«پرویز محبی» در نهم آبان ۱۳۳۷ در شهرستان «ماسال» دیده به جهان گشود و در هفدهم م
کد خبر: ۹۳۸۲۳۳۲
|
۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۱

به گزارش خبرگزاری بسیج از رشت، دفاع مقدس روایتگر حماسه و ایثار فرزندان ناب حضرت روح‌الله و انقلاب اسلامی است؛ پیران و جوانان نابی که با عشق به الله و سربازی اسلام، پا به معرکه جنگ و جهاد گذاشتند و حماسه‌هایی از جنس نور و ایثار و شهادت آفریدند.

بی‌شک آشنایی با سبک زندگی، راه، مرام و شخصیت الهی این شهیدان والامقام، درس زندگی و راه و روش متعالی است برای ما جاماندگان و گرفتار در این دنیای خاکی.

«پرویز محبی» یکی از این شهدای والامقام است که به‌مناسبت سالروز شهادت وی خلاصه‌ای از زندگی‌نامه و وصیت‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی نامه شهید

شهید «پرویز محبی» انسانی مخلص، پاک سیرت، مبارز و بسیار متعهد بود. اُنس عجیبی با قرآن داشت و سخت خود را مقید به رعایت شئونات اسلامی و مسائل دینی می‌دانست. از خصوصیات بارز این رادمرد نظم و انضباط در کارها، حمایت مستمندان و مددکاری محرومان در جامعه بود؛ به هیچ وجه حاضر نبود برای دنیا حقی از کسی ضایع شود.

چهرۀ مهربان وی جاذبۀ خاصی داشت و رفتار پُر محبتش باعث می‌شد تا جوانان به سویش گرایش پیدا کرده و از اطلاعات دینی و اعتقادی وی استفاده ببرند. محبی جوانی ورزشکار بود و معتقد بود برای درست اندیشیدن و آموختن، در کنار غذای روح باید جسم را نیز قوی کرد؛ در رشتۀ کاراته و ژیمناستیک فعالیت داشت و در دانشگاه دانشجویان را به ورزش تشویق می‌کرد.

وی بسیار صبور و مقاوم بود و در برابر مشکلات سخت ایستادگی می‌کرد؛ ساده زیستی و تواضع توانست دنیا را در نگاهش بی ارزش سازد و حتی در پُست‌های مختلف که مسئولیتی داشت بسیار عادلانه عمل می‌کرد و تمام توجهش به حفظ و حراست از بیت المال بود.

محبی عشق عجیبی به امام داشت و در دوران انقلاب از مریدان و سربازان فدایی امام و انقلاب بود. وی بانی تشکیل بسیج در ماسال شد تا بتواند پایگاهی مردمی ایجاد نماید و پایه‌های انقلاب را در آن جا محکم‌تر سازد. وی در آن زمان با ایمانش به آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب توانسته بود در مقابل ضدانقلاب ایستادگی کند و تعدادی را به مسیر انقلاب و امام هدایت کند.

«می خواستم با ادامه تحصیل برای انقلاب و کشورمان مفید باشد»

مادر شهید در خاطره‌ای گفت: از زمان کودکی پرویز، من و پدرش برای او حساب پس اندازی افتتاح کرده و با درآمدی که داشتیم هر ماه مبلغی برای او کنار می‌گذاشتیم تا شاید در آینده برای او مفید واقع شود، اما در سال ۱۳۵۸ متوجه شدیم که پرویز حساب پس انداز خود را بسته است؛ اول فکر کردیم که شاید آن مبلغ را گرفته و خرج کرده است، اما وقتی علت را از وی جویا شدیم از گفتن آن امتناع نمود، ولی به دلیل آن که مبلغ پس انداز نسبتاً زیاد بود من و پدرش اصرار کردیم تا واقعیت را بازگو کند، پرویز در جواب گفت: مطمئن باشید که در راه خوبی خرج شده و هدر نرفته است.

ما که از روحیات و اخلاق پرویز آگاه بودیم این سوال بیشتر در ذهن مان نقش بست که چرا قضیه را از ما پنهان می‌کند، زیرا وی به مال دنیا پایبند نبود و در هر شرایطی سعی می‌کرد تا دست گیر و کمک ضعیفان باشد؛ پرویز وقتی متوجه اصرار ما شد گفت: می‌دانم که شما آن مبلغ را برایم پس انداز کرده بودید، ولی یکی از دوستانم با یاری خداوند در دانشگاه خارج از کشور قبول شده بود و به علت نداشتن پول کافی می‌خواست انصراف بدهد که من آن پولی را که شما برایم پس انداز کرده بودید به او دادم تا با فراگیری علوم و ارتقای سطح آگاهی خود بتواند در آینده فرد مفیدی برای کشور و انقلاب باشد؛ دوست دارم که شما هم در این امر با من سهیم باشید.

وصیت نامه شهید

امیدوارم، تمام نهاد‌های انقلاب اسلامی همان طوری که امام فرمودند مجتمع و منسجم و در خدمت مردم باشند؛ شما نیز اشخاصی را که دارند به ریشه اسلام تیشه می‌زنند، معرفی کنید و چنانچه خدای ناکرده از فرزندان و آشنایان شما هستند باید این‌ها را نصیحت کنید و حقایق را برایشان روشن نموده تا ان شاء الله به دامن اسلام برگردند.

خداوند، اسلام و مسلمین را نصرت عنایت فرماید.

انتهای پیام/

ارسال نظرات