حرف و عمل آقايان در وزارت ورزش يكي نيست و همچنان از بيتالمال با دست و دلبازي هرچه تمامتر خرج فوتباليستهايي ميشود كه كمترين بازدهي ندارند.
به گزارش خبرگزاری بسیج، سر از هيچ يك از تصميمات وزارت ورزش نميتوان در آورد؛ چراكه هيچ كدام روي قاعده و حساب و كتاب نيست. نه به آن طوفان مهيب ديروز كه فوتبال را در هم پيچيد و برابر آن سفت و سخت ايستاد نه به اين دست و دلبازي امروز كه حق ورزش را بار ديگر به حلقوم سرخابيهاي پايتخت ريخته است. نوع نگاه وزارت ورزش به فوتبال نيازي به تعريف و تفسير ندارد.
خط فكري مسئولان اين وزارتخانه در مقابل فوتبال كاملاً مشخص است. شخص وزير هم در اين راستا از بيان واقعيت ابايي ندارد كه فوتبال برايش در اولويت قرار ندارد. اين را بارها در برخوردش با تيم ملي فوتبال و تصميمگيريهاي فاجعهآميز در خصوص سرخابيهاي پايتخت ثابت كرده است. اما با اين نوع نگاه كه دليلي جز نابودي فوتبال ندارد، كمكهاي ميلياردي و هنگفت به پرسپوليس و استقلال آن هم درست زماني كه عدهاي در تقلاي خصوصي كردن اين دو تيم بودند، بسيار عجيب و سؤالبرانگيز است.
خط فكري وزارت ورزش در خصوص فوتبال كاملاً شفاف است اما وقتي پاي سرخابيهاي پايتخت به ميان ميآيد، به نظر ميرسد دست و دل آقايان ميلرزد كه پا را از خط قرمزهاي خود نيز فراتر ميگذارند.وزارت ورزش دم از اصول و قواعد خاصي ميزد و مدعي بود كه ديگر از بيتالمال براي دو تيم پايتخت خرج نخواهد كرد و دست اين دو تيم را از جيب مردم كوتاه ميكند. هرچند اين ادعا بيارتباط با نگاه ضدفوتبالي وزير ورزش و جوانان نبود، اما جاي اميدواري داشت كه به هر شكلي كه شده دست اين دو تيم از جيب مردم كوتاه ميشود و بيتالمال بيحساب و كتاب براي آنها خرج نميشود. اما به نظر ميرسد اصول و قواعدي كه وزارت ورزش در اين خصوص از آن دم ميزد، ادعايي بيش نبوده و بخشيدن 14 ميليارد به سرخابيهاي پايتخت ثابت ميكند كه حرف و عمل آقايان يكي نيست. شايد وزارت ورزش سعي دارد با اين دست و دلبازي اشتباهات فاحشي را كه در خصوص اين دو تيم طي دو سال گذشته مرتكب شده جبران كند.
اما حتي اين مسئله هم نميتواند توجيهي براي خرج ميلياردها تومان به پاي فوتباليستهايي باشد كه هيچ بازدهي ندارند. آن هم در سال المپيك و درست زماني كه بسياري از ورزشكاران المپيكي بهرغم كسب سهميه با مشكلات عديده مالي دست به گريبان هستند و براي حداقل امكانات به زمين و زمان ميزنند اما دستشان به جايي بند نيست.
وزارت ورزش مانند هميشه مهر سكوت بر لب زده و عكسالعملي در مقابل لو رفتن اين كمك مالي از خود نشان نداده است. البته حق هم دارد؛ چه توجيهي ميتواند داشته باشد وقتي دست ورزش مدتهاست براي حمايت به سوي وزارت دراز است و توفيقي حاصل نشده و در مقابل پولي كه بايد خرج مدالآوران و قهرماناني شود كه كسب سهميه كرده يا در اين راه ميجنگند به پاي فوتبال حيف و ميل ميشود.
فرياد تيراندازان گوش فلك را كركرده اما اين فريادها براي آنها فشنگ نشده است. اعزامهاي تير و كمان به دليل جيب خالي فدراسيون يكي پس از ديگري كنسل ميشود. بسياري از ورزشكاران با هزينههاي شخصي راهي مسابقات ميشوند. كشتيگيران در مدت زمان حضورشان در اردوي قبل از مسابقات صرفهجويي ميكنند و ساير ورزشكاران نيز به همين منوال كجدار و مريز با اوضاع مدارا كرده و در مقابل از جان مايه ميگذارند براي كسب افتخار، براي پرچم كشورشان اما نه مدالهايشان آنچنان كه بايد مورد قدرداني قرار ميگيرد و نه مسيرشان آنگونه كه بايد براي رسيدن به اين موفقيتها هموار ميشود. با اين وجود انتظار كسب مدال، سهميه و قهرماني همواره از آنها وجود دارد. آن هم در شرايطي كه پولي كه بايد خرج آنها شود به لطف بيتدبيري آقايان خرج اولويتهاي چندم ميشود و به پاي سرخابيهايي حيف و ميل ميشود كه ساليان سال است كوچكترين افتخارآفريني براي ورزش كشور نداشتهاند.
