشور طنین انداز شود که اگر این اتفاق نیفتد دانشجو به وطیفه خودش عمل نکرده.

انتهای پیام/

 

ارسال نظرات