به گزارش خبرگزاری بسیج، دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب رسم دیرینهای است که در آن شاعران به قرائت سرودههای خود میپردازند. این جلسات، بهگفته حاضران، نتایج و ثمرات مبارکی داشته که از جمله این موارد رصد جریان شعری در کشور از منظر رهبر معظم انقلاب است. ایشان هر ساله در این دیدارها نکاتی را متذکر میشوند که بیانگر افقهای پیش روی شعر انقلاب است.
امسال نیز همانند سالهای گذشته این دیدار در نیمه رمضان رخ داد و شاعرانی از کشور و دیگر کشورهای اسلامی در این دیدار حضور داشته و تعدادی از آنها به قرائت سرودههای خود پرداختند. ایشان در این دیدار بر نکات متعددی تأکید داشتند که از جمله این موارد، تتأکید بر عدم بیتفاوتی شاعران نسبت به جریانات حق و باطل بود. ایشان در این دیدار فرمودند که «اگر شاعر و هنرمند نسبت به جنگ حق و باطل بیطرف باشد، در عمل استعداد و نعمت خدادادی خود را ضایع کرده و چنانچه در خدمت جبهه باطل قرار بگیرد، کار او خیانت و جنایت است». همچنین ایشان در این دیدار نکات دیگری را متذکر شدند که از جمله این موارد تأکید بر همگرایی بیشتر نهادهای مرتبط با حوزه شعر بود.
محمد غفاری از شاعران جوان خوشقریحه استان قم است. غفاری بیان مسائل سیاسی در شعر را از ضروریتهای اصلی شعر متعهد دانست و گفت: اگر شعر به ما هو شعر باشد، یکرسانه است و اگر شاعری دغدغهمند و دردمند باشد، نمیتواند به این موضوعات با بیتفاوتی رد شود. مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
آقای غفاری! شما چند سالی است که در دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب حضور دارید، ارزیابی کلیتان را از این دیدارها بفرمایید.
من تا الآن چهار بار سعادت داشتم که در دیدارهای شاعران با رهبر انقلاب حضور داشته باشم، اما امسال برای اولینبار بود که در محضر ایشان شعرم را خواندم. نفس اینکه رهبر انقلاب و شخص اول مملکت از نظر سیاسی به هنر توجه داشته باشند و شاعران را به دعوت بپذیرد، باعث میشود که شور و شوقی در میان شاعران به وجود آید و همه به دنبال این باشند که امسال چه کسی دعوت خواهد شد و نام چه کسی در میان شاعرانی است که قرار است شعر بخوانند. به نوعی این جلسات تبدیل به ویترینی برای شعر کشور شده است.
از ثمره این دیدارها این است که شعر در میان همه هنرها بیشتر معرفی میشود و رسانهها هم بیشتر به آن میپردازند، یعنی اتفاقی برای شعر رخ میدهد که برای دیگر هنرها یا دیده نمیشود و یا کمتر اتفاق میافتد. یکی از دلایل اصلی دیده شدن شعر همین دیدارهای سالانه در محضر رهبر انقلاب است. حضور در این جلسات باعث تکاپویی میان شاعران میشود. از طرف دیگر بیانات ایشان باعث شده که خط روشنی از شعر انقلاب ایجاد شود و سرمشقی برای شاعران باشد که چه مسیری را باید شاعران طی کنند، ایشان در نکاتی که متذکر میشوند، مبانی هنر را بیان و مسیر هنرمند را مشخص میکنند. اینها همه ارزشمند است و میتواند هم برای شاعران و هم برای دیگر هنرمندان قابل استفاده باشد.