اما هنوز هم سهم هنگفتي از جيب مردم و ساير رشتههاي ورزشي و المپيكيها دارند. آن هم در حالي كه آقايان با قيافهاي حق به جانب بارها و بارها گفته بودند كه ديگر قرار نيست از بيتالمال براي آنان خرج شود. اما حرف و عمل آقايان يكي نيست و همچنان از بيتالمال با دست و دلبازي هرچه تمامتر خرج فوتباليستهايي ميشود كه كمترين بازدهي ندارند.
خط فكري مسئولان اين وزارتخانه در مقابل فوتبال كاملاً مشخص است. شخص وزير هم در اين راستا از بيان واقعيت ابايي ندارد كه فوتبال برايش در اولويت قرار ندارد. اين را بارها در برخوردش با تيم ملي فوتبال و تصميمگيريهاي فاجعهآميز در خصوص سرخابيهاي پايتخت ثابت كرده است. اما با اين نوع نگاه كه دليلي جز نابودي فوتبال ندارد، كمكهاي ميلياردي و هنگفت به پرسپوليس و استقلال آن هم درست زماني كه عدهاي در تقلاي خصوصي كردن اين دو تيم بودند، بسيار عجيب و سؤالبرانگيز است.
خط فكري وزارت ورزش در خصوص فوتبال كاملاً شفاف است اما وقتي پاي سرخابيهاي پايتخت به ميان ميآيد، به نظر ميرسد دست و دل آقايان ميلرزد كه پا را از خط قرمزهاي خود نيز فراتر ميگذارند.وزارت ورزش دم از اصول و قواعد خاصي ميزد و مدعي بود كه ديگر از بيتالمال براي دو تيم پايتخت خرج نخواهد كرد و دست اين دو تيم را از جيب مردم كوتاه ميكند. هرچند اين ادعا بيارتباط با نگاه ضدفوتبالي وزير ورزش و جوانان نبود، اما جاي اميدواري داشت كه به هر شكلي كه شده دست اين دو تيم از جيب مردم كوتاه ميشود و بيتالمال بيحساب و كتاب براي آنها خرج نميشود. اما به نظر ميرسد اصول و قواعدي كه وزارت ورزش در اين خصوص از آن دم ميزد، ادعايي بيش نبوده و بخشيدن 14 ميليارد به سرخابيهاي پايتخت ثابت ميكند كه حرف و عمل آقايان يكي نيست. شايد وزارت ورزش سعي دارد با اين دست و دلبازي اشتباهات فاحشي را كه در خصوص اين دو تيم طي دو سال گذشته مرتكب شده جبران كند.
اما حتي اين مسئله هم نميتواند توجيهي براي خرج ميلياردها تومان به پاي فوتباليستهايي باشد كه هيچ بازدهي ندارند. آن هم در سال المپيك و درست زماني كه بسياري از ورزشكاران المپيكي بهرغم كسب سهميه با مشكلات عديده مالي دست به گريبان هستند و براي حداقل امكانات به زمين و زمان ميزنند اما دستشان به جايي بند نيست.
وزارت ورزش مانند هميشه مهر سكوت بر لب زده و عكسالعملي در مقابل لو رفتن اين كمك مالي از خود نشان نداده است. البته حق هم دارد؛ چه توجيهي ميتواند داشته باشد وقتي دست ورزش مدتهاست براي حمايت به سوي وزارت دراز است و توفيقي حاصل نشده و در مقابل پولي كه بايد خرج مدالآوران و قهرماناني شود كه كسب سهميه كرده يا در اين راه ميجنگند به پاي فوتبال حيف و ميل ميشود.
فرياد تيراندازان گوش فلك را كركرده اما اين فريادها براي آنها فشنگ نشده است. اعزامهاي تير و كمان به دليل جيب خالي فدراسيون يكي پس از ديگري كنسل ميشود. بسياري از ورزشكاران با هزينههاي شخصي راهي مسابقات ميشوند. كشتيگيران در مدت زمان حضورشان در اردوي قبل از مسابقات صرفهجويي ميكنند و ساير ورزشكاران نيز به همين منوال كجدار و مريز با اوضاع مدارا كرده و در مقابل از جان مايه ميگذارند براي كسب افتخار، براي پرچم كشورشان اما نه مدالهايشان آنچنان كه بايد مورد قدرداني قرار ميگيرد و نه مسيرشان آنگونه كه بايد براي رسيدن به اين موفقيتها هموار ميشود. با اين وجود انتظار كسب مدال، سهميه و قهرماني همواره از آنها وجود دارد. آن هم در شرايطي كه پولي كه بايد خرج آنها شود به لطف بيتدبيري آقايان خرج اولويتهاي چندم ميشود و به پاي سرخابيهايي حيف و ميل ميشود كه ساليان سال است كوچكترين افتخارآفريني براي ورزش كشور نداشتهاند.
اما هنوز هم سهم هنگفتي از جيب مردم و ساير رشتههاي ورزشي و المپيكيها دارند. آن هم در حالي كه آقايان با قيافهاي حق به جانب بارها و بارها گفته بودند كه ديگر قرار نيست از بيتالمال براي آنان خرج شود. اما حرف و عمل آقايان يكي نيست و همچنان از بيتالمال با دست و دلبازي هرچه تمامتر خرج فوتباليستهايي ميشود كه كمترين بازدهي ندارند.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار