مانند امسال که گردشگران زیادی به همان محل همیشگی برگزاری این مسابقه یعنی گود زینل خان رفتند و دور تا دور گود نشستند تا «گلادیاتورهای ایرانی» مسابقه دهند. امسال از کشورهای ازبکستان و قزاقستان هم ورزشکارانی در این مسابقات شرکت کرده بودند. سال بعد و سالهای بعدتر هم، آنها به همین مکان میروند. تاریخچه این رشته ورزشی مربوط به چند سال اخیر نیست. اصلا استان خراسان شمالی است و همین کشتی با چوخه.
گلادیاتورهایی با منش پهلوانی
از قدیم بومیان استان برای این کشتی اهمیت خاصی قائل بودند و در پرورش پهلوانان این رشته ورزشی میکوشیدند. این کشتی که به طور سنتی در مراسم عروسی روستاییان هم برگزار میشد، بعدها توسعه پیدا کرد و مسابقاتش تقریبا به طور مرتب در نواحی شمالی استان و گاهی هم در مشهد هنوز هم برگزار میشود.
بومیان و پیشکسوتان خراسان شمالی گشتی گیران خود را معمولا گلادیاتورهای ایرانی مینامند که برخلاف گلادیاتورهای غربی خلق و خوی پهلوانی دارند. آنها پهلوانان خود را گلادیاتورهایی مینامند که در کنار تلاش برای مبارزه جسمانی، منش پهلوانی را هم دنبال میکنند.
مشهورترین مسابقات کشتی باچوخه در استان خراسان شمالی و در فصول مختلف انجام میشود، منتها رقابتهای اصلی در روز چهاردهم فروردین ماه در گود چشمه زینل خان اسفراین که مهد کشتی باچوخه است، برگزار می شود.
این بار و در آغاز فصل تابستان، برخی از قهرمانان این رشته ورزشی برای خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به صورت نمادین مسابقه اجرا کردند.
این بار هم مانند همیشه مدت مسابقه چوخه ۱۰دقیقه بود که اگر در این مدت نتیجه مسابقه معلوم نشود، کشتی گیران با استراحت کوتاهی، پنج دقیقه دیگر نیز به مسابقه ادامه میدهند تا پهلوان اول مشخص شود. کشتی گیران آستینها را تا آرنج بالا زدند کمر بندی پارچهای به میان بستند و دامنهای چوخه را برای آنکه مانع فعالیت دست و پا نشود برگرداندند و زیر کمر بند محکم کردند و شلوار را نیز تا زانو بالا زدند و با پاهای برهنه زیر نظر داوران کشتی گرفتند.
ما نباشیم کشتی با چوخه هم نیست
در کشتی با چوخه کسی پیروز است که پشت حریف را به خاک برساند. معمولا در این مراسم ساز و دهل نیز مینوازند و تماشاگران کشتی گیران را تشویق میکنند و به برنده یک راس گاو یا یک راس گوسفند جایزه میدهند.
پس از پایان این مسابقه هیجان انگیز میان گلادیاتورهای قهرمان، دردودلهای دو نفر از آنها و تشریح وضعیت قهرمانان این رشته ورزشی، پرده از اسرار زندگی این گلادیاتورهای ایرانی برمی دارد و درباره کسانی صحبت میکنند که در زمین مبارزه قهرمان بودند ولی بازی را به زندگی باختند. خیلی از آنها دیگر قهرمان خودشان هم نیستند. فراموش شدهاند و در گوشه و خیابانهای اسفراین می توان آنها را دید.
اینها را هادی قدیمی میگوید. جودوکار و قهرمان استان خراسان شمالی، قهرمان مسابقات ترکیه، بازیهای آسیایی تایلند و مسابقات داخل سالن لبنان.
عرق روی صورت هادی قدیمی، نه فقط در میدان ورزش که گاهی سر ساختمانها هم در میآید! همان زمان که او برای کاشی کاری ساختمانهای بلند کارگری میکند. او میگوید که این رشته ورزشی در حال از بین رفتن است.
قدیمی معتقد است: این رشته ورزشی علاقهمند زیاد دارد اما چون هیچ حمایتی از ورزشکارانش نمیشود، کسی به سراغش نمی رود. هر بار مسئولی در زمان مسابقات به دیدن این برنامه آمد و برای جمع کردن رای انتخاباتی وعده های رنگین دادند اما وقتی پروازشان در تهران نشست از یادشان رفتیم.
هادی میگوید وقتی به ورزشگاه شهر می روند، آنها را که قهرمان جهان هستند، پشت در سالن نگه میدارند تا هزینه ۵ تا ۲۵ هزار تومانی سالن را بپردازند. حتی مدیران ورزشگاهها برای او از نداشتن پول آب و برق و تعطیلی ورزشگاههایشان درد و دل می کنند.
او که ۲۳ سال بیشتر ندارد نگران آینده کاری و ورزشی اش است. روزی ۱۲ هزار تومان پول ورزش و تمرینش میشود. با این حال از الان برای مسابقات سال ۹۵ تمرین میکند. آنهم به خاطر ورزش شهر. او میگوید: ما اگر نباشیم کشتی با چوخه هم دیگر نیست.
حریف رفیق!
هادی قدیمی با ۵۰ مقام استانی، کشوری و جهانی، حریف و رفیق یاسر خدا کانلو است. آنها با هم مبارزه میکنند و مربی یکدیگرند. چون پیشکسوتان کشتی با چوخه دیگر حاضر نیستند برای این رشته ورزشی درحال فراموشی، هزینه کرده و وقت بگذارند تا نیرو پرورش دهند. چون از این رشته ورزشی تعداد انگشت شماری ورزشکار باقی مانده است.
یاسر هم مانند هادی کارگری میکند با این تفاوت که از این راه باید نان زن و بچهاش را هم بدهد او کمتر از هادی وقت دارد تا به تمرین در رشته های ورزشی دیگر بپردازد. این کار پول می خواهد و نیرو. با این حال یاسر ۲۷ ساله توانسته ۱۲ سال در این رشته ورزشی کار کند و زمانی که مسابقات اسفراین در سطح بین المللی برگزار شد، مقام اول را به دست آورد.
پهلوانانی که کارتن خواب شدهاند!
او میگوید که خیلی از کشتیگیران سابق خراسان شمالی را میبیند که در گوشه و کنار خیابانها از فرط بیکاری کارتن خواب و یا معتاد شدهاند. خیلی از آنها ده سال پیش در مسابقات افتخار آفرین بودند اما الان کارتن خواب هستند. آنها که همت بیشتری دارند کارگری میکنند. ما هم که ماندهایم آخر راهیم. دیگر به وعده مسئولان اعتماد نداریم!
آنها هر زمان که از مسابقات کشورهای خارجی برمیگردند با یک حلقه گل رو به رو میشوند که با منت دور گردنشان می اندازند. امسال هم قرار بود جایزه مسابقه آنها در اسفراین چهار میلیون تومان باشد اما تنها دو میلیون تومان آن را دادند.
کشتی گیران بیکار را میتوان در جای جای اسفراین دید. مانند موسی که خودش زمانی کشتی گیر معروفی بوده و الان تن نحیفش یک ساعت هم دست از سر سیخ و آتش بر نمیدارد! موسی مسابقه کشتی گیران را تماشا می کند اما حتم دارد حریف کسی نیست.
امیری هم یکی از پهلوانان پیشکسوت کشتی با چوخه است که به همراه قهرمانان این رشته ورزشی به گود زینل خان آمده بود.
او هم در اعتراض به وضعیت نامناسب کشتی با چوخه در اسفراین میگوید: هرچند که این رشته ورزشی در میان ایرانیها شناخته شده و قهرمانان کشتی با چوخه را گلادیاتورهای ایرانی با خلق و خوی پهلوانی می نامند اما در استان به آنها توجهی نمیشود تا جایی که هنگام تمرین فکرشان درگیر مسائل معیشتی و کارشان است.
حکایت یک میراث فراموش شده
این رشته ورزشی سنتی در سال ۸۸ به عنوان میراث ناملموس خراسان شمالی در فهرست ملی به ثبت رسید. اما تنها شماره ثبت گرفت. دیگر کسی به این فکر نکرد که باید از آن محافظت هم شود. مانند هر نوع میراث دیگر. فقط آن را ثبت کردند و لابد گفتند که ورزشکارانش بیشتر از همه دلشان به حال کشتی با چوخه میسوزد و هر طور هست آن را حفظ میکنند.
میدان ۶۰ هزار نفری سال بعد هم میزبان گردشگران ایرانی می شود میدانی که به گود زینل خان مشهور است و چند سال پیش ساختمانی نزدیکش ساختند که جایگاهی باشد برای نشست سران و بزرگانی که برای دیدن مسابقه به خراسان شمالی رفتهاند.
از آن بالا همه چیز زیباست دیدن میدان تاریخی زینل خان و مبارزه گلادیاتورها با هم. اما کدامشان میدانند مبارزه این گلادیاتورها برای زندگی سخت تر از مبارزه آنها داخل گود زینل خان است و از همه گلادیاتورهای خراسان شمالی امروز تنها ده نفر باقی ماندهاند؟