در این دیدارها به شاعران جوانتر مجال قرائت سرودهها هم داده میشود. شما به عنوان یکی از شاعران جوانی که امسال شعر خواندید و چند سالی است که از نزدیک شاهد برگزاری این دیدارها بودهاید، فرصت دادن به جوانترها را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما چه نتایج مثبتی این رویکرد با خود به همراه دارد؟
در چند سال پیش یعنی یکدهه قبلتر تنها پیشکسوتها در این دیدارها شعر میخواندند و فرصت چندانی به جوانها برای قرائت سرودههای خود وجود نداشت. جوانترهایی هم که در این جلسات شعر میخواندند، دیگر از جوانی گذشته بودند و به میانسالی وارد شده بودند، اما یکی از اتفاقاتی که چند سالی است در حال رخ دادن است و اتفاق مبارکی محسوب میشود، حضور جوانها و همین فرصت دادن به آنها است تا شعر خود را در محضر رهبر انقلاب قرائت کنند. جوان دوست دارد دیده شود و شاعر جوان میپسندد که شعرش مورد توجه قرار گیرد. از این منظر ایجاد چنین فرصتی برای شاعران جوان، فرصت مغتنمی است که میتواند خود و شعرش را به نوعی به دیگران معرفی کند.
از سوی دیگر، شعر کشور را همین جوانها رقم میزنند. دورههای شعری که هر لحظه تغییر میکند، ثمره تلاش و حضور همین جوانها است که در دوره چند ساله گروهی میشوند و شیوه و دوره شعری رقم میزنند. این حضور در نزد رهبر معظم انقلاب باعث میشود که این دورهها و تغییرات شعری هم دیده شود و تنها خود شاعر اینجا مهم نیست، بلکه آن تغییراتی که دارد در شعر رخ میدهد هم دیده میشود. به عنوان مثال چند سالی است که دوستان شاعر آیینی در نزد رهبر انقلاب شعر میخوانند، این فقط سبب معرفی آن شاعر جوان نشده است، بلکه جریان شعر آیینی کشور هم معرفی شده و اقبال به این دسته از شعرها از همین دیدارها بیشتر از گذشته شده است. علاوه بر این، همین موضوع را میتوان در جریان شعر طنز هم دید. کارهای دوستان شاعری که در این زمینه بسیار قوی و خوب دارند کار میکنند، اولبار در همین جلسات مطرح شده است. ما شاهد هستیم که اقبال به این دسته از اشعار چه در رسانه ملی و چه در میان عامه مردم از بعد از حضور شاعران این حوزه در دیدارها و قرائت سرودههایشان رخ داده است.
همین دیدارها سبب خودباوری شاعر شده است. این امیدبخشی به شاعران و سبک شعریای که دارند، بهترین نتیجهای بوده که از این دیدارها و حضور جوانترها رخ داده است. در حقیقت این دیدارها به ویترینی برای جریانهای شعری در کشور مبدل شده است. به عبارت دیگر دیدارها زمینه را برای معرفی بیشتر جریانهای شعری و بعد خود شاعر ایجاد کردهاند.
وقایع سیاسی و اتفاقات رخ داده در کشورهای همسایه، مقطعی است. مثلاً در یمن الآن اتفاقی در جریان است که ممکن است چند روز دیگر این مشکل حل شود. به نظر شما بیان چنین موضوعاتی در شعر به نوعی باعث تاریخ انقضا برای آن شعر نمیشود؟
اگر شعر به مثابه یک هنر باشد، پس باید کارکرد رسانه هم برای شعر در نظر بگیریم. یعنی اگر شعر به معنی هنر برای هنر نباشد، باید کارکرد رسانهای برای آن در نظر بگیریم که قرار است یکپیامی را منتقل کند. از گذشته تا به امروز شعر به عنوان رسانه بوده است. در تاریخ ادبیات سرودههای مختلفی بودهاند که براساس مسائل سیاسی گفته شدهاند و اتفاقاً معروف و ماندگار هم هستند. «بوی جوی مولیان» که سروده زیبایی از رودکی است، پایهاش همین نوع نگاهها بوده است. بنا بر آنچه که گفتهاند، پادشاه سامانی پس از جنگی قصد بازگشت به بخارا را نداشته و شاعر توانسته با استفاده از همین سروده، او را ترغیب به بازگشت کند. این نوع امثال نشان میدهد که نگاه به موضوعات سیاسی و بینالمللی و بیتفاوت نبودن نسبت به آنها مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه شاعران در طول تاریخ از این موارد بسیار داشتهاند، اما نکتهای که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند، این است که شاعر در جریان میان حق و باطل نباید بیطرف باشد.
شعر نمیتواند نسبت به وقایعی که دور و برش رخ میدهد، بیتفاوت باشد. شعر باید به یکسری موارد تعهد داشته باشد. هر شعری حتی شعرهایی که آزاد هستند و میخواهند رفتار سکولاری داشته باشند، باز هم به یکچیزی متعهد هستند. حالا شاعری که در ایران است و درد دین و کشورش را دارد، طبیعی است که با ایجاد مشکل و اتفاقی در کشورش به این موضوع واکنش نشان میدهد و دردش تبدیل به شعر میشود. ظهور و بروزش آن شعری میشود که در کاغذ نوشته شده است. وقتی شاعری میبیند که در کشورهای اطراف چه رخ میدهد، اگر واقعاً شاعر باشد، به این موضوعات واکنش نشان میدهد. اگر شاعر دغدغه داشته باشد، خودش به طرف حق کشیده میشود.
البته این نوع نگاه از سوی خود ائمه(ع) نیز حمایت میشد.
بله، مثلاً حسان ابن ثابت شاعری است که در حجة الوداع در آنجا حضور داشته است. پیامبر اکرم(ص) به حسان صلهای میدهد و از او میخواهد که این موضوع را به شعر دربیاورد تا در تاریخ بماند. یعنی در اینجا هم شاعر به عنوان رسانهای است که باید یکی از وقایع مهم در صدر اسلام را در تاریخ ثبت کند. به او چنان گفته میشود که به کاتبان وحی گفته میشده که برای حفظ آیات الهی، آنها را ثبت کنند. همچنین در زمان امام صادق(ع) هم شاعری بود که درباره کربلا و قیام امام حسین(ع) شعر گفته و کشتههای کربلا را با شهدای جنگ بدر در شعرش مقایسه کرده است. خب، بیان چنین موضوعی آن هم در زمان امویان و عباسیان خود یکحرکت سیاسی است که قابل تأمل است و امام(ع) هم از این شعر حمایت میکنند. هلالی جغتایی شاعر شیعی دیگری است که به دلیل بیان برخی از مسائل او را میکشند و سرش را میبرند. یعنی به جرم اینکه نخواسته مخفیکاری داشته باشد، جان خود را از دست میدهد. در طول تاریخ زیاد داریم مواردی که شاعر به دلیل نداشتن بیتفاوتی جان خود را به خطر انداخته است.
بیان موضوعات سیاسی و بینالمللی در شعر مشکلاتی هم دارد. فکر نمیکنید بیان این نوع موضوعات در شعر به عنوان هنری که باید دارای عاطفه و خیال باشد، شعر را به بیانیه سیاسی تبدیل میکند؟
این موضوع مهمی است و شما هم خوب سؤالی پرسیدید. اگر قرار است شاعر در موضوعات سیاسی و اجتماعی و ... شعر بگوید و شاعرانه به این موضوع بپردازد، قابل ارزش است. 50 درصد امر همان وجوه شعری است که باید در شعر حضور داشته باشد، واگر نه عنوان شعر سیاسی و ... بر نظمهای ارائه شده صحیح نیست. شاعر باید به این وجه توجه داشته باشد تا هم شعرش از بیانیههای سیاسی و سخن شعارگونه دور و مبرا باشد و هم زمینه را برای ماندگاری حفظ کند.
نمیشود شعری عاطفه، خیال و دیگر عناصر شعری را نداشته باشد. این تبدیل به شعار میشود. شاید دو روزی خوانده شود، اما کمکم محو میشود. مهم این است که ما به این موضوعات نگاه شاعرانه داشته باشیم. نمونه این دسته از اشعار در تاریخ ادبیات معاصر هم دیده میشود. مثلاً شعرهایی که در دوره دفاع مقدس گفته شدند و از وجه عاطفی شعر غافل نشدند، سالهای سال در میان مردم خوانده میشوند و هرگاه سخن از حق و باطل باشد، میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. اما شعرهایی که در آن زمان گفته شده باشد که شاعر فقط میخواسته که اعلام موضع کرده باشد، دیگر در میان مردم نمیماند. شعرهای این حوزه نباید دچار نظمگویی، یکبار مصرف بودن و شعارگویی بشود. هرچند هیچ شاعری نباید به بهانه عدم توانایی در بیان شاعرانه موضوعات، از پرداختن به این موضوعات سرباز زند. چه اینکه برخی از شاعران هستند که در همین چند سال اخیر به این بهانه، به این دسته از موضوعات نپرداختند. وقتی شعر به ما هو شعر باشد، در هر موضوعی که باشد، نگاههای مخاطب را به سمت خود جلب میکند.
نکته دیگری که رهبر معظم انقلاب در این دیدار بر ان تأکید داشتند، توجه نهادها به شعر بود. ایشان از برخی نهادها مانند حوزه هنری و رسانه ملی یاد کردند و تأکید داشتند که بیشتر به سمت شعر و بها دادن به این هنر پیش روند. شما به عنوان یک شاعر فکر میکنید چه ظرفیتهایی در این نهادها نادیده گرفته شده است؟
رهبر معظم انقلاب تعریف مفصلی از شعر داشتند و فرمودند که در جامعه قدر شعر و شاعر دانسته نمیشود. در میان نهادهایی که فعالیت میکنند، حوزه هنری به این دلیل که تشکلی است که خود شاعران بزرگ مانند سیدحسن حسینی، قیصر امینپور، میرشکاک و ... راه انداختهاند، نسبت به دیگر مراکز بهتر کار میکند. بسیاری از نهادها از شعر به جلسات دور همی بسنده کردهاند و آن اتفاقی که باید برای معرفی یکشاعر رخ دهد، بیتوجهاند. البته به نظرم شعر نسبت به دیگر هنرها باز هم به دلیل همین جلسات وضعیت بهتری دارد.
اگر دانشآموزمان توانایی و قریحه شعری داشته باشد، کم رخ میدهد که در مدارس به شکوفایی برسد. معلمی که ادبیات معاصر را بشناسد و چند کتاب خوب را معرفی کند، نداریم. اکثر نهادها ارتباط خاصی در این زمینه ندارند. دورههایی که از سوی ارشاد در استانهای مختلف برگزار میشود، عموماً فردمحور هستند و برخی از آنها به تکرار هم گرفتار شدهاند. الآن در شهر قم، استاد مجاهدی یکمرکز ثقلی هستند که همه نگاههای شعری را توانستهاند گرد هم بیاورند و به آنها بها دهند، اما در دیگر استانهای کشور چنین موضوعی دیده نمیشود. معمولاً دورههایی که برگزار میشود چنین قابلیتی ندارند.
اگر نکته دیگری هم مد نظر شماست، بفرمایید.
نکتهای که در صحبتهای ایشان بوده، این است که ایشان چندباری به خواندن دعا به خصوص صحیفه سجادیه و ادعیهای مانند ابوحمزه ثمالی، عرفه و ... توسط شاعران تأکید داشتند. ایشان تأکید داشتند که شاعران از این ذخایر استفاده کنند تا هم ارتباط معنویشان را بیشتر کنند و هم شیوه بیان اهل بیت(ع) را فرا بگیرند. اینکه اهل بیت(ع) چگونه از واژهها برای بیان مفاهیم استفاده میکردند و چطور خداوند را میخواندند، میتواند از ثمرات مطالعه این ادعیه باشد. به نظر میرسد که در سالهای اخیر موج شعر نیایشی و توحیدی، بر خلاف گذشته، کمرنگ شده است